eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
591 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه شهادت محمدرضا من در مسجد سر کلاس نهضت نشسته بودم. داشتم دیکته می‌نوشتم که ناگهان دردی در پهلویم احساس کردم. همه چیز ناگهانی بود. انگار که الهام شده باشد یکی از بچه‌هایم در جبهه به شهادت رسیده است. آن روز‌ها محمدرضا و برادر بزرگش محمدحسن در جبهه بودند. معلم وقتی نگاهم کرد علت تغییر حالم را سؤال کرد. گفتم نمی‌دانم چرا حالم دگرگون شده است. بعد به سمت پنجره مسجد نگاه کردم. فهمیدم اتفاقی در راه است. احساس کردم قبل از اینکه کسی خبر شهادتش را به من بدهد خود محمدرضا، من را از موضوع با خبر کرده است. همان شب محمدرضا به خوابم آمد و گفت که من به تکلیف و وظیفه خودم عمل کردم. نکند به خاطر من مانع رفتن برادرانم به جبهه شوی. چراکه هر کس برای خودش وظیفه‌ای دارد و این طور بود که دوباره شهادتش به من الهام شد.    کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شهیدان را، شهیدان می شناسند... ▪️روایتی از سیدشهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی و سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از سردار شهید حسین خرازی گرامیداشت سالگرد شهادت حاج حسین خرازی ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حفظ آثار شهدای دستجرد
:۱۳۸۵/۱۲/۲۰ : اهواز : 1394/11/19 : نبل و الزهرا - سوریه : مجرد : گلزار شهدای اهواز ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون (ای پیامبر) مپنداریدآن کسانی را که در راه خدا کشته شده اند ،مردگانند،بلکه زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می خورند. آنکه را ادعای خدائی می کند باید کاری درخُورِ این مدعاکند قال رسول الله (ص): هرکس صدای فریاد خواهی مظلومی را بشنود و به یاری او نشتابد مسلمان نیست . پس از اقرار به وحدانیت خدای تبارک و تعالی وشهادت به کلمه لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله و اینکه قران کتاب آسمانی و کلام خدای تبارک و تعالی می باشد شهادت می دهم فاطمة الزهرا سلام الله علیها بنت رسول الله (ص)صدیقة الله الکبری و حجت الله الاکبر علی الائمه (علیهم السلام) می باشد و پس از آن شهادت می دهم علی ابن ابیطالب امیر المومنین (ع) و حجت خداوند وصی رسول الله (ص) می باشد و پس از آن حسن بن علی (ع) و حسین بن علی (ع) و علی بن الحسین (ع)و محمد بن علی (ع)و جعفر بن محمد(ع) و موسی ابن جعفر (ع) وع لی ابن موسی (ع) و محمد بن علی (ع) و علی بن محمد (ع) و الحسن بن علی (ع) و الحجته بن الحسن (ع) قائم المنتظر (عج) اوصیاء و حجت خداوند تبارک و تعالی بر من و همه ی خلائق خداوند تبارک و تعالی هستند. اما بعد از اقرار به وحدانیت خداوند یکتا و نبوت رسول الله و وصایت ائمه اطهار (علیهم السلام) با بصیرت در راه خدا قدم نهادن و برای خدا از سرزمینم هجرت نمودم تا جهاد در راه خدای تبارک وتعالی را بجای بیاورم و به فریاد خواهی مظلومان بشتابم و به ندای حسین زمانم امام خامنه ای لبیک گفته باشم. و از خدا خواسته ام همچون سیدالشهداء و یارانش آنچه توان دارم قطعه قطعه شهید شوم و اگر شهادتم همراه با اسارت باشه چه بهتر که نشانی از عمه سادات زینب کبری س به یادگار داشته باشم، از خداوند می خواهم جنازه ای ازحقیر باز نگردد و همچون حضرت زهرا (س) بی قبر و نشان باشم و امیدوارم کسی برای جنازه ام که به وطن باز گردد تلاش نکند . اگر هم سفارش ائمه علیهم السلام برای نوشتن وصیت نبود قطعا وصیتی نمی نوشتم اما به دوستان، برادران و خانواده ام سفارش می کنم آنانکه از روی بی بصیرتی و دنیا خواهی سخن گزاف می گویند و ولایت مقام معظم رهبری امام خامنه ایی را قبول ندارند و شهادت مدافعان حرم این امت حزب الله را زیرسوال می برند در تشییع (اگرجنازه ایی بود) وتدفین و یا مراسمات ختم حضور پیدا نکنند وهمینطور می خواهم برایم گریه نکنند به خصوص خواهرانم. خواهران وبرادرانم به تسلیت گویندگان تبریک و تهنیت گویند چرا که من شهیدم و امیدوارم هنگام ظهور و قیام حجت ابن الحسن (ع) بیایم با سپاهی از شهیدان. از خواهرانم میخواهم با حجابشان، اخلاق، و رفتارشان الگوی فاطمی باشند برای دیگران. از پدرم میخواهم در فراغم صبرکند. از دوستانم می خواهم درمراسمات مرا یاد کنند و قطعا درانتظار آنها خواهم ماند و اگر جنازه ایی داشتم قطعا غسل و کفنم نکنید با لباس رزم دفنم کنید و مجدداً می گویم اگر پس از اسارت شهید شدن جنازه ام را مبادله نکنید. این وصیت برای آنهایی که به حقیر ارادت داشته اند نوشته ام . عباس کردانی 94/10/26 سوریه .حلب.شهرصنعتی شیخ نجار نثار روح مطهرش 🕊 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
30.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با رزمنده گرامی حسن میربیگی کلیپ شماره ۳ یکشنبه ۶ اسفندماه ۱۴۰۲ مجری برنامه : حسین فصیحی فیلمبردار وعکاس : محمود فصیحی کاری از گروه فرهنگی حفظ آثار شهدای دستجرد حوزه مقاومت بسیج امام محمد باقر علیه السلام کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
30.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با رزمنده گرامی حسن میربیگی کلیپ شماره ۴ یکشنبه ۶ اسفندماه ۱۴۰۲ مجری برنامه : حسین فصیحی فیلمبردار وعکاس : محمود فصیحی کاری از گروه فرهنگی حفظ آثار شهدای دستجرد حوزه مقاومت بسیج امام محمد باقر علیه السلام کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
سردار شهید غلامرضا آقاخانی مهرماه سال 1337 هجری شمسی در خانواده‏ای مذهبی در شهرضا به‏ دنیا آمد و دوران کودکی را در شهرستان شهرضای اصفهان گذرانید و با شنیدن سیره‏ ی ائمه‏ ی اطهار (ع) به پیروی از آنان پرداخت، تحصیلات ابتدایی را در شهرضا گذراند و پس از مهاجرت به اصفهان در دبیرستان ادب تحصیلاتش را ادامه داد و پس از طی مراحل مختلف، موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. سال 1356 به‏ عنوان سپاه دانش برای خدمت سربازی به روستای چم کاکا از توابع چهارمحال و بختیاری اعزام شد که در همان وقت آتش انقلاب شعله ‏ور گشت. در زمان اوج‌گیری انقلاب در صف سربازان امام خمینی (ره) قرار گرفت و هم‏صدا با مردم غیور کشور، فریاد عدالت‌خواهی و استقلال سر داد. در این زمان، وی هم‏چنین اقدام به آگاه کردن روستائیان نسبت به مسائل انقلابی و فرهنگی نمود. آقاخانی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به استخدام رسمی آموزش و پرورش درآمد و در سنگر مقدس علم و دانش به‏ عنوان معلم مشغول به انجام وظیفه گشت و ضمن آن در دانشگاه در رشته‏ ی معماری مشغول به تحصیل شد. سال 57 به‏ عنوان معلم در منطقه‏ ی کامو و جوشقان در 120 کیلومتری کاشان یک سال و اندی خدمت کرد و فعالیت‏های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جهت آگاه کردن مردم آن منطقه انجام داد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#زندگینامه سردار شهید غلامرضا آقاخانی مهرماه سال 1337 هجری شمسی در خانواده‏ای مذهبی در شهرضا به‏ دن
مهر 1359 به دبستان رودکی ولدان خمینی‏ شهر منتقل شد. اما دیری نپایید که شروع حملات ددمنشانه‏ ی کفار بعثی و آغاز جنگ تحمیلی، آقاخانی را بر آن داشت که به اطاعت از امام (ره) و امر ولایت، به سنگر جهاد بپیوندد و بدین‏ ترتیب در اسفندماه سال 1359 به جمع رزمندگان اسلام پیوست و به جبهه‏ های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. در ابتدا به شهرک دارخوین و از آنجا به منطقه‏ ی محمدیه و سلمانیه اعزام شد. آقاخانی پس از گذراندن دوره‏ی آموزشی، به منطقه‏ ی غرب روانه شده  که وی را به سنندج فرستادند. یک ماه که از ورودش به سنندج گذشته بود، وی را به‏ عنوان مسئول مخابرات داخلی سنندج برگزیدند. شهید بزرگوار پس از چند روز به مریوان رفته و به‏ عنوان بیسیم‏ چی حاج‏ احمد متوسلیان در عملیات “لا اله الا الله، محمد رسول الله” شرکت کرد. پس از اتمام عملیات، قصد داشت به سنندج برگردد که با مخالفت حاج ‏احمد متوسلیان روبه ‏رو شد و چهار ماه مسئولیت مخابرات دزلی را بر عهده گرفت. اواسط سال 1360 به جبهه‏ های جنوب و لشکر 14 امام حسین (ع) رفت و به‏ سرعت در سطوح فرماندهی رشد کرد به‏ طوری‏که از بیسیم‏ چی گردان به فرماندهی ارتقاء درجه پیدا کرد؛ وی با سمت آرپی‏جی زن در عملیات فتح‏ المبین شروع به کار کرد، در حین عملیات به‏ علت زخمی شدن بیسیم‏ چی گردان امام جواد (ع) و تخصص شهید بزرگوار درخصوص بیسیم و مخابرات، تا انتهای عملیات این مسئولیت را بر عهده گرفت. تدبیر و شجاعت وی در عملیات بسیار بالا بود به‏ نحوی‏که مسئولیت خودش را تحت‏ الشعاع قرار می‏داد و به‏ عنوان یک فرمانده‏ گردان آنجا عمل کرد. شهید بزرگوار در طول سال‌های دفاع مقدس در عملیات‏های مختلفی از جمله بیت‌المقدس، رمضان، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر، خیبر و بدر به‏ عنوان مسئول مخابرات، فرمانده‏ی گردان و… حضور یافته و خاک شلمچه، جزیره‏ ی مجنون، خرمشهر و… را عرصه‏ ی دلاوری‌های بی‏شمار خود ساخته بود.  کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
ما قبل از عید بود که به هور العظیم رفته بودیم. در هورالعظیم یک پاسگاه درست کرده بودند. هر دسته ای ۱۲ نفر بودیم که تو پاسگاه بودیم. ما تو شهرک که بودیم آن زمان قند و چایی کم بود ولی تو پاسگاه زیاد بود. ما از تو پاسگاه قند و چایی اضافه برمی داشتیم که وقتی رفتیم به شهرک با خودمان ببریم. فرمانده امان آقاخانی فهمید؛ گفت: شما چرا قند اضافه برمی دارید؟!. قند لازم دارید من خودم به شما خواهم داد. احتیاجی نیست که قند ذخیره کنید. ما به آقای آقاخانی گفتیم: اجازه بدهید از اینجا که رفتیم ما به مرخصی برویم. گفت: برای چه به مرخصی بروید؟ گفتیم: خوب ایام عید است، دوست داریم ایام عید در کنار خانواده هایمان باشیم. شهیدآقاخانی زیر لب چندبار تکرار کرد: عید! عید! عید! بعد یک شعر برای ما خواند که خیلی معنا داشت که من هر وقت یادم می آید اشکم سرازیر می شود. بود آن روز بر ما عید مطلق که در جنبش در آید پرچم حق (شعر یادگار از فرمانده گردان موسی ابن جعفر علیه السلام لشکر۱۴ امام حسین علیه السلام  شهید والامقام آقاخانی) بعد ما شب به شهرک آمدیم و فردای ان روز به مرخصی آمدیم و بعد از عید به جبهه برگشتیم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
سرانجام این سردار رشید سپاه ایران اسلامی در جریان عملیات بدر و در تاریخ بیست و دوم اسفندماه سال 1363 هجری شمسی در سن 26 سالگی، سر پرشورش را به بی‌رحمی گلوله‌های دشمن سپرد و روح ملکوتی‌اش در آسمان دجله به پرواز درآمد. او سجاده‌نشین مسلخ عشق بود و عاقبت به آرزوی دیرین خویش نائل آمد و به مقام عظمای شهادت رسید. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398