eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
967 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
917 ویدیو
434 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت دوم 🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁 فصل لربك و انحر2⃣ 🔹از ظاهر و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با و نحر شكرگزارى كن. 🍁🍁🍁🍁🍁 و مراد از () بنا بر رواياتى كه از طرق و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، بلند كردن به طرف در هنگام گفتن براى نماز است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى گفته اند: معنايش اين است كه نماز بخوان، و شتر هم كن، (چون كلمه به معناى سر بريدن شتر به آن نحو است، همچنان كه كلمه به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). 🍁🍁🍁🍁🍁 بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت بخوان، و وقتى سر از بر مى دارى به طور كامل بايست. بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ان شانئك هو الابتر3⃣ ⬅️كلمه (شانى ء) به معناى ، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه  چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود بوده. بعضى گفته اند: مراد از منقطع از ، و يا منقطع از است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات نمى سازد. 🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁 🔹در است كه ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از عباس روايت كرده اند كه گفت: كوثر آن است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. مى گويد: به بن جبير گفتم از مردم معتقدند كه كوثر نام در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته. 🍁🍁🍁🍁🍁 رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از و است كه خداى تعالى (در كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون». ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى). 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت را مجمع البيان از از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته و اين روايت را در خود آورده اند. و نيز گفته همه طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى بلند نمودن دست تا گودى زير گلو در هنگام است.
قسمت سوم 🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁 ⬅️ : در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه بن اشرف بوده، ولى معتبر است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است. 🍁🍁🍁🍁🍁 آن، روايتى است كه مرحوم آن را در از حسن بن على (ع) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى متولد شدى (يعنى هم با عاصى بن وائل مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از بر سر تو كردند، بن حرب گفت اين پسر از من است. وليد بن مغيره گفت: از است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان تر و بى حسب و نسب تر و تر و ستمكارتر و زناكارترشان بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ساخت. 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به ايستادى، و گفتى اين منم. كه (ص) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى است، يعنى اولاد ندارد، اگر از دنيا برود نامش از روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در تفسير در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش باشد. 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت علاوه بر اينكه است، يعنى سندش نشده، و علاوه بر اينكه است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و نكرده كه كدام يك از فرموده، با ساير روايات  است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت ندارد كه كوثر به معناى باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم از خير كثير است. 🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁 ⬅️ در كتاب است كه ابن مردويه از روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش فرستاد كه وقتى نماز را مى گويى را تا برابر - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام (ع) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از كردن دستهايت  تا صورت. 🍁🍁🍁🍁🍁 آنگاه مى گويد: بن سنان هم اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز به آن را از آن جناب روايت كرده است. 🍁🍁🍁🍁🍁 در است كه و از طريق از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ، سپس ، و آنگاه ، و پس از او ، و آنگاه و در آخر بود، قاسم از رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در از دنيا رفت، و بعد از او از دنيا رفت، و سهمى گفت: نسل او شد، پس او و بى عقب است، در خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در كتاب است كه بن بكار و ابن عساكر، از بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به بن وائل و عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان به او مى زنم، همين كه آن جناب شد، گفت: چه خوب شد كه كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).
قسمت دوم 🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁 فصل لربك و انحر2⃣ 🔹از ظاهر و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با و نحر شكرگزارى كن. 🍁🍁🍁🍁🍁 و مراد از () بنا بر رواياتى كه از طرق و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، بلند كردن به طرف در هنگام گفتن براى نماز است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى گفته اند: معنايش اين است كه نماز بخوان، و شتر هم كن، (چون كلمه به معناى سر بريدن شتر به آن نحو است، همچنان كه كلمه به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). 🍁🍁🍁🍁🍁 بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت بخوان، و وقتى سر از بر مى دارى به طور كامل بايست. بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ان شانئك هو الابتر3⃣ ⬅️كلمه (شانى ء) به معناى ، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه  چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود بوده. بعضى گفته اند: مراد از منقطع از ، و يا منقطع از است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات نمى سازد. 🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁 🔹در است كه ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از عباس روايت كرده اند كه گفت: كوثر آن است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. مى گويد: به بن جبير گفتم از مردم معتقدند كه كوثر نام در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته. 🍁🍁🍁🍁🍁 رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از و است كه خداى تعالى (در كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون». ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى). 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت را مجمع البيان از از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته و اين روايت را در خود آورده اند. و نيز گفته همه طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى بلند نمودن دست تا گودى زير گلو در هنگام است.
قسمت سوم 🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁 ⬅️ : در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه بن اشرف بوده، ولى معتبر است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است. 🍁🍁🍁🍁🍁 آن، روايتى است كه مرحوم آن را در از حسن بن على (ع) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى متولد شدى (يعنى هم با عاصى بن وائل مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از بر سر تو كردند، بن حرب گفت اين پسر از من است. وليد بن مغيره گفت: از است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان تر و بى حسب و نسب تر و تر و ستمكارتر و زناكارترشان بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ساخت. 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به ايستادى، و گفتى اين منم. كه (ص) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى است، يعنى اولاد ندارد، اگر از دنيا برود نامش از روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در تفسير در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش باشد. 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت علاوه بر اينكه است، يعنى سندش نشده، و علاوه بر اينكه است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و نكرده كه كدام يك از فرموده، با ساير روايات  است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت ندارد كه كوثر به معناى باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم از خير كثير است. 🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁 ⬅️ در كتاب است كه ابن مردويه از روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش فرستاد كه وقتى نماز را مى گويى را تا برابر - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام (ع) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از كردن دستهايت  تا صورت. 🍁🍁🍁🍁🍁 آنگاه مى گويد: بن سنان هم اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز به آن را از آن جناب روايت كرده است. 🍁🍁🍁🍁🍁 در است كه و از طريق از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ، سپس ، و آنگاه ، و پس از او ، و آنگاه و در آخر بود، قاسم از رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در از دنيا رفت، و بعد از او از دنيا رفت، و سهمى گفت: نسل او شد، پس او و بى عقب است، در خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در كتاب است كه بن بكار و ابن عساكر، از بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به بن وائل و عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان به او مى زنم، همين كه آن جناب شد، گفت: چه خوب شد كه كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).