ریحانه زهرا:))🇵🇸
عقبموندگیقشنگه!
وقتیمردم،پیشرفاترو
توگناهکردنمیبینن..🌱
••🌊☀️••
هَروَقتبَعدازاونگُناه...!
خُداانقدرزِندهنِگَهِتداشتڪهوضوبِگیری
وایستیجلوشونمازبِخونی...
یَعنیپَذیرفتَتِت
خُداازتونااُمیدنیست
خداتورودوستدارهها :)♥️
.
'🤍𖥸 ჻
#تلنگـر
ماباگناهروحوقلبخودمونروخراب
کردیم..😔
بهحدیکهدیگهعجائبعالمرو
نمیبینیم..صدایتسبیحفرشتگانرو
نمیشنویم..🌿
عاشقانهازدوریخدااشکنمیریزیم..
وباغیرخداسرگرممیشیم..(: 💔
تواصلاحرمتنگاهکرمت
ضریحوعلمتاستثنائه シ
صفایقدمتآقاجنسغمت
دممحتشمتاستثنائه 💔
#اللّٰھمَالرْزُقنـٰاحَرَم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
غریب و تنها نیمه جونــــه
آسمون هم روضه خــــونه
اشک چشماش مثل بارونه
#امام_جواد_علیه_السلام
#کربلایی_سید_مجید_بنی_فاطمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1_1087189244.mp3
14.49M
دوری و دوستی سرم نمیشه . . .:)!💔
#محمدحسینپویانفر
Poyanfar - Ah Men AlFeragh.mp3
9.45M
از حال دلم میشه بگیری سراغ...؟!:)♥️
#محمدحسینپویانفر
IMG_20211029_161251_631.mp3
4.32M
العجل میخونم بعد از هر نماز . . .:)♥️
#محمدحسینپویانفر
Mohammad Hossein Pooyanfar - Ey Madar Az Hame Khastam (128).mp3
4.19M
مدیونم به دعای کسی...:)♥️
#محمدحسینپویانفر
Mohammad Hossein Pooyanfar - Doramo Zadam (128)(1).mp3
12.56M
با تو که میبندم چشامو جلوی چشمای منی...:)♥️
#محمدحسینپویانفر
Hossein Taheri - Hamey Omidam [SevilMusic].mp3
13.2M
تموم عمرم آرزو داشتم که تورو میدیدم...:)🙂♥️
#حسینطاهری
⊰{📌❤️}⊱
مختصربگمانقلابۍنیستۍ
اگریڪبارهمڪهشدھسخنرانۍ
حضرتآقاروڪاملگوشنڪردھباشۍ..!
حالاهۍعڪسآقاروبزارید
پروفایلوتصویرزمینہگوشیھاتون
ازحرفاشونخطبگیرمشتۍ🤞🏻!
-جوانمومنانقلابۍپلاستیڪۍنباشیم🚶🏿♂.'
#شاید_تلنگر
34.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید...
💠نماهنگ نفس تازه
🔻به مناسبت شهادت شهید بهشتی و هفته قوه قضاییه
🔸کاری از گروه سرود شمیم ولایت یزد
🔹شاعر:قاسم صرافان
🔸آهنگساز و تنظیم:امید رهبران
🔹تهیه کننده:مهرگان علوی
🔸کارگردان:مهران علوی
✒️تهیه شده در دفتر رسانه و ارتباطات قوه قضائیه در استان یزد
🤝با همکاری سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری یزد
🔺شهید دکتر بهشتی:
خودت را به دست حوادث و جریانها نسپار...
چون خدا تو را آفریده است تا به وجود آورنده جریانها باشی، نه تسلیم شونده در برابر جریانها
4_5811977288572471433.mp3
6.64M
#شهادت_امام_جواد(ع)🥀
مثل شبای قدر بس که امشب مهمه
بیقرارها بخونید یا جوادالائمه♠️
سلام خیلیاتون برای تب حمایتی میاین پی وی از این به بعد می خوام جمعه ها تب حمایتی بزارم میتونید پنجشنبه ها بیاید پیویم👇👇👇
@Reyhaneh_Zahra3
ریحانه زهرا:))🇵🇸
سلام خیلیاتون برای تب حمایتی میاین پی وی از این به بعد می خوام جمعه ها تب حمایتی بزارم میتونید پنجشن
توجه داشته باشید تب حمایتی برای کانال هایی که امارشون ۳۰۰ تا به پایین هستش
ریحانه زهرا:))🇵🇸
نام تو زندگی من #پارت_130 حقوق خوبی میدم من واقعا به یک منشی نیاز دارم. می دونم می خوای ً بگی این
نام تو زندگی من
#پارت_131
با ترس به ماشینی که از کنارمون با سرعت گذشت نگاه کردم که آراسب
موبایل رو توی جیبش گذاشت.
- تو چرا رنگت پریده؟
نگاهش کردم و کمربندمو بستم.
- شما چرا این قدر بی احتیاط رانندگی می کنید!
- خیالت تخت. من دست فرمونم حرف نداره.
- بله بله،کاملا
مشخصه!
لبخند پهنی زد که تمام دندون هاش مشخص شد و نگاهشو به رو به رو
دوخت. تو حال هوای خودم بودم که با صداش از جا پریدم.
- راستی؟
ای درد نگیری شوهر شناسنامه ای که زهره ام رو ترکوندی. نگاهش کردم که
فرمون رو چرخوند.
- خودتو معرفی نکردی؟
یک تای ابرومو بالا دادم.
- یعنی شما به خاطر این ...
باز هم پرید وسط حرفم.
- می خواستم هیجانش رو زیاد کنم.
با اخمی نگاهش کردم. چند ماهه به دنیا اومده معلوم نیست؟دست به سینه
نشستم و گفتم:
- اسفندیاری هستم. آیه اسفندیاری.
#ادامه_دارد
نام تو زندگی من
#پارت_132
سرشو تکون داد و گفت:
- منم که می شناسی. آراسب فرهودی.
نگاهی بهش کردم. آه، اگه نمی شناختمت بهتر می شد. نگاهی به کلاسور
توی دستم کردم که با تعجب به طرفش برگشتم.
- من نمی تونم منشیتون باشم!
آراسب با تعجب به طرفم برگشت.
- چرا؟!
- آخه من دانشگاه دارم این طور که معلومه شما منشی تمام وقت می خواید!
آراسب نفسشو به بیرون فوت کرد.
- دختر چرا آدمو سکته میدی؟این که کاری نداره می تونی وقت کلاس هات
رو به من بگی هر وقت کلاس داشتی نیای.
باید درباره ی شناسنامه بهش می گفتم. باید دلیلم رو می گفتم. اومدم حرفی
بزنم که به طرفم برگشت.
- خب، خیلی تو خیابون دور زدم آدرستو میگی؟
با ناراحتی نگاهش کردم و گفتم:
- اگه میشه همین جا نگه دارید من خودم میرم.
- حرفشم نزن تورو خدا. تعارفم نکن که اصال تعارفی نیستم.
سرموتکون دادم و توی دلم گفتم تعارفی نیستی که اجازه نمیدی حرفی بزنم!
سرمو به طرفش برگردوندم و آدرسو دادم.
سکوتی ماشین رو در بر گرفته بود که نگاهم به آراسب افتاد که تکون می
خورد. یک تای ابرومو بالا دادم که باز هم تکون خورد. کلافه دستی بین
#ادامه_دارد