🏴 #شب_سوم_محرم
🔺حضرت رقیه سلام الله علیها
#️⃣ هشتگ های مربوطه:
📜 اشعار
#مدح_مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
🎵 سبکهای عزاداری
#سینهزنی_حضرت_رقیه سلام الله علیها
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
ای چراغ شب شهادت من
ای تماشای تو عبادت من
جان من! باز بر لب آمده ای
آفتابا! چرا شب آمده ای
ای امید دل شکسته ی من
ای دوای درون خسته ی من
گلوی پاره پاره آوردی
عوض گوشواره آوردی
نفسم هُرم آتش تب توست
جای چوب که بر روی لب توست؟
نگهت قطره قطره آبم کرد
لب خشکیده ات کبابم کرد
که به قلب رقیّه چنگ زده؟
که به پیشانی تو سنگ زده؟
سیلی از قاتلت اگر خوردم
ارث مادر به کودکی بردم
تنم از تازیانه آزردند
چادر خاکی مرا بردند
آفتاب رخم عیان گردید
در دو پوشش رویم نهان گردید
ابر سیلی به رخ حجابم شد
خون فرق سرم نقابم شد
شامیان بی مروّت و پستند
ده نفر را به ریسمان بستند
همه را با شتاب می بردند
سوی بزم شراب می بردند
من که کوچکتر از همه بودم
راه با دست بسته پیمودم
نفسم در شماره می افتاد
در وجودم شراره می افتاد
بارها بین ره زمین خوردم
عمّه ام گر نبود می مردم
تا به من خصم حمله ور می شد
عمّه می آمد و سپر می شد
بس که عمّه مدافع همه شد
پای تا سر شبیه فاطمه شد
شاعر/ غلامرضا سازگار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
نوید وصل پدر را به کاروان میداد
به ماه، ماه سر نیزه را نشان میداد
رقیه تولیت آستان رأس شریف
به ماه، اذن زیارت در آسمان میداد
هزار حوریه از چادرش زمین میریخت
اگر که چادر خود را کمی تکان میداد
رقیه دختر آقای مهربانی که
سرش به حامل سر نیزه سایبان میداد
گرسنه بود، ولی از کرامتش این بس
به دست دشمن خود رزق آب و نان میداد
پدر عقیق یمن را به ساربان بخشید
و او النگوی خود را به ساربان میداد
شبانه از لب بابا کمی شکایت کرد
چرا که بوسه به لبهای خیزران میداد
توان پاشدنش را گرفت سیلی زجر
وگرنه پیش پدر، ایستاده جان میداد
درست لحظۀ وصل رقیه و بابا
برادرش به روی نیزهها اذان میداد
شاعر/ محسن حنیفی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
گر چنین است چه کردهست ندانم با عرش
آه! طفلی که غریب است و اسیر است و یتیم
از چه ویران نشدی ای فلک آندم که شدند
اهلبیت شه بییار به ویرانه مقیم
ساخت ویرانهنشین ظلم عدو قومی را
که خداوند ثنا گفته به قرآن کریم...
گشت آن سلسله را روز و شب و صبح و مسا
آه و فریاد انیس و، غم و اندوه ندیم
بود با یاد قد تازه جوانان همه را
قدی از هجر دوتا و دلی از غصّه دو نیم
دید در خواب رقیّه که به دامان پدر
کرده جا با دلی آسوده ز هر وحشت و بیم
بگُشودی دهن از شوق پدر بهر سخن
بشکفد غنچه به وقت سحر از فیض نسیم...
گشت بیدار و برآورد خروش و سر شاه،
آمد از بهر تسلّای وی از لطف عمیم
داشت از بهر پذیرایی مهمان عزیز
نیمهجانی به تن و کرد همان دم تسلیم...
شاعر/ صغیر اصفهانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
دختری ماند مثل گل ز حسین
چهرهاش داغ باغ نسرین بود
جایش آغوش و دامن و بر و دوش
بسکه شور آفرین و شیرین بود
طفل بود و یتیم گشت و اسیر
جای دامان، مکان به ویران داشت
ماهِ رویش نبود بیپروین
ابرِ چشمش همیشه باران داشت...
بود دلگرم با خیالِ پدر
بیخبر بود از سِنان و سُنین
راه میرفت و دست بر دیوار
روی دیوار، مینوشت «حسین»
پا پُر از زخم و دست، بیجان بود
جسم، شبگون و چهره، چون مهتاب
مینشست و به روی صفحۀ خاک
مشق میکرد، طفل، بابا، آب
شبی از درد و گریه خوابش برد
دید جایش به دامن باب است
جَست از شوقِ دل ز خواب و بدید
آرزوها چو نقش، بر آب است
چشم خالی ز خواب، شد پُر اشک
گشت درگیر، بغض و حنجرهاش
دوخت بر راه دیده و کمکم
خود به خود بسته شد دو پنجرهاش
گر چه ویرانه در نداشت، به شب
بختِ آن طفل، حلقه بر در زد
دید، دختر ز پای افتادهست
با سر آمد پدر به او سر زد
من غذا از کسی نخواستهام
گر چه در پیکرم نمانده رمق
شوق و امید و عاطفه، گل کرد
دست، لرزید و رفت سوی طبق
بینِ ناباوری و باور، ماند
نکند باز خواب میبینم!
این همان غنچۀ لب باباست؟
یا سراب است و آب میبینم؟...
این ملاقات ماه و خورشید است
ابرها سوختند و آب شدند
بازدید پدر ز دختر بود
آب و آیینه بیحساب شدند
گفت نشکفته غنچهام، امّا
لاله در داغها سهیمم کرد
دو لبم یک سخن ندارد بیش
کی در این کودکی یتیمم کرد؟
چهرهام را چو عمه میبوسید
گریه میکرد و داشت زمزمهای
علّتش را نگاه من پرسید
گفت خیلی شبیه فاطمهای
راست است این که گفتهاند به من
مادرت سیلی از کسی خوردهست؟
چه ازو سر زده؟ مگر او هم
مثل من اِسمی از پدر بردهست
یاد داری مدینه موقع خواب
دستِ تو بود بالش سر من
روی دو پلکِ من دو انگشتت
که، بخواب ای عزیز، دختر من...
تا گل روی تو نمیدیدم
چشم من کاسۀ گلابی بود
در میان دو دست تو رخ من
مثل عکسی میان قابی بود
باز تصویرِ من ببین امّا
خود نپنداری اشتباه شدهست
قاب اگر نیست، چهره آن چهرهست
عکسِ رنگی فقط، سیاه شدهست
یاد داری که با همین لبها
بوسه دادی به روی من هر صبح
دست و انگشتهای پُر مهرت
شانه میکرد موی من، هر صبح
یاد داری که صبح و شب، هرگاه
میشدی بر نماز، آماده
دخترت میدوید و میدیدی
مُهر آورده است و سجّاده...
خاطراتیست خواندنی امّا
حیف، دفتر، سه برگ دارد و بس
سطر آخر خلاصه گشته، بخوان
دخترت شوقِ مرگ دارد و بس...
با پدر دختری که اُنس گرفت
بَرَدش در سفر پدر با خود
خیز و دستم بگیر در دستت
یا بمان، یا مرا ببر با خود
بهر پاسخ به بوسههای پدر
گل لب را به غنچهاش بگذاشت
خواست تا درد او کند درمان
جان بر لب رسیدهاش برداشت
شاعر/ علی انسانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🗂 فهرست #اشعار_کانال، به شرح ذیل می باشد:
🔺راهنما/ برای استفاده از مطالب بیشتر و سهولت در جستجو حتماً از #هشتگ استفاده کنید. آنهایی که هشتگ ندارند، به زودی فعال می شوند.
