eitaa logo
اساتید عزیز۱
107 دنبال‌کننده
39 عکس
75 ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 جعفر کاشف الغطاء ۵ مسافرت‌ها : کاشف الغطاء دوبار به رفت. یک بار در ۱۱۸۶ق و دیگر بار در ۱۱۹۹ق. در ۱۲۲۲ق عازم سفر به شد و از تهران، اصفهان، قزوین، یزد، مشهد و رشت دیدار کرد و در همه‌جا از سوی مردم و علما به گرمی پذیرفته شد. جماعات و اجتماعات باشکوهی ترتیب داد و در همه‌جا با مردم سخن گفت. اندیشه و عمل سیاسی : شیخ جعفر کاشف‌الغطاء در امور دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانه‌ای با قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد می‌کرد. نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای بغداد در جنگ‌های مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد. در زمان سفر به ایران، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در تهران به دیدار قاجار رفت و در این دیدار شخصاً الغطاء را به شاه تقدیم کرد و برای با کافران و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و زکات از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازه رسمی به او داد. مشروعیت : کاشف‌الغطاء به ذاتی سلطنت قاجارها اعتقادی نداشت. او نیز مانند علمای دیگر، حق حاکمیت و را تنها از آن خدا، پیامبر و امامان می‌دانست. از نظر او نیز از عوامل ایجاد ولایت است و با کسب علم می‌تواند حق ولایت را به دست آورد. حقی که شاهان از آن برخوردار نیستند. بنابر این : مشروعیت سلطان تنها از آن‌جا است که برخی از کارها تنها از او بر می‌آید؛ به عبارت دیگر : مشروعیت شاهان نیست و است. برای مثال فقها امکان مادی و سیاسی را ندارند ولی این امر از پادشاه ساخته است. شاگردان : در حوزه درس او عالمان بسیاری شرکت کردند که عدّه‌ای از آنان خود از فقیهان و محققان بزرگ شدند و در عرصه علوم دینی عراق و ایران درخشیدند. از آن میان می‌توان به این کسان اشاره کرد: محمدحسن نجفی، صاحب (م۱۲۶۶ق) شیخ اسدالله دزفولی کاظمی (م۱۲۳۴ق) شیخ علی هزار جریبی (م۱۲۵۴ق) شیخ محمدتقی اصفهانی (م ۱۳۳۲ق) شیخ محسن اَعسَم (م۱۲۳۸ق) سید محمدبن امیر معصوم رضوی (م ۱۲۵۵ق) سیدمحمدباقراصفهانی (م ۱۲۶۰ق) شیخ ابراهیم کلباسی (م ۱۲۶۱ق) سید صدرالدّین عاملی (م ۱۲۶۳ق) چهار تن از فرزندانش: موسی، علی، حسن و محمد[۹] کسانی چون شیخ احمد احسایی (م ۱۲۴۱ق)، شیخ عبدعلی بن امید گیلانی، شیخ ملاعلی رازی نجفی، شیخ اسدالله دزفولی و سید عبدالله کاظمی شُبَّر (م ۱۲۴۲ق) از او اجازه روایت یافته‌اند. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 شیخ جعفر کاشف الغطاء ۶ حدود اختیارات : پژوهشگران درباره نظر شیخ جعفر کاشف‌الغطاء درباره محدوده و مرزهای ولایت فقیه اختلاف نظر دارند. او درباره برخی وظایف و اختیارات فقیه به تصریح سخن گفته است؛ از جمله : و قضاوت و اجرای حدود و امور حسبه و امور مالی را از وظایف و اختیارات فقها دانسته است. اما درباره فقها در امر حکومت و سیاست بحث نکرده است. برخی برآنند که از مجموع آرای شیخ می‌توان به باور او به ولایت عامه فقیه در امور حکومتی و سیاسی پی برد. برخی دیگر تأکید می‌کنند که او تأسیس را از وظایف فقها نمی‌دانست. برخی نیز با توجه به اینکه او برپایی در عصر را نمی‌پذیرد، او را بین نظریه تقلید و انتظار و نظریه نیابت عامه مردد دانسته‌اند. تأکید بر اجرای : وی به اجرای اسلام به‌ویژه حدود و و تعزیرات و امر به و نهی از منکر اعتقاد راسخ داشت و با تمام قدرت و امکانات خود در این راه می‌کوشید، گاهی نیز پای فشردن او در اجرای حدود به حوادثی منتهی می‌شد آثار : الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین کشف الغطاء عن مبهمات الشّریعة الغّراء تبحّر و مهارت الغطاء بیش‌تر در فقه و بود و آثار او در این دانش‌ها به‌ویژه کتاب کشف الغطاء، نشانه چیره‌دستی او در احکام است. وی این کتاب را در ضمن سفر به ایران نوشته در حالی که جز کتاب حلّی کتاب دیگری همراه نداشته است. چنین نقل شده که شیخ (۱۲۱۴–۱۲۸۱ق) گفته است: اگر کسی قواعد و اصول این کتاب را بداند، نزد من مجتهد است. او خود ادّعا کرده است که اگر همه کتاب‌های فقهی از دسترس من بیرون رود، باز قادر خواهم بود همه ابواب و مباحث فقهی را از آغاز تا انجام بنویسم تبحّر علمی و فقهی او مورد تأیید فقیهان معاصرِ او و پس از اوست. بُغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب: رساله‌ای عملیه و کوتاه که : بخش اول آن در اصول عقاید و بخش دوم آن در احکام است. التحقیق و التّنقیر فیما یتعلّق بالمقادیر الرّسالة الصّومیه مشکاة المصابیح شرح کتاب «المصابيح في الفقه المستنبط على الوجه الصحيح" سید مهدی بحرالعلوم رسالة فی العبادات المالیه غایة المراد فی احکام الجهاد که به درخواست عباس میرزا پسر شاه نوشته است. منهج الرشاد لمن اراد السداد. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 از حضرت اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده كه مى فرمايد: ((لما خلق الله الجنة ، خلقها من نور وجهه ثم اخذ ذلك النور فقذفه ، اصابنى ثلث النور، و اصاب فاطمه علیها السلام ثلث النور، و اصاب عليا و اهل بيته علیهم السلام ثلث النور، فمن اصابه ذلك النور، اهتدى الى ولاية آل محمدصلی الله علیه و آله و سلم، و من لم يصبه من ذلك النور، ضل عن ولاية آل محمدصلی الله علیه و آله و سلم، ) ((آنگاه كه خداى متعال را از نور جمالش آفريد، آن نور را باپس گرفت و ثلث آن را بر وجود من افكند، ثلث ديگرش را بر علیها السلام و ثلث آخرين را بر و اولاد على علیهم السلام بر هر كس پرتوى از آن نور افكنده شود به ولايت آل محمدصلی الله علیه و آله و سلم، راه يابد، و هر كس از آن نور بى بهره ماند، دور از ولايت آل محمدصلی الله علیه و آله و سلم،) به گمراهى و تباهى افتد. بر هر يك از شيعيان نيز شعاعى از اين نور تابيده است ، كه درباره آنان ، فرموده اند: شيعتنا خلقوا من فاضل طينتنا شعيعيان ما از ته مانده خمير مايه خلقت ما آفريده شده اند. پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم، در توصيف مذكور، آنرا با تعبيرات مختلف ، نور وجدالله ، نور عظمه الله ، نورالجلال و نورالكمال ناميده است و سپس چنين به سخن ادامه مى دهد: نور، مخزون ، مكننون ، فى علم الله - نورى است پوشيده و پنهان در علم خدائى . اين به سه قسمت (مساوى ) تقسيم شده است كه از يك قسمت آن محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم، از يك ثلثش فاطمه علیهاالسلام و از يك سوم ديگرش على و اولاد على علیهم السلام آفريده شده اند، همانند ميوه اى كه به طور مساوى بين سه نفر تقسيم شود، بهره هر يك از سه نفر بدون كم و زياد با ديگران برابر بوده است . آنچه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم، به اقتضاى خلقتش از آن نور مبارك ، (در شئون آفرينش ، در اظله ، در عالم ، در عالم ، در عالم ، در اين جهان ، در قبر، در برزخ ، در حشر، و در جنت ) دارد، صديقه زهرا سلام الله عليها و اميرالمؤ منين (ع ) و اولاد معصومش ، دارا مى باشند، در تمام عوالمى كه آنها سير كرده اند همه يك نسق ، و به يك وضع ، و به يك رديف بوده است . مثلا : اگر در هنگام ولادت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم، از نور او جميع خانه هاى مكه و تمام عوالم بالا و پائين روشن مى شود، و فرشتگان ولادت او را بشارت مى دهند، (به اقتضاى آفرينش از همان نور مقدسى كه بيان شد) در ميلاد حضرت زهرا سلام الله عليها نيز اين چنين است . آن نور خدائى ، سرچشمه علم و تقوى ، زهد و صفا، رحمت و عظمت ، و سير در عوالم معنوى است . اينكه در روايات مختلف ، چهارده معصوم عليهم السلام ، دو هزار سال ، ده هزار سال ، شانزده هزار سال ، و يا بيست هزار سال قبل از آفرينش بشر نقل شده است هدف اصلى اعلام اين مطلب بوده است كه : همه بدانند اين چهارده تن (ع ) قبل از خلقت فرشتگان و آدميان آفريده شده اند، نه اينكه تعداد دقيق سنوات مذكور اراده شده باشد. آنها واحدند، كه هم رديف و يكنواخت ، تمام عوالم معنوى را با هم سير كرده اند، و همين يك منقبت و اخبار ياد شده در اين موضوع ايجاب مى كند كه حضرت صديقه زهرا سلام الله عليها همانند پيامبر اكرم (ص ) و على علیه السلام و اولاد معصومش ، صاحب كبرى بوده باشد. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 فاطمه علیها السلام ۱ فاطمه علیهاالسلام در بطن مادر و در روز ولادتش داراى همان علم خدادادى بوده است كه پدرش و اميرالمؤ منين علیه السلام واجد آن بوده اند، پس جاى اشكال نيست اگر در ميلادش شهادت به رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مى دهد چنان كه على بن ابيطالب علیه السلام در هنگام ولادتش قرآن تلاوت مى فرمايد. تمام اينها از شئون سرچشمه مى گيرد، و در اثر آن مباركى است كه مايه آفرينش او بوده است ، نورى كه ((محزون و مكنون فى علم الله )) است ، و جز خدا كسى از كيفيت آن آگاه نيست نورى كه مانند آئينه اى تمام نما، همه عوالم ملكوت در آن منعكس است . نورى كه در برابر و لوح محو و اثباتى كه ملك حامل اوست ، و در مقابل و ديگر فرشتگان ، و روبروى جميع عوالم خلقت از ابتداء تا انتها قرار گرفته است و با احاطه علمى همه چيز را بى كم و كاست در بردارد، نورى كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره اش مى فرمايد: آنگاه كه خداى تعالى آن نور را آفريد، به سه بخش تقسيمش ‍ فرمود، و از آن سه قسمت من و، على ، و فاطمه علیهم السلام بوجود آمديم . (( )) مى گويد: ((شهدت على بن ابيطالب عليه السلام قد ولج على فاطمة عليها السلام فلماابصرت به نادت : ادن لا حدثك بما كان و بما هو كائن و بما لم يكن الى يوم القيامة ، حين تقوم الساعه ، قال عمار: فرايت اميرالمؤ منين عليه السلام يرجع القهقرى فرجعت برجوعه اذ دخل على النبى صلی الله علیه و آله و سلم ، فقال له ادن يا اباالحسن عليه السلام فدنا، فلما اطمئن به المجلس ، قال له يا على عليه السلام تحدثنى ام احدثك ؟، قال اميرالمؤ منين سلام الله عليه : الحديث منك احسن يا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقال : كانى بك قد دخلت على فاطمه عليها السلام و قالت لك كيت و كيت فرجعت فقال على عليه السلام بلى ، فقال على عليه السلام : نور فاطمة عليها السلام من نورنا؟ فقال اولا تعلم ؟ فسجد على عليه السلام شكرا الله تعالى قال عمار: فخرج اميرالمؤ منين عليه السلام و خرجت بخروجه فولج على فاطمه عليهما السلام و ولجت معه ، فقالت يا اميرالمؤ منين عليه السلام کانك رجعت الى ابى فاخبرته بما قلته لك ، قال كان كذالك يا فاطمة عليها السلام فقالت اعلم يا اباالحسن عليه السلام : ان الله تعالى خلق نورى و كان يسبح الله جل جلاله ، ثم اودعه بشجرة من شجر الجنه ، فاضائت ، فلما دخل ابى الجنه اوحى الله اليه الهاما ان اقتطف الثمر من تلك الشجرة و...ها فى لهواتك ففعل ، فاودعنى الله سبحانه طلب ابى ، ثم اودعنى خديجه بنت خويلد فوضعتنى ، و انا من ذللك النور، اعلم ما كان و ما يكون و ما لم يكن ، يا اباالحسن عليه السلام المومن ينظر بنورالله )) اميرالمؤ منين عليه السلام از نزد زهراعليها السلام به حضور پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم شتافت ، و به محض ورود او، رسول خدا(ص ) فرمود: يا اباالحسن ،عليه السلام نزديكتر بيا، و چون على عليه السلام جلوس نمود، پيامبر اكرم (ص ) به او فرمود: يا على ،عليه السلام من داستان را بازگو كنم ، يا كه تو خود مى گوئى ؟ اميرالمؤ منين سلام الله عليه عرض كرد: اگر شما لب به سخن بگشائيد، نيكوتر و زيباتر است . پيامبر اكرم (ص ) فرمود: گوئى من همراه تو بودم كه بر حضرت صديقه زهرا (سلام الله عليها) وارد شدى ، و او چنين و چنان گفت ، و تو از آنجا (به نزد من ) بازگشتى و مطلب را با من در ميان گذاشتى . على عليه السلام عرض كرد: بلى ، يا رسول الله ، و سپس افزود: آيا نور فاطمه عليه السلام از نور ماست ؟ پيامبر اكرم (ص ) فرمود: مگر اين (موضوع ) را نمى دانى ؟، آنگاه على عليه السلام سجده شكر بجاى آورد. طرز سوال و جواب ، نشان مى دهد كه اين پرسش و پاسخ فقط براى تفهيم موضوع به ديگران است (آيا نور فاطمه از نور ماست - آرى ، مگر تو خود نمى دانى ؟) در اينجا ندانستن مطرح نيست ، و على عليه السلام نمى گويد نه نمى دانم ، بلكه اين گفت و شنود براى تشريح موضوع ، جهت آگاهى ديگران است و بس . ((عمار)) مى گويد: اميرالمؤ منين علیه السلام از حضور پيامبر اكرم (ص ) به سوى خانه فاطمه علیها السلام روان شد، و من نيز همراه او وارد خانه زهرا عليهاسلام شدم . حضرت فاطمه علیها السلام عرض كرد: الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 اصول زندگی حضرت علیها السلام : ۳ ۶ - اصل توجه به امام حسن علیه السلام فرمود: در شب جمعه ای دیدم مادرم فاطمه زهرا علیها السلام را تا سپیده صبح مشغول و رکوع و سجود بود و مومنین را یک یک نام می برد و دعا می کرد. اما برای خودش دعا نکرد عرض کردم : مادر جان چرا برای خودتان دعا نمی کنید؟ فرمود: الجارُ ثُمَّ الدّارُ. ای پسرم اول و بعد خویشتن. (بحارالانوار ج43ص81) ۷ - اصل آرایش و سکون : از تشکیل خانواده از نظر رسیدن به سکون است: لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا و این مهم در زندگی مشترک حضرت و علی علیهما السلام بخوبی مشهود است. امام علی علیه السلام فرمود: فوالله...لا اغضبتنی و لاعصت لی امرا و لقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان پس به خدا سوگند... و فاطمه علیها السلام هیچوقت مرا غضبناک نکرد و هیچگاه از من سرپیچی ننمود و من هرگاه به فاطمه علیها السلام نگاه می کردم غم و اندوه از من زدوده می شد. ۸ - اصل همه جانبه از : هنگامی که علی علیه السلام را برای از خانه به بردند فاطمه علیها السلام با حالت مریضی و ضعف به درب مسجد آمد و فرمود : دست از علی علیه السلام بردارید و آنگاه که علی علیه السلام را رها نمودند خطاب به امیرالمونین علیه السلام فرمود: رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا یا اَبَالحَسَنْ اِن کُنْتَ فی خیرٍ کُنْتُ مَعَکَ و اِنْ کُنْتَ فی شَرٍّ کُنْتُ مَعَک علی جان علیه السلام جانم فدای تو جان و روح من سپر بلای جان تو ای اباالحسن همواره با تو خواهم بود اگر تو در خیر باشی با تو خواهم بود و اگر در سختی باشی با تو هستم. (کوکب الدری ج۱ص۱۹۲) الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 صرف شكل و عمل و انجام آن براى تاءثير گذارى و قبول آن كافى نيست بلكه تاءثير گذارى لا اله الا الله شرائطى دارد كه يك شرط اساسى آن : ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين است از مهر على در دل هر كس اثرى نيست در نزد خدا طاعت او را ثمرى نيست غير از على و آل على نيست پناهى جز حيدر و ذريه او راهبرى نيست ضمنت لمن يخاف من العقاب اذا والى الوصى ابا تراب يرى فى قبره ربا غفورا و مولى شافعا يوم الحساب وصى المصطفى و الو بنيه و زوج الطهر من بين الصحاب اخو النص الجلى بيوم خم و ذو الفضل المرتل فى الكتاب يوسف بن اسماعيل بن على الكو فى الحبلى از شعراء غدير الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 این به اون در گاهی اوقات بهضی ها در مقام نمایی بر می آیند و یا می رسانند. طرف مقابل هم دست به كار می شود تا مقابله به مثل کند عبارت ضرب المثل بالا هنگام متقابل مورد استفاده قرار می گیرد. در سال پنجم اسلام آورد و در های حدیبیه و یمامه و فتوح شام حضور داشت و یك خود را در جنگ از داد و در جنگ های قادیسه و نهاوند و همدان و جنگهای دیگر هم شركت داشت. اول كسی بود كه پس از رحلت اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از ماجرای آگاه گشت و جریان را به اطلاع بن خطاب رسانید. شاید اگر هوش و تیزبینی او نبود مسیر تاریخ اسلام عوض می شد و در قبضه مدینه قرار می گرفت. بعدها از طرف خلیفه دوم به بصره منصوب گردید ولی دیر زمانی نگذشت كه به متهم شده نزدیك بود زنا از طرف عمر بر او جاری شود كه به علت لكنت یکب از شهود از مجازات و همچنین بصره معاف گردید. مغیره بن یكی از عوامل غیر مستقیم در قتل خلیفه دوم عمر بوده است چه اگر غلام ایرانیش بر اثر وستم وی شكایت به خلیفه نمی برد قطعا آن واقعه رخ نمی داد مغیره سالها حكومت را داشت و چون كشته شد گوشه نشینی اختیار كرد . در واقعه و شركت نداشت و لی می گویند : در اجماع حكمین دست اندر كار بوده است. برای اثبات و مغیره ی بن شعبه همین بس كه : چون تشخیص داد علی ابن ابی طالب علیهما اسلام از روی بر تافته است جانب را گرفت و به سوی شام روانه شد. در پیمان بین امام مجتبی و معاویه حاضر و ناظر بود و چون معاویه خواست الله عمر و را به حكومت كوفه بگمارد از باب خیر خواهی ! گفت : «ای پسر سفیان پدر را به حكومت مصر و پسر را به حكومت كوفه می گماری و خویشتن را در میان دو كف شرزه قرار می دهی؟» معاویه از این سخن بیمناك شد و صلاح در آن دید كه مغیره را كماكان به حكومت منصوب دارد تا خسارت انزوار و گوشه نشینی چند ساله را از بیت المال كوفه جبران كند. پس از چندی به جریان قضیه و سعایت مغیره واقف شد و برای آنكه و نیرنگ مغیره را بلاجواب نگذارد به معاویه فهمانید كه پول در دست مغیره به سرعت ذوب می شود در این است كه دیگری عهده دار امر كوفه گردد و مغیره فقط به كار و اجرای احكام و تعالیم اسلامی بپردازد ! معاویه عاص را كار بست و مغیره را تنها مسئول و متصدی كار جنگ نماز كرد. دیر زمانی نگذشت كه بین عمرو و بن شعبه اتفاق ملاقات افتاد. عمرو عاص نیشخندی زد و گفت : «هذه بتلك» یعنی «این به آن در ! » الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b