#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_فلق #قسمت_اول
#تفسیر_المیزان
﴿ سورة الفلق - سورة ١١٣ - تعداد آیات ٥ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
🍁 ترجمه آیات🍁
به نام الله که بخشنده به همه و مهربان به خواص از بندگان است.
بگو پناه میبرم به پروردگار صبحدم1⃣
از شر هر چه که او خلق کرده و دارای شر است.2⃣
و از شر شب وقتی که با ظلمتش فرا می رسد3⃣
و از شر زنان جادوگر که به گره ها می دمند و افسون می کنند 4⃣
و از شر حسودی که بخواهد زهر حسد خود را بریزد (و علیه من دست بکار توطئه شود).5⃣
✅ خداوند متعال در اين سوره #فلق:
به رسول گرامى خود دستور مى دهد كه
از هر #شر و از خصوص بعضى شرور به او #پناه ببرد، و اين سوره به طورى كه از روايات وارده در شان نزولش بر مى آيد:
✳️ در #مدينه نازل شده است.
🍁 بیان آیات (۱-۲) سوره فلق🍁
قل اعوذ برب الفلق1⃣
من شر ما خلق2⃣
🔹معنى (فلق) در (قل اعوذ برب الفلق) و مفاد (و من شر ما خلق)
🔹مصدر (#عوذ) به معناى #حفظ كردن خويش و #پرهيز دادن از شر از راه پناه بردن به كسى است كه مى تواند آن شر را #دفع كند، و كلمه (فلق) به معناى #شكافتن و #جدا كردن است، و اين كلمه نظير (#قصص) به دو فتحه (چون قصص به كسره اول و فتحه دوم جمع قصه است)، كه به معناى مقصوص يعنى #حكايت شده، و يا نقل شده است، و غالبا اين كلمه بر هنگام #صبح اطلاق مى شود، و فلق يعنى آن لحظه اى كه #نور گريبان ظلمت را مى شكافد و سر بر مى آورد.
🍁🍁🍁🍁🍁
و بنابراين، #معناى آيه چنين مى شود:
بگو من #پناه مى برم به پروردگار #صبح، پروردگارى كه آن را فلق مى كند و مى شكافد، و مناسب اين تعبير با مساله #پناه بردن از شر، كه خود ساتر خير و مانع آن است، بر كسى پوشيده نيست.
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از كلمه (فلق) هر چيزى است كه از #كتم عدم به وسيله خلقت سر بر آورد، براى اينكه خلقت و ايجاد در حقيقت شكافتن عدم، و بيرون آوردن موجود به عالم #وجود است، در نتيجه #رب_فلق مساوى با رب مخلوق است.
بعضى ديگر گفته اند: كلمه (فلق) نام #چاهى است در #جهنم.
مؤيد اين قول بعضى از رواياتى است كه در تفسير اين سوره وارد شده.
🍁🍁🍁🍁🍁
من شر ما خلق2⃣
يعنى از #شر هر مخلوقى، چه انسان و چه جن و چه حيوانات و چه هر مخلوق ديگرى كه شرى همراه خود دارد، پس، از عبارت (ما خلق) نبايد #توهم كرد كه تمامى مخلوقات شرند و يا شرى با خود دارند، زيرا #مطلق آمدن اين عبارت دليل بر استغراق و #كليت نيست.
