eitaa logo
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
1.3هزار دنبال‌کننده
305 عکس
156 ویدیو
2 فایل
🔺 اینجا مطالب و محتواهایی رو از خودم و دیگران براتون به اشتراک میذارم. امیدوارم به دردتون بخوره. درخدمتم | @SoozosazAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام دوستان بر من و سوز جگرم گریه کنید به شرار دل و اشک بصرم گریه کنید من جوان بودم و در سن شبابم کشتند بر دل سوخته و چشم ترم گریه کنید حسنم، پاره جگر مثل عمویم حسنم بر من و بر هموی خون جگرم گریه کنید من و جد و پدرم را به جوانی کشتند در عزای من و جد و پدرم گریه کنید من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی همه بر مادر نیکو سیرم گریه کنید سال ها بود که در تحت نظر بودم حبس همه بر قصه ی تحت نظرم گریه کنید قبر ویران شده ام گشت بقیع دگری داغداران به بقیع دگرم گریه کنید بعد من مهدی من بی کس و تنها ماند به غریبی یگانه پسرم گریه کنید شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام 🔺عرض تسلیت به امام زمان عجل الله فرجه الشریف از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای رخت سیاهِ داغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گَردنت آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد گویا دوباره بی کس و بی یار و خسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای یک بار فکر زهر و دل پر شراره ای یک بار فکر واقعه گوشواره ای با این که بر سر پدر دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای آن مادری که بال و پرش درد می کند هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد هم آسمان رو سریش پر ستاره شد شاعر/ میثم نصیری با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام 🔺عرض تسلیت به امام زمان عجل الله فرجه الشریف باز هم می شود حسینیه وسعت قلب درد پرورتان سامرایی شدیم و می گوییم تسلیت، تسلیت امام زمان تسلیت ای به درد ها مأنوس تسلیت ای بَقیَّتُ الزَّهرا بیت الاحزان سینه ات این بار پُر شده از مصیبت بابا این حسن ها چقدر مظلومند این غریبی ز قبرشان حاکیست این حسن ها عجیب مادری اند از همین رو قبورشان خاکی است دشمنان خبیث این دو حسن قلب شان را به زهر آغشتند آتش افکنده اند در دلشان هر دو را آه، خون جگر کشتند یابن زهرا ببین ز سوزش زهر پدرت مثل بید می لرزد دم آخر درون کاسه ی آب جان مولا! چه دید می لرزد دید دور از حضور یک سقّا در حرم حرف قحطی آب است دید در قتلگاه، بین دو نهر لب جدش حسین بی تاب است پدرت، لحظه های آخر عمر آب از دست پاکتان نوشید دم آخر پسر نداشت حسین تشنگی از گلوش می جوشید قاتلش با لگد به پهلویش صورتش را به خاک ها چسباند روی جسمش نشست آن ناپاک خنجرش را به گردنش که نشاند... با یکی نه، دوازده ضربه ناله ی مادری به گوش رسید خواهری از فراز تل نالان سمت گودی قتلگاه دوید شاعر/ امیر عظیمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🗂 فهرست ، به شرح ذیل می باشد: 🔺راهنما/ برای استفاده از مطالب بیشتر و سهولت در جستجو حتماً از استفاده کنید. آنهایی که هشتگ ندارند، به زودی فعال می شوند. 📜 اشعار پیامبر و امامان: (ص) (ص) (ص) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) مرثیه_امام_هادی (ع) (ع) (ع) (ع) (عج) (عج) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📜 اشعار بانوان اهل بیت: (س) (ع) (س) (س) (س) (ع) (س) (س) (س) (س) (س) (س) (س) (س) (س) (س) مرثیه_حضرت_ام_کلثوم (س) مدح_مرثيه_حضرت_رباب (س) مرثیه_حضرت_رباب (س) (س) (س) (س) (س) (س) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📜 اشعار شهیدان کربلا: (ع) (ع) (ع) مرثيه_فرزندان_حضرت_زينب (ع) (ع) (ع) مرثیه_اصحاب_امام_حسین (ع) (ع) مرثیه_حضرت_عبدالله (ع) (ع) (ع) مدح_حضرت_علی_اصغر (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📜 اشعار خاندان اهل بیت: (ع) مرثیه_حضرت_حمزه (ع) مرثیه_حضرت_محسن (ع) (ع) (ع) مرثیه_حضرت_عبدالعظیم (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📜 اشعار متفرقه: عروسی_مذهبی عید_مبعث عید_قربان روز_عرفه ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 📜🎵 اشعار و سبکهایی که هشتگ مشترک دارند: [هم شعر و هم سبک] [هم شعر و هم سبک] [هم شعر و هم سبک] [هم شعر و هم سبک] (ع) [هم شعر و هم سبک] 🌀 به مرور کامل می شود. ⚠️فعلاً هشتگ های فعال موجود هستن. فهرست سبکها و فیش ها در ادامه 👇
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم جایی که فرزندت در آنجا روضه‌خوان باشد... ...وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم، زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست خون دلت از کنج لب‌هایت روان باشد آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد سخت است تشنه باشی و لب‌های لرزانت حتی برای آب خوردن ناتوان باشد هنگام برخورد لبت با کاسهٔ آب است وقت گریز روضه‌های خیزران باشد شاعر | آقای با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |