#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_هشتم
سوی لبش هر آنک شد #زخم خورد ز پیش و پس
زانک حوالی #عسل نیش زنان بود مگس
روی ویست #گلستان مار بود در او نهان
جعد ویست همچو شب مجمع دزد و هر عسس
کان زمردی مها دیده مار برکنی
ماه دوهفتهای شها غم نخوریم از غلس
بیتو #جهان چه فن زند بیتو چگونه تن زند
#جان و جهان غلام تو جان و جهان تویی و بس
#نصرت رستمان تویی #فتح و ظفررسان تویی
هست اثر حمایتت گر زرهست وگر فرس
#شمس تو #معنوی بود آن نه که منطوی بود
صد مه و آفتاب را نور توست مقتبس
چرخ میان آب تو بر دوران همیزند
#عقل بر طبیبیت عرضه همیکند مجس
ذره به ذره طمعها صف زده پیش #خوان تو
#سجده کنان و دم زنان بهر امید هر نفس
دست چنین چنین کند لطف که من چنان دهم
آنچ بهار میدهد از دم خود به خار و خس
خاک که نور میخورد #نقره و زر نبات او
#خاک که آب میخورد ماش شدست یا عدس
رنگ جهان چو سحرها #عشق عصای موسوی
باز کند #دهان خود درکشدش به یک نفس
چند بترسی ای #دل از نقش خود و خیال خود
چند گریز میکنی بازنگر که نیست #کس
بس کن و بس که کمتر از اسب سقای نیستی
چونک بیافت #مشتری باز کند از او #جرس
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org