🍁 بیان آیه (۳) سوره فلق🍁
و من شر غاسق اذا وقب3⃣
🔹در #صحاح مى گويد: كلمه (#غسق) به معناى #اولين مرحله از #ظلمت شب است، وقتى گفته مى شود (قد غسق الليل ) معنايش اين است كه تاريكى شب فرا رسيد، و غاسق شب، آن ساعتى است كه شفق سمت مغرب ناپديد شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
و كلمه (#وقوب) كه مصدر فعل ماضى (وقب) است، به معناى #داخل شدن است. در #نتيجه معناى آيه اين مى شود:
و از شر #شب وقتى كه با #ظلمتش داخل مى شود. و اگر در آيه شريفه شر را به شب #نسبت داده، به خاطر اين بوده كه شب با تاريكيش شرير را در رساندن شر كمك مى كند، و به همين جهت مى بينيم #شرورى كه در شب واقع مى شود #بيشتر از شرور واقع در روز است. علاوه بر اين، انسان كه مورد حمله شرور است، در شب #ناتوان تر از روز است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى بعضى گفته اند:
مراد از كلمه (غاسق) #خصوص شب نيست، بلكه #هر شرى است كه به آدمى #هجوم بياورد، هر چه مى خواهد باشد.
ذكر خصوص شر #شبانگاه، شر #ساحران و شر #حاسد بعد از ذكر (من شر ما خلق) از باب #اهتمام به اين سه شرط است.
در آيه #اول #مطلق شر را ذكر كرد، و در آيه دوم #خصوص (شر غاسق) را ياد آور شد، و اين خود از باب ذكر #خاص بعد از عام است، تا اهتمام بيشتر نسبت به #خاص را برساند، و در اين سوره بعد از ذكر شر عام، به خصوص سه شر اهتمام شده است: #يكى شر شب وقتى داخل مى شود. و #دوم شر ساحران. و #سوم شر حاسد، كه مشغول #توطئه مى گردد. و اهتمام بيشتر نسبت به اين سه نوع شر بخاطر اين است كه انسان از اين سه شر #غافل است، يعنى اين سه نوع شر در حال #غفلت آدمى حمله مى آورند.
#تفسیر_قرآن
#تفسیرسوره_المسد قسمت دوم
#تفسیرالمیزان
🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁
ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣
🔹در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁🍁🍁🍁🍁
سيصلى نارا ذات لهب3⃣
يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و امراته حماله الحطب4⃣
يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁
فى جيدها حبل من مسد5⃣
🔹كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما بافته شده باشد.
و #ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه #همسر ابولهب به #زودى در آتش #دوزخ در روز #قيامت به همان هيئتى #ممثل مى گردد كه در #دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى #خاربن و بته هايى ديگر را با #طناب مى پيچيد و حمل مى كرد، و #شبانه آنها را بر سر راه #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را #آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به #گردن و هيزم به پشت ممثل گشته #عذاب مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) #عدم اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند.
در #مجمع_البيان مى گويد: اگر كسى #سؤال كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او #جبرى نيست و آيا او باز هم مى توانسته #ايمان بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا #تكذيب نمى شد؟
در #پاسخ مى گوييم: باز هم #ايمان آوردن، #تكليف ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف #ثابت را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در #حقيقت #تهديد او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از اين #حقيقت كه تعلق قضاى #حتمى_الهى به فعلى از افعال #اختيارى انسان، باعث #بطلان اختيار انسان نمى شود، چون #فرض اين است كه #اراده الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - #تعلق گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى #اختيارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به #اختيار خود او #صادر نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از #مرادش تخلف كند و اين #محال است، و وقتى فعلى كه #متعلق قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، (#دقت بفرماييد).
🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش #نجات پيدا كند، آتشى كه در صورت #كافر_مردن وى حتمى بوده، و قضايش #رانده شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره #كفار_قريش نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از #همين باب است آياتى كه سخن از #مهر زدن بر #دلها دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم #جبر نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_تبت #قسمت_دوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیه2⃣ سوره مسد در تفسیرالمیزان🍁
معناى آيه اين است كه مال ابولهب و عملش و يا اثر عملش دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁
ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣
🔹در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁🍁🍁🍁🍁
سيصلى نارا ذات لهب3⃣
يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و امراته حماله الحطب4⃣
يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁
فى جيدها حبل من مسد5⃣
🔹كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما بافته شده باشد.
و #ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه #همسر ابولهب به #زودى در آتش #دوزخ در روز #قيامت به همان هيئتى #ممثل مى گردد كه در #دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى #خاربن و بته هايى ديگر را با #طناب مى پيچيد و حمل مى كرد، و #شبانه آنها را بر سر راه #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را #آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به #گردن و هيزم به پشت ممثل گشته #عذاب مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) #عدم اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند.
در #مجمع_البيان مى گويد: اگر كسى #سؤال كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او #جبرى نيست و آيا او باز هم مى توانسته #ايمان بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا #تكذيب نمى شد؟
در #پاسخ مى گوييم: باز هم #ايمان آوردن، #تكليف ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف #ثابت را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در #حقيقت #تهديد او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از اين #حقيقت كه تعلق قضاى #حتمى_الهى به فعلى از افعال #اختيارى انسان، باعث #بطلان اختيار انسان نمى شود، چون #فرض اين است كه #اراده الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - #تعلق گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى #اختيارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به #اختيار خود او #صادر نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از #مرادش تخلف كند و اين #محال است، و وقتى فعلى كه #متعلق قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، (#دقت بفرماييد).
🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش #نجات پيدا كند، آتشى كه در صورت #كافر_مردن وى حتمى بوده، و قضايش #رانده شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره #كفار_قريش نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از #همين باب است آياتى كه سخن از #مهر زدن بر #دلها دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم #جبر نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت دوم
🍁بیان آیه 2⃣ 🍁
و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا2⃣
راغب در #مفردات می گويد: كلمه (فوج) به معناى #جماعتى است كه به سرعت عبور كنند، و #جمع اين كلمه (افواج) مى آيد.معناى (داخل شدن مردم در دين خدا افواجا) اين است كه جماعتى #بعد از جماعتى ديگر به اسلام در آيند، مراد از دين اللّه همان #اسلام است، چون خداى تعالى به حكم آيه(ان الدين عنداللّه الاسلام) #غير از اسلام را دین نمیداند.
🍁بيان آیه 3⃣ 🍁
فسبح بحمد ربك و استغفره انه كان توابا3⃣
🔹از آنجايى كه اين نصرت و فتح #اذلال خداى تعالى نسبت به #شرك، و #اعزاز_توحيد است و به عبارتى ديگر اين نصرت و فتح #ابطال باطل و #احقاق حق بود، مناسب بود كه از جهت اول _ سخن از #تسبيح و تنزيه خداى تعالى برود، و از جهت #دوم - كه نعمت بزرگى است - سخن از #حمد و ثناى او برود، و به همين جهت به آن جناب دستور داد تا خدا را با #حمد تسبيح گويد.
🍁🍁🍁🍁🍁
البته در اين ميان #وجه_ديگرى براى توجيه و مناسبت اين دستور هست، و آن اين است كه حق #خداى عزوجل كه رب عالم است، بر بنده اش اين است كه او را با #صفات_كمالش ذكر كند و #همواره بياد نقص و حاجت خود بيفتد، و چون #فتح_مكه باعث شد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از گرفتاريهايى كه در از بين بردن #باطل و #قطع ريشه #فساد داشت #فراغتى حاصل كند، دستورش داد که از این به #بعد که #فراغتت بيشتر است، به #ياد جلال خدا - كه #تسبيح او است - و #جمالش - كه حمد او است و #نقص و حاجت خودش، كه #استغفار است - بپردازد، و #معناى استغفار در مثل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه آمرزيده هست، درخواست #ادامه_مغفرت است، چون #احتياج به مغفرت از نظر #بقاء #عينا مثل احتياج به #حدوث مغفرت است، (دقت فرماييد). و اين استغفار از ناحيه آن جناب #تكميل شكرگزارى است.
🍁🍁🍁🍁🍁
(انه كان توابا) - اين جمله #دستور به استغفار را #تعليل مى كند، و در #عين حال تشويق و #تأكيد هم هست.
🍁 بحث روايتى سوره نصر🍁
✅چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر
🔹در #مجمع_البيان از #مقاتل روايت كرده كه گفت: وقتى اين سوره #نازل شد، #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را بر #اصحابش قرائت كرد، اصحاب همه خوشحال گشته به يكديگر #مژده مى دادند، ولى وقتى #عباس آن را شنيد #گريه كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد:
چرا مى گريى #عمو؟ عرضه داشت: من خيال مى كنم اين سوره #خبر_مرگ تو را به تو مى دهد، يا رسول الله. حضرت فرمود: #بله اين سوره همان را مى گويد كه تو #فهميدى، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بعد از نزول اين سوره #بيش از #دو سال زندگى نكرد، و از آن به بعد هم ديگر كسى او را #خندان و خوشحال نديد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين #معنا در #تعدادى از روايات با عباراتى #مختلف آمده.
و بعضى در #وجه دلالت سوره بر خبر #مرگ آن جناب چنين گفته اند كه: اين سوره #دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از انجام رسالات خود #فارغ شده، آنچه #بنا بود انجام دهد انجام داده، و دوران تلاش و مجاهدتش به #سر رسيده، و معلوم است كه طبق مثل معروف عند الكمال يرقب الزوال، هر چيزى كه به #حد_كمالش رسيد بايد منتظر #زوالش بود.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #همان كتاب از #ام_سلمه روايت كرده كه گفت: #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #اواخر عمرش نمى ايستاد و نمى نشست و نمى آمد و نمى رفت، #مگر اينكه مى گفت: سبحان الله و بحمده و استغفر الله و اتوب اليه. ما #علت اين معنا را پرسيديم، فرمود: من بدين عمل #مامور شده ام، آنگاه اين سوره را مى خواند: (اذا جاء نصر الله و الفتح ).
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در اين #معنا روايات يكى دو تا #نيست، البته در #بين آنها در اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) چه #ذكرى مى گفته #اختلاف هست.
🔹در #عيون از #حسين بن خالد از حضرت #رضا (عليه السلام) روايت آورده كه گفت: من از پدرم شنيدم كه از پدرش (عليه السلام) حديث كرد كه:
#اولين سوره اى كه از قرآن #نازل شد سوره (بسم الله الرحمن الرحيم اقرا باسم ربك ) بود، و #آخرين سوره اى كه #نازل شد سوره #اذا_جاء_نصرالله بود.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁ایه 2⃣ و 3⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🍁و ما ادريك ما ليله القدر🍁
✅اين جمله كنايه است از #جلالت قدر آن شب و #عظمت منزلتش، چون با اينكه ممكن بود در نوبت دوم ضمير ليله #القدر را بياورد، #خود آن را #تكرار كرد. #واضح تر #بگويم، با اينكه مى توانست بفرمايد:
🔸(و ما ادريك ما هى، هى خير من الف شهر) براى #بار #دوم و بار #سوم خود كلمه را آورد و فرمود:
🔸 (و ما ادريك ما ليله القدر ليله القدر خير من الف شهر).
🔸مراد از #بهتر بودن #شب قدر از هزار شب، و #منظور از #تنزّل #ملائكه و #روح به اذن #پروردگارشان (من كلّ امر)
🍁ليله القدر خير من الف شهر🍁
✅اين جمله به طور #اجمال آنچه را كه در جمله (و ما ادريك ما ليله القدر) بدان #اشاره شده بود، يعنى #عظمت آن #شب را بيان مى كند، و #مى فرمايد:
🔸 بدين جهت #گفتيم آن شب #مقامى #ارجمند دارد كه از #هزار_شب بهتر است.
🔸و منظور از #بهتر بودنش از #هزار شب به طورى كه #مفسرين تفسير كرده اند بهتر بودنش از حيث #فضيلت #عبادت است، و #مناسب با #غرض قرآن هم #همين معنا است، چون همه عنايت قرآن در اين است كه مردم را به #سوى خدا #نزديك، و به وسيله #عبادت زنده كند، و #زنده دارى آن شب با #عبادت بهتر است از عبادت #هزار شب. و ممكن است همين معنا را از آيه سوره #دخان نيز استفاده كرد، چون در آنجا #شب قدر را پر بركت خوانده، و فرموده:
🔸انا انزلناه فى ليله مباركه
🔸البته در اين #ميان معناى ديگرى نيز #هست، كه ان شاء اللّه در بحث #روايتى آينده خواهد آمد.
🍁ترجمه آیه4⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🌹تنزل الملئكه و الروح فيها باذن ربهم من كل امر🌹
🔸كلمه (تنزل ) در #اصل تتنزل بوده، و #ظاهرا مراد از #روح آن #روحى است كه از عالم #امر است و خداى تعالى در #باره اش فرموده :
🔸 (قل الروح من امر ربى )،
🔸 و اذن در هر چيز به معناى رخصت دادن در آن است، و يا به عبارت ديگر #اعلام اين $معنا است كه مانعى از اين كار نيست.
🔸و كلمه ( #من ) در جمله (من كل امر) به گفته بعضى از #مفسرين به معناى #باء است. بعضى ديگر گفته اند:
🔸به معناى خودش است، يعنى #ابتداى غايت، ولى #سببيت را هم مى رساند، و آيه را چنين معنا مى دهد:
🔸 #ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر #امرى الهى نازل مى شوند
🔸بعضى ديگر گفته اند:
🔸 باء براى #تعليل به #غايت است، و معنايش اين است ( #ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، براى خاطر اينكه هر امرى را #تدبير كنند).
🔸ليكن حق #مطلب اين است كه :
🔸 مراد از #امر، اگر آن امر #الهى باشد كه #آيه (انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ) #تفسيرش كرده، حرف (من ) براى ابتدا #خواهد بود، و در عين حال #سببيت را هم مى رساند، و به آيه چنين معنا مى دهد:
🔸(ملائكه و #روح در #شب_قدر به اذن #پروردگارشان نازل مى شوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مى كنند و هر امر الهى را صادر مى نمايند).
🔸و اگر منظور از امر مذكور هر #امر كونى و حادثه اى باشد كه بايد #واقع گردد، در اين صورت حرف (من ) به معناى #لام تعليل خواهد بود، و آيه را چنين معنا مى دهد:
🔸ملائكه و روح در آن شب به #اذن پروردگارشان نازل مى شوند براى خاطر تدبير امرى از امور عالم.
🍁ترجمه آیه5⃣سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🌹سلام هى حتى مطلع الفجر🌹
🔸در مفردات گفته:
🔸كلمه (سلم) و (سلامت ) به معناى #عارى بودن از #آفات #ظاهرى و #باطنى است.
🔸پس جمله ( #سلام هى ) اشاره است به اينكه #عنايت الهى #تعلق گرفته است به اينكه #رحمتش شامل همه آن #بندگانى بشود كه به سوى او روى مى آورند، و نيز به اينكه در #خصوص شب قدر باب نقمتش و #عذابش بسته باشد، به اين معنا كه #عذابى_جديد نفرستد. و لازمه اين معنا آن است كه طبعا در آن #شب كيد #شيطان ها هم موثر واقع نشود، همچنان كه در بعضى از #روايات هم به اين معنا اشاره رفته است.
🔸ولى بعضى از #مفسرين گفته اند:
🔸 مراد از كلمه (سلم) اين است كه :
🔸در آن شب #ملائكه از هر مشغول به عبادت بگذرند #سلام مى دهند. برگشت اين معنا هم به همان #معناى اول است و اين د2و آيه يعنى آيه (تنزل الملئكه و الروح ) تا آخر #سوره در معناى #تفسيرى است براى آيه قبلى كه مى فرمود (ليله القدر خير من الف شهر).