#آیه_گرافی
-معبودی جز تو ندارم، منزهی تو
بد کردم به خودم...
📚سوره #انبیا - ۸۷
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
🔴 اهداف نزول قرآن
✅ توجّه به اهداف نزول قرآن و نیز اهداف سورهها و آیات، نقش زیادی در فهم و تدبّر در آیات قرآن دارد. در قرآن کریم، اهداف متعدّدی برای نزول قرآن بیان شده است که به چند دسته قابل تقسیم است:
🔸اهداف مقدماتی:
۱- قرآن نازل شد تا هشدارگر جهانیان باشد(فرقان/۱)
۲- قرآن نازل شد تا بیان کنندهی همه چیز باشد(نحل/۸۹)
۳- قرآن نازل شد تا شما خردورزی کنید(یوسف/۲)
۴- قرآن برای تفکرکردن شما، نازل شد(نحل/۴۴)
۵- قرآن، بشارتگر و هشدار دهنده است(فصلت/۴)
۶- قرآن، برای ذکر و یادآوری است(ص/۱)
۷- قرآن، هدایت و رحمت است(نحل/۸۹)
۸- قرآن، برای تدبّر است(ص/۲۹)
🔹اهداف میانی:
۱- قرآن، برای برپایی قسط و عدالت است(حدید/۲۵)
۲- قرآن، برای داوری بین مردم است(بقره/۲۱۳)
۳- قرآن، شفاست(اسراء/۸۲)
۴- قرآن، برای هدایت به راههای اَمن و صراط مستقیم است(مائده/۱۵)
۵- قرآن، برای حاکمیت قوانین الاهی است(نساء/۱۰۵)
۶- قرآن، برای رسیدن به تقواست(زمر/۲۸)
🔻هدف نهایی:
⬅️ قرآن نازل شد تا مردم را از تاریکیها به سوی نور ببرد(ابراهیم/۱ و حدید/۹)؛ هدف اساسی و نهایی، هدایت انسان بهسوی نور الهی و «نورانی شدن انسان» است. «تدبّر در قرآن»؛ تفهّم مجموعهای و منسجم آیات قرآن، کشف جهت هدایتی سورهها، باید ما را به فهم و درک این حقیقت متعالی رهنمون سازد.(انشاءالله)
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
#شان_نزول🌴
حق_پذیران⚠️
نحل 95-97📖
🥀مرحوم طبرسی ، مفسر بزرگ از این عباس چنین نقل می کند که مردی از اهالی حضر موت خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد : ای رسول خدا همسایه ای به نام امروءالقیس دارم که قسمتی از زمین مرا غضب کرده است و مردم گواه صدق منند ، ولی چون برای او احترام بیشتری قایلند ، حاضر به حمایت من نیستند .پیامبر صلی الله علیه و آله امروءالقیس را خواست و از او در این زمینه سؤ ال کرد . او در پاسخ همه چیز را انکار کرد . پیامبر صلی الله علیه و آله به او پیشنهاد سوگند کرد ولی شاکی عرض کرد : یا رسول الله این مرد بی بند و باری است که برای او هیچ مانعی ندارد که سوگند دروغ یاد کند
🥀پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : به حال چاره ای نیست ، یا باید شهود بیاوری و یا باید تسلیم او سوگند او شوی ، به هنگامی که امروء القیس برخواست تا سوگند یاد کند ، پیامبر صلی الله علیه و آله به او مهلت داد و فرمود : در این باره بیندیش و بعدا سوگند یاد کن .آن دو بازگشتند و آیه نازل شد و آنها را از سوگند دروغ و عواقب آن بر حذر داشت . هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را برای آنها خواند امروءالقیس گفت حق است . آن چه نزد من است سر انجام فانی می شود و این مرد راست می گوید . من قسمتی از زمین او را غصب کرده ام ولی نمی دانم چه مقدار بوده است . اکنون که چنین است هر مقدار می خواهد(و می داند حق اوست ) بر گیرد و معادل آن هم بیفزاید؛ به خاطر استفاده ای که در این مدت از زمین کرده ام .، سومین آیه نازل شد .
