#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁
فصل لربك و انحر2⃣
🔹از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به #نماز و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر #نعمت است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با #نماز و نحر شكرگزارى كن.
🍁🍁🍁🍁🍁
و مراد از (#نحر) بنا بر رواياتى كه از طرق #شيعه و #سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام #صادق و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، #دست بلند كردن به طرف #گردن در هنگام #تكبير گفتن براى نماز است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى #بعضى گفته اند: معنايش اين است كه نماز #عيد_قربان بخوان، و شتر هم #قربانى كن، (چون كلمه #نحر به معناى سر بريدن شتر به آن نحو #خاص است، همچنان كه كلمه #ذبح به معناى سر بريدن ساير حيوانات است).
🍁🍁🍁🍁🍁
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت #نماز بخوان، و وقتى سر از #ركوع بر مى دارى به طور كامل بايست.
بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ان شانئك هو الابتر3⃣
⬅️كلمه (شانى ء) به معناى #دشمن_خشمگين، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود #عاصى_بن_وائل بوده.
بعضى گفته اند: مراد از #ابتر منقطع از #خير، و يا منقطع از #قوم_خويش است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات #شان_نزول نمى سازد.
🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁
🔹در #الدرالمنثور است كه #بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از #ابن عباس روايت كرده اند كه گفت:
كوثر آن #خيرى است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. #ابوبشر مى گويد: به #سعيد بن جبير گفتم #جمعى از مردم معتقدند كه كوثر نام #نهرى در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته.
🍁🍁🍁🍁🍁
رواياتى درباره اينكه #مراد از (#نحر) در (فصلّ لربّك و انحر) #بلند كردن دستها در موقع #اداء_تكبير است.
در همان كتاب آمده كه #ابن_ابى_حاتم، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب #سنن خود، از #على بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره #کوثر بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از #جبرئيل پرسيد: اين (#نحيرة) كه خداى عزوجل مرا بدان #مامور فرموده چيست؟
گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى #احرام نماز ببندى دستهايت را #بلند كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام #ركوع رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در #هفت آسمان هستند، و براى هر چيزى #زينتى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر #تكبير است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از #مظاهر_استكانت و #التماس است كه خداى تعالى (در #مذمّت كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون».
ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى).
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت را #صاحب مجمع البيان از #مقاتل از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته #ثعلبى و #واحدى اين روايت را در #تفسيرهاى خود آورده اند. و نيز گفته همه #عترت طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى #نحر بلند نمودن #دو دست تا #محاذى گودى زير گلو در هنگام #نماز است.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁
فصل لربك و انحر2⃣
🔹از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به #نماز و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر #نعمت است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با #نماز و نحر شكرگزارى كن.
🍁🍁🍁🍁🍁
و مراد از (#نحر) بنا بر رواياتى كه از طرق #شيعه و #سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام #صادق و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، #دست بلند كردن به طرف #گردن در هنگام #تكبير گفتن براى نماز است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى #بعضى گفته اند: معنايش اين است كه نماز #عيد_قربان بخوان، و شتر هم #قربانى كن، (چون كلمه #نحر به معناى سر بريدن شتر به آن نحو #خاص است، همچنان كه كلمه #ذبح به معناى سر بريدن ساير حيوانات است).
🍁🍁🍁🍁🍁
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت #نماز بخوان، و وقتى سر از #ركوع بر مى دارى به طور كامل بايست.
بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ان شانئك هو الابتر3⃣
⬅️كلمه (شانى ء) به معناى #دشمن_خشمگين، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود #عاصى_بن_وائل بوده.
بعضى گفته اند: مراد از #ابتر منقطع از #خير، و يا منقطع از #قوم_خويش است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات #شان_نزول نمى سازد.
🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁
🔹در #الدرالمنثور است كه #بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از #ابن عباس روايت كرده اند كه گفت:
كوثر آن #خيرى است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. #ابوبشر مى گويد: به #سعيد بن جبير گفتم #جمعى از مردم معتقدند كه كوثر نام #نهرى در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته.
🍁🍁🍁🍁🍁
رواياتى درباره اينكه #مراد از (#نحر) در (فصلّ لربّك و انحر) #بلند كردن دستها در موقع #اداء_تكبير است.
در همان كتاب آمده كه #ابن_ابى_حاتم، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب #سنن خود، از #على بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره #کوثر بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از #جبرئيل پرسيد: اين (#نحيرة) كه خداى عزوجل مرا بدان #مامور فرموده چيست؟
گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى #احرام نماز ببندى دستهايت را #بلند كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام #ركوع رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در #هفت آسمان هستند، و براى هر چيزى #زينتى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر #تكبير است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از #مظاهر_استكانت و #التماس است كه خداى تعالى (در #مذمّت كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون».
ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى).
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت را #صاحب مجمع البيان از #مقاتل از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته #ثعلبى و #واحدى اين روايت را در #تفسيرهاى خود آورده اند. و نيز گفته همه #عترت طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى #نحر بلند نمودن #دو دست تا #محاذى گودى زير گلو در هنگام #نماز است.
❖﷽❖
#عید_قربان
📜عن الفضل بن شاذان، قال: سمعت الرّضا عليه السّلام يقول: لمّا أمر اللّه عزّ و جلّ ابراهيم أن يذبح مكان ابنه اسماعيل الكبش الّذى أنزله عليه، تمنّى ابراهيم أن يكون قد ذبح ابنه اسماعيل بيده و أنّه لم يؤمر بذبح الكبش مكانه ليرجع [ليوجع] إلى قلبه ما يرجع [يوجع] الى قلب الوالد الّذى يذبح أعزّ ولده عليه بيده فيستحقّ بذلك أرفع درجات أهل الثّواب على المصائب، فأوحى اللّه عزّ و جلّ اليه: يا ابراهيم من أحبّ خلقى اليك؟ فقال: يا ربّ ما خلقت خلقا هو أحبّ الىّ من حبيبك محمّد صلّى اللّه عليه و آله فأوحى اللّه تعالى اليه: أفهو أحبّ اليك أم نفسك؟ قال: بل هو أحبّ إلىّ من نفسى، قال: فولده أحبّ اليك أم ولدك؟ قال: بل ولده. قال: فذبح ولده ظلما على أيدى أعدائه أوجع لقلبك أو ذبح ولدك بيدك فى طاعتى؟ قال: يا ربّ بل ذبح ولده ظلما على أيدى أعدائه أوجع لقلبى. قال: يا ابراهيم فإنّ طائفة تزعم أنّها من أمّة محمّد ستقتل الحسين ابنه من بعده ظلما و عدوانا كما يذبح الكبش. و يستوجبون بذلك سخطى.
فجزع ابراهيم لذلك و توجّع قلبه و أقبل يبكى، فأوحى اللّه عزّ و جلّ إليه: يا ابراهيم قد فديت جزعك على ابنك إسماعيل لو ذبحته بيدك بجزعك على الحسين و قتله. و أوجبت لك أرفع درجات أهل الثّواب على المصائب و ذلك قول اللّه عزّ و جلّ :
💫 وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ . (صافات/107)
📝از فضل بن شاذان نقل است كه:«از امام رضا عليه السّلام شنيدم كه مىگفت:«وقتى خداى عز و جل، ابراهيم را فرمود، بهجاى ذبح پسرش، اسماعيل، گوسفندى را كه برايش فرستاده بود، ذبح كند، ابراهيم آرزو كرد كه اى كاش، پسرش، اسماعيل را به دست خود ذبح مىكرد و به او دستور داده نمىشد كه به جاى او گوسفند قربانى كند، تا دلش، مثل پدرى كه عزيزترين فرزندش را به دست خود، سر ببرد، داغدار گردد، تا با اين كار، مستحقّ فراترين درجات اهل ثواب، در برابر مصائب باشد.
خداى عزيز و جليل به او وحى كرد: اى ابراهيم، دوستداشتنىترين آفريدهام پيش تو كيست؟ گفت: پروردگارا هيچيك از آفريدهگانت، پيش من محبوبتر از حبيب تو، محمّد صلّى اللّه عليه و آله نيست. خداى متعال به او وحى كرد: آيا او براى تو محبوبتر است يا خودت؟ گفت: بلكه او براى من از خودم محبوبتر است.
خدا گفت: فرزند او برايت محبوبتر است يا فرزند خودت؟ گفت: فرزند او. خدا گفت: سربريدهشدن فرزند او از سر ستم، آن هم به دست دشمنانش، براى دل تو دردناكتر است يا سر بريدن فرزند خودت، به دست خودت، در اطاعت از من؟ گفت: بار پروردگارا، سربريدهشدن فرزند او، از سر ستم، به دست دشمنانش، براى دل من دردناكتر است.
خدا گفت: اى ابراهيم، طائفهاى كه مىپندارند از امت محمّدند، پس از او پسرش، حسين، را از سر ستم و عداوت مىكشند، آنگونه كه گوسفند را سر مىبرند و با اين كار مستوجب خشم من مىگردند.
💗ابراهيم به خاطر آن اندوهناك شد و دلش به درد آمد و شروع به گريستن كرد.
خداى عزيز و جليل به او وحى كرد: اى ابراهيم، اندوه و دلسوزى تو براى حسين و كشته شدن او را، به جاى اندوهى كه در صورت سر بريدن پسرت، با دست خودت، داشتى، از تو پذيرفتم و براى تو فراترين درجات اهل ثواب بر مصائب را لازم ساختم.
✅امام رضا عليه السّلام در نهايت مىگويد: و در همينباره است سخن خداى عزيز و جليل كه در قرآن گويد:«و او (حضرت اسماعيل) را در ازاى قربانى بزرگى (امام حسين عليه السّلام) باز رهانيديم.»
📕مقتل الحسين (ع) به روايت شيخ صدوق (قده)، صفحه 221
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
@qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin