🕊
جانِ مرا عشقهای پراکنده بود
چون چشمم
به جمال تو افتاد
همه را از یاد بردم
و به یاد تو پرداختم
ای دین و دنیای من
#حلاج
نقل از کشکول شیخ بهایی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅
از این مسلمانان ملول شدهبودم
مسلمانبرونانِ کافردرون
خوشا
کافربرونانِ مسلماندرون!
#شمس_تبریزی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅
روا بُود که لطفِ معشوق
پرده از پیشِ نظرِ عاشق بردارد
تا نورِ چشمش را بقوّتِ نور جمال خود
از حدقهی او برباید
و این آخرزخمی بُود که
بر هدفِ دیدهی او اندازد
آه و هزار آه...
اگر جمالش در خیال آید و بمانَد.
ماندنِ خیال با عاشق
مرهمِ آن زخم بُود
و این رمزی لطیف است:
عشق، خود را در حدقهی عاشق جایکند
تا روح، باصرهی او را
جز به معشوق نگران ندارد
و گفتهاند که عاشق
در هرچه نگرد معشوق را بیند راستست.
#لوایح
#عین_القضات_همدانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅حدیثِ زلفِ جانان بس دراز است
چه شاید گفت ازآن؟ کان جایِ راز است
(زلف،مظهر جلالِ الهیست که جایگاهِ
راز و اسرار است ...)
🔅مپرس از من حدیثِ زلفِ پُرچین
مجنبانید زنجیرِ مجانین
(اگر حدیث زلف پرچین و شکنِ
یار را آغازکنم دیوانهتر خواهم شد)
🔅ز قدّش راستی گفتم سخن دوش
سرِ زلفش مرا گفتا: "فروپوش"
(راز قد وبالا و درازی زلف معشوق را
فاش مکن)
🔅همه دلها ازو گشته مسلسل
همه جانها ازو بوده مُقَلقَل
(دلهای عاشقان از سلسلهی موی یار در زنجیر عشق گرفتار آمدهاند و جانهای عشاق از دیدن زلفش بیقرار و ناآرام شدهاند)
🔅معلّق صدهزاران دل ز هر سو
نشد یکدل برون از حلقهی او
(دل عاشقان چنان به زلف او آویخته
که از آن حلقه بیرون نتوان رفت ...
و گرفتارانِ کثرت اسیرِ وحدت شدهاند)
📗شرحِ سادهی گلشن راز
شیخ محمود شبستری
📝 دکتر بهروز ثروتیان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام✨
رُبَّ فائتٍ لایُدرَکُ اِلحاقُه!
چهبسا از دست رفتهای که دیگر قابل جبران نیست!
(شرح غرر، ج ٤، ص ٣٥٥)
خدایا....کمکمون کن ، تو جوونی درست زندگی کنیم!
🙏
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
برای تمام رنج هایی که می برم
صبوری می کنم
صبر اوج احترام به حکمت توست...
صبرِ من جواب خواهد داد،
می دانم.
به شب و صبوری ساکنان کوی دوست سلاااام ✋
پروردگارا!
دست نیاز را به درگاه تو دراز می کنم .
ازکسی خواسته هایم را طلب می کنم که هیچ گاه بر سرم منت نمی گذارد.
آرزوهایم را به تو می گویم..
به تو که دوست منی !
عاشق تراز همیشه سربرآستان ملکوتت می گذارم و در دل دعا می کنم و از تو میخواهم که آرامش ، برکت و سلامتی را برای من و دوستانم ارزانی داری.
امین یا رب العالمین🙏
به اقبالِ حضورت صد گلستان عیش در چنگم
مشو غایب که چون آیینه از رُخ میپَرد رنگم
شدم پیر و نیام مَحرم نوای نالهیِ دردی
محبت ، کاش بنوازد طفیلِ پیکرِ چنگم
به رنگِ سایه از خود غافلم لیک اینقدر دانم
که گر پنهان شوم نورم و گر پیدا همین رنگم
ز خاکِ آستانت چشم بینم میروم امّا
دلی دارم که خواهد آب گردید آخر از ننگم
به بیکاری نفسها سوختم با دل سیه کردم
ز دودِ شمع آخر سُرمهدان شد کلبهیِ تنگم
حَیا را کردهام قُفلِ در دُکانِ رُسوایی
به رنگِ غنچه پنهانست جیبِ پاره در چنگم
جنونِ نازنینی دارم از لیلای بیرنگی
که تا گل میکند یادش پری هم میزند سنگم
ز قانونِ نَفس جستم رموزِ پردهی هستی
همین آواز میآید که بسیار است آهنگم
خوشا روزی که نقاشِ نگارستانِ اِستغنا
کشد تصویرِ من چندانکه بیرون آرَد از رنگم
به صرصر دادهاند آیینهی نازِ غبارِ من
شهِ فرمانرو آزادیام اینست اورنگم
به ناهنجاری از خود رفتنم صورت نمیبندد
پَرِ طاووسم و پرگار دارد گردشِ رنگم
ببینم تا کجا منزل کند سعیِ ضعیفِ من
به این یک آبله دل چون نفس عمریست میلنگم
دهد منشورِ شهرت نام را نقشِ نگین #بیدل
پر پرواز گردد گر در آید پای در سنگم