eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
30.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 وقتی توی این همه گرما و شلوغی دارن میرن کربلا، بنظرتون چی میخوان بگن؟🤔 ⭕️ این پست ویژه کودکان و البته مادران آنهاست 😊 💠 کلاس راه طلایی 📍استاد سرکار خانم حسینی 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
: 💠 سفرنامه اربعین. قسمت دهم. خوابیدم و باز جولان پیدا کرد در معنی و و .... برای نماز صبح که بیدار شدم قطرات همه جا رو پوشانده بود و بشدت سرد.. یخ کرده بودم. همه خیس شده بود. نماز صبح را زیر آسمان خواندیم و دوباره خوابیدیم. ساعت ۷ با تابش گرم بیدار شدیم. رختخواب خشک شده بود و یکی از بچه ها هم بعد نماز روی من کشیده بود. دیگه از شدت سوزش آفتاب نمیشد خوابید! بلند شدیم که حرکت کنیم ولی همسر یکی از بچه ها پیدا نشد لذا دوباره اتراق کردیم اما اینبار تو سالن. اول رفتم حمام و لباس هام رو شستم. وقتی داشتم میکردم نیت غسل هم کردم، به تاسی از شهدای مدافع حرم ... موقع لباس شستن داشتم به این فکر میکردم که ما با اینکه میدونیم الان حرکت می کنیم و خیلی زود گرد و خاک لباسها رو کثیف می‌کنه ولی از شستن کم نمی‌ذاریم. درست مثل که با وجود اینکه میدونه من بنده دوباره خودم رو با گناه کثیف میکنم ولی از پاک کردن و شستن من به های مختلف کم نمیگذاره! محبت بیشتری نسبت به خدا با یادآوری این موضوع تو دلم کردم. سرتاسر لباس شستن به این فکر میکردم و میکردم... باز یکی از بچه ها کمک کرد و لباسها رو پهن کردم. آمدم بخوابم ولی غیر ممکن بود تو این همه سرو صدا! دوستان لطف کردند و جای من رو عوض کردند تا یک کم تونستم بخوابم. قبل اینکه خوابم ببره کوله رو مرتب کردم چند تا چیز بود که از اول سفر استفاده نشده بود و فقط سنگینی آنها رو تحمل کرده بودم. نه می‌تونستم از خودم جدا کنم و نه هیچ بهره ای برام داشتند. چشمهایم رو که بستم به این فکر کردم که اگر روزقیامت ببینیم یک عمرچیزهایی رو کردم و و زحمت آن رو کشیدیم در حالیکه هیچ بهره ای برام نداره چه حالی پیدا میکنم؟؟ وای خیلی وحشتناک هست! باید بعد برگشت یا طول خیلی روی این موضوع فکر کنم که اینها تو زندگی من چه چیزهایی هست و پیداشون کنم. بعضی از همراهان فکر میکنند وقتی چشمهایم بسته هست خوابم ولی نمیدونند که می‌بندم تا تمرکز در فکر کردن داشته باشم! قبل اینکه خیلی دیر بشه ... 🔹 به قلم یک زائر اربعین. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 توی مسیر دیگران حتی اگر اذیتت کردن و مورد تمسخر قرار گرفتی، باز هم به مسیر ادامه بده.... کوشا باش! 📍کلاس تفسیر قرآن 📚 استاد سرکار خانم شامی زاده 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
⚜ بسم الله الرحمن الرحیم ⚜
🔖 الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ همان خدایی که به آنها هنگام گرسنگی طعام داد و از ترس و خطراتشان ایمن ساخت. قریش_۴ 🆔️https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : من خیلی بودم و خیلی هم دیر میبخشیدم! این موضوع خودم و اطرافیانم رو میکرد و میدونستم بزرگی هست که قادر به برطرف کردنش نبودنم. البته بودم و هستم که به شدت امام حسنی ام! تا اینکه تو یکی از ها متوجه شدم امام حسن علیه السلام باید یکسری ویژگی داشته باشه... یکی اش اینکه راضی بشه. بعد از اون، هر وقت نتونستم زود از امامم کشیدم و به نظرم این عیبم خیلی کمرنگ تر شده الهی شکر. 📎👆 کافی است، یکی از نکاتی که سر کلاس و یا سخنرانی های اساتید آموخته اید به همراه اثر آن در زندگی خودتان برای ما ارسال بفرمائید. در صورت تایید استاد، بسته به دلخواه خودتان با نام شما منتشر خواهد شد. 🆔 @Yamahdi_salam ♨️ و این یک باقیات صالحات حقیقی است. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
: 💠 سفرنامه اربعین. قسمت یازدهم. نفهمیدم کی خوابم رفت که با ضربه جانانه یک زائر به سرم بیدار شدم! تا اومدم بفهمم چی شده آن یکی کوله رو کوبوند تو سرم ...خدا رو شکر کلا بعضی ها راحتند!! در کل عراقی ها دو دسته هستند. یک دسته فوق العاده و خدمتگزار به زائر و یک دسته و متنفر از ما .... البته دسته دوم کم هستند و اکثریت رو گروه اول تشکیل میده. خادمین این موکب از گروه اول هستند و فکر کنم همه تحصیل کرده اند. از نوع رفتارها و پیداست. نماز و ناهار و قرآن و ذکر ... دارم سعی میکنم کمی بخوابم چون امشب رو دوست دارم اگر علیه السلام بپذیرد در کنار مادرش برایش گریه کنم انشاالله. نشد که بخوابم!! سرو صدای زیاد و ... حدود ساعت ۴/۳۰ آماده شدیم که راه بیفتیم. یکی از بچه ها حالش خوب نبود. هر چه کردم ماشین سوار بشه و بره قبول نکرد. تا عمود ۱۳۰۰ که راه آمدیم دیدم بزور خودش رو می‌کشه. لذا یه گرفتم و سوار شدیم. همه کلی خوشحال شدن :) ما را تا عمود ۱۳۸۰ آورد. اونجا پیاده کرد و چند تا عمود بعد گنبد حضرت علیه السلام دیده شد. فقط کسی که تجربه روی رو داشته می‌تونه بفهمه این تصویر چه حس و حالی داره. تو راه نماز مغرب شد. کنار خیابان فرش پهن کردیم و نماز خواندیم. بعد نماز حرکت کردیم به سمت موکب ... حدود یک ساعتی راه رفتیم تا رسیدیم. موکب استان البرز خیلی دورتر از بود سر راه هم نزدیک حرم حضرت عباس شدیم و سلام دادیم و هم حرم امام حسین علیه السلام. از کنار گاه هم عبور کردیم تا بعد از عبور چند خیابان شلوغ به رسیدیم. الحمدلله یکی از بچه ها تو موکب برای ما جا گرفته بود. لذا رفتیم و در مکان خودمان شدیم. بعد اینکه مستقر شدیم بعضی از بچه ها میخواستند برن حرم ... قبل رفتن کمی صحبت کردیم و دعای و روضه و... خدا را شکر خوب پذیرایی کرد. یاد همه دوستان کردیم. بعضی ها رفتند حرم و بقیه هم خوابیدند. منم جز گروهی بودم که خوابیدم هر چه فکر کردم پیدا نکردم که لابلای این همه مرد و فشار بریم سمت حرم علاوه بر این که میدونستم بدلیل نمی‌توانند نزدیک شوند. پاهام از درد فریاد میکرد. با که یکی از بچه ها داد کمی آروم تر شد. یکی گفت خوب ازتون گذشته... راست می‌گفت این چند روز هر بار جلوی آینه رفتم بیش تر از هر چیزی موهای جلوه میکرد.. بی اختیار زمزمه کردم داره پیر میشه.... حواست هست به سپید سرم... از گذشته ترم .... قبل اینکه بیام یکی می‌گفت چرا صورتتون ریخته... تو دلم گفتم داغ و حسین ریختن صورت هم داره!! یکی می‌گفت چرا آنقدر فشار روش هست... و من تو دلم میکردم وای از قلب حجه بن الحسن... وای از دل زینب 🔹 به قلم یک زائر اربعین. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
⚜ بسم الله الرحمن الرحیم ⚜
🔖 هُوَ الَّذي أَنزَلَ السَّكينَةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا إيمانًا مَعَ إيمانِهِم... او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند... فتح_ ۴ 🆔️https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
1_1702829059.mp3
15.1M
🔖 : ‼️‼️خیلی مهم و فوری‼️‼️ 🎧 حتمافایل رو تا آخر گوش کنید و نشر بدید.... 🎙فایل کامل صحبت های بسیار مهم و متفاوت استاد درباره ماجرای و رویدادهای اخیر منتشر شد‼️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
: 💠 سفرنامه اربعین. قسمت دوازدهم. کنیز اگر ذره ای شبیه مولای خودش نشود که کنیز نیست خلاصه دو تا مسکن خوردم که یکی خواب آور بود . خوابیدم . قبل اذان صبح بیدار شدم سرم بشدت درد میکرد فکر کنم منم سرما خوردم. بعد نماز صبح زیارت اربعین را خوندیم و راه افتادیم . جلو در موکب منتظر بقیه شدیم . بعد خوردن صبحانه به طرف محل اتوبوسها حرکت کردیم . هر چه از حرم دور تر میشدم غم بیشتری وجودم را می‌گرفت . باز گفتم وای از دل زینب.... راستی وقتی خانم داشت از کربلا برمیگشت چه حالی داشت... هر چه فکر کردم بازم نتونستم درک کنم.... فقط گفتم بمیرم برات.... مشغول زیارت عاشورا شدم . دلم میخواست قبل خروج از کربلا تمام بشه... به میدان ساحه الزهرا رسیدیم ولی از ماشینها خبری نبود شروع به حرکت کردیم ..... تقریبا از شهر کربلا داشتیم خارج می‌شدیم ولی از ماشین خبری نبود ... البته برای منی که دلم مانده بود تو کربلا همین هم غنیمت بود... دوست نداشتم حرف بزنم ... حال عجیبی بود بالاخره زیر سایه یک نخل قرار شد استراحت کنیم . چشمهایم سنگین شد و روی کوله خوابم رفت ... انگار صدای زنگ کاروان تو گوشهام طنین انداز بود ... قافله زینب داشت می‌رسید به کربلا ... چشمهایم را بستم و ..... خیلی معطل شدیم تا اتوبوسها آمد. باز دلهره های قشنگ شروع شده .... یعنی امامین عسکریین و امامین جوادین میپذیرند جهت عرض ادب خدمت برسیم ؟!!!! هنوز معلوم نیست الان از کاظمین حرکت کردیم به سمت مرز .. الحمدلله توفیق زیارت امامین جوادین را خدا نصیب کرد. نمیدونم همه این حس را دارند یا نه؟ ولی من آرامش عجیبی تو حرم این دو امام دارم . انگار تمام دلتنگی‌ها و ... تمام میشود. بعد وضو گرفتن یهو به خودم آمدم که دیدم جلوی حرم ایستادم... اصلا یادم رفته بود اذن دخول بخونم ... جالبه که زیارت نامه هم دستم نبود 😃 آمدم برگردم زیارت نامه پیدا کنم . پشیمان شدم .... گفتم همانطور که بی دق الباب مرا پذیرفتند حتما قراره بی زیارتنامه هم زیارت کنم. لذا تکیه دادم به دیوار و نگاهم به ضریح و دلم با امام شروع کرد به حرف زدن 🔹 به قلم یک زائر اربعین. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
⚜ بسم الله الرحمن الرحیم ⚜
🔖 إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ کسانی که دوست دارند کارهای زشت و زننده در بین مسلمانان رواج پیدا کند، بدانند که در دنیا و آخرت، عذابی زجرآور نصیبشان می‌شود. خدا آثار مخرّبِ بازی با آبروی افراد را خوب می‌داند؛ ولی شما از آن بی‌خبرید. نور_۱۹ 🆔️https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : مروه شربینی زن محجبه در آلمان به جرم داشتن روسری توسط یک آلمانی و در دادگاه در مقابل چشم قاضی با چاقو کشته شد و قاتل او تبرئه شد!!! هیچ کس نیامد نظام حکومتی و سیستم سیاسی آلمان را زیر سوال ببرد و فریاد روشنفکری سر بدهد! اما یک نفر در ایران فوت می کند ، رئیس جمهور از خانواده اش دلجویی می کند و همه نظام بسیج می شوند تا دوربین ها را چک کنند که هیچ حقی از کسی ضایع نشود آن وقت یک عده باسوءاستفاده از شرایط، سیستم حکومتی و نظام اسلامی را زیر سوال می برند! بسی تامل...❗️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : تنها از سال 2015 تا 2019 نزدیک به 250 زن با شلیک مستقیم گلوله توسط آمریکا کشته شده اند!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این .... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 : 🗻صعود بانوی محجبه کوهنورد گرگانی خانم عباسی برفراز قله آرارات کشور ترکیه واهتزاز پرچم یاحسین و باشعار: حجاب هویت من است. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 : کاری که براساس خدا انجام بشود ندارد... یعنی محبت خدا می تواند بر سختی که برای انجام کار بر ما متحمل میشود، غلبه کند... 🎙 برگزیده کلاس روش بندگی 📚سرکار خانم نظری 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
Negar_۲۰۲۲۰۹۲۱_۱۶۵۹۴۶.png
1.46M
مناسب استوری اینستاگرام و استاتوس واتساپ https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f