تو چه پرسی که کدامی تو در این عشق چه نامی‌ صنما شاه جهانی ! ز تو من شاد جهانم ... #مولانای_جان ☘☘☘☘ https://eitaa.com/TAMASHAGAH

🌾🌾🌾 دلی یا دلبری، یا جان و یا جانان، نمی‌دانم همه هستی تویی، فی‌الجمله، این و آن نمی‌دانم بجز تو در همه عالم دگر دلبر نمی‌بینم بجز تو در همه گیتی دگر جانان نمی‌دانم بجز غوغای عشق تو درون دل نمی‌یابم بجز سودای وصل تو میان جان نمی‌دانم چه آرم بر در وصلت؟ که دل لایق نمی‌افتد چه بازم در ره عشقت؟ که جان شایان نمی‌دانم یکی دل داشتم پر خون شد آن هم از کفم بیرون کجا افتاد آن مجنون، درین دوران؟ نمی‌دانم دلم سرگشته می‌دارد سر زلف پریشانت چه می‌خواهد ازین مسکین سرگردان؟ نمی‌دانم دل و جان مرا هر لحظه بی جرمی بیزاری چه می خواهی ازین مسکین سرگردان ؟ نمی دانم اگر مقصود تو جان است، رخ بنما و جان بستان و گر قصد دگر داری، من این و آن نمی‌دانم مرا با توست پیمانی، تو با من کرده‌ای عهدی شکستی عهد، یا هستی بر آن پیمان؟ نمی‌دانم تو را یک ذره سوی خود هواخواهی نمی‌بینم مرا یک موی بر تن نیست کت خواهان نمی‌دانم چه بی‌روزی کسم، یارب، که از وصل تو محرومم! چرا شد قسمت بختم ز تو حرمان؟ نمی‌دانم چو اندر چشم هر ذره، چو خورشید آشکارایی چرایی از من حیران چنین پنهان؟ نمی‌دانم به امید وصال تو دلم را شاد می‌دارم چرا درد دل خود را دگر درمان نمی‌دانم؟ نمی‌یابم تو را در دل، نه در عالم، نه در گیتی کجا جویم تو را آخر من حیران؟ نمی‌دانم عجب‌تر آنکه می‌بینم جمال تو عیان، لیکن نمی‌دانم چه می‌بینم من نادان؟ نمی‌دانم همی‌دانم که روزوشب جهان روشن به روی توست ولیکن آفتابی یا مه تابان؟ نمی‌دانم به زندان فراقت در، عراقی پایبندم شد رها خواهم شدن یا نی، ازین زندان؟ نمی‌دانم #عراقی 🌾🌾🌾 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

🔆بسم الله الرحمن الرحیم🔆

انرژی مثبت ❤️ تکرار کنیم ... "امروز با تمامِ وجود ، خوشبختی‌ام را جشن میگیرم زیرا هدفی برای زیستن،دلی برای دوست داشتن و مهربان خدایی برای پرستیدن دارم." عشق بیکران من ، خدای مهربان من برای همه ی نعمت هایت؛ سپاسگزارم🙏🏻 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

ای نقشِ توام درچشم ،ای نامِ توام بر لب ، ای جای توام در دل ، پس کجا تو پنهانی ؟ #حسین_منصور_حلاج https://eitaa.com/TAMASHAGAH

بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افق‌های باز نسبت داشت ولحن آب و زمین را چه خوب می‌فهمید صداش به شکل حُزن پریشان واقعیت بود و پلک‌هابش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد و دست‌هابش هوای صاف سخاوت را ورق زد و مهربانی را به سمت ما کوچاند به شکل خلوت خود بود و عاشقانه‌ترین انحنای وقت خودش را برای آینه تفسیر کرد و او به شیوهٔ باران پر از طراوت تکرار بود و او به سبک درخت میان عافیت نور منتشر می‌شد همیشه کودکی باد را صدا می‌کرد همیشه رشتهٔ صحبت را به چفت آب گره می‌زد برای ما، یک شب سجود سبز محبت را چنان صریح ادا کرد که ما به عاطفهٔ سطح خاک دست کشیدیم و مثل لهجهٔ یک سطل آب تازه شدیم و بارها دیدیم که با چقدر سبد برای چیدن یک خوشهٔ بشارت رفت ولی نشد که روبروی وضوح کبوتران بنشیند و رفت تا لب هیچ و پشت حوصلهٔ نورها دراز کشید و هیچ فکر نکرد که ما میان پریشانی تلفظ درها برای خوردن یک سیب چقدر تنها ماندیم...! #سهراب_سپهری 🍃سلام همدلانِ همراه، یاران ِجان تماشاگه راز روزتون بخیر و شادمانی ازدرگاه عشق ؛ هفته ی ای باطراوت و سرشار برکت و عافیت برایتان آرزومندیم 🍃🕊🌹🕊🍃🌹🕊 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

ای جهان را دلگشا ؛ اقبال عشق یفعل الله ما یشا؛ اقبال عشق ای صفا و ای وفا در جور عشق ای‌خوشا و ای‌خوشا اقبال‌عشق #مولانای_جان https://eitaa.com/TAMASHAGAH

تو را می‌بایست آمدن به زیارت بی‌ آنکه بفرستند ، عشق این باشد . #شمس تبریزی https://eitaa.com/TAMASHAGAH

‍ جوانمرد چون دریاست، بخیل چون جوی. دُرّ از دریا جوی، نه از جوی. فتوّت به جوانمردی و آزادگی زیستن است؛با خلق و با حقّ و با خود. #خواجه_عبدالله_انصاری https://eitaa.com/TAMASHAGAH

به چشم‌های تو دانم که تا ز چشم برفتی به چشم عشق و ارادت نظر به هیچ نکردم #سعدی

درویشی و عاشقی به هم سلطانیست گنجست غم عشق ولی پنهانیست ویران کردم بدست خود خانه دل چون دانستم که گنج در ویرانیست #مولانای جان https://eitaa.com/TAMASHAGAH

گاهی ضربانِ قلب کسی یا چیزی که دوستش می‌داریم یا از آن محبت می‌بینیم، تنها نیرویی است که به دم و بازدم‌مان هماهنگی می‌بخشد و توفان‌های درون‌مان را آرام می‌کند. 🖊 #الیف شافاک 📘 فکر نکن تنهایی https://eitaa.com/TAMASHAGAH

بیا کز عشق تو دیوانه گشتم وگر شهری بدم ویرانه گشتم ز عشق تو ز خان و مان بریدم به درد عشق تو همخانه گشتم #مولانای_جان https://eitaa.com/TAMASHAGAH

💫✨💫✨💫 سری سقطی گوید: زمانی که از «رمله» عازم «بیت المقدس» بودم به سرزمینی سبز و خرم رسیدم کنار آبی نشستم و از سبزیهای کنار آب خوردم و مقداری از آب نوشیدم و با خود گفتم اگر بگویم در عمرم خوراک و آب حلال خورده‌ام همین است که امروز خوردم و نوشیدم. آوازی به گوشم رسید که گفت: ای سری! زاد و توشه ات که به اینجا آورده ای از کجاست؟ 🌹کشکول شیخ بهایی https://eitaa.com/TAMASHAGAH

آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم آنم کز آغاز آمدم با روح دمساز آمدم برگشتم و بازآمدم بر نقطه پرگار آمدم حضرت عشق مولانا https://eitaa.com/TAMASHAGAH ‌