eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🕊❣🌸بیا تا قدر یکدیگر را بدانیم 🍃🕊❣🌸که تا ناگه زیکدیگر نمانیم 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
به دعوت امام رضا عليه السّلام تشریف بیارید کانالش⤵️⤵️⤵️ http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال🤔🤔🤔 بعیده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دعوت امام رضا عليه السّلام تشریف بیارید کانالش⤵️⤵️⤵️ http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال🤔🤔🤔 بعیده
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
دو چیز انسان را نابود میکند مشغول بودن به گذشته مشغول شدن به دیگران هر کس درگذشته بماند آینده را از دست میدهد و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، آسایش و راحتی خود را از دست میدهد 🌸🍃 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🔸هروقت ڪه دستت از همه‌جا ڪوتاه شد با همه‌ٔ وجودت بگو : وَ أُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَاد ڪارم را به خدا می‌سپارم،خداوند بینا به بندگان است 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
سلام دوستان عزیزم عیدتون مبارک به عشق امام رضا علیه‌السلام امروز و فردا زیر پستهامون لینک کانال امام رضا علیه‌السلام قرار میگیره شماهم به عشق امام رضا علیه‌السلام عضو کانال امام رضا علیه‌السلام بشین🌸🌸🌸 عیدتون مبارک ⤵️⤵️⤵️  🇮🇷 🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
شبتون امام رضائی ○ارسالی یکی از اعضای محترم کانال○  🇮🇷 🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
┄┅─✵💝✵─┅┄ برخیز و سلامی کن ولبخند بزن که این صبــح نشانی زغم وغصـه ندارد. لبخنـد خـدا در نفس صبح عیان است بگذار خـدادست به قلبـــ💗ـــت بگذارد. الهی به امید تو ســلام سه شنبه تون پراز لبخند الهی به امید تو💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
شـیـرین‌‌تر از نامِ شــما، امڪان‌ نــدارد مخـروبه باشـد هـر دلـی جانـان‌ نـدارد جانِ مـن و جـانـانِ مـن، مهـدیِ‌ زهـــرا قلبم به جز صاحب‌زمان سلطان‌ ندارد @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
🍀 💜 🌺 آنام خواست چیزی بگه که با اشاره عمو ساکت شد و عمو‌ نفسی بیرون داد و گفت:-حالا چی شده مگه؟به جهنم که نمیخوان کار کنن،فردا آرات رو میفرستم ده پایین از اونجا آدم بیاره! -نمیشه آتاش نمیشه اوضاع خیلی خرابه میبینی که آب چشمه رو هم بستن اینجوری پیش بره رعیت هم طاقت نمیارن! -خیلی خب حالا چه فکری توی سرت داری؟نکنه میخوای جا بزنی؟ -مجبورم مگه راهی برام مونده؟ -زمینا رو که تا فصل برداشت بخشیدی به کشاورزا حالا میخوای این عمارت آبا و اجدادیمونو دو دستی تقدیم این جماعت ابله کنیمو بذاریم بریم؟ -کی گفته بخشیدم،دستشون امانت سپردم،خودتم با این قضیه موافق بودی میگفتی رسیدگی به تموم زمینا آسون نیست،بسپاریم دستشون محصول رو که برداشت کردیم درآمدش رو نصف کنیم، فصل برداشت رسید میتونیم زمینارو به خودشون بفروشیم و با پولش بریم شهر،پیش ساواش،اگه فکر بهتری داری بگو! -فعلا رفتن صلاح نیست صبر کن ببینیم چی پیش میاد مثل همیشه حلش میکنیم! با غم نگاهی به صورت آنام انداختم،آهی کشید و گفت:-فعلا بیاین ناهارتون رو بخورین تا ببینیم خدا چی میخواد و اشاره ای به من کرد و ادامه داد:-برو لیلا و آیاز رو خبر کن به ننه هم بگو ناهار رو بیاره! چشمی گفتمو از جا بلند شدم و خواستم برم که آرات نفس نفس زنون اومد‌ و رو به روم ایستاد،سلامی کرد، در جوابش سری تکون دادمو از سر راهش کنار رفتم و همونجور که نفس نفس میزد رو به آقام گفت:-مثل اینکه کشاورزای ده بالا آب چشمه رو بستن،انگار خبرا به گوششون رسیده،گفتن...گفتن تا وقتی خان ده عوض نشه آب چشمه رو باز نمیکنن! -معلوم نیست این فرحناز چه مرگش شده؟بعد از مرگ اصغر خان اختیار روستا از دستش در رفته باید خودم برمو باهاش صحبت کنم! آقام نگاهی به عمو که این حرف رو زده بود انداخت و گفت:-نیازی نیست،کاری از فرحناز بر نمیاد،مگه ما از پس رعیتمون بر میایم؟تازه اون مشخصه با ما چپ افتاده از اون روزی که افتادم توی جا هنوز خبری ازش نیست،بهتره خودمون رو کوچیک نکنیم... با حرف آقام،شوک زده زل زدم توی صورت آرات انگار اونم ذهنمو خوند که با چشمای گشاد شده بهم زل زد،حتما کار فرهان بود،مطمئنم با این کارش خواسته از من انتقام بگیره!       http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال بعیده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍀 💜 🌺 یخ کرده رفتم سمت اتاق آیاز و ضربه ای به در کوبیدم و همراهشون برگشتم به مهمونخونه،حالا دیگه جو کمی آروم تر شده بود و به جز نگاه های نگران آرات،که منظورش رو خوب میفهمیدم کسی چیزی نمیگفت،احتمالا داشتن مراعات حال لیلا رو میکردن،آخه از وقتی فهمیده بود دختر واقعی آقام نیست رفتارش تغییر کرده بود،انگار کنار ما معذب بود و این زندگی رو حق خودش نمیدونست و با اینکه به روی خودش نمیاورد اما خوب میدونستم از مرگ سهیلا و‌حسین حسابی ناراحته،حقم داشت آخه اونا پدر و مادر واقعیش بودن عزاداری که نه اما شاید به حالشون دل میسوزوند،به هر حال آقام سعی میکرد جلوی لیلا از شرایط ده حرفی به میون نیاره،چون اگه لیلا میفهمید مردم ده به خاطر حضور اون توی آبادیشون انقدر عصبانی اند یک لحظه هم آروم نمیگرفت،حتی شاید خودش رو از بین میبرد و آقام به سلامتی ما بیشتر از هر چیزی اهمیت میداد! مضطرب تکه ای نون برداشتمو توی کاسه آبگوشت تلیت کردم با اینکه اشتهایی نداشتم اما حوصله ی شنیدن غرولندای آنامو هم همینطور،چند دقیقه ای گذشت و همه مشغول خوردن بودیم که عمو مرتضی هول زده داخل مهمونخونه شد،کلاه از سرش برداشت و در حالیکه داشت از ترس میلرزید گفت: -بدبخت شدیم آقا،بدبخت شدیم،رعیت رم کردن دارن درو از جا در میارن،تنهایی جلو دارشون نیستم،کسی هم توی عمارت نداریم تموم نوکرا رفتن با اونا! با این حرف مردا بی درنگ از جا بلند شدن و دویدن سمت حیاط،با یادآوری خاطرات سوختن حسین و مردن سهیلا ترسیده خودمو چسبوندم به آنام،لیلا هم رنگ به رو نداشت و با ترس به در مهمونخونه خیره مونده بود،انگار هر لحظه احتمال میداد مردم بیان و مثل دفعه پیش کشون کشون ببرنش بیرون و قصد جونش رو کنن،نکنه واقعا دوباره پی لیلا اومده باشن؟ با این فکر لب به دندون گزیدمو خودمو رسوندم به در و کم کم صدای آنام که داشت لیلا رو دلداری میداد میون همهمه جمعیتی که با بیل و چماق بیرون ایستاده بودن گم شد،آقام دستش رو گذاشته بود روی سینشو عمو آتاش سعی داشت بفهمه چی شده،عصبی داد کشید و گفت:-چه خبرتونه؟باز چی شده؟اینبار اومدین جنازه کیو بندازین گوشه این حیاط و برین؟به شما هم میشه گفت آدم؟       http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال بعیده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
💖🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.💐✨       http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال بعیده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
کفتران قوقوی شادی در حرم سر می‌دهند نـوکـر نقـاره زن شـادان و خنـــــدان آمـده ای خوشا مشهــد شود کنعان وما بینیم که یوسف گم گشته ی زهـــــرا به کنعان آمده 🔸شاعر: اسماعیل تقوایی       http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال بعیده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
1_1069964158.mp3
5.22M
🌸 (ع) نور گنبد طلا نورالله فی الظلمات آب سقا خونته برای ما آب حیات 🎤 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
4_5789909274159220956.mp3
1.47M
|⇦•من‌که کبوتر دلم .... ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج امیر عباسی •✾•       http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال بعیده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
karimi-shab-veladat-imamreza-1401-03-20-5.mp3
4.38M
|⇦•زمین وآسمون تو‌دستته... ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی •✾• @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
✍امام رضا علیه السلام فرمودند: به خداوند خوش گمان باش زیرا هر که به خدا خوش گمان است، خدا با همان گمانی که به خدا دارد ، با اوست 📚 بحار الانوار ج70،ص342       http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال بعیده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 چه صفایی داره این کلیپو تو حرم امام رضا گوش بدی. تابحال ندیده بودم رهبری انقدر آفرین بگن به کسی جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