eitaa logo
امامت و امارت
201 دنبال‌کننده
90.7هزار عکس
52.1هزار ویدیو
4.6هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ چه کسی را انتخاب کنیم؟ 🔻 شخصی از علیه السلام پرسید: بین دو حاکم در تردید هستم، چه کنم؟ امام فرمود: ، ، و را انتخاب کن. شخص گفت: اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمود: ببین به کدام مایل‌اند. شخص گفت: اگر نفهمیدم؟ امام فرمود: بنگر کدام را بیشتر می‌پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آن‌ها را خشمگین می‌کند، او را برگزین. 📚 | جلد ۱ 📖 ص ۶۸ 🔵 می توانید دوستان خود را به کانال دعوت نمایید: •┈✾•🌿🌺پایگاه مقاومت بسیج سید الشهداء ع🌺🌿•✾┈• https://eitaa.com/gmhfatematazahras
سید کمال الدین عمادی: بسمه تعالی امام راحل ره که فرمود « اسلامی از حفظ یک نفر- ولو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه عصر هم خودش را می‌ کند برای اسلام و همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را کردند.» هر گاهی شاهد هستیم این سخن برای برخی از دوستان و مومنان به دلیل عدم آشنایی با مبانی عمیق اسلام گران آمد همچنین شاهد هستیم برخی از مدعیان بدون توجه به مبانی سخن یک و عارف شیعی نیز با غرض ورزی مکرر برای ایجاد بدبینی جوانان مومن آن را تقبیح می کنند در اینجا لازم به سه نکته اشاره شود نکته اول امام ره در همین سخن خود به دلیل تاریخی مسلم استناد کرده مگر غیر از آن بود که فرمود در این مقام به مبانی سخن او اشاره می کنم  فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا ﴿النسا/۸۴﴾ خدای سبحان به پیامبرش می‌فرماید در راه خدا وارد شو و نباید دست از نبرد برداری حتی به تنهایی باید بجنگی و مومنان را نیز به دعوت کن شاید خدا خطرات کفار را از شما بر طرف کند برخی چون مفاد آیه واقف نشدند گمان کردند چون نبرد تنهایی خودکشی است پس مراد آیه چنین نیست ،این سخن ناصواب است زیرا زمانه صبر و سکوت با زمانه کارزار متفاوت است این فرمان بعد تشکیل در و درگیری جنگی با مشرکان بود لذا اگر عده ای کارزار را ترک گفتند، پیامبر ص نمی تواند به دلیل تنهایی دست از جنگ بردارد و تسلیم گردد باید به تنهایی ادامه دهد (رک تسنیم ج۲۰ ص۳۵) چون مشرکان عزم بر کشتن پیامبر ص داشتند این غیر از مقام صلح امام ع بود که هدف اصلی دشمن تصاحب حکومت بود نه قتل امام ع به همین دلیل امام ع تسلیم نشد چون آنان قصد جان او و نابودی کامل دین را داشتند او دانست بقای دین در شهادت اوست بنابر این تا آخرین نفس جنگید و شهید شد اما اگر تسلیم میشد قطعا کشته میشد و شهادت بعد از اسارت و تسلیم تأثیرگذار نبود آنچه امام حسین علیه را مایه بقای دین کرد فداکاری توام با جوانمردی امام حسین علیه به همین آیه شریفه عمل کرد فرمود آنان فقط با من کار دارند بیعت را از شما برداشتم ولی خود ترک نبرد نکرد و فدای دین شد. لذا این آیه فرمان می دهد فرمانده حتی اگر پیامبر ص باشد حق ندارد میدان را خالی کند، همانطور که ابوبکر در وقتی سربازان او فرار کردند او هم اقدام به فرار کرد مورد توبیخ آن حضرت واقع شد زیرا اگر او شجاعت به خرج می داد شاید برای بازگشت سربازان انگیزه بود لذا به تعبیر ابن ابی الحدید مایه ننگ نمی شد و ما انس و لا انس اللذین تقدما و فرهما و الفر قد علما حوب وللرایه العظمی و قد ذهبا بها ملابس ذل فوقها و جلابیب قصاید السبع ص ۵ و حزن سرمد از نگارنده ص۵۱ لذا می بینم امیر المومنین علیه السلام در وصف الله ص و نبرد او تا سرحد می‌فرماید كُنَّا إِذَا اِحْمَرَّ اَلْبَأْسُ اِتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى اَلْعَدُوِّ مِنْهُ .(نهج البلاغه کلمات غریب رقم ۹) وقتی که آتش به شدت شعله ور میشد ما به رسول خدا ص پناه می بردیم در آن ساعت او از همه به نزدیکتر بود این روایت در منابع اهل سنت مانند مسند احمد و مستدرک حاکم نیز آمده و شواهد تاریخی بسیار دارد پیامبر ص در جنگ احد بقدری در میانه میدان قرار گرفت و بشدت مجروح شد و دندان مبارکش شکست این نمونه ای فداکاری رسول الله ص برای حفظ نظام نوپای اسلامی در مدینه خود آماده فدا شدن کرد البته در آن فتال شهادت نصیبش نشد پس حتی بر شخص انسان معصوم مانند پیامبر اسلام ص و امامان معصوم علیهم السلام واجب است ،نکته دوم مسأله مهم که در فهم سخن امام ره مورد توجه قرار نمیگیرد این نیست که دیگران اگر دیدند بین و وجود روحی فداه تعارض شد باید امام عصر علیه السلام کشته شود این تفسیر بسیار غلط و دور از مراد آن فقیه عارف است که عده ای دانسته این را القا می کنند سخن امام راحل در باره تکلیف افراد است نه اینکه ما برای حفظ اسلام یا نظام امام معصوم ع را بکشیم بلکه امام عصر همانند پیامبر ص اگر حضور داشت که ندارد همانند پیامبر ص عمل می کرد و فداکاری می کرد نه اینکه بر دیگران کشتن امام ع تکلیف باشد لذا جوانان عزیز باید این دو مقام را از هم جدا کنند گرفتار سو تبلیغات دیگران نشوند نکته سوم از این باید پرسیده شود در طی این چهل سال کدام عالم برجسته مانند فقیه سترگ آیت الله العظمی ره به اعتراض علیه سخن امام ره برخواست در حالی که
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴از «فقه جامعه‌زده» تا «فقه جامعه‌پرداز» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است: «اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» 🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت و «جامعه‌زده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرف‌زده» را با فقه و فقیه «جامعه‌پرداز»، «فعال»، «پیش‌رو» و «عرف‌ساز» ابراز کرده است. جمله فوق ‌الذکر در واقع، باور کسانی است که می‌کوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فساد‌های سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعه‌پسند یا عرف‌پسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد! در کف شیر نر خون‌خواره‌ای غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای و عجیب این است که چنین رخوت و بی‌تحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفه‌ای شرعی و الهی نیز می‌دانند! احتمالاً فعالیت‌های پیامبران در مواجهه با طاغوت‌های زمان و ناهنجاری‌های فرهنگی نهادینه‌شده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی می‌پندارند! 🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعه‌ساز» و «ساختارساز» (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوق‌الذکر می‌بینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانه‌ای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگ‌سازی و جامعه‌پردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزه‌ای مشروع و فقه‌پسند نبوده است! نیازی به توضیح ندارد که چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد. چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزش‌های اسلامی و الهی ندارد. چنین فقهی هرگر فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینه‌شده یا منکرات جامعه‌پسند می‌کند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که لیک دعوت واردست از کردگار با قبول و ناقبول او را چه کار نوح نهصد سال دعوت می‌نمود دم به دم انکار قومش می‌فزود هیچ از گفتن عنان واپس کشید هیچ اندر غار خاموشی خزید اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاری‌های اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت می‌کرد که در مقابل رفتارهای ناهجنار قوم خود قیام نمی‌کرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴از «فقه جامعه‌زده» تا «فقه جامعه‌پرداز» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است: «اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» 🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت و «جامعه‌زده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرف‌زده» را با فقه و فقیه «جامعه‌پرداز»، «فعال»، «پیش‌رو» و «عرف‌ساز» ابراز کرده است. جمله فوق ‌الذکر در واقع، باور کسانی است که می‌کوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فساد‌های سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعه‌پسند یا عرف‌پسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد! در کف شیر نر خون‌خواره‌ای غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای و عجیب این است که چنین رخوت و بی‌تحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفه‌ای شرعی و الهی نیز می‌دانند! احتمالاً فعالیت‌های پیامبران در مواجهه با طاغوت‌های زمان و ناهنجاری‌های فرهنگی نهادینه‌شده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی می‌پندارند! 🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعه‌ساز» و «ساختارساز» (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوق‌الذکر می‌بینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانه‌ای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگ‌سازی و جامعه‌پردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزه‌ای مشروع و فقه‌پسند نبوده است! نیازی به توضیح ندارد که چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد. چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزش‌های اسلامی و الهی ندارد. چنین فقهی هرگر فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینه‌شده یا منکرات جامعه‌پسند می‌کند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که لیک دعوت واردست از کردگار با قبول و ناقبول او را چه کار نوح نهصد سال دعوت می‌نمود دم به دم انکار قومش می‌فزود هیچ از گفتن عنان واپس کشید هیچ اندر غار خاموشی خزید اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاری‌های اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت می‌کرد که در مقابل رفتارهای ناهجنار قوم خود قیام نمی‌کرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین. @Ahmadhoseinsharifi 🌹