eitaa logo
رِسانہ‌محـــــــله‌نوٓر
338 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 سمی که بسیاری از خانم‌ها هرروز مصرف می‌کنند حلاج، کارشناس فرآورده‌های آرایشیِ سازمان غذا و دارو: 🔹رژ لب از مواد مضر زیادی مانند فلزات سمیِ سنگین سرب، کادمیوم، جیوه و آنتیموان تشکیل شده و خانم‌ها با مصرف طولانی از رژ لب، این سموم را وارد بدن خود می‌کنند. 🔹زمانی که رژ لب با این ترکیبات برای ساعت‌های طولانی روی لب باقی می‌ماند، ممکن است مواد اولیهٔ آن که از آلاینده‌های معمول زیست‌‌محیطی هستند، به‌‌طور ناخواسته و در اثر خوردن یا آشامیدن مواد غذایی بلعیده شود که نتیجهٔ آن تماس بدن با مواد سمی است. https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام یکی از مخاطبین کانال. انشاالله که موفق بشوند. برای همه کنکوری های امروز، بخصوص فرزند ایشون که درخواست کردن، دعا خیر کنید. 🙏 انشاالله که همگی عاقبت بخیر باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️خواندن 10مرتبه دعای زیر در شب جمعه فضیلت دارد بسم الله الرحمن الرحیم *«یَا دَآئِمَ الْفَضْلِ عَلى الْبَریِّه، یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّه، یا صاحِبَ الْمَواهِبِ السَّنِیَّه، صَلِّ عَلى مُحَمِّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ الْوَرى سَجِیَّهً، وَ اغْفِرْ لَنا یا ذَاالْعُلَى فِى هَذِهِ الْعَشِیَّه»* ✨=صَــــدَقِہ جاریِہ https://eitaa.com/Noorkariz
🛎اردوی زیارتـی سیاحتی یک روزه🛎 امامــزاده شـاه رضـا 📅تاریخ حرکـت: 3⃣ شنـبه ۱۱ اردیبـهشت ⏰سـاعت حرکـت: ۶:۳٠ صبــــح 🏠مـکان حرکـت: پایــگاه نـــور 💰هزیـنه: رفت و برگشـت + ناهــار↪️ ۱۸٠ تومـان 📆آخریـن مهلت ثبــت نام: 1⃣ شنــبه ۹ اردیبـهشت 🔻جهـت ثبــت نام: ▫️نــام: ▫️نــام خانــوادگی: ▫️نــام پــدر: ▫️کد مــــلی: ▫️تاریــخ تولــد کامــل: را به ایدی @Yamahdi_adrecnii ارسال فرمایید اولویت ثبـــت نام با پرداخت هزیـنه ❌تعداد محـــدود❌ ❌زمان ثبت نام محــدود❌ 🥰 با آرزوی ســفری خـــوش🥰 https://eitaa.com/Noorkariz
روی ایوان می ایستم. نفس بلندی می کشم. سر می چرخانم و گوشه ی حیاط چند پله می بینم که شاید به زیر زمین منتهی می شد. زری صدایم می زند. - بیا دخترم ساک و چمدانم را گوشه ی دیوار می گذارم. - بیا.. بیا اتاقت و نشونت بدم گوشه ی لبم را به دندان می گیرم. چَشم می گویم و پشت سرش می روم داخل اتاق. چشم می چرخانم و به دری می رسم که به ایوان باز می شود انگار. پنجره های چوبی که یک در میان با شیشه های سفید و رنگی تزیین شده. - اینجا قبلاً اتاق الهه بود. تختش رو پارسال عوض کردم. بسکه اون دو تا وروجک روش بپر بپر می کردن ریز می خندد. - الهه رو یادته؟ عروسیتون اومده بود هر چه می گردم الهه را در ذهن آشفته ام پیدا نمی کنم. خجالت زده چشم می دزدم. - کمد رو برات خالی کردم. بازم اگه جا کم آوردی چند تا کشو از کمد اون یکی اتاق رو برات خالی می کنم - وسایلم زیاد نیست، تو همین کمد جا می شه جلو می آید. دست می گذارد روی بازویم. - اینجا رو مثل خونه ی خودت بدون دخترم. تو مهمون نیستی، صابخونه ای نگاهش از شانه ام رد می شود و از پشت آن شیشه های رنگی بیرون را تماشا می کند. یک حسرت قدیمی را در کلامش حس می کنم. - یه زمانی این خونه اندازه ی الان ساکت و آروم نبود. هر سه تاشون همین جا به دنیا اومدن و تو همین حیاط دنبال هم می دویدن. گاهی می شد بچه های همسایه هام می اومدن و تا دمِ غروب نمی رفتن خونه شون. الانم وقتی الهه و بچه هاش میان شب می مونن یکم شلوغ می شه نام رمان : 📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده https://eitaa.com/Noorkariz
مردمک چشمانش سمت من می چرخد. - تا لباست و عوض کنی منم دو تا لیوان شربت خنک درست می کنم زیر لب تشکر می کنم. نگاهم قدم های آهسته اش را بدرقه می کند. لبه ی تخت می نشینم. چشم می بندم و با خودم می گویم من اینجا چه می کنم! از خودم بدم می آید. از این که یک نفر از سرِ ترحم من را به خانه اش راه داده حالم بهم می خورد. چانه ام می لرزد. لب هایم را روی هم می فشارم. صدای اذان می آید. زری خانم وضو می گیرد و به اتاقش می رود. گوشم از صدایش پُر می شود. - نمازم و بخونم زنگ می زنم ببینم سید واسه ناهار می آد یا نه - عجله نکنید حاج خانم. صبر می کنیم براشون از جایم بلند می شوم. جلوی میزی که از چند قاب عکس کوچک و بزرگ پُر شده می ایستم. سر جلو می برم و عکس ها را یکی یکی نگاه می کنم. نگاهم از عکس های قدیمی رد می شود و به مردی خیره می ماند که خوف به دلم می اندازد. چرایش را نمی فهمم. شاید به این خاطر که جدیت نگاهش می ترساندم. یادم به حرف حاج صادق می افتد. - سید از اون آدما نیست که رو هر خبط و خطایی چشم ببنده و از آبروش بگذره. پایِ جونشم که باشه از آبروش نمی گذره. اینو گفتم بدونی تا حواست جمع شه و خطایی ازت سر نزنه نام رمان :به توعاشقانه باختم 📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخر از کدام خبط و خطا حرف می زد! باورش سخت است که جای یک نفر دیگر یقه ات را بگیرند و به گناه ناکرده خوارت کنند. دیس برنج را وسط سفره می گذارم. - تو زحمت افتادین. کاش یه چیز ساده درست می کردین اشاره می زند به ظرف پُر شده از مرغ زعفرانی که عطر و بویش همه جا پیچیده. - از این ساده تر! غذای خودمونه مادر. تو از خودمونی دخترم با خودم می گویم چند قاشق و نه بیشتر. نکند با خودش بگوید مال مفت به دهانش خوش آمده و عقب نمی کشد. او اما دست از سرم برنمی دارد. تعارف نمی کند ولی می گوید سفره و غذا مالِ خودت. حرفش عجیب به دل می نشیند. مثل لبخندی که از لبش پاک نمی شود. - ببین مادر من عادتمه بعدِ ناهار یه ذره دراز بکشم، اگه شد یه چرتی هم بزنم. تو هر کار دلت خواست بکن. می خوای دراز بکش تلویزیون ببین میل خودته - شما راحت باشید. منم می رم تو اتاقم میم مالکیت را از کجا آورده ام، نمی فهمم. به خودم تشر می زنم. " خاک بر سر بی جنبه ات. اتاقم!! گندت بزنن با اون حرف زدنت". وارد اتاق می شوم. جلو می روم و پایین تخت می ایستم. انگشتانم را لای سجاده ای که نمی دانم از کجا آمده فرو می برم. ابروهایم بالا می پرد. - چادرم گذاشته واسم! سجاده را رها می کنم. نام رمان :به توعاشقانه باختم 📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده https://eitaa.com/Noorkariz
کاغذی که خیلی وقت نیست داخل کیفم مچاله شده را بیرون می کشم. ناراحت نیستم. فقط نمی دانم این یکی را کجای دلم بگذارم! --------------------- " امیر حسین" - آقا.. گوشیتون داره زنگ می زنه گوشی را از عباس می گیرم. - کجا بود؟ لب روی هم می فشارد. انگار خنده اش را قورت می دهد. - بغل ظرف ناپلئونی آقا ممنونی حواله اش می کنم. - سلام مادر. خیر باشه این وقت روز! گوشم از صدای مادر پُر می شود. در سکوت به حرفش گوش می کنم. - مثلاً تا کِی حاج خانم؟ - حالا چه فرقی می کنه پسرم. یه دختر جوون رو که نمی شه به امون خدا ول کرد.. می شه؟ - آقا لطفاً اینو حساب کنید، عجله دارم اشاره به عباس می زنم. - الان شما زنگ زدی صلاح و مشورت کنی یا نه.. بریدی و دوختی می خوای تنمون کنی حاج خانم؟ - شما فکر کن هر دو. عیبش چیه مادر؟ - عیبش اینه که دهن مردم رو نمی شه بست. از اون گذشته وظیفه ی حاجیه که عروس بیوه اش و حمایت کنه نه من و شما با عتاب صدایم می زند. ندیده می دانم اخم کرده و کم کم دلخور می شود. - امر، امر شماس مادرِ من. ولی بدون من یکی راضی نیستم. حالا شما هر کار دلت خواست همون و انجام بده صدایش آهسته تر از قبل در گوشی می پیچد. - شرط اول رضایت بنده نیست مادر. نگاه کن ببین بزرگتر از تو چی می گه نام رمان :به توعاشقانه باختم 📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ ماه شب چهارده بود ماه تمام بود و شبی بسيار زيبا بود تعدادی دوست خواستند كه نيمه شب به قايق سواری بروند می‌خواستند قدری تفريح كنند وارد قايق شدند پاروها را برداشتند و شروع به پاروزدن كردند و مدت‌های زياد پارو می‌زدند وقتی كه سپیده زد و نسيم خنكی وزيد قدری به حال آمدند و گفتند ببينيم چقدر رفته‌ایم تمام شب را پارو زده‌ايم! ولی وقتی خوب از نزدیک مشاهده كردند دیدند كه درست در همان جائی قرار دارند كه شب پيش بودند آن وقت دريافتند كه چه چیزی را فراموش كرده بودند آنان تمام شب را پارو زده بودند ولی يادشان رفته بود تا طناب قايق را از ساحل باز كنند و در اين اقيانوس بی‌پايان انسانی كه طناب قايقش را از ساحل تعلق دنیا باز نكرده باشد هر چقدر هم كه رنج ببرد و فرياد بزند به هيچ كجا نخواهد رسيد برای رسیدن به مرکز اقیانوس وجود کافیست طناب‌های متصل خود به امور دنیوی را ببرید تا اقیانوس مسخر شما شود https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و هر شب چون به گردش منظم روز و شب می‌اندیشم دلم آرام می‌گیرد که خدای مقتدری دارم که به فکر رزق و ‌روزی و هم آرامش من است آنگاه در حرم امن او آرام می‌خوابم خـ♡ـدایا خودت آرام دلمان باش به امید طلوعی دیگر شبتـ🌙ـون زیبا در پناه خدای مهربون🌟 https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم صباح الخیر روز جمعه تان مبارک با شروع ذکر صد صلوات بر محمد و آل محمد بخیرو شادی باشد وخداوند عاقبت ما و خانواده مان راختم بخیر گرداند قلبت را منورکن بنور قرآن با صلوات بر محمد وال محمد https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنها عملی که در عالم برزخ از شاگرد برجسته آیت الله اراکی (ره) پذیرفته شد! 🎤 حجت الاسلام عالی https://eitaa.com/Noorkariz
💠 طریقه غسل توبه 💬 سوال: آیا توبه ی از گناهان غسل دارد؟ نحوه ی غسل به چه شکل است ؟ ✅ پاسخ: برای توبه از گناهان مستحب است غسل کند و فرقی در انجام آن با دیگر غسل ها نیست، فقط نیت فرق می کند. ------------------ 📚 منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری https://eitaa.com/Noorkariz
🍏 تركيب عسل و پیاز مانند آنتی بیوتیک عمل میکند چون قادر است با میکروارگانیسم هایی که به مجاری تنفسی حمله می کنند مقابله کند و یک درمان طبیعی ضدسرفه است که خاصیت خلط آوری دارد https://eitaa.com/Noorkariz
🍏برای پاکسازی دستگاه گوارش سنجد بخورید مصرف ۱۰ عدد سنجد در روز به ویژه صبح موجب پاکسازی دستگاه گوارش می‌شود. ۱۵ تا ۲۰ عدد سنجد در برنامه غذایی کودکان به خوبی موجب تقویت اسکلت‌ بندی و مفاصل آن‌ها می‌شود https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 قیمت کتاب‌های سال تحصیلی جدید دانش‌آموزان اعلام شد 📖 قیمت کتاب‌های درسی به گفته مسئولان وزارت آموزش و پرورش، به طور میانگین ۵۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش دارد و از امروز اعلام شد. 📖 دانش‌آموزان برای ثبت سفارش کتاب‌های درسی باید به پنجره ملی خدمات دولت هوشمند به‌نشانی my.Gov.ir یا پنجره واحد خدمات الکترونیک وزارت آموزش و پرورش به‌نشانی my.medu.ir یا سامانه irtextbook.ir مراجعه کنند. https://eitaa.com/Noorkariz