📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_ششم
جز سر #زلف تو دل را سر و سامانی نیست
سر #شب تا سحرش غیر #پریشانی نیست
تا به ویرانهٔ دل #جغد غمش #مأوا کرد
چون دلم در همه جا کلبهٔ ویرانی نیست
با #طبیبِ منِ رنجور بگویید که درد
درد #عشق است ورا چاره و درمانی نیست
دلم از طره بیفتاد به چاه زنخش
راه جز چاه مگر درخور #زندانی نیست
تو بدین حسن اگر جانب #بازار آیی
هیچکس مشتری #یوسف #کنعانی نیست
خرقهٔ زهد بسوزان و #مجرد میباش
جامهای #هیچ به از جامهٔ عریانی نیست
عارفا #عمر به بیهوده تلف شد من بعد
چه خوری غصه که سودی ز #پشیمانی نیست
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_پانزدهم
به سر #کویت اگر رخت نبندم چه کنم
واندر آن کوی اگر #ره ندهندم چه کنم
من ز در بستن و واکردن #میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم
غم #هجران و #پریشانی و بدبختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم
مانده در قید اسارت تن من وان خم زلف
میکشد، میروم افتاده به بندم چه کنم
من به اوضاع تو ای #کشور بیصاحب جم
نکنم گریه پس از #گریه نخندم چه کنم
آیت روی تو ز #آتشکده #زردشت است
من بر آن آتش #سوزان چو سپندم چه کنم
#خون من ریختی و وصل تو شد کام رقیب
من به ناچار #دل از #مهر تو کندم چه کنم
شرط #عقل است سپس راه #جنون گیرم و بس
عارف آسوده من از ناصح و پندم چه کنم
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org