#آموزش_تجوید_و_آواشناسی
#سطح_یک
#درس_چهارم
#حرکت_همزه_وصل_در_آغاز_کلمات
#فعل
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_توحید قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁
الله الصمد2⃣
🔹اصل در معناى كلمه (#صمد) #قصد كردن و يا قصد كردن با #اعتماد است، وقتى گفته مى شود: (صمده، يصمده، صمدا) معنايش اين است كه فلانى #قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. #بعضى از #مفسرين اين كلمه را - كه #صفت است - به معانى #متعددى تفسير كرده اند كه #برگشت بيشتر آنها به معناى زير است:
(#سيد و بزرگى كه از #هر_سو به جانبش #قصد مى كنند تا حوايجشان را برآورد) و چون در آيه مورد بحث #مطلق آمده همين معنا را مى دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه #تمامى_موجودات عالم در تمامى #حوائجشان او را قصد مى كنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
آرى وقتى #خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى #هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام (#چيز) صادق بر آن باشد، در #ذات و #صفات و آثارش #محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را #قصد مى كند، همچنان كه خودش فرموده:
(الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور #مطلق فرموده:
(و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر #حاجتى كه در عالم وجود تصور شود #صمد است، يعنى #هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه #منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
از اينجا روشن مى شود كه اگر #الف و #لام بر سر كلمه (#صمد) در آمده، منظور #افاده_حصر است، مى فهماند #تنها خداى تعالى صمد #على_الاطلاق است، به #خلاف كلمه (احد) كه الف ولام بر سرش در نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى #مخصوصى كه افاده مى كند در جمله #اثباتى بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و لام حصر #احديت را در جناب حق تعالى افاده كند، و يا احديت #معهودى از بين احديت ها را برساند.
⬅️و اما اينكه چرا #دوباره كلمه (#الله) ذكر شد، با اينكه ممكن بود بفرمايد:
(قل هو الله احد و صمد)؟
#ظاهرا اين تكرار براى اشاره به اين معنا بوده كه هر يك از #دو جمله (هو الله احد) و (الله الصمد) #مستقلا كافى در #تعريف خداى تعالى است، چون #مقام، مقام معرفى خدا به وسيله #صفتى است كه #خاص خود او باشد، پس معنا چنين است كه #معرفت به خداى تعالى حاصل مى گردد چه از #شنيدن جمله (هو الله احد) و چه از شنيدن (الله الصمد) چه آنجور #توصيف و #تعريف شود و چه اينجور.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اين #دو آيه شريفه در عين حال هم به وسيله صفات #ذات، خداى تعالى را #معرفى كرده، و هم به وسيله صفات #فعل.
جمله (الله احد) #خدا را به صفت #احديت توصيف كرده، كه احديت #عين ذات است. و جمله (الله الصمد) او را به صفت #صمديت توصيف كرده كه صفت #فعل است، چون گفتيم صمديت عبارت از اين است كه هر چيزى به سوى او #منتهى مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#بعضى از #مفسرين گفته اند: كلمه (#صمد) به معناى هر چيز #توپرى است كه جوفش #خالى نباشد، و در نتيجه نه #بخورد و نه #بنوشد و نه #بخوابد و نه #بچه بياورد و نه از كسى #متولد شود. كه بنابر اين #تفسير، جمله (لم يلد و لم يولد) تفسير كلمه (#صمد) خواهد بود.
سوره #توحید خداى تعالى را به #احديت_ذات و بازگشت ما سوى الله در #تمامى حوائج وجوديش به سوى او و نيز به اينكه احدى نه در #ذات و نه در #صفات و نه در #افعال شريك او نيست مى ستايد، و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه #مختص به خود قرآن كريم است، و #تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام بر اين #اساس پى ريزى شده است.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_توحید قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید🍁
لم يلد و لم يولد3⃣
و لم يكن له كفوا احد4⃣
🔹 اين #دو آيه كريمه از #خداى تعالى اين معنا را #نفى مى كند كه چيزى را #بزايد. و يا به عبارت ديگر ذاتش #متجزى شود، و جزئى از #سنخ خودش از او #جدا گردد. چه به آن معنايى كه #نصارى درباره #خداى تعالى و #مسيح مى گويند، و چه به آن معنايى كه #وثنى مذهبان #بعضى از آلهه خود را #فرزندان_خداى سبحان مى پندارند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين #دو آيه از خداى تعالى اين معنا را #نفى مى كنند كه #خود او از چيزى متولد و #مشتق شده باشد، حال اين تولد و اشتقاق به #هر_معنايى كه اراده شود، چه به آن #نحوى كه وثنيت درباره خدايان خود گفته اند، كه بعضى اله #پدر و بعضى ديگر اله #مادر و بعضى ديگر اله #فرزند است، و چه به نحوى ديگر.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين معنا را #نفى مى كنند كه براى خداى تعالى #كفوى باشد كه برابر او در #ذات و يا در #فعل باشد، يعنى #مانند خداى تعالى #بيافريند و #تدبير نمايد، و احدى از صاحبان اديان و غير ايشان قائل به وجود كفوى در #ذات خدا نيست، يعنى #احدى از دين داران و بى دينان نگفته كه #واجب الوجود (عز اسمه ) #متعدد است، و اما در #فعل يعنى تدبير، #بعضى قائل به آن شده اند، مانند وثنى ها كه براى خدايان خود الوهيت و تدبير #قائل شدند، حال چه خداى #بشرى مانند فرعون و نمرود كه ادعاى الوهيت كردند، و چه #غير_بشرى.
🍁🍁🍁🍁🍁
و #۲ملاك در #كفو بودن در نظر آنان اين است كه براى اله و معبود خود #استقلال در تدبير قائلند و مى گويند: الله تعالى #تدبير فلان ناحيه #عالم را به فلان #معبود واگذار نموده و او #فعلا مستقل در تدبير آن ناحيه است، همانطور كه خود خداى تعالى #مستقل در تدبير آن ارباب و آلهه است، و او #رب_الارباب و اله الالهه است. و اگر #برابرى در صفات را نشمرديم، براى آن بود كه #صفت، يا صفت #ذات است يا صفت #فعل، صفت ذات كه #عين ذات است و صفت فعل هم از فعل #انتزاع مى شود.
#نزائيدن، زاده نشدن و #كفو نداشتن خدا #فرع بر #صمد بودن و يگانگى او در #ذات و #صفات و #افعال است.
⬅️ و اين معناى از #كفو بودن در #غير آلهه مشركين نيز تصور دارد، نظير #استقلالى كه #بعضى براى موجودى از موجودات ممكن بپندارند، اين نيز #مصداقى است براى كفو بودن، چون #برگشت اين فرض نيز به اين است كه انسان بپندارد مثلا فلان #گياه خودش #مستقلا بيمارى ما را شفا مى دهد و در #بهبودى از بيماريمان احتياجى به خداى تعالى نداريم، با اينكه گياه مذكور از هر جهتى #محتاج به خداى تعالى است، و آيه مورد بحث اين را نيز #نفى مى كند.
🍁🍁🍁🍁🍁
بيان اينكه #نزائيدن، زاده نشدن و #كفو نداشتن خدا #فرع بر صمد بودن و يگانگى او در #ذات و #صفات و افعال است. و صفات #سه گانه اى كه در اين سوره #نفى شده، يعنى #متولد شدن چيزى از خدا، و تولد خداى تعالى از #چيز ديگر، و داشتن كفو، هر چند ممكن است نفى آنها را #متفرع بر صفت #احديت خداى تعالى كرد، و به وجهى گفت #فرض احديت خداى تعالى كافى است در اينكه او هيچ يك از اين #سه صفت را نداشته باشد، و ليكن اين معنا #زودتر به نظر مى رسد كه #متفرع بر #صمديت خدا باشند.
🍁🍁🍁🍁🍁
اما اينكه #متولد نشدن چيزى از خدا فرع صمديت او است، #بيانش اين است كه ولادت كه خود نوعى #تجزى و قسمت #پيرى است به هر معنايى كه تفسير شود، بدون #تركيب تصور ندارد، كسى كه مى زايد و چيزى از او #جدا مى شود بايد خودش داراى #اجزايى باشد، و چيزى كه جزء دارد #محتاج به جزء #خويش است، چون بديهى است موجود #مركب از چند چيز وقتى آن موجود است كه آن چند جزء را داشته باشد، و خداى سبحان #صمد است هر محتاجى در حاجتش به او منتهى مى گردد، و چنين كسى #احتياج در او تصور ندارد.