📜 اشعار پیامبر و امامان:
#مدح_حضرت_محمد (ص)
#مدح_مرثیه_حضرت_محمد (ص)
#مرثیه_حضرت_محمد (ص)
#مدح_امیرالمؤمنین (ع)
#مدح_مرثیه_امیرالمؤمنین (ع)
#مرثیه_امیرالمؤمنین (ع)
#مدح_امام_حسن_مجتبی (ع)
#مدح_مرثیه_امام_حسن_مجتبی (ع)
#مرثیه_امام_حسن_مجتبی (ع)
#مدح_امام_حسین (ع)
#مدح_مرثیه_امام_حسین (ع)
#مرثیه_امام_حسین (ع)
#مناجات_امام_حسین (ع)
#مدح_امام_سجاد (ع)
#مدح_مرثیه_امام_سجاد (ع)
#مرثیه_امام_سجاد (ع)
#مدح_امام_باقر (ع)
#مدح_مرثیه_امام_باقر (ع)
#مرثیه_امام_باقر (ع)
#مدح_امام_صادق (ع)
#مدح_مرثیه_امام_صادق (ع)
#مرثیه_امام_صادق (ع)
#مدح_امام_کاظم (ع)
#مدح_مرثیه_امام_کاظم (ع)
#مرثیه_امام_کاظم (ع)
#مدح_امام_رضا (ع)
#مدح_مرثیه_امام_رضا (ع)
#مرثیه_امام_رضا (ع)
#مناجات_امام_رضا (ع)
#مدح_امام_جواد (ع)
#مدح_مرثیه_امام_جواد (ع)
#مرثیه_امام_جواد (ع)
#مدح_امام_هادی (ع)
#مدح_مرثیه_امام_هادی (ع)
مرثیه_امام_هادی (ع)
#مدح_امام_حسن_عسکری (ع)
#مدح_مرثیه_امام_حسن_عسکری (ع)
#مرثیه_امام_حسن_عسکری (ع)
#مدح_امام_زمان (عج)
#مناجات_امام_زمان (عج)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📜 اشعار بانوان اهل بیت:
#مدح_حضرت_خدیجه (س)
#ازدواج_حضرت_محمد_حضرت_خدیجه (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_خدیجه (س)
#مرثیه_حضرت_خدیجه (س)
#مدح_حضرت_زهرا (س)
#ازدواج_امیرالمؤمنین_حضرت_زهرا (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_زهرا (س)
#مرثیه_حضرت_زهرا (س)
#مدح_مرثیه_حضرت_ام_البنین (س)
#مرثیه_حضرت_ام_البنین (س)
#مدح_حضرت_زینب (س)
#مدح_مرثيه_حضرت_زينب (س)
#مرثیه_حضرت_زینب (س)
#مدح_مرثيه_حضرت_رقیه (س)
#مرثیه_حضرت_رقیه (س)
#مدح_مرثیه_حضرت_ام_کلثوم (س)
مرثیه_حضرت_ام_کلثوم (س)
مدح_مرثيه_حضرت_رباب (س)
مرثیه_حضرت_رباب (س)
#مدح_مرثيه_حضرت_سکینه (س)
#مرثیه_حضرت_سکینه (س)
#مدح_حضرت_معصومه (س)
#مدح_مرثیه_حضرت_معصومه (س)
#مرثیه_حضرت_معصومه (س)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📜 اشعار شهیدان کربلا:
#مدح_مرثیه_حضرت_مسلم (ع)
#مرثیه_حضرت_مسلم (ع)
#مدح_مرثيه_فرزندان_حضرت_زينب (ع)
مرثيه_فرزندان_حضرت_زينب (ع)
#مدح_اصحاب_امام_حسین (ع)
#مدح_مرثیه_اصحاب_امام_حسین (ع)
مرثیه_اصحاب_امام_حسین (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_عبدالله (ع)
مرثیه_حضرت_عبدالله (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_قاسم (ع)
#مرثیه_حضرت_قاسم (ع)
مدح_حضرت_علی_اصغر (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#مدح_حضرت_علی_اکبر (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_علی_اکبر (ع)
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر (ع)
#مدح_حضرت_عباس (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_عباس (ع)
#مرثیه_حضرت_عباس (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📜 اشعار خاندان اهل بیت:
#مدح_مرثیه_حضرت_حمزه (ع)
مرثیه_حضرت_حمزه (ع)
مرثیه_حضرت_محسن (ع)
#مدح_حضرت_عبدالعظیم (ع)
#مدح_مرثیه_حضرت_عبدالعظیم (ع)
مرثیه_حضرت_عبدالعظیم (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📜 اشعار متفرقه:
#مقاومت_اسلامی
#وحدت_اسلامی
#اشعار_کاربردی
#اشعار_متفرقه
#اشعار_پندیات
عروسی_مذهبی
#مجلس_ترحیم
#عید_فطر
عید_مبعث
#عید_غدیر
عید_قربان
روز_عرفه
#روز_مباهله
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
📜🎵 اشعار و سبکهایی که هشتگ مشترک دارند:
#مناجات_با_خدا [هم شعر و هم سبک]
#تخریب_قبور_بقیع [هم شعر و هم سبک]
#میثاق_با_امام_شهدا [هم شعر و هم سبک]
#استکبار_ستیزی [هم شعر و هم سبک]
#ورودیه_کاروان_امام_حسین (ع) [هم شعر و هم سبک]
🌀 #فهرست_کانال به مرور کامل می شود.
⚠️فعلاً هشتگ های فعال موجود هستن.
فهرست سبکها و فیش ها در ادامه 👇