eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
یه کانالی کاملا هیچ مطلبی جز مطلب گذاشته نمیشه عاشق عليه السّلام هستی عضو شو اینم 👇👇👇 عاشقانه امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دوستان عزیزم سلام شبتون بخیر 🌹🌹در مسجدمقدس جمکران عاگوتون هستم..... به ذهنم رسيد ختم صلوات هدیه کنیم به چهارده معصوم و مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیت سلامتی و ظهور حضرت بقیه الله اعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف....... دوستان عزیزم تا فردا شب تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید 💐💐💐 👇👇👇👇 @Yare_mahdii313
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞💖✺‌﷽‌‌‌✺💖۞✦┄ ✨امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف) فرمودند: من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم.✨ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
💖 یا حضرت صاحب الزمان شمس ولایت شد ماه ربیع جان دوعالم به فدایت لحظه لحظه به جمال تو بود درود ما نظری کن به همین هیات و این سرود ما (غریب)                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
نهم ربیع الاول روز تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهان، و روز نوید دهنده‌ی شکست‌ نمرودیان و روز شادی شیعیان در آغاز امامت امام زمان (عج) مبارک باد🎉🎊                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🔹 🦚 دوباره به صحنه پیش روم نگاه کردم عصمت مشغول جمع کردن لباسای سهیلا از روی زمین بود... تعجب کرده بودم،این دختر حتی توی یه همچین وضعیتی هم حاضر نبود خودش خم بشه و لباساشو از زمین برداره و همونجور منتظر عصمت مونده بود،هیچ موقع نمیتونستم درکش کنم،نگاهی به چهرش انداختم و با دیدن نگاهش که مستقیم روی من گره خورده بود نفسم توی سینه حبس شد،انگار مسخ نگاهش شده بودم حتی قدرت کنار رفتن از لبه پنجره و کنار کشیدن پرده رو هم نداشتم! همونجور که با خشم بهم خیره شده بود چنگی به لباساش که عصمت رو به روش گرفته بود زد و داخل اتاقش شد،با رفتنش نفس حبس شدمو بیرون دادم،تازه به خودم اومدم و با ترس از جلوی پنجره کنار رفتم و گوشه اتاق کز کردم و برای اولین بار بود که از ته دل از خدا میخواستم آتاش هر جایی که رفته زودتر برگرده،میترسیدم دوباره همه چیز سر من خراب بشه و اگه آتاش کنارم بود احساس امنیت بیشتری میکردم! با شنیدن صدای در انگار دنیارو بهم دادن، خوشحال از سرجام بلند شدمو سنگ و کنار زدم،اما با باز شدن در نفس تو سینه ام حبس شد،با وحشت آب دهنم رو قورت دادم و قدمی به عقب برداشتمو آروم گفتم:-چی میخوای؟ همین یه جمله کافی بود تا سهیلا مثل یه گرگ حمله ور بشه سمتم و من رو تو چنگش بگیره،با سیلی محکمی که به صورتم کوبید نقش بر زمین شدم،شوک زده بدون هیچ عکس العملی نگاهش کردم، باورم نمیشد دیگه حتی ملاحظه حضور بقیه داخل عمارت رو هم نمی کرد،انگار تو حال خودش نبود،با بی پروایی تمام نزدیکم شد و حس گنجشکی رو داشتم که تا لحظاتی دیگر اسیر دست انسانی میشه که قصد جونش رو داره،وحشت زده نفس نفس میزدم اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم ،دفاع کنم یا حمله؟بی تردید اگه حمله میکردم حتی اگه از این اتاق کوچک فرار میکردم حوریه حکم مرگمو امضا میکرد،با شک بهش خیره شدم و با آوردن اسمش سعی کردم به خود بیارمش اما با چهره عبوس خم شد سمتم و محکم گیسم رو دور دستش پیچ داد و غرید:-اینبار دیگه ازت نمیگذرم دختره هرزه،تموم مدت گولم زدین،از اولم میدونستم اورهان باهات نخوابیده،نمیدونم چجوری گولش زدی یا جادوش کردی،تموم دیشب داشت از تو تو گوشم میخوند از چشمات، از این که اولین باره باهات میخوابه و لمست میکنه،میدونی چه حسیه شوهرت کنارت بخوابه و اسم یکی دیگه رو بگه؟ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🔹 🦚 از درد آخ بلندی گفتم،دلم نمیخواست از رابطش با اورهان بهم بگه درد شنیدن حرفاش از کشیدن موهامم بیشتر بود،داد کشیدم:-ولم کن این چیزا به من مربوط نمیشه! عصبانی تر از قبل گیسمو محکمتر کشید و با حرص گفت:-که به تو مربوط نمیشه نه؟شوهرمو دیوونه کردی الان نوبت به برادرش رسید؟دیگه بهت اجازه نمیدم بقیه رو گول بزنی، تویی که باعث این حال و روز منی،اینبار باید بمیری خودمم دیگه نمیخوام زنده باشم ولی نمیذارمم با تنهایی مردنم تو هم به آرزوت برسی،با دستای خودم میکشمت! با شنیدن حرفاش جیغ از ته دلی کشیدم،انگار رسما دیوونه شده بود،متکای بغل دستمو برداشتمو بینمون گذاشتم تا فاصلمو باهاش کمتر کنه و با آخرین توانی که داشتم جیغ کشیدم،با زور متکا رو از جلوی صورتم کنار کشید و دستشو دور گلوم حلقه کرد،نمیدونستم باید برای رهایی ازش چیکار کنم که چشمم افتاد به سنجاق قفلی لباسم به سختی بازش کردمو با تمام وجودم توی دستش فرو کردم با درد دستشو پس کشید قبل از اینکه بهش فرصت دیگه ای بدم به عقب هلش دادمو به سمت در دویدم که دوباره گیس هامو اسیر دستش کرد و به سمت عقب کشوندم،دیگه نتونستم تحمل کنم با همه قدرتی که داشتم با آرنج به شکمش زدم و سیلی محکمی به صورتش کوبیدم، روی زمین افتاد و شروع کرد به ناله کردن با ترس ازش دور شدم و در حالیکه نفس نفس میزدم به دیوار اتاق چسبیدم درست در طرف مخالف در،مزه خون رو توی دهنم حس می کردم اما جرأت تکون خوردن و رفتن به سمت در رو نداشتم چون سهیلا درست روبه رو در نشسته بود و از درد به خودش میپیچید از فرصت استفاده کردم و چراغ نفتی گوشه طاقچه رو برداشتم تا اگه دوباره به سمتم حمله کرد با اون از خودم دفاع کنم که در باز شد و با دیدن اورهان که شوکه شده نگاهی به سهیلا و بعد به من انداخت ذره ای دلم آروم گرفت،اما به بغضم اجازه ریختن ندادم،نمیخواستم غرورم جلوی مردی که دیگه هیچ نسبتی به من نداشت خورد بشه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 بعد از ساعتى، ابن زياد يقين پيدا مى كند كه همه، مسلم را تنها گذاشته اند. اكنون موقع آن است كه دستور جديد ابن زياد را بشنوى: اى مردم كوفه! همه بايد براى خواندن نماز به مسجد كوفه بياييد. هر كس به مسجد نيايد خونش ريخته خواهد شد. مأموران با مشعل هاى زيادى مسجد را مانند روز، روشن مى كنند و مردم گروه گروه به مسجد مى آيند. عجيب است! امروز صبح همين مردم، براى يارى مسلم، اين مسجد را پر نمودند و امشب براى يارى ابن زياد! ابن زياد در حالى كه مأموران زيادى از او محافظت مى كنند، از قصر خارج مى شود و به سوى مسجد مى آيد. نماز خفتن (نماز عشا) به امامت ابن زياد، در حالى كه مأموران زيادى پشت سر او قرار گرفته اند، بر پا مى شود. نماز تمام مى شود و ابن زياد به منبر مى رود: اى مردم! ديديد كه مسلم چه آشوبى در شهر شما به پا نمود و چگونه گروهى از مردم نادان را گرد خود جمع كرد! خدا را شكر كه همه آنان متفرّق شدند. اكنون بدانيد هر كس كه مسلم در خانه او پيدا شود مرگ در انتظار او خواهد بود. هر كس مرا از مكانى كه مسلم در آنجاست با خبر كند، من جايزه ويژه اى به او خواهم داد. و بعد از منبر پايين مى آيد و به قصر مى رود. مردم هم به خانه هاى خود باز مى گردند. وقتى ابن زياد به قصر مى رسد به فرمانده نيروهاى خود مى گويد: "اگر امشب مسلم را پيدا نكنى مادرت را به عزايت مى نشانم، واى به حالت اگر مسلم از اين شهر فرار كند!". نيروهاى ابن زياد در هر كوى و برزن در جستجوى مسلم هستند. آيا آنها مسلم را خواهند يافت؟ ــ ما به هر كس كه از مسلم خبرى بياورد جايزه بزرگى مى دهيم. مردم! بشتابيد! جايزه، جايزه! به راستى مسلم كجاست؟ <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕سلام بر که پیر و جوان ظهورش هستند صبح امید که بد معتکف پرده غیب گو برون آی که کار شب تار آخر شد ☑️ نهم ربیع، آغاز آخرین منجی عالم مبارک‌باد🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
                   @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
                   @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
                   @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
                   @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
                   @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سپس شب می‌شد... و ما به ستاره‌ها خیره می‌شدیم... تو دنبال بزرگ‌ترین ستاره می‌گشتی... و من غرق در تو پیِ چشمانت... سردمان می‌شداما زیبا بود... آن روزهای دیر و دور... آن عاشقانه‌ها که دیگر... کهنه شده‌اند...                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
نیست در مذهب من... هیچ به از تنهایی...                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
حضورت بهشتی‌ست... که گریز از جهنم را توجیه می‌کند...                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
دور از تو فواره‌ی بی‌قرارم... پرپر می‌زنم که از آسمانِ تهی... به خانه ی اولم برگردم...                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110