eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
686 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من تعظّم في نفسه لعنته ملائكة السماء و ملائكة الأرض، و من تكبّر على إخوانه و استطال عليهم فقد ضادّ الله، و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» ج۱ص۱۵۴ برخی ریشه برخی از رذائل و بدهی‌های دیگر است مثل رذیله که سبب شدن انسان می‌شود؛ ریشه بودن برخی از برای دیگر فضائل و خوبی‌ها مثل بودن که از آن صفات نیکویی مثل و از دیگران در می‌آید؛ از صفات بسیار بد است به اینکه انسان به خود بی‌جا داشته باشد؛ باور درست مثل باور انسان به بلد بودن حرفه خود و باور اشتباه به خود را تافتهٔ جدا بافته دانستن از دیگران دانستن؛ بزرگی در انسان این است که آنچه که شأن است در او محقق شده باشد که معیار آن این است که مورد پذیرش خدای متعال بوده باشد؛ کسی‌که شأن در انسانیت برای خود قائل باشد به فرموده امام علیه‌السلام مورد ملائکه الهی است؛ حرکت در وادی غیر از حرکت در وادی صنایع و حرف و امور اجتماعی است؛ در وادی توحید به هر اندازه انسان پیش برود با خدای متعال بیشتر آشنا می‌شود که این باعث می‌شود خود را هر بیشتر پیش برود کم‌رنگ‌تر و کم‌فروغ‌تر و افتاده‌تر و ضعیف‌تر در مقابل خدای متعال ببیند؛ کسی‌که در مقابل خدای متعال برای خود شأن قائل است معلوم می‌شود کلا از وادی توحید بیرون است؛ روایات در مذمت ناظر به چند مطلب است: یکی اینکه خودش خودش را چیزی در محضر الهی ببیند که همان مطلبی بود که گذشت و دیگری این است که برای خود نسبت به دیگران جایگاهی قائل باشد یعنی بگوید من از دیگران برترم و دیگران به جایی نرسیدم و من رسیدم که جهت مذمت این دسته این است که سخنی می‌گوید که از باطن این سخن آگاه نیست؛ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا :۳۶؛ چیزی را که نمی‌دانی نگو، حال آیا کسی که می‌گوید من از دیگران برترم واقف هست از دیگران یا نه؟ اگر بگوید واقفم که باید مدعای دانستن دیگران را داشته باشد که آن کسی‌که مغیبات دیگران را می‌داند واقف است که برخی چه نورانیتی دارند که او آن‌ها نرسیده است و یا اینکه نه مغیبات دیگران را نمی‌داند و نمی‌بیند بلکه دارد که این این در چند جهت خود را می‌نمایاند: ۱) به قصد دیگران و خود را بالا بردن که در واقع دارد می‌گوید. ۲) چه بسا همین دیگرانی که او دارد تحقیر می‌کند آن‌ها در وادی توحید شأن داشته باشد در حالی‌که این مدعی نمی‌داند؛ مرحوم آیت‌الله شیخ : ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محالِ؛ نقل جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ پیرامون پدرشان مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی در دوران جوانی و ارتکاب طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد در وادی انسان نباید دم بزند و باید کند چو پیرِ سالِک عشقت به مِی حواله کند بنوش و منتظرِ رحمتِ خدا می‌باش جریان صبر چهل ساله مرحوم آقای اوحدی شست سال سختی دید تا شبی روی نیک بختی دید سی سال لاف مهر زدم تا سحرگهی وا شد دلم چو گل ز نسیم بهار عشق خطر تحقیر ولی خدا و مواجه شدن با لعن ملائکه و جن و انس السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهراء بنت رسول الله دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه قلب من و محبت و مهر ولای فاطمه درد و من و کرامت و جود و شفای فاطمه جرم و من شفاعت روز جزای فاطمه به بذل دست فاطمه، به خاک پای فاطمه منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه ۲۹محرم۱۴۴۵ ۲۵مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب هفتم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۸ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و ينبغي للعاقل إذا عمل عملاً أن يستحيي من الله» ج۱ص۱۵۵ فهم مناسبت تامه برخی از در مسیر با در بدایت امر؛ وقوف و عدم وقوف به خود در انسان ؛ شأن خود انسان در خود؛ خاطره‌ای از جلسات ایام قدیم و برخورد با انسان‌های با شخصیتی که با ظاهر آن‌ها مناسبت ندارد؛ عدم ربط به دارایی و عدم دارایی؛ نمونه‌هایی از انسان به خود در انسان‌های و ؛ نقلی از جریان ثروتمند شدن ؛ نقل جریانی از پیدا شدن طلای بسیاری توسط یه رفته‌گر با شخصیت گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه گفت: در سر عقل باید، بی‌کلاهی عار نیست منافات شخصیت با ؛ پیدایش در انسان با شخصیت؛ ارزش حیای از خدای متعال؛ تبیین معنای سزاوار بودن حیا در انسان عاقل؛ با دیگران همان کاری را بکن که دوست داری با تو بکنند؛ جریاناتی از برخی از افراد با شخصیت از صاحبان مشاغل؛ لزوم سنجش کارهای انسان نسبت به شخصیت خود نه نسبت به ؛ هیچ چیزی به اندازه شخصیت داشتن در حتی در همین دنیا به درد انسان نمی‌خورد «و ينبغي للعاقل إذا عمل عملاً أن يستحيي من الله» تفاوت انسان با حیا و بی حیا در انجام کار از روی شخصیت و از روی هوا و هوس صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله الحسین السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه سلام الله علیها این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش تسلیم و رضا نگر که آن دخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود کی خداوند جلیل قربانی ما به پیشگاه تو قبول ناگه نظرش فتاد بر آن طلعت پاک بر پیکر انوری که افتاده به خاک در بحر عجب فتاد و گفتا عجب است گنجایش آسمان در این تیر مغاک جان اخا ملبوس پیکرت کو خاکم به سر عمامه سرت کو زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان جای یک بوسهٔ من در همه اعضای تو نیست ما توهمت يا شقيق فؤادي كان هذا مقدرا مكتوبا ج۴۵ص۱۱۵ شب هفتم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۸ آیت الله https://eitaa.com/akavan110