eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
973 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
915 ویدیو
432 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 بحث روایتی سوره فلق🍁 🔹قسمت دوم ⬅️در است كه: از رسول خدا (ص) روايت شده كه بسيار مى شد خدا (ص) و را با اين دو سوره مى كرد و نيز در همان كتاب از بن عامر روايت شده كه گفت: خدا (ص) فرمود: آياتى بر من نازل شده كه نازل نشده، و آن سوره (قل اعوذ) است، اين حديث را  در آورده. 🍁🍁🍁🍁🍁 : در اين حديث را به و و آن دو نيز نسبت داده، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب (اوسط)  از نقل كرده. و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن اين دو سوره اين باشد كه تنها اين دو سوره در مورد و نازل شده، و هيچ سوره اى ديگر اين خاصيت را ندارد. 🍁🍁🍁🍁🍁 نظر دائر بر اينكه (معوذتين)  قرآن نيست، اين نظر و بيان اينكه  بر اينكه اين دو سوره جزء قرآنند وجود دارد. و ابن عباس و روايت كرده اند كه ابن مسعود دو سوره (قل اعوذ) را از قرآن ها مى كرد و تراشيد و مى گفت: قرآن را به چيزى كه جزء قرآن مكنيد، اين دو سوره جزء قرآن نيست، بلكه تنها به اين منظور نازل شد كه خدا (ص) خود را به آن دو كند. و ابن مسعود وقت اين دو سوره را به عنوان قرآن نمى خواند. : سيوطى بعد از نقل اين حديث مى گويد: گفته از صحابه ابن مسعود را در اين سخن نكردند، و چگونه مى توانستند پيروى كنند، با اينكه به صحيح از رسول خدا (ص) نقل شده كه در اين دو سوره را مى خواند، و علاوه بر اين در قرآن كريم شده است. ⬅️ در تفسير به سند خود از ابوبكر روايت كرده كه گفت: خدمت ابى جعفر (ع) عرضه داشتم: ابن مسعود چرا سوره (قل اعوذ) را از قرآن مى كرده؟ فرمود:  در اين باره مى فرمود: اين كار را به خود مى كرده و گرنه آن دو از قرآن است. 🍁🍁🍁🍁🍁 : و در اين معنا روايات بسيارى از طرق و رسيده، علاوه بر اين، بودن اين دو سوره براى قرآن، مورد تمامى كسانى است كه به دين اسلامند، و لذا مى بينيم پر جزئيت اين دو سوره براى قرآن شود، گفته اند قطعى هست بر اينكه اين سوره جزء قرآن است، و اين تواتر است در اينكه به مذكور اعتنايى نشود، علاوه بر اين آنها هم كه گفته اند: اين دو سوره جزو قرآن ، نگفته اند كه خود رسول خدا (ص) است، و از ناحيه تعالى نازل ، و نيز نگفته اند كه مشتمل بر در نيست، بلكه تنها گفته اند جزو قرآن نيست، كه آن هم گفتيم قابل نيست، چون تواتر عليه آن است. 🍁چند درباره مراد از () و درباره آثار 🍁 🔹در است كه ، از ابو هريره از خدا (ص) روايت كرده كه فرمود:  (فلق) نام چاهى رو پوشيده است در جهنم. 🍁🍁🍁🍁🍁 : در اين روايت روايات بسيارى ديگر هست كه در بعضى از آنها آمده: نام درى است در كه وقتى باز شود جهنم افروخته گردد، اين روايت را بن عامر نقل كرده. و در بعضى از آنها آمده است در كه وقتى بخواهند دوزخ را شعله ور سازند از آنجا ور مى كنند، ناقل اين روايت بن عنبسه است. و از اين قبيل رواياتى ديگر. 🍁🍁🍁🍁🍁 در مى گويد ها گفته اند: فلق چاهى در جهنم است كه اهل جهنم از حرارت آن به دنبال مى گردند، اين حديث سدى است. و و بن ابراهيم هم آن را در تفسير خود آورده اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در تفسير از پدرش از از سكونى از امام (عليه السلام) روايت آورده كه فرموده: خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: فقر با فاصله ندارد، و آن قدر موثر است كه گويى مى خواهد از قضا و قدر الهى هم بزند. 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت به همين عبارت از از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل شده. و در كتاب به سند خود از سلطى از حضرت (ع) از پدر بزرگوارش، و آن جناب از آباى گرامش از خدا (ص) روايت كرده اند كه فرمود: است كه حسد از قضا و قدر الهى بگيرد. (اين تعبير است از تاثير حسد، نه اينكه مى تواند بگيرد، چون حسد هم خود از قضاء و قدر الهى است).
قسمت دوم 🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁 فصل لربك و انحر2⃣ 🔹از ظاهر و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با و نحر شكرگزارى كن. 🍁🍁🍁🍁🍁 و مراد از () بنا بر رواياتى كه از طرق و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، بلند كردن به طرف در هنگام گفتن براى نماز است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى گفته اند: معنايش اين است كه نماز بخوان، و شتر هم كن، (چون كلمه به معناى سر بريدن شتر به آن نحو است، همچنان كه كلمه به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). 🍁🍁🍁🍁🍁 بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت بخوان، و وقتى سر از بر مى دارى به طور كامل بايست. بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ان شانئك هو الابتر3⃣ ⬅️كلمه (شانى ء) به معناى ، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه  چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود بوده. بعضى گفته اند: مراد از منقطع از ، و يا منقطع از است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات نمى سازد. 🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁 🔹در است كه ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از عباس روايت كرده اند كه گفت: كوثر آن است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. مى گويد: به بن جبير گفتم از مردم معتقدند كه كوثر نام در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته. 🍁🍁🍁🍁🍁 رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از و است كه خداى تعالى (در كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون». ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى). 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت را مجمع البيان از از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته و اين روايت را در خود آورده اند. و نيز گفته همه طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى بلند نمودن دست تا گودى زير گلو در هنگام است.
قسمت اول ﴿ سورة الإخلاص - سورة ١١٢ -   تعداد آیات ٤ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾   🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁 🔹به نام الله كه رحمان و رحيم است بگو او الله يگانه است 1⃣ كه همه نيازمندان قصد او مى كنند2⃣ نزاده و زاييده نشده3⃣ و هيچ كس همتاى او نيست4⃣ ✅ روايات وارده از طرق و در اين سوره بسيار زياد است، حتى از هر طريق رسيده كه: 1⃣ اين سوره با يك قرآن است. 2⃣ اين سوره هم مى تواند در نازل شده باشد و هم در . و آنچه از بعضى از روايات وارده در سبب نزول آن است اين است كه در نازل شده است. 🍁بیان آیه (۱) سوره توحید🍁 🔹بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد1⃣ 🔹كلمه () ضمير و ضمير است، معمولا در جايى بكار میرود كه گوينده زيادى به جمله از آن داشته باشد. 🔹كلمه () مورد واقع شده، آن است كه (علم به ) براى خداى تعالى است، يعنى در زبان عرب اسم براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد از ساير موارد شد، به خاطر همين استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام دارند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ✅فرق بين () و () و احد بودن خداى تعالى ⬅️ كلمه (احد)  است كه از ماده () گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه و نباشد، نه در و نه در ، و اصولا داخل اعداد نشود، به كلمه واحد كه هر واحدى يك و دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش فرض شود، باز همان است و چيزى بر او اضافه نشده. 🍁🍁🍁🍁🍁 ⬅️ مثالى كه بتواند تا اى اين فرق را روشن سازد اين است كه: وقتى مى گويى ( از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را. اما اگر بگويى: ( از قوم نزد من نيامده )  و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين كه بين كلمه هست، و به خاطر همين معنا و كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى نمى شود، (و وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد) بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است ، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام استعمال مى شود. ⬅️ يكى از بيانات لطيف مولانا امير المومنين (ع) است كه در بعضى از خطبه هايش كه در باره توحيد خداى عزوجل ايراد فرموده:(كل مسمى بالوحده غيره قليل ) و خدا داناتر است- هر چيزى غير خداى تعالى، وقتى به صفت وحدت توصيف شود، همين توصيف بر قلت و كمى آن دلالت دارد، به خلاف خداى تعالى كه يكى بودنش از كمى و اندكى نيست. ✅خدا صمد است یعنی هر چيزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهی المقاصد است.
قسمت دوم 🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁 فصل لربك و انحر2⃣ 🔹از ظاهر و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با و نحر شكرگزارى كن. 🍁🍁🍁🍁🍁 و مراد از () بنا بر رواياتى كه از طرق و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، بلند كردن به طرف در هنگام گفتن براى نماز است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى گفته اند: معنايش اين است كه نماز بخوان، و شتر هم كن، (چون كلمه به معناى سر بريدن شتر به آن نحو است، همچنان كه كلمه به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). 🍁🍁🍁🍁🍁 بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت بخوان، و وقتى سر از بر مى دارى به طور كامل بايست. بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ان شانئك هو الابتر3⃣ ⬅️كلمه (شانى ء) به معناى ، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه  چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود بوده. بعضى گفته اند: مراد از منقطع از ، و يا منقطع از است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات نمى سازد. 🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁 🔹در است كه ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از عباس روايت كرده اند كه گفت: كوثر آن است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. مى گويد: به بن جبير گفتم از مردم معتقدند كه كوثر نام در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته. 🍁🍁🍁🍁🍁 رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از و است كه خداى تعالى (در كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون». ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى). 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت را مجمع البيان از از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته و اين روايت را در خود آورده اند. و نيز گفته همه طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى بلند نمودن دست تا گودى زير گلو در هنگام است.