💢خیلی ملاست، ولی سیاسی است💢
🔸آیتالله هاشمی شاهرودی(رضوان الله علیه)
ایشان(شهیدصدر) تا قبل از تصدی مرجعیت، از نظر علمی مورد قبول همه بودند و اکثر شاگردان ایشان هم ایرانی بