#سبک_زندگی
#زندگی_مشترک
#قواعد_زندگی_مشترک
#گام_چهارم
#معنویت
💖 گام چهارم: پرنگهداشتن کانون خانه از معنویت
❣️ برخی از مصداقهای معنویّت
1️⃣ انجام واجبات و ترک محرمات
لازمه عمل به واجبات و ترک محرمات، شناخت آنها است؛ پس زمانی را در طول زندگی به این کار اختصاص دهیم.
2️⃣ حفظ حریم با نامحرم
در رابطه خود با نامحرمان؛ چه فاميل و چه غير آن، وقار و متانت و عفاف را فراموش نكنيد. گاه، ارتباط صميميِ زن يا شوهر با يك نامحرم؛ حتّي در محيط فاميل، موجب ايجاد رابطهاي صميمي ميان آنها شده است.
حسّاسيّت ارتباط با نامحرمان از نگاه دین بسیار است تا اندازهای که وقتی سلام کردن هم ترس افتادن به گناه را ایجاد کند، باید آن را محدود نموده و از گفتگوهای غیرضروری با نامحرم پرهیز کرد. در هنگام گفتگو باید نسبت به لحن و آهنگ سخن گفتن نیز دقت کرد تا حتّی کسانی هم که به دنبال هوا و هوس هستند، ناکام بمانند. قرآن به زنان سفارش میکند که حتّی صدای زینت آلات خود را هم به نامحرم نرسانند. دین توصیه میکند که اگر زنی در جایی نشست تا وقتی که جای او گرم است، مرد نامحرم در جای او ننشیند. حتی از راه رفتن پشت سر زنان به گونهای که نگاه انسان آلوده شود، نهی شده است. خلوت کردن با نامحرم هم دام بزرگ شیطان برای غارت معنویّت انسان است. در مهمانیها هم باید مراقب بود که اگر بنا شد، شب را در جایی بخوابیم، اتاق خوابها به گونهای باشد که زنان و مردان نامحرم در معرض چشم و گوش هم نباشند.
در مواجهه با نامحرم باید مراقب همه ابعاد ارتباط بود؛ باید از نگاه مراقبت کرد که خود بذر شهوت در دل میکارد و آتش فتنه را در زندگی شعلهورمیکند؛ باید از دست دادن با نامحرم پرهیز نمود که دنیا و آخرت انسان را به خطر میاندازد؛ باید از شوخی کردن با نامحرم دوری کرد که در قیامت انسان را پشیمان میکند.
گاهی این خود زن است که طمع همسرش را برای ارتباط با یک نامحرم تحریک میکند؛ مثلاً از اوصاف دوستش چنان برای همسر خود تعریف میکند که مرد برای دیدن و ارتباط برقرار کردن با او مشتاق میشود.
📚 (کتاب تا ساحل آرامش نوشته استاد محسن عباسی)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#رساله_حقوق_امام_سجاد
🕌🕌صدای دلنشین
روزی سه بار صدای تو
می پیچه تو کوچمون
منم می ایستم به نماز
آقای خوب و مهربون!
تو با صدای دلنشین
می گی خدا فقط یکی ست
می گی که بهتر از نماز
هیچ کاری توی دنیا نیست
سجاده قشنگمو
از گل یاس پر می کنم
با خدا جون حرف می زنم
ازش تشکر می کنم
آقای خوب و مهربون!
دوست دارم خیلی زیاد
با صدای قشنگ تو
شادی به خونمون میاد
🕌🕌🕌🕌🕌
الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر،اشهد ان لا اله الا الله...
وقتی ما صدای اذان را می شنویم. می فهمیم وقت نماز خواندن شده است. کسی که اذان می گوید. «موذن» نام دارد. او با صدای خوب اذان میگوید تا مردم با خبر شوند که وقت نماز فرا رسیده است. ما باید به اذان گو احترام بگذاریم و او را دوست بداریم. زیرا او ما را به یاد خدا میاندازد و ما را به گفتگو با پروردگار دعوت می کند.
✍🏼هر کسی حقی داره/ نشرجمال
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#حسین_خرازی
#تواضع
#مدیریت_انقلابی
🌷 حاج حسین بود!!!
🌿 علی که اومد، بهش گفتم: یه نفر اومده بود، لاغر مردنی. کمپوت میخواست، بهش ندادیم. خیلی پررو بود، میگفت: «نمی خواین از مهمونتون پذیرایی کنید؟»
علی گفت: «همین که الان از این جا رفت بیرون؟ یه دست هم نداشت؟»
گفتم: «آره همین.»
گفت: «خاک! حاج حسین بود.»
🌸✨ پرچم دار جهاد و شهادت، شهید حسین خرازی را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#مهارتهای_زندگی
#ارتباط_مؤثر
#اصول_ارتباط_مؤثر
#تکنیکهای_ادامه_گفتگو
#هنر_گوش_دادن
🌷 هنر گوش دادن
👂 گوش دادن هم در شروع، هم در ادامه هم در خاتمه گفتوگو کاربرد دارد. وقتی به حرف مخاطب خود گوش میکنید در قدم اول به طور تلویحی به او گفتهاید که برایش ارزش قائل هستید. سپس روحیه او را تقویت میکنید و به نوعی تشویق میشود تا به ارتباطش با شما ادامه دهد. البته شنونده خوبی بودن به این معنا نیست که حرف مخاطب را دربست بپذیرید. بلکه شما به او گوش میدهید و گفتههایش را تحلیل میکنید تا بر اساس آن، ارتباط خود را با او تعدیل کنید.
📚 (ارتباط مؤثر نوشته عباس آزاد)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبك_زندگی
#فقه_زندگی
#زندگی_پاک
#احکام_نگاه_کردن
👁 نگاه هاى خيابانى
❓ شخصى قصد ازدواج دارد؛ آيا مى تواند بدون قصد لذت به چهره و موهاى خانم ها (مثلاً در خيابان) نگاه كند تا كسى را بپسندد و بعد از او خواستگارى كند؟
✅ همه مراجع: اين نوع نگاه ها جايز نيست.
تبصره: نگاه به دختر به منظور ازدواج با او، شرايطى دارد كه با رعايت آن جايز مى شود. (ر.ك: نگاه خواستگاری)
❗️ (مراد از عبارت «همه مراجع»: حضرات آیات عظام امامخمینی، امامخامنهای، فاضل، مكارمشیرازی، بهجت، صافیگلپایگانی، نوریهمدانی، وحيدخراسانی، سيستانى.)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#اینگونه_باشیم
#آداب_معاشرت
#حقوق_متقابل
#حقوق_مسلمان
🌿 حقوق مسلمانی (بخش اول)
🌸 حقوق مسلمانی بسیار است، به برخی از آن ها که در احادیث اسلامی آمده است، اشاره می شود:
1️⃣ اینکه مسلمان آنچه را برای خود دوست دارد، برای برادر دینی خودش هم بپسندد و آنچه را که برای خود نمی پسندد، برای دیگران هم نپسندد و روا نشمارد. این اولین و مهمترین حقی است که هر مسلمان بر گردن ما دارد و روایات بسیاری در این زمینه نقل شده است، حقی بسیار مهم، اما بسیار آسان و اندک!
امام صادق علیه السلام به معلی بن خنیس در حدیثی که به برشماری این حقوق پرداخته است، می فرماید:
«آن چه برای خود دوست می داری، برای او هم دوست بداری و آنچه برای خویش ناخوشایند می دانی، برای او هم ناخوشایند بدانی!...» البته گفتن این سخن آسان است، اما عمل به آن بسی دشوار!
2️⃣ اینکه مسلمان، مسلمان دیگر را با دست و زبان نرنجاند.
خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است
و این از مهمترین اصول اخلاقی و معاشرتی اسلام و نشانه مسلمانی است. تا آنجا که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرموده است: «مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او در سلامت و آسایش باشند.»
3️⃣ اینکه مسلمان در برابر مسلمان، متواضع باشد و از تکبر بپرهیزد.
4️⃣ حرف دیگران را در باره مؤمن و مسلمان نشنود و نپذیرد و به سخن چینی ها گوش ندهد و در پی خطاها و عیوب نباشد و اگر هم نقطه ضعفی از کسی شنید یا فهمید، آن را فاش نسازد و آبرویش را نبرد. کسی که در پی عیوب مسلمین باشد از نظر مسلمانی و دینی گرفتار سقوط است و از ولایت خدا بیرون رفته، در ولایت شیطان قرارمی گیرد.