⬅️و از جمله #سخنانى كه در باره اين آيه (۴) گفته شده، اين است كه #مراد از كفو، #همسر است، چون همسر هر كسى #كفو او است. و بنابه اين گفتار آيه شريفه همان را #افاده مى كند كه آيه (۳) سوره جن (تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبه).(بلند است مقام با عظمت پروردگار ما و او هرگز برای خود همسر (و فرزندی) انتخاب نکرده) افاده مى كند. و ليكن اين حرف #صحيح #نیست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_توحید قسمت چهارم
#تفسیر_المیزان
🍁 بیان آیات (۴) سوره توحید🍁
و لم یکن له کفوا احد4⃣
⬅️و اما اينكه #كفو نداشتنش متفرع بر #صمديت او است، #بيانش اين است كه كفو چه اينكه كفو در #ذات خداى تعالى فرض شود و چه كفو در #فعل او، وقتى تصور دارد كه كفو #فرضى در عملى كه در آن عمل كفو شده #مستقل در ذات خود و #بى نياز از خداى تعالى باشد، و گفتيم كه خداى تعالى #صمد است و صمد #على_الاطلاق هم هست، يعنى همان كفو فرضى در آن عمل كه كفو فرض شده #محتاج او است و بى نياز از او نيست، پس كفو هم نيست.
🍁🍁🍁🍁🍁
بنابر اين روشن شد كه #نفى در دو آيه، متفرع بر صمديت خداى تعالى است، و مال #صمديت خداى تعالى و #فروعات آن به اثبات #يگانگى خدا در #ذات و #صفات و #افعال او است، به اين معنا كه خداى تعالى در ذاتش #واحد است و چيزى #شبيه به او نيست، نه در ذاتش و نه در صفات و افعالش، پس ذات خداى تعالى به ذات خود او و براى ذات خود او است، بدون اينكه #مستند بغير خودش باشد و بدون اينكه محتاج #بغير باشد، به خلاف #غير خداى تعالى كه در ذات و صفات و افعال خود #محتاج خداى تعالايند، و او است كه به #مقتضا و #لياقت ساحت كبريايى و عظمتش موجودى را با صفات و افعال #معين خلق مى كند، پس حاصل مفاد سوره اين است كه، خداى تعالى را به صفت #احديت و #واحديت توصيف مى كند.
🍁 بحث روايتى سوره توحید🍁
🔹در #كافى به سند خود از محمد بن مسلم از امام #صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود:
#يهوديان از #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيدند:
مشخصات و #حسب و #نسب پروردگارت را براى ما بيان كن. آن جناب تا #سه روز پاسخ نداد، تا آنكه #سوره (قل هو الله احد) نازل شد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در كتاب #احتجاج از امام #عسكرى (عليه السلام) روايت آورده كه فرمود:
#سؤال كننده #عبدالله بن صورياى يهودى بوده، و در بعضى روايات اهل #سنت آمده كه #سائل عبدالله بن سلام بوده، و اين سؤال را در #مكه كرد، و بعد از شنيدن پاسخ #ايمان آورد، ولى ايمان خود را #پنهان مى داشت، و در بعضى ديگر آمده #جمعيتى از #يهود بودند كه اين سؤال را از آن جناب كردند، و در روايات بسيارى از طرق اهل #سنت آمده كه اصلا سؤال از ناحيه يهوديان #نبوده، بلكه از ناحيه #مشركين_مكه بوده، و به هر حال هر چه بوده #مراد از حسب و نسب، #صفات و #مشخصات خداى تعالى است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در كتاب #معانى به سند خود از #اصبغ بن نباته از #على (عليه السلام) روايت آورده كه در ضمن #حديثى فرمود: #نسبت خداى عزوجل همان #سوره (قل هو الله...) است و در كتاب #علل به سند خود از امام #صادق (عليه السلام) روايت كرده كه در حديث #معراج فرمود:
خداى تعالى به آن جناب - يعنى به #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) - فرمود:
(قل هو الله احد) را همانطور كه نازل شده بخوان، كه اين سوره #نسبت و #معرف من است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و نيز به سند خود از #موسى بن جعفر روايتى در #معناى اين روايت آورده.
و در #الدر المنثور است كه #ابو_عبيد در كتاب #فضائل خود از ابن عباس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده كه فرمود:
سوره (قل هو الله احد) #ثلث قرآن است.
🍁مؤلف کتاب تفسیرالمیزان می نویسد:
و در تفسير كلمه (صمد) معانى ديگرى از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) روايت شده، از آن جمله امام #باقر (عليه السلام) فرمود:
#صمد به معناى #سيد و #بزرگى است كه سايرين او را #اطاعت كنند، سيدى كه #مافوق او هيچ #آمر و #ناهى نباشد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🔴 مهم #با_دقت_خوانده_شود
🍁ادامه آیه1⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان 🍁
✅وجه تسميه #شب_قدر، #تقدير و احكام #يك سال در #شب قدر، يكى از شب هاى #رمضان است و هر #سال تكرار مى شود
🍁🍁🍁🍁🍁
✅در اين سوره آن شبى كه #قرآن نازل شده را شب #قدر ناميده، و #ظاهرا مراد از قدر #تقدير و #اندازه گيرى است، پس شب #قدر شب اندازه گيرى است، خداى تعالى در آن #شب حوادث يك سال را #يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مى كند،
زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيرهايى ديگر از اين قبيل را #مقدر مى سازد، آيه سوره #دخان هم كه در #وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد:
🔸(فيها يفرق كل امر حكيم امرا من عندنا انا كنا مرسلين رحمة من ربك ) #چون (فرق )، به معناى جدا سازى و مشخص كردن #دو چيز از يكديگر است، و #فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن #واقعه اى كه بايد رخ دهد را با #تقدير و اندازه گيرى مشخص سازند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅و از اين استفاده مى شود كه شب #قدر منحصر در شب #نزول قرآن و آن سالى كه قرآن در آن #شبش نازل شد نيست، بلكه با #تكرر #سنوات، آن شب هم مكرر مى شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد اندازه گيرى و مقدر مى شود.
✅براى اينكه اين فرض امكان دارد كه در يكى از #شبهاى #قدر چهارده قرن گذشته #قرآن يكپارچه #نازل شده باشد، ولى اين فرض معنا ندارد كه در آن #شب حوادث تمامى #قرون گذشته و #آينده تعيين گردد. علاوه بر اين، كلمه ( #يفرق ) به خاطر اينكه #فعل مضارع است #استمرار را مى رساند، در سوره مورد #بحث هم كه فرموده: ( #شب #قدر از هزار ماه بهتر است ) و نيز فرموده :( #ملائكه در آن شب نازل مى شوند) مؤيد اين معنا است.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅پس #وجهى براى #تفسير زير نيست كه بعضى كرده و گفته اند: #شب_قدر در تمام #دهر فقط #يك شب بود، و آن #شبى بود كه قرآن در آن نازل گرديد و ديگر تكرار نمى شود. و همچنين #تفسير ديگرى كه بعضى كرده و گفته اند: تا #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) زنده بود #شب_قدر در هر سال تكرار مى شد، و بعد از #رحلت آن #جناب خدا شب قدر را هم از بين برد. و نيز #سخن آن مفسر ديگر كه گفته : #شب قدر تنها يك #شب معين در تمام سال است نه در ماه #رمضان. و نيز سخن آن #مفسر ديگر كه گفته : #شب قدر شبى است در #تمام سال، ولى در هر سال يك #شب #نامعلومى است، در سال #بعثت در ماه رمضان بوده در سال هاى ديگر در #ماههاى ديگر، مثلا #شعبان يا ذى القعده #واقع مى شود، هيچ يك از اين #اقوال درست نيست.
✅بعضى ديگر گفته اند: كلمه ( #قدر) به معناى #منزلت است، و اگر #شب نزول #قرآن را شب قدر خوانده به #خاطر #اهتمامى بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و يا عنايتى كه به عبادت متعبدين در آن شب داشته.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅بعضى ديگر گفته اند: كلمه ( #قدر) به معناى #ضيق و #تنگى است، و #شب_قدر را بدان #جهت قدر خوانده اند كه زمين با #نزول #ملائكه تنگ مى گردد. و اين دو #وجه به طورى كه ملاحظه مى كنيد چنگى به دل نمى زند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅پس حاصل #آيات مورد بحث به طورى كه ملاحظه كرديد اين شد كه شب #قدر #بعينه يكى از #شبهاى ماه مبارك رمضان از #هر سال است، و در هر سال در آن #شب همه امور احكام مى شود، البته #منظورمان ( #احكام ) از جهت #اندازه_گيرى است، #خواهيد گفت پس هيچ امرى از آن صورت كه در #شب #قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمى شود؟ در پاسخ مى گوييم: نه، هيچ #منافاتى ندارد كه در شب #قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى ديگر محقق شود، چون #كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و #دگرگونى در #تقدير، امرى ديگر است همچنان كه #هيچ #منافاتى ندارد كه حوادث در #لوح #محفوظ معين شده باشد، ولى #مشيت #الهى آن را #تغيير دهد، همچنان كه در قرآن كريم آمده : (يمحوا اللّه ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب ).
🍁🍁🍁🍁🍁
✅علاوه بر اين، #استحكام امور به حسب #تحققش #مراتبى دارد، بعضى از #امور شرايط #تحققش موجود است، و بعضى ها #ناقص است، و احتمال دارد كه در #شب_قدر بعضى از مراتب احكام #تقدير بشود، و بعضى #ديگرش به وقت ديگر #موكول گردد، اما آنچه از روايات بر مى آيد و به زودى رواياتش از نظر خواننده خواهد گذشت با اين وجه سازگار نيست.