eitaa logo
تماشاگه راز
279 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
و گفت: دل که بيمار حق بود "خوش بود" زيرا که "شفاش جز حق" هيچ نبود 🔰شیخ ابوالحسن خرقانی 🔰تذکره الاولیاء ‌‌ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم همیشه مستت خمار کرد ما را زلف سبک عنانت سیار کرد ما را در خواب عقل بودیم در زیر سایه گل باد بهار عشقت بیدار کرد ما را داروی دردمندی از ما مسیح می‌برد بیمارداری دل بیمار کرد ما را گل کرد راز پنهان در داغ غوطه خوردیم این خارخار آخر گلزار کرد ما را توفیق چون درآید عصیان دلیل راه است رطل گران غفلت هشیار کرد ما را چون گل ز ساده لوحی در خواب ناز بودیم اشک وداع شبنم بیدار کرد ما را روزی چنان که باید آماده است اندیشه فزونی سیار کرد ما را https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خداوند زمانی که اراده نمود تا روح حضرت ابراهیم را قبض نماید عزرائیل را به نزد او فرستاد، و این فرشته خدمت ابراهیم درآمد و سلام کرد، ابراهیم پاسخ داد و پرسید: ای عزرائیل آمده‌ای که مرگ را عرضه کنی؟ من آن را به اختیار بپذیرم یا به اکراه و اجبار؟ عزرائیل بیان داشت که نه، این دعوتی بیش نیست. آنگاه ابراهیم بیان داشت: آیا دیده‌ای که دوستی برای دوست خود مرگ را بخواهد؟ خداوند فرمود: ای فرشته به سراغ ابراهیم برو و به او بگو: آیا دیدی که دوستی از دیدن دوست خود اکراه داشته باشد؟ به راستی که دوست آن است که مشتاق دیدار دوست باشد. 📚متون تفسیری فارسی🌺 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚مهم ترین در ادبیات این است که خدا ما را از شرّ این نفسِ شیطانی که کاردش تا استخوان ما رسیده است رهایی بخشد زیرا نفس خودپسند سرچشمۀ همۀ بلاها و سختی‌ها و همۀ گناهان و گمراهی‌هاست که همه می خواهند به دعا از آن رهایی یابند و زیان بخش ترین بلاها این است که آدمی عمر را به بیهودگی گذراند و فرصت طلایی زندگی را برای نیل به معرفت و کمال ضایع گذارد. نیایش‌های زیر از بسیار لطیف و صمیمی و بلند و حکمت آموز است: یا الهَ العالَمین درمانده ام غرق خون بر خشک کشتی رانده ام نفسِ من بگرفت سرتاپای من گر نگیری دستِ من ای وایِ من جانم آلوده است از بیهودگی من ندارم طاقتِ آلودگی خلق ترسند از تو من ترسم ز خود کز تو نیکو دیده ام وز خویش بد 💚اکنون بنگرید پروازِ دعا را به بلندترین قله‌های همتِ انسانی: ذرّه ای دردم ده ای درمانِ من زآنکه بی دردت بمیرد جانِ من کفر کافر را و دین دیندار را ذرّه ای دردت دلِ عطار را 🔰برگرفته از کتاب " گنجینه آشنا " 🔰به قلم دکتر الهی قمشه ای https://eitaa.com/TAMASHAGAH
و ایزد را تقدیری است در این کارها که آدمی به سر آن نتواند‌ شد. و جُز خاموشی و صبر روی نیست. امّا حقِّ نعمت را، آنچه دانیم باز باید نمود، اگر شنوده آید و اگر نیاید. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🍂🍁🍂🍁🍂 دوست دارم گهگاه گم شوم مثل پرنده‌های پاییز می‌خواهم میهنی تازه بیابم غیر قابل دسترس و خدایی که مرا تعقیب نکند و سرزمینی که دشمنم نباشد! می‌خواهم از پوستم بیرون بزنم از صدایم و از زبانم و مثل عطر مزرعه‌ها سیال شوم! می‌خواهم از سایه‌ام فرار کنم و از عنوان‌هایم می‌خواهم از مارها و خرافه‌ها بگریزم، از دست خلفا و حاکمان و وزیران! می‌خواهم مثل پرندگان، دوست داشته باشم ای شرق ِ دشنه‌ها و چوبه‌های دار! می‌خواهم مثل پرندگانِ پاییز عشق بورزم! نزار_قبانى 🍁🍂🍁🍂🍁 درود و سلام دوستان مهربان عصرتان فرحبخش و دلنواز بختتان سپيد... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نی نام بودم از ازل و نی نشان مرا عشق تو بی‌نشان‌تر و بی‌نام‌تر نمود https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانه‌ام ابری ست یکسره روی زمین ابری‌ست با آن. از فراز گردنه خرد و خراب و مست باد میپیچد. یکسره دنیا خراب از اوست و حواس من! آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟ خانه‌ام ابری‌ست اما ابر بارانش گرفته ست. در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم، من به روی آفتابم می‌برم در ساحت دریا نظاره. و همه دنیا خراب و خرد از باد است و به ره ، نی زن که دائم می‌نوازد نی، در این دنیای ابراندود راه خود را دارد اندر پیش. . https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"هوالمحبوب" سلسله موی دوست حلقه ی دام‌بلاست هرکه‌درین‌حلقه‌نیست فارغ‌ازین ماجراست گربزنندم ‌به‌تیغ، درنظرش بیدریغ دیدنِ اویکنظر صدچومنش خونبهاست گر برود جان ما در طلبِ وصلِ دوست حیف‌نباشدکه‌دوست‌دوستترازجانِ ماست شعر: https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر انسانی دارای یک طرح الهی است. درست همانگونه که تصویر کامل درخت بلوط در تخم آن وجود دارد. الگوی الهی حیات آدمی نیزدر هوشیاری برتر خود او نقش بسته است. در طرح الهی محدودیت وجود ندارد آنچه هست وحدت کامل و ثروت کامل و محبت کامل است، این تنها خودِ انسان‌ است که بوسیله‌ی ذهن‌اش برای خود محدودیت خلق می‌کند.! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وگر به خشم رَوی ،صد هزار سال ز من به عاقبت به من آیی که منتهات منم... 🍃😌 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر" ابوسعید ابوالخیر در میان انبوه عارفان ایرانی، در فرهنگ سرزمین ما مقامی ممتاز و استثنایی دارد و نام او با عرفان و شعر ایرانی آمیختگی عمیقی یافته است.  «حالات و سخنان ابوسعید»، تا آنجا که اطلاع داریم، قدیم‌ترین زندگینامهٔ مستقلی است که از ابوسعید ابوالخیر باقی مانده است و در زبان فارسی شاید قدیم‌ترین زندگینامهٔ مستقل بازمانده از مشایخ تصوف باشد. گذشته از این جنبه، به لحاظ اطلاعات تاریخی و عرفانی و زبانی و ادبی موجود در آن، این کتاب از اهم کتب موجود در زبان فارسی به حساب می‌آید. از لحاظ اعتبار تاریخی، این کتاب به مراتب از اسرارالتوحید قابل اعتمادتر است. به عنوان مثال محل دیدار ابوسعید و ابن سینا به روایت مؤلف این کتاب در میهنه بوده است و به روایت صاحب اسرار‌التوحید در نیشابور و اسناد تاریخی نشان می‌دهد که ابن سینا هرگز به نیشابور وارد نشده است. "حکایت" گفتند روزی شیخ ابوسعید در بازار نشابور می‌رفت. نزدیک نخاس‌خانه رسید و آواز چنگ بشنید. بنگریست. کنیزک ترک مطربه چنگ می‌زد و این بیت می‌گفت، بیت: امروز درین شهر چو من یاری نی آورده به بازار و خریداری نی آن کس که خریدار بدو رایم نی و آن کس که بدو رای خریدارم نی. شیخ همانجا سجاده بیفکند و بنشست و فرمود که این کنیزک را بیاریت. در حال آوردند، فرمود: بیت بازگوی. باز گفت، شیخ فرمود که خصم کنیزک کجاست؟ گفتند حاضرست. آواز دادند، آمد. فرمود به چند می‌فروشی؟ گفت: یک هزار دینار. فرمود که خریدم. خصم گفت که فروختم. کنیزک را فرمود :که رایت به کیست؟ گفت: به فلان. فرمود که حاضر کنیت. حاضر کردند کنیزک را آزاد کرد و به زنی بدان خصم داد. فروشنده فریاد برآورد که بهای کنیزک.؟ فرمود که برسانم. از مریدان یکی می‌گذشت، شیخ آواز داد و فرمود که هزار دینار از واجبات بدین خصم کنیزک ده. قبول کرد و در ساعت برفت. *خصم: در این داستان کلمهٔ خصم در معنی مالک و نیز شوهر یا عاشق به کار رفته. چیزی در حدود آنچه امروز می‌گوییم طَرَف. منبع حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر، جمال‌الدین ابوروح لطف‌الله بن ابی سعید بن ابی سعد، مقدمه و تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، نشر سخن، چاپ هفتم، ۱۳۸۶. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کدام خانه؟ کدام آشیانه؟  صد افسوس که بی تو شهر پر از آیه های تنهایی است سپهر شب زده اینجا - ستاره باران است غروب غمزده‌ی شهر، داغداران است بیا، بیا و بیاموز به ما نسیم شدن به ما پرنده شدن به ما گذشتن از من، بیا، بیا و بیاموز به ما شجاعت مردن - دل شهید شدن و بیم  بیم پذیرفتن است و تن دادن خلاف خواسته گردن به هر رسن دادن و در مراسم اعدام دوست خندیدن و مرگ شیرزنان را و - شیر مردان را به چشم خود دیدن کجایی؟ ای که تو وقتی عبور می کردی حصار هیبت هر آستانه‌ای می‌ریخت  تویی که در تو توانایی نواختن است که در تو قدرت از ما دوباره ساختن است همیشه خاطره خوب تو گرامی باد!  و نام خوب تو آن نام خوب، - نامی باد! مصدق - یادش گرامی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درجهانی ، چنین پرآشوب . . . . پاهای ظریف ِگنجشکان! 😍
... باید که پرواز کنیم ، چون دو خط موازی با هم ، که نه به هم نمی پیوندند و نه دور می شوند. عشق ؛ همین است ... عشق ؛ دو خط موازی تا ابد السمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من نشستم زطلب،وین دلِ پیچان ننشست همه رفتندونشستند و دَمی جان ننشست هر که تشویش سر زلفِ پریشان تو دید تا ابد از دل او فکرِ پریشان ننشست هرکه درخواب ،خیالِ لب خندان تو دید خواب ازاو رفت وخیالِ لب خندان ننشست هرکه را بوی گلستان وصال تو رسید همچنین رقص کنان تا به گلستان ننشست 🌹🌹 / ابیاتی از غزل شماره ۴۱۳ https://eitaa.com/TAMASHAGAH