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
🔴 جنگ بدر در قرآن
✅ در سورههای آلعمران، نساء و انفال و ... به داستان غزوه بدر اشاره و از آن به عنوان یوم الفرقان یاد شده است. جنگ بدر یا غزوه بدر کبری (۱۷ رمضان سال دوم هجری) نقطۀ عطفی در دوران رسالت پیامبر خدا (ص) بود. مسلمانها در مکه مورد ظلم قرار میگرفتند؛ برخی به حبشه آواره شدند و برخی بهناچار به مدینه هجرت کردند؛ اموال آنها نیز غارت و مصادره شد؛ بنابر این قرآن به آنان اذن داد که با اقدامات دشمن مقابله کنند. «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ»(حج/۳۹)؛ به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل شده، اذن [جهاد] داده شد. و خدا بر یاری آنان بسیار تواناست. قرآن کریم هدف این نبرد را احقاق حق و نابودی باطل میداند.(انفال/۷-۸)
🔹نکتۀ مهمی که در جنگ بدر نمایان میشود، سنّت قطعی خداوند برای یاری مؤمنان است.(روم/۴۷) که به سه مورد از آن اشاره میکنیم:
🔸یکی از امدادهایی که جنگ بدر به مسلمانان رسید، نزول فرشتگان بود.(انفال/۹-۱۰)
🔸امداد دیگر خدای متعال، آرامش روانی مسلمانان و نزول باران برای پاکی ایشان و دفع وساوس شیطان و استحکام قلوب و پایداری آنان بود.(انفال/۱۱)
🔸از سوی دیگر، خدای متعال ترس و وحشت را در دل کافران انداخت. (انفال/۱۲)
⬅️ اینگونه بود که مسلمانان با شمار کم و امکانات ناچیز در جنگ بدر پیروز شدند و ضربهای بزرگ بر قریش زدند. هفتاد نفر از قریش در این غزوه کشته شدند که بسیاری از آنان، سرشناسان و اشراف قریش بودند. آنان در هیچ جنگی این تعداد از بزرگان خود را از دست نداده و اینگونه شکست نخورده بودند.
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
🔴 در محضر قرآن کریم /
✅ بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیٖم. حم وَ الْكِتَابِ الْمُبِينِ. إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِى لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ (دخان/۱-۳)
🔹به نام الله رحمان رحیم. حا، میم. به كتاب روشنگر سوگند. ما آن را در شبى مبارک و فرخنده نازل كردیم، ما همواره انذاركننده بودیم.
🔸كلمه «مبارک» از «بركت» به معناى خیر پایدار و ضد آن كلمه «شوم» است. مراد از شب مبارک، همان شب قدر است كه در ماه مبارک رمضان قرار دارد: «شهر رمضان الّذى انزل فیه القرآن»(بقره/۱۸۵). در ابتدای سورهی قدر هم به این مسأله اشاره شده است.
🔸براى حروف مقطعه معانى زیادى گفتهاند كه شاید بهترین وجه آن باشد كه قرآن، این معجزه بزرگ الهى از همین حروف است، چنانكه در سوره شورىٰ بعد از حروف (حم عسق) مىفرماید: «كذلک یوحى» ما بدینگونه وحى مىكنیم. در ابتدای جلد دوم تفسیر تسنیم، بیست نظر بیان شده و مورد بررسی قرار گرفته است. كلمهى «مبین» از «ابانة» به معناى روشن و روشنگر است.
🔸قرآن از همه جهت مبارک است:
➖ از جهت نازل كننده؛ «تبارک الّذى نزل الفرقان»(فرقان/۱)
➖ خود قرآن مبارک است؛ «كتاب انزلناه الیک مبارک»(ص/۲۹)
➖ از جهت زمان نزول؛ «فى لیلة مباركة»
🔸در این آیه، زمان نزول قرآن مبارک شمرده شده و در آیات دیگر زمان نزول عذاب، نحس خوانده شده است، « ایّام نَحسات » (فصلت/۱۶). اصولاً مبارک یا منحوس بودن زمان یا به خاطر حوادث تلخ و شیرینى است كه در آنها واقع مىشود و یا در خود زمان خصوصیّتى است كه بر ما پوشیده است، چنانكه در قرآن از استغفار در سحرها ستایش شده كه معلوم مىشود در عنصر زمان خصوصیّتى است كه ما نمىدانیم.
❇️ از پيامهای آیات
▫️قرآن در زمان پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله به عنوان كتاب مقدّس مطرح بود. (خداوند به آن سوگند یاد مىكند) «و الكتاب»
▫️قرآن براى دستیابى انسان به نور از جایگاهى بلند نازل شده است. «انزلناه»
▫️زمانها متفاوتند و بعضى بر بعضى دیگر قداست و برترى دارند. «لیلة مباركة»
▫️براى مسائل معنوى، شب زمان مناسبترى است. «لیلة مباركة»
▫️سنّت خداوند، فرستادن هشدار دهنده است. «كنّا منذرین»
▫️براى مردم غافل انذار و هشدار مفیدتر از بشارت است. «منذرین»
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
📋#دائره_المعارف_قرآن_کریم📋
❇️ #اذن_الهى>
👈موارد کاربرد اذن الهى >
⬅️14. #سخن_گفتن_در_قیامت
......ادامه
🔻ج. برای #پاسخهای حقّ ، اجازه داده می شود ؛ ولی برای #عذرهای باطل اجازه داده نمی شود ، مگر برای این که #باطل بودن آن آشکار شود .
🔻 د . به آنان اجازه #سخن گفتن داده نمیشود ؛ زیرا نمی توانند سخنی را که مورد #قبول واقع شده ، بگویند :
چون در سخنانی کهمی گویند، #حجتی وجود ندارد تا پذیرفته ، و موجب رهایی آنان شود ؛
بنابراین ، هیچگونه #منافاتی بین آیات وجود ندارد .
🟣در #قیامت ، سخنگفتن #فرشتگان و روح نیز فقط با #اذن خدا امکان پذیر است :
* یوم یقوم الرّوح و الملائکه صفًا لا یتکلمون الّا من اذن له الرّحمن و قال صوابا * ( نبا ۳۸ )
🟡فاعل * لا یتکلمون * همه #حاضران ، اعم از روح و ملائکه و انسانها و جنیانند و قول #صواب ، کلام حقّی است که هیچگونه باطلی در آن نباشد و مقصود از آیه این است که خدا فقط به کسی که #کلام حق بگوید ، اجازه سخن گفتن میدهد .
🟣برخی ، مقصود از آیه پیشین را آن دانستهاند که هیچکس #شفاعت نمی کند ، مگر در حق کسی که خداوند ، #شفاعت او را اجازه داده و در دنیا قائل به حق و توحید باشد .
🟡گفته شده :
در #قیامت هیچ کس نمی تواند سخن بگوید ، مگر اینکه از خداوند اجازه بگیرد و فقط کسی از خداوند #اجازه می گیرد که به او الهام شود و در این صورت ، خدا به او اذن خواهد داد ؛ زیرا در آن جهان ، ممکن نیست الهامی #خطا باشد .
🟣در قیامت به #کافران اجازه عذر آوردن داده نمی شود :
* ..... ثمّ لا یوذن للّذین کفروا و لا هم یستعتبون * ( نحل ۸۴ ) نیز ( مرسلات ۳۶) .
🟡 اجازه #سخن ندادن به کافران ،زمینهساز #گواهی دادن شاهدان اعمال است .
🟣گفته شده :
#معنای آیه ۸۴ نحل این است که به کافران اجازه برگشت به #دنیا داده نمی شود .
ادامه دارد ......
17.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۴۱﴾
اى پیامبر! کسانی که در کفر می شتابند تو را غمگین نسازند، چه آنان که به زبانشان گفتند: ایمان آوردیم و دل هایشان ایمان نیاورده، و چه آنان که یهودی اند که به شدت شنونده دروغند [با آنکه می دانند دروغ است] و به شدت گوش به فرمان گروهی دیگرند که [از روی حسد و کبر] نزد تو نیامده اند. [آن گروهی که] کلمات [خدا] را پس از استواری در جایگاه هایش تحریف می کنند، [و معنای حقیقی اش را تغییر می دهند و به مقلّدان و مطیعان بی سواد خود] می گویند: اگر [از طرف پیامبر اسلام] احکام [و فرمان هایی مطابق میل ما] به شما ابلاغ کردند بپذیرید، و اگر آن را ابلاغ نکردند [از آن] بپرهیزید. و کسانی که خدا عذاب [و رسوایی و ذلت] شان را بخواهد، تو هرگز نمی توانی چیزی از عذاب خدا را از آنان برطرف کنی. اینانند کسانی که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ برای آنان در دنیا خواری و رسوایی، و در آخرت عذابی بزرگ است. (۴۱)
(مائده )
#دائره_المعارف
@Targomeh
(آيه ٤١)
شأن نزول:
از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه: يكى از اشراف يهود خيبر كه داراى همسر بود، با زن شوهردارى كه او هم از خانوادههاى سرشناس خيبر محسوب مىشد عمل منافى عفت انجام داد، يهوديان از اجراى حكم تورات (سنگسار كردن) در مورد آنها ناراحت بودند، اين بود كه به هم مسلكان خود در مدينه پيغام فرستادند كه حكم اين حادثه را از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله بپرسند (تا اگر در اسلام حكم سبكترى بود آن را انتخاب كنند و در غير اين صورت آن را نيز به دست فراموشى بسپارند و شايد از اين طريق مىخواستند توجه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله را نيز به خود جلب كنند و خود را دوست مسلمانان معرفى نمايند) .
در اين موقع حكم سنگباران كردن كسانى كه مرتكب زناى محصنه مىشود نازل گرديد، ولى آنها از پذيرفتن اين حكم شانه خالى كردند!
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اضافه كرد: اين همان حكمى است كه در تورات شما نيز آمده، آيا موافقيد كه يكى از شما را به داورى بطلبم و هر چه او از زبان تورات نقل كرد بپذيريد.
گفتند: آرى. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گفت: ابن صوريا كه در فدك زندگى مىكند چگونه عالمى است؟
گفتند: او از همۀ يهود به تورات آشناتر است، به دنبال او فرستادند و هنگامى كه نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد به او فرمود: آيا حكم سنگباران كردن در چنين موردى در تورات بر شما نازل شده است يا نه؟
او در پاسخ گفت: آرى! چنين حكمى در تورات آمده است. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گفت: چرا از اجراى اين حكم سرپيچى مىكنيد؟ او در جواب گفت:
حقيقت اين است كه ما در گذشته اين حد را در بارۀ افراد عادى اجرا مىكرديم، ولى در مورد ثروتمندان و اشراف خوددارى مىنموديم، اين بود كه گناه مزبور در طبقات مرفّه جامعۀ ما رواج يافت. به همين جهت ما قانونى سبكتر از قانون سنگسار كردن تصويب نموديم.
در اين هنگام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور داد كه آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار كنند.
و فرمود: خدايا من نخستين كسى هستم كه حكم تو را زنده نمودم بعد از آن كه يهود آن را از بين بردند. در اين هنگام آيه نازل شد و جريان مزبور را بطور فشرده بيان كرد.
برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 516
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
تفسير:
داورى ميان دوست و دشمن
-از اين آيه و چند آيۀ بعد از آن استفاده مىشود كه قضات اسلام حق دارند با شرايط خاصى در بارۀ جرايم و جنايات غير مسلمانان نيز قضاوت كنند. آيۀ مورد بحث با خطاب (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ) «اى فرستاده!» آغاز شده، گويا به خاطر اهميت موضوع مىخواهد حس مسؤوليت را در پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بيشتر تحريك كند و ارادۀ او را تقويت نمايد.
سپس به دلدارى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به عنوان مقدمهاى براى حكم بعد پرداخته و مىفرمايد: «آنها كه با زبان، مدعى ايمانند و قلب آنها هرگز ايمان نياورده و در كفر بر يكديگر سبقت مىجويند هرگز نبايد مايۀ اندوه تو شوند» زيرا اين وضع تازگى ندارد (لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ) .
بعد از ذكر كارشكنيهاى منافقان و دشمنان داخلى به وضع دشمنان خارجى و يهود پرداخته و مىگويد: «همچنين كسانى كه از يهود نيز اين مسير را مىپيمايند نبايد مايۀ اندوه تو شوند» (وَ مِنَ الَّذِينَ هادُوا) .
بعد اشاره به پارهاى از اعمال نفاقآلود كرده، مىگويد: «آنها زياد به سخنان تو گوش مىدهند) اما اين گوش دادن براى درك و اطاعت نيست، بلكه براى اين است) كه دستاويزى براى تكذيب و افترا بر تو پيدا كنند» (سَمّاعُونَ لِلْكَذِبِ) .
اين جمله تفسير ديگرى نيز دارد، «آنها به دروغهاى پيشوايان خود فراوان گوش مىدهند. ولى حاضر به پذيرش سخن حق نيستند» .
صفت ديگر آنها اين است كه نه تنها براى دروغ بستن به مجلس شما حاضر مىشوند، بلكه «در عين حال جاسوسهاى ديگران كه نزد تو نيامدهاند نيز مىباشند» (سَمّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ) .
يكى ديگر از صفات آنها اين است كه «سخنان خدا را تحريف مىكنند (خواه تحريف لفظى و يا تحريف معنوى هر حكمى را بر خلاف منافع و هوسهاى خود تشخيص دهند) آن را توجيه و تفسير و يا بكلى رد مىكنند» (يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ) .
عجبتر اين كه آنها پيش از آن كه نزد تو بيايند تصميم خود را گرفتهاند، «بزرگان آنها به آنان دستور دادهاند كه اگر محمد حكمى موافق خواست ما گفت، بپذيريد و اگر بر خلاف خواست ما بود از آن دورى كنيد» (يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا» .
اينها در گمراهى فرو رفتهاند و به اين ترتيب اميدى به هدايت آنها نيست، و خدا مىخواهد به اين وسيله آنها را مجازات كرده و رسوا كند «و كسى كه خدا ارادۀ مجازات و رسوايى او را كرده است هرگز تو قادر بر دفاع از او نيستى» (وَ مَنْ يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئاً) .
آنها به قدرى آلودهاند كه قابل شستشو نمىباشند به همين دليل «آنها كسانى هستند كه خدا نمىخواهد قلب آنها را شستشو دهد» (أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ) .
در پايان آيه مىفرمايد: «آنها هم در اين دنيا رسوا و خوار خواهند شد و هم در آخرت كيفر عظيمى خواهند داشت» (لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ) .
برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 517
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh