eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
یه کانالی کاملا هیچ مطلبی جز مطلب گذاشته نمیشه عاشق عليه السّلام هستی عضو شو اینم 👇👇👇 عاشقانه امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می کنم روزم را الهی به امید تو💚 🏴🏴🏴🏴 @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
❤ این هجوم درد و غم دائمان صبری دهد خدا به دل صاحب الزمان❤️😔 سیدمحمدرضا شرافت آجرک الله یا صاحب الزمان عج خدایا برسان مهدی موعودت را...😔             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
وَاَبْوابَ‌الاِْجابَةِ‌لَهُمْ‌مُفَتَّحَةٌ‌وَدَعْوَةَ‌مَنْ‌ناجاک‌مُسْتَجابَةٌ و درهاى اجابت برویشان باز است؛ و دعاى آنکس که با تو راز گوید مستجاب است... «سَلٰامٌ‌عَلیٰ‌عَلی‌إِبْنِ‌مُوسیَ‌ٱلرِضا‌ٱلْمُرْتَضیٰ»                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
@zekr_media - سید رضا نریمانی_۲۰۲۲_۰۹_۲۶_۱۳_۵۶_۱۰_۲۳۴.mp3
8.83M
"وقتی همه درهاروی من بسته میمونه وقتی که دیگه راهی برا دل نمی میونه" 😭😭😭 سید رضا نریمانی امام رئوفم 💚                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
خراسان می دهد بوی مدینه خراسان کوه غم دارد به سینه خراسان را سراسر غم گرفته در و دیوار آن ماتم گرفته                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
۱۶ میلیون نفر ایتا نصب کردند و ایتا مجبور شده ورودی را ببندد.. شاید باور نکنید مسئولان ما فقط ۱۴۰ سرور برای ایتا گذاشتند، و تلگرام ۵۰ هزار سرور دارد!!!! فکر کنید اگر ایتا این همه سرور داشت، چی میشد... این پیام را پخش کنید و از مسئولین بخواهید از ایتا حمایت جدی کنند..
منتظرالمهدی: ┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
آقای من! .. تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🔹 🦚 با دهانی باز بهش زل زدم،این حرفارو از کجاش میاورد،با جمله آخر آتاش اخمای اورهان برای لحظه ای از هم باز شد و نگاهش رو از آتاش گرفت و بهم خیره موند،سکوت کرده بود اما همون نگاهش یه دنیا حرف داشت،حرفایی که باعث سوزش قلبم میشد،عصبی یقه پیرهنش رو از دست آتاش بیرون کشید و با نفس هایی که به شماره افتاده بود از جلوی چشمامون دور شد،همینجور که مات و مبهوت رفتنش رو نگاه میکردم،آتاش نزدیک شد فشار محکمی به بازوم داد و در گوشم لب زد:-خودت خواستی،حالا راه بیفت،آقا مظفر منتظره! اینقدر فشار عصبی بهم وارد شده بود که به زور نفس میکشیدم،نشستم روی زمین و سبد سیب رو کنارم گذاشتم آتاش ترسیده نگاهی بهم انداخت:-باز چه مرگت شد؟ نمیخواستم نگاهم به صورت کریهش بیفته دستشو که روی پیشونیم گذاشت نا خودآگاه شروع کردم به لرزیدن،اونقدری که خودش هم ترسیده بود! روی دست بلندم کرد و به سمت باغچه برد و از دبه آب کمی به صورتم پاشید،نمیتونستم حرف بزنم و بگم چقدر ازش متنفرم چشمم سیاهی میرفت صداش توی گوشم میپیچید که با ترس و عصبانیت میگفت:-دلت میخواد به کشتنش بدی؟ازت متنفر باشه بهتره یا بمیره؟ آروم لای چشمامو باز کردم قدرت درست نفس کشیدن نداشتم اما تموم توانمو گذاشتمو آب دهانمو به صورتش پاشیدم با صدای عصمت آتاش با عصبانیت در گوشم لب زد:-اگه مردنش رو نمیخوای به حرفام گوش میدی! -چی شده آقا؟ منو رو دستای عصمت رها کرد و از جا بلند شد و گفت:-حالش بهم خورده کنارش بمون بهتر که شد ببرش توی اتاق و سر و وضعش رو درست کن و بیارش توی حیاط،آقا مظفر منتظره میخواد قبل ساواش عقد مارو بخونه! -چشم آقا شما برین من حواسم هست! -خوب حواستو جمع کن عصمت حالش خوب نیست اگه بلایی سر خودش آورد اول همه خون تورو میریزم! عصمت ترسیده بهم نگاهی وآتاش دستی به کتش کشید و نگاهی پر از خشم بهم انداخت از جلوی چشمم دور شد! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🔹 🦚  با رفتنش تموم خشممو ریختم توی پاهامو یه دفعه از جا بلند شدم،چشمام سیاهی رفت نزدیک بود دوباره نقش زمین بشم که عصمت جلوی افتادنمو گرفت و در گوشم گفت:-خانوم جان دیدین که آتاش خان چقدر عصبانی بودن بهتره بیشتر از این ناراحتشون نکنید! با غیظ بهش نگاه کردمو دستشو پس زدم همین کم مونده بود اونم به من امر و نهی کنه!  با دیدن اخمم با ترش رویی نگاهی بهم انداخت و سبد سیب رو به دست گرفت و پشت سرم راه افتاد:-نیازی نیست دنبالم بیای خودم راهمو بلدم! -اما خانوم...خودتون که شنیدین آتاش خان خواستن مراقبتون باشم! با حرص رو ازش گرفتم،مجبور بودم با اون حال خرابم ساختمون عمارت رو دور بزنم تا کسی با اون سر و وضع نبینتم،دستم رو بالا کشیدمو نم قطره های آب روی پیشونیم رو که آتاش پاشیده بود رو پاک کردمو وارد اتاق شدم و بلافاصله دراز کشیدم تا کمی حالم بهتر شه،روسریمو از سرم درآوردمو کشیدم روی صورتم،خیسیش حالمو بهتر میکرد! چشمامو بر هم گذاشتمو آهی از ته دل کشیدم،غصه شده بود نقل و نبات این روزام،شایدم من ناشکر بودم! همه دخترای ده آرزو داشتن عروس خان بشن و براشون آتاش یا اورهان فرقی نداشت،فقط منی که مسیر زندگی رو با هردوشون تجربه کرده بودم خوب متوجه تفاوتش میشدم،درسته توی هر دو صورت عروس خان بودم اما آغوش پر از عشق اورهان کجا و نگاه پر از خشم غضب آتاش کجا؟فرقشون مثل زمین و آسمونه همینطور که گل عشق اورهان از خاک وجودم جوونه می زد در عوض خشم آتاش مثل خاری بود که دورش مثل آفت میپیچید و احساس خفگی بهم میداد و دست بردار هم نبود! 🦋🦋🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
Mehrzad Asgari - Gol 128.mp3
11.51M
✔️مهرزاد عسگری 📊 گل ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
یه وقتایی بی لیاقتی بعضیا باعث میشه که توی مهربون بودن با دیگران هم خسیس بشی..                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
با من مدارا کن بعدها دلت برایم تنگ خواهد شد...                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 ﷽ شمشيرهاى برهنه به سوى آسمان مى روند، فريادها بلند است! ياران مسلم منتظرند كه مسلم دستور حمله را بدهد تا آنان به قصر هجوم ببرند و ابن زياد را به سزاى اعمالش برسانند و شهر را به تصرّف خود درآورند. مسلم نيز آماده است، امّا ناگهان خبر مى رسد كه سپاه يزيد در نزديكى كوفه است. مسلم به عنوان فرمانده بايد تصميم بگيرد، اگر به قصر حمله كند و در حين درگيرى، سپاه يزيد از راه برسد و از پشت به آنها حمله كند، او چه بايد بكند؟ به هر حال، مسلم بايد با دقّت وارد ميدان شود. براى همين، عدّه اى را براى تحقيق به بيرون از شهر مى فرستد. آرى، درست حدس زده ايد; اصلاً خبرى از سپاه يزيد نيست. اين يك دروغ است. ابن زياد اين دروغ را در ميان مردم انداخته است. اگر مسلم همان لحظه اوّل به قصر حمله مى كرد، شكست ابن زياد قطعى بود. امّا او با مكر و حيله توانست حمله مسلم را مقدارى به تأخير اندازد. در مدّت زمانى كه نيروهاى مسلم بروند و براى او خبر بياورند، ابن زياد مى تواند جنگ روانى خود را شروع كند. او مردم كوفه را خوب مى شناسد و مى داند كه آنها مردمى ترسو و پول دوست هستند. كيست كه از پول خوشش نيايد؟ هر جاى تاريخ به يك معمّا رسيدى و نتوانستى به جواب برسى، بايد بگردى و ردّ پايى از پول را پيدا كنى; پول جواب معمّاهاى بزرگ تاريخ است. ابن زياد دستور مى دهد تا سكّه هاى سرخ طلا را در ميان مردم پخش كنند. برق سكّه هاى طلا، چشم هر بيننده اى را به سوى خود جلب مى كند. نگاه كن كه مردم چگونه به سوى طلاها هجوم مى برند! ـ من قربان سكّه هاى طلا شوم!! و اين گونه است كه عدّه اى ايمان خود را به سكّه هاى طلا مى فروشند. ابن زياد گروهى را نيز به ميان مردم مى فرستد تا بين آنها اين شايعه را پخش كنند: اى مردم! خبر رسيده است كه به زودى سپاه بزرگ يزيد به كوفه مى رسد. آنان به شما رحم نخواهند كرد و دودمان شما را نابود خواهند كرد. اينجاست كه افراد ترسو از سپاه مسلم جدا مى شوند. آرى، با اين جنگ روانى، اوّلين تفرقه در سپاه مسلم ايجاد مى شود. وقتى عدّه اى با شنيدن اين شايعه، ميدان را ترك نمايند، ديگران هم كم كم اين خبر را باور مى كنند. سوّمين كارى كه ابن زياد انجام مى دهد اين است كه از بزرگان كوفه استفاده مى كند; چون مى داند كه در بين مردم نفوذ زيادى دارند و روحيّه هر قبيله و طايفه اى را مى شناسند. يكى از آنها ابن شَهاب است. او از قصر خارج مى شود و به نزد جوانان قبيله مُراد مى رود. (همان قبيله اى كه هانى رئيس آنهاست و شور و خروش آنها بيش از همه است). او در حالى كه به دروغ گريه مى كند، چنين مى گويد: "اى جوانان! به خدا قسم، من خير شما را مى خواهم، سپاه شام در نزديكى كوفه است، وقتى آنها برسند به شما و ناموس شما رحم نخواهند كرد، مگر شما غيرت نداريد؟ مگر ناموس پرست نيستيد؟ اگر مى خواهيد ناموس خود را نجات بدهيد به خانه هاى خود برگرديد، تا ساعتى ديگر سپاه شام از راه مى رسد و ابن زياد قسم خورده است همه كسانى را كه با مسلم هستند از دم شمشير بگذراند". عدّه اى حرف او را باور مى كنند و به سوى خانه هايشان برمى گردند. انگار همه مردم نگاهشان به اين جوانان قبيله هانى است. آنان با خود مى گويند: اكنون كه جوانان قبيله هانى، ميدان را ترك كردند و رفتند، پس چرا ما خودمان را گرفتار سپاه يزيد كنيم؟ ناگهان اين فكر به ذهن ابن زياد مى رسد: مردم نگران اين هستند كه من آنها را به جرم يارى مسلم مجازات كنم. براى همين پرچمى را به ابن اَشْعَث (فرمانده گارد ويژه) مى دهد تا در ميدان شهر نصب كرده و اعلام كند: "هر كس كه زير اين پرچم بيايد در امان است". 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
✏️یه عمری زخم زبون زدن که چرا خود مسئولین نمی‌رن جلوی توپ و تانک داعش و مردم رو جلو می‌فرستن؛ در حالیکه حاج قاسم نوک میدان نبرد بود، حالا خودشون با نقشه‌ای که علی کریمی از دبی براشون می‌فرسته، به جنگ نیروهای داخلی می‌رن و آشوب به پا می‌کنن! ✍️ @negashteh | نگاشته
🌠☫﷽☫🌠 کمپین فارس من مسئولین محترم سرعت و پهنای باند ایتا را افزایش دهید! آقای رئیسی، آقای زارع پور با توجه به اقبال گسترده مردم به پیام رسان ایتا لطفا سخت افزار های لازم جهت افزایش سرعت این پلتفرم ایرانی را تامین کنید و با حمایت خود استفاده میلیون ها نفر از این برنامه را سریع تر کنید! امضای کمپین افزایش سرعت و پهنای باند ایتا در فارس من 👇 farsnews.ir/my/c/164698 @hedye110