💠 پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود:
🌿 «ای گروه کسانی که به زبان مسلمان شده اید ولی دل ها مسلمان نشده است! در پی عیب ها و لغزش های مسلمانان نباشید، چرا که هر کس در پی شمارش و یافتن عیب های مسلمانان باشد، خدا هم پی جوی عیب او خواهد شد و هر که را که خدا در پی عیوبش افتد، رسوایش می سازد.»
📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_فاطمی
#سیره_اخلاقی
#قناعت
🌷 قناعت فاطمی
💠 فاطمه سلام الله علیها به چیزهاى ساده در زندگى بسنده مى كرد، زیرا از پدرش شنیده بود كه، به مردم مى فرمود:
🌿 «خواسته هایتان را ساده كنید، چه هر بنده اى، همانى را خواهد داشت كه در این دنیا برایش مقرر شده باشد و هیچ بنده اى، رخت از آن نخواهد بست، مگر آن كه آن چه برایش مقرّر شده، بدو رسد».
و به او گفته بود: «اى فاطمه! در برابر تلخی هاى دنیا، شكیبا باش، تا پیروزى آن دنیا را به دست آورى.»
او هرگز به چیزى كه حقش نبود چشم نداشت و از هیچ كس جز پروردگارش چیزى نمى طلبید، او به مرز استغنا رسیده و از وضع خویش، خشنود بود، زیرا از پدرش شنیده بود كه مى فرمود: «دارندگى به زیادى مال نیست بلكه به استغناى نفس است.»
🌿 فاطمه سلام الله علیها هیچ گاه، به دلبستگی هاى این دنیا، دل نبست؛ زیرا از پدر شنیده بود كه مى فرمود:
«آن كس كه صبح كند و تنها در اندیشه امور دنیوى باشد، خداوند كارش را دشوار خواهد ساخت و همیشه دست به دهانش خواهد گذارد و از دنیا، تنها، آنچه را كه برایش مقرّر شده است، نصیبش مى گرداند؛ ولى آن كس كه صبح كند و تنها در اندیشه آخرتش باشد، خداوند كارش را راست گرداند و دارایى اش را نگه دارد و غنایش را در قلبش جاى دهد و دنیا خود ناگزیر به نزدش آید.»
📚 [زندگانى دوازده امام علیهم السلام، ج 1، ص87]
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#سیدحسین_علم_الهدی
#مدیریت_انقلابی
#کمک_به_محرومین
🌷 معتقد به هدف
🌿 روزی سیدحسین پشت وانت نشسته بود که ناگهان با شدت به شیشه اتومبیل زد و به راننده گفت: «بایست.» وقتی ماشین ایستاد، گفت: «عقب بیا.» بعد از مسافتی که آمدیم، گفت: «همین جا بایست.»
سیّدحسین از ماشین پیاده شد و رفت به سراغ زن روستایی که با بچّه و مقداری اثاثیهی منزل در کنار جاده ایستاده بود. پرسید: «کجا میروید؟» گفت: «می خواهیم به شهر برویم.» حسین به ما گفت: «کمک کنید اثاثیهاش را سوار ماشین کنیم.» آن زن و بچّه را سوار کردیم و به شهر رساندیم. ما به حسین اعتراض کردیم که در این جادهی خطرناک نزدیک بود ما را به کشتن بدهی. حسین گفت: «ما برای نجات همینها میجنگیم.»
🌸✨ معلم قرآن و نهج البلاغه، شهید سیدحسین علم الهدی را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸
🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
#سبک_زندگی #اینگونه_باشیم #آداب_معاشرت #حقوق_متقابل #حقوق_مسلمان 🌿 حقوق مسلمانی (بخش اول) 🌸 حقوق
#سبک_زندگی
#اینگونه_باشیم
#آداب_معاشرت
#حقوق_متقابل
#حقوق_مسلمان
🌿 حقوق مسلمانی (بخش دوم)
🌸 حقوق مسلمانی بسیار است، به برخی از آن ها که در احادیث اسلامی آمده است، اشاره می شود:
5️⃣ پرهیز از قهر کردن و قطع رابطه، و اگر هم مفارقت و قطع ارتباط پیش آمد، آن را بیش از سه روز طول ندهد. و فضیلت از آن کسی است که زودتر آشتی کند و در صلح کردن پیشگام و پیش قدم گردد. هر اندازه که این جدایی بیشتر شود، شیطان خوشحال تر می گردد. در این زمینه هم احادیث بسیاری نقل شده است.
6️⃣ بی اجازه و سرزده وارد بر خانه برادر مؤمن نشود و اگر می خواهد داخل خانه یا اتاق یا محل کار او بشود، قبلا اجازه بگیرد (در این زمینه، در فصل «حریم خانه و زندگی» مفصلا بحث شده است.)
7️⃣ برخورد با افراد، با چهره ای گشاده و خندان و کدورت زدا، و زدودن غم و اندوه از دل برادر ایمانی و ادخال سرور و شادمانی بر یک مسلمان، که این کار، نزد خداوند، پاداشی عظیم دارد.
8️⃣ وفای به عهد و عمل کردن به وعده و پرهیز از خلف وعده، یکی دیگر از حقوقی است که در روایات آمده و مسلمان در برابر مسلمان باید خود را به آن موظف بداند. به تعبیر امام سجاد علیه السلام: «آن کس که وعده می دهد و عمل نمی کند، منافق است.» و رسول خداصلّی الله علیه و آله فرمود: «هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هر گاه که وعده می دهد، به آن وفا کند.»
9️⃣ انصاف در برخورد با مسلمانان، یعنی آن گونه که دوست دارد باخودش رفتار کنند و با او برخورد داشته باشند، خودش هم با دیگران همان گونه معاشرت کند. این فضیلت اخلاقی در احادیث، مایه عزت نزد خدا و نجات از آتش دوزخ در قیامت به شمار آمده است و در سخنی از امام صادق علیه السلام، به عنوان یکی از سخت ترین تکالیفی که خدابر بندگانش مقرر کرده، به حساب آمده و در کنار انصاف، مواسات و ذکر خداوند در همه حال بیان شده است.
🔟 احترام به بزرگترها و محبت و رفق نسبت به کوچکترها.
1️⃣1️⃣ اصلاح میان افراد و آشتی دادن آنان، که این وصیت پیامبر اسلام در همه دوران ها و توصیه حضرت علی علیه السلام در بستر شهادت و سفارش ائمه دیگر است و رسول خدا آن را به عنوان «افضل الصدقة» دانسته است و حتی دروغ مصلحتی برای زدودن اختلاف و ایجاد آشتی بین دو مسلمان مجاز شمرده شده است.
2️⃣1️⃣ پوشاندن عیوب مسلمانان جهت حفظ آبروی آنان. به تعبیر رسول خدا صلّی الله علیه و آله: «هر کس عیب پوش مسلمانی باشد، خداوند هم عیب او را در دنیا و آخرت می پوشاند.»
📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_فاطمی
#سیره_اخلاقی
#بخشش
🌷 بخشش فاطمی
💠 جابر بن عبداللَّه انصارى گوید:
🌿 روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله، پس از به جاى آوردن نماز عصر، در محراب مسجد نشسته و مردم نیز اطراف او را گرفته بودند، در این حال پیرمردى از مهاجرین عرب، كه لباس هاى كهنه اى بر تن داشت و از شدّت ضعف، قدرت حفظ خود را نداشت به نزد ایشان آمد، پیامبر كه متوجه حضور وى شده بود به سوى او نگریسته و از احوالش سؤال كرد.
پیرمرد گفت: اى محمّد! گرسنه ام، غذایى به من بده، برهنه ام، لباسى در اختیارم بگذار، فقیرم بى نیازم كن.
پیامبر فرمود: «من چیزى ندارم كه به تو بدهم، ولى تو را به جایى راهنمایى مى كنم كه راهنماى به خیر، مانند عامل به خیر است، برخیز و به سوى خانه آن كسى برو كه خدا و رسولش را دوست دارد، خدا و رسول هم وى را دوست مى دارند، آن كسى كه خدا را بر خود مقدّم مى دارد، به سوى خانه فاطمه برو.»
سپس رسول خدا به بلال فرمود: برخیز و این اعرابى را تا در خانه فاطمه راهنمایى كن.
آن پیرمرد همراه بلال رفت تا به در خانه فاطمه رسیدند و با صداى رسا گفت: «السلام علیكم یا اهل بیت النبوّة و مختلف الملائكة و مهبط جبرئیل الرّوح الأمین بالتنزیل من عند ربّ العالمین.»
فاطمه فرمود: «و علیك السلام، تو كیستى؟»
پیرمرد گفت: من پیرمردى از عرب هستم كه از راه دور به سوى پدر تو آمده ام، اى دختر محمّد! من برهنه ام و گرسنه ام، مرا یارى كن، خدا تو را رحمت كند.
🌿 راوى گوید: آن زمان، هنگامى بود كه پیامبر، على و فاطمه علیهم صلوات الله سه روز بود كه غذا نخورده بودند و رسول خدا هم از حال على و زهرا آگاهى داشت.
به هر حال حضرت فاطمه، پوستینى را كه حسن و حسین روى آن مى خوابیدند، به آن پیرمرد داده و گفت: «این را بگیر، شاید كه خدا، بهتر از آن را هم به تو عطا فرماید.»
پیرمرد گفت: اى دختر محمّد! من از گرسنگى به تو شكایت مى كنم و تو پوست گوسفندى را به من مى دهى، من با وجود این ضعف و گرسنگى با این پوست چه كنم؟ و آن به چه درد من مى خورد؟ راوى گوید: هنگامى كه فاطمه این سخن را شنید، گردن بند خود را كه فاطمه بنت حمزه ـ دختر عمویش ـ براى وى هدیه كرده بود، از گردن خویش باز كرد و به پیر مرد داد و گفت: «این گردنبند را بفروش، شاید خداوند مهربان بهتر از این را به تو عطا فرماید.»
پیرمرد پس از آن كه گردنبند را گرفت و به سوى مسجد بازگشت و خطاب به رسول خدا گفت: اى رسول خدا! این گردنبند را دخترت فاطمه به من بخشید و گفت: «آن را بفروش، شاید خداوند بهتر از آن را نصیب تو فرماید.»
پیامبر با دیدن گردن بند، گریه اش گرفت و گفت: «چگونه خداوند به تو بهتر از آن نصیب نفرماید، در حالى كه فاطمه، دخترِ بزرگ ترین پیامبر خدا آن را به تو عطا كرده است.
در این حال عمّار یاسر برخاست و گفت: اى رسول خدا! آیا اجازه مى دهى كه من این گردن بند را بخرم؟
پیامبر فرمود: آن را خریدارى كن، واللَّه، اگر ثقلین در خریدارى آن شركت كنند، خدا هرگز آنان را به آتش دوزخ عذاب نخواهد كرد.
عمار گفت: اى پیرمرد! این گردن بند را به چه قیمتى مى فروشى؟
پیرمرد گفت: به یك شكم نان و گوشت و یك برد یمانى، كه عورت خود را، به وسیله ی آن بپوشانم و با آن براى خدا نماز بگزارم و یك دینار كه به كمك آن به اهل و عیال خویش برسم.
عمّار كه سهم خود از غنائم خیبر را فروخته بود گفت: بیست دینار و دویست درهم، و یك برد یمانى، با شترى راهوار كه به خودم تعلّق دارد و تو را به آسانى به وطنت مى رساند، با یك شكم نان گندم و گوشت به تو مى دهم و آن را از تو خریدارى مى نمایم.
پیرمرد گفت: اى مرد، تو چقدر سخاوتمندى! سپس عمار آن چه را وعده كرده بود، به او داد و گردن بند را گرفت، بعد از آن، رسول خدا، به اعرابى پیر گفت: آیا سیر شدى؟ آیا بدن خود را پوشانیدى؟
پیرمرد گفت: آرى، پدر و مادرم به فداى تو، من دیگر بى نیاز گردیدم.
📚 [زندگانى حضرت زهرا سلام الله علیها، ترجمه بحار الانوار، ص327]
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سیره_خانوادگی_علمای_دین
#زندگی_مشترک
#علامه_طباطبایی
💗 درک همسر
❣️ قمرسادات میدید كه شوهرش مثل روزهای اول نیست. خوشحال نیست. حتی چند ماه بعد، وقتی پسرشان دنیا آمد، باز هم محمدحسین خوشحال نبود. یعنی این طور نشان میداد كه خوش و خوب است، اما او میفهمید محمدحسین متأثر است. دلش میخواست برود نجف، اما خرج راه را نداشتند. قمرسادات گفت: «شما چرا این قدر ناراحت میكنید خودتان را؟ پول نمیدهند، خب ندهند. بالاخره یك مقدار اثاثیه داریم. اینها را میفروشیم، خرج سفرمان درمیآید.» اثاثیه، همان جهاز قمرسادات بود: چینیهای خوشگل لب طلایی، طلاهای ریز و درشت بیست و چهار عیار و... . حالا چند صد تومان پول داشتند كه میتوانستند بدهند خرج كجاوه و كاروان و خورد و خوراك تا برسند به نجف.
📚 (جعفریان، زندگی نامه سید محمدحسین طباطبائی رحمة الله علیه، ص 11 و 12)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_فاطمی
#زندگی_به_سبک_مادر
#نفاق
#خطبه_فدکیه
💔 3 دقیقه با خطبه فدکیه
❣️ در ظاهر، در واقع
💠 حضرت زهرا سلام الله علیها:
🌿 «آری، شما ناقه خلافت را در اختیار گرفتید، حتی این اندازه صبر نکردید که رام گردد، و تسلیمتان شود، ناگهان آتش فتنهها را برافروختید، و شعلههای آن را به هیجان درآوردید و ندای شیطان اغواگر را اجابت نمودید، و به خاموش ساختن انوار تابان آئین حق و از میان بردن سنّتهای پیامبر پاک الهی پرداختید. به بهانه گرفتن کف - از روی شیر - آن را به کلی تا ته مخفیانه نوشیدید. ظاهراً سنگ دیگران را به سینه میزدید اما باطناً در تقویت کار خود بودید. برای منزوی ساختن خاندان و فرزندان او به کمین نشستید، ما نیز چارهای جز شکیبایی ندیدیم، همچون کسی که خنجر بر گلوی او و نوک نیزه بر دل او نشسته باشد!»
🥀
▪️ همان طور که برای عدهای معنای زندگی، فقط خوش بودن و خوش گذراندن خودشان و خانوادهشان نیست، برای عدهای دیگر، دقیقاً مسئله برعکس است. دست به انجام هیچ کار ثوابی نمیزنند و در هیچ کار خیری شراکت نمیکنند، مگر این که بدانند بیشتر از هزینهای که کرده اند، سود و بهره عایدشان میشود و اگر کاری برایشان سود مادی نداشته باشد، سراغش نمیروند مگر این که بدانند دیده میشوند و بعدها میتوانند از اعتباری که محصول انجام این کار است، استفادههای چند برابر کنند.
▪️ اگر قرار است مسجدی بسازند، حتماً باید در پیشانی مسجد، اسمشان کاشی کاری و در جای جای مسجد، عکس و تصویرشان قاب شود. اگر قرار است در تهیه جهیزیه فقرا قدمی بردارند، باید قبل از جشن عروسی حتماً اسمشان را با صدای بلند و رسا اعلام کنند و جمعیت هم برای سلامتی شان، صلواتی جلی بفرستد.
▪️ اگر قرار است یتیمی را سرپرستی کنند، باید تمامی اعضای خانوادهی یتیم، با رسانهها مصاحبه کنند و به جان آنها و خانواده هایشان دعا کند و خلاصه اینکه ملاکشان برای انجام هر کاری، فقط و فقط خودشان است و سود و منفعتی که به آنها میرسد؛ یا پول و سرمایه مادی و یا کسب اعتبار و احترام در محله و بازار!
▪️ البته خداوند متعال، نه تنها برای اعمال این افراد، ذرهای ارزش و ثواب در نظر نمیگیرد؛ بلکه در مقابل، به ازای هر عمل ریاکارانهی آنها، گناهی در پرونده اعمالشان ثبت میکند و روز حساب، برایشان روز حسرت خواهد بود.
در زمان پیامبر، به غیراز عدهای انگشت شمار که دین خدا را برای خدا میخواستند، گرداگرد ایشان را مسلمانانی گرفته بودند که در ظاهر اسلام را پذیرفته بودند اما درواقع، هدفشان کسب سود و منفعت برای خودشان بود؛ و دختر پیامبر آنان را به افرادی تشبیه کرد که کاسهی شیر را دست میگیرند و به بهانهی خوردن سرشیر، پنهانی شیر را مینوشند. افرادی به ظاهر مسلمان؛ اما در واقع نامسلمان.
🆔 @ShamimeOfoq