🌀 در مجلس معاويه هر وقت که يكى از وابستگان به اهل‌بيت حضور داشت و در آن كمترين اهانتى به اميرالمؤمنين مى‌شد او با شجاعت، با صراحت، با قدرت به معاويه و يارانش حمله مى‌كرد 🔚 و معاويه هم مى‌خنديد، تلطف مى‌كرد، حتى گاهى گريه مى‌كرد، مى‌گفت: بله، راست گفتيد. ✔️شايد براى شما باورنكردنى باشد اما اين واقعيتى است، تبليغات همين است. ♦️ تبليغات، مسموم‌ترين و خطرناك‌ترين ابزارهايى بوده كه در طول تاريخ، باطل از او استفاده كرده. ➰جريان حق از تبليغ، مثل جريان باطل از تبليغ نمى‌تواند هيچ‌وقت استفاده كند. 💬 براى خاطر اينكه تبليغ اگر بخواهد به‌طور كامل ذهن‌ها را بپوشاند، احتياج دارد به بازيگرى، احتياج دارد به دروغ و فريب. ⭕️▪️📣

✅ جریان حق، اهل دروغ و فريب نيست. ❌ آن جريان باطل است كه برايش هيچ چيز مهم نيست. مهم اين است كه يك حقيقتى به شكل ديگرى در چشم مردم وانمود بشود. ♨️ از تمام ابزارها استفاده مى‌كنند و كردند. ✴️ اينى‌كه شما شنيديد از زبان‌هاى گوناگون كه وقتى اميرالمؤمنين در محراب به شهادت رسيد، مردم شام تعجب كردند كه على توى محراب چه‌كار مى‌كرده؟ ⚠️ محراب كه مال نمازخوان‌هاست! بعضى باور نمى‌كنند اين را، اين واقعيت دارد. 👉 👑 در طول چندين سال حكومت معاويه و قبل از معاويه، برادرش ـ برادر بزرگ‌ترش، يزيدبن‌ابى‌سفيان ـ آنچنان تبليغات را در شام مُظلم كرده بودند و غبارآلوده كرده بودند فضاى ذهنى را، كه كسى غير از اين نمى‌توانست اصلا چيزى بفهمد، اين همين است.

💥 تبليغ به نفع خاندان بنى‌اميه و معاويه و عليه خاندان پيغمبر. 💢 اين واقعيتى است كه در جهان اسلام تا حدود صد سال، بعد از هجرت ـ يعنى شايد حدود چهل، پنجاه سال بعد از دوران خود اميرالمؤمنين، اميرالمؤمنين را بر روى منبرها لعنت مى‌كردند ـ اينكه گفتم لعنت در دنياى اسلام كار معاويه است و كار اخلاق معاويه، اين همين است.⚡️ ⬅️ بعضى‌ها، متهم كردند شيعه را و ملامت كردند كه چرا بعضى از صحابه را مورد طعن و لعن قرار مى‌دهند؛ اين كارى است كه آنها كردند، اين كارى است كه معاويه كرد. 🌟 اميرالمؤمنين را، على‌بن‌ابيطالب را، «اَفَضلَ القَومَ۱ وَ اَقدَمَهُم اسلاًما۲» را و نزديك‌ترين اصحاب پيغمبر را اينها سال‌ها، ده‌ها سال در منبر به بدى و زشتى ياد كردند و او را لعنت كردند تا زمان عمربن‌عبدالعزيز.❌ ــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱(الکافی/ ج۱۵/ص۲۰۱ «علی‌برترین مردم پس از رسول خدا بود.») ۲(عوالم العلوم و المعارف/ ج۱۱ /ص۳۸۳...«رسول خدا خطاب به فرزندشان حضرت صدیقه کبری می‌فرمایند: قطعا تو را به ازدواج کسی درآوردم که باسابقه‌ترین مردم در اسلام، بردبارترین آنها، خوش اخلاق‌ترین آنها و داناترینشان نسبت به خداوند است.»)

🚫 او وقتى كه خليفه شد ممنوع كرد، گفت كسى ديگر حق ندارد اين كار را بكند. ★ بعد از عبدالملك‌بن‌مروان دو پسرش وليد و سليمان پشت سر هم حكومت كردند حدود شايد دوازده، سيزده سال؛ ★بعد از آنها عمربن‌عبدالعزيز به خلافت رسيد و بعد از عمربن‌عبدالعزيز ـ كه دو سال و اندى هم او خلافت كرد، ← حدود دو سال دو پسر ديگر عبدالملك ـ يعنى يزيد و هشام ـ به حكومت رسيدند. 🔸 عمربن‌عبدالعزيز جلوی‌شان را گرفت. نگذاشت كه ديگر كسى اميرالمؤمنين را لعن كند، تا آن وقت مى‌كردند. ➿ يكى از كارها اين بود. خب اول البته مردم تعجب مى‌كردند، لكن يواش يواش عادت كردند.

🌷 پویش کشوری قرائت دعای"عهـــد" ✅ هرروز، بعد از نماز صبح 🍃تنها مسیر آرامش_رمضان۹۹ 🎙 حاج‌آقا‌ حسینی 🌺@Organizational_Work

✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء بیستم و سوم✨ @Organizational_Work

💬 عزیزان من! 💫 خواصِ طرفدارِ حق، دو نوعند. 💠 یک نوع کسانی هستند که در مقابله با دنیا، زندگی، مقام، شهوت، پول، لذّت، راحت، نام و همه‌ی متاعهای خوبْ قرار دارند. ✔️ اینهایی که ذکر کردیم، همه از متاعهای خوب است. ★همه‌اش جزو زیباییهای زندگی است. «متاع الحیاة الّدنیا.» متاع، یعنی بهره. اینها بهره‌های زندگی دنیوی است. ✨ در قرآن‌که میفرماید «متاع الحیاة الدنیا»، معنایش این نیست که این متاع، بد است؛ نه. متاع است و خدا برای شما آفریده است. 💥 منتها اگر در مقابل این متاعها و بهره‌های زندگی، خدای ناخواسته آن قدر مجذوب شدید که وقتی پای تکلیفِ سخت به میان آمد، نتوانستید دست بردارید، واویلاست! 🚦 اگر ضمن بهره بردن از متاعهای دنیوی، آن‌جا که پای امتحان سخت پیش می‌آید، میتوانید از آن متاعها به راحتی دست بردارید، آن وقتْ حساب است. 🚨بیانات امام خامنه‌ای در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) - ۱۳۷۵/۰۳/۲۰ #اخلاق_تشکیلاتی 🏴@Organizational_Work

⏳در تاريخ خواندم كه هيچ قارى و محدث و راوى دين در دنياى اسلام باقى نماند مگر اينكه دستگاه حكومت معاويه و جانشينان معاويه، آنها را وادار كردند كه در مذمت اهل‌بيت و در مدح دشمنان اهل‌بيت حديث درست كنند و آيه تفسير كنند و امثال اين‌ها. 🔸همين سُمرةبن‌جُندَب معروف که روایت معروف «لا ضَرَر وَ لاضَرار» که مربوط به اوست. يكى از اصحاب پيغمبر است منتها آن صحابى‌اى است كه پيغمبر نسبت به او غضب كردند. 〰 به‌خاطر آن داستان معروفى كه يك درختى داشت در زمينى متعلق به يك خانواده‌اى و مى‌رفت مزاحم اين‌ها مى‌شد، وارد آن خانه مى‌شد سرزده، بدون اينكه خبر بكند، اين خانواده نشسته بودند، زن، بچه، بزرگ، يك وقت مى‌ديدند يك مردى وارد اين خانه شد، چيه، 🌴يك درخت خرما اينجا توى اين زمينى كه خانه اينهاست، حريم منزل اينهاست ايشان دارد؛🤨

⬅️ به پيغمبر شكايت كردند. پيغمبر گفت كه اين درخت خرما را بفروش به اين صاحب‌خانه. 📌گفت كه نمى‌فروشم، درخت خودم است، دلم مى‌خواهد بروم به درختم سر بزنم. 🍃 فرمودند به من بفروش. قبول نكرد. فرمودند در مقابل فلان مبلغ، قبول نكرد. 🍃 فرمودند در مقابل يك درخت در بهشت؛ يعنى وعده بهشت در حقيقت به او دادند. 📌 گفت نمى‌خواهم، من همين درخت خودم را مى‌خواهم الاّ ّ و لابد۲. پيغمبر گفتند خب حالا كه اين‌جور است پس به آن صاحب‌خانه گفتند برو درختش را از زمين بكن، بيانداز بيرون، درختش را بردارد، ببرد. 💥«لا َضرر وُ لا ِضرار فی ‌السلام۲». ضرر زدن به مردم و اذيت كردن مردم، ما در اسلام نداريم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱(من‌لا يحضره‌الفقيه/ ج۴/ص۳۳۴«وَلا َضَرر وَ لا ضرار فی االسلام؛ در اسلام نه زیان دیدنی هست و نه زیان رساندن») ۲(به‌طور قطعی و لازم)

♨️ به بهانه اينكه اينجا ملك من است، مال من است مردم را اذيت بكنى، ما چنين چيزى در اسلام نداريم. كه اين حديث «الضرر» معروف كه يكى از اصول و قواعد فقهى ماست مربوط به اين آقاست. سمرةبن‌جندب، ايشان زنده ماند تا زمان معاويه. خوش‌عاقبتى را ببينيد، معاويه چون دنبال اصحاب بود. اصحاب پيغمبر نام و عنوان داشتند، كه اين‌ها را دور خودش جمع كند. 👈 اين آقا را هم آورد دور خودش. به اين گفتش كه مايلم اين آيه معروف را به علی‌بن‌ابی‌طالب نسبت بدهی؛ «وَِ من الناس مَن یَعُجبک قََولُهُ في الحیاة الدنیا وَ یَشهدُ الله علی ما فی قلبهه ُ وَ هو الَد الخصام۳» ⚡️ يعنى بعضى از مردم هستند كه وقتى درباره دنيا حرف مى‌زنند در مذمت دنيا، س�خن آنها تو را به اعجاب و شگفتى مى‌آورد؛ خدا را هم بر آنچه در دلشان هست شاهد مى‌آورند، اما در واقع اين‌ها ريا مى‌كنند.✖️ 🔻معاويه چون در مقابل كلمات اميرالمؤمنين قرار داشت، در مذمت دنيا آن خطبه‌هاى كوبنده نهج‌البلاغه كه خب خيلى اثر مى‌گذاشت. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ۳(سوره مبارکه بقره/ آیه۲۰۴ «و از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامى‌دارد، و خد را بر آنچه در دل دارد گواه مى‌گيرد، و حال آنكه او سخت‌ترين دشمنان است.»

👌💠 شما ببينيد كلماتى در نهايت زيبايى، فرض كنيد امروز كسى يك شعرى يا يك كتابى، يك مقاله‌اى بنويسد در نهايت فصاحت و زيبایى و هنرمندانه، يك موضوعى در اين باشد. 🔮 طبيعى است كه اين موضوع جا مى‌افتد، صاحب اين اثر هنرى هم در چشم مردم شيرين مى‌شود. 🔍💎 حالا كلام اميرالمؤمنين را واقعا مقايسه نمى‌شود كرد با هيچ‌كدام از آثار هنرى‌اى كه ماها مى‌شناسيم. ☝️ خيلى بالاتر از اين حرف‌هاست. يك آيتى است از زيبايى، اين كلمات اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه، و همه هم در بيان ارزش‌هاى اسلامى و معارف اسلامى؛✨ ⭕️ چيزى كه براى معاويه اصلاً قابل تحمل و قابل قبول نبود. اميرالمؤمنين را هم در چشم‌ها شيرين مى‌كرد.✔️ ➰ مى‌خواست يك علاجى در مقابل اين كلمات زهدگرايانه در مذمت دنيا كه از اميرالمؤمنين نقل شده بتراشد.→

♦️ به اين گفت بيا اين آيه را بگو كه درباره على‌بن‌ابی‌طالب نازل شده. يعنى على‌بن‌ابيطالب همان كسى است كه درباره دنيا آنچنان حرف مى‌زند كه تو به شگفت مى‌آيى، قسم خدا هم مى‌خورد، اما لجوج‌ترين دشمنان، دشمنان اسلام و خدا هم اوست.🤭 🔻 بگو اين آيه؛ درباره على است. آيه ديگرى است «وَ من الناس من یَشري نَفس ابتغاء مَرضات الله۱» از جمله مردم كسانى هستند كه جان خودشان را براى طلب رضايت خدا نثار مى‌كنند. 📍گفت بگو اين آيه هم درباره ابن‌ملجم نازل شده. خيلى احتياج داشت، خيلى برايش بُرد تبليغاتى داشت اين كار. 👤 يكى از اصحاب پيغمبر كه پيغمبر را ديده در جنگ در كنار پيغمبر بوده ـ چون سمرةبن‌جندب از بچگى‌اش سرباز بود، هنوز مكلف نبود كه توى جنگ‌ها شركت مى‌كرد، آدم اينجورى‌اى هم بود ـ و اصحاب پيغمبر هم بوده، اين بيايد آيه را نسبت به اميرالمؤمنين این‌جور تفسیر کند. ــــــــــــــــــــــــــــــ ۱(سوره مبارکه بقره/ آیه ۲۰۷)

🌷 پویش کشوری قرائت دعای"عهـــد" ✅ هرروز، بعد از نماز صبح 🍃تنها مسیر آرامش_رمضان۹۹ 🎙 حاج‌آقا‌ حسینی 🌺@Organizational_Work

✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء بیستم و چهارم✨ @Organizational_Work

♦️ سمرةبن‌جندب آدم بدى بود، اما وجدانش حاضر نشد، گفت نه من اين كار را نمى‌كنم. به كسانى كه واسطه اين كارها بودند توى‌‌دستگاهش، گفت بگویید كه حق‌حساب تو خواهد رسيد، نگران پول نباش. 💰پنجاه‌هزار درهم به تو پول مى‌دهيم. پنجاه‌ هزار درهم آن زمان‌ها خيلى پول بوده. پنجاه‌هزار مثقال نقره. يعنى پنج هزار مثقال طلا؛ به حسب قيمت‌گذارى‌هاى آن‌روز. يك ثروت عظيمى بود. 💴 بهش گفتند كه پنجاه هزار بهت پول مى‌دهد، گفت كه نخير، من قبول نمى‌كنم. حالا بعضى مى‌گويند كه خود سمرةبن‌جندب هم بازيگرى مى‌كرد، هى مى‌خواست بازارگرمى كند؛ نه اينكه وجدانش ناراحت بود.

🔸🔻 مى‌دانست كه معاويه احتياج دارد، در حقيقت چك و چونه داشت مى‌زد. ➿ حالا يا اين بود يا وجدانش واقعا قبول نمى‌كرد ديگر من نمى‌دانم، به گردن نمى‌گيريم ما گناه سمرةبن‌جندب را. 🔻🔸🔻 〰 وقتى قبول نكرد، قيمت را بالا بردند. صدهزار درهم، باز قبول نكرد صدوپنجاه هزار، با دويست‌هزار، باز قبول نكرد. ظاهراً به سيصد، پانصد ـ درست يادم نيست ـ به يك مبلغ عظيمى مثلاً در حدود سيصدهزار يا پانصدهزار درهم رساندند، يك ثروت فوق‌العاده‌اى بود. باز هم قبول نكرد. 💰💰🤨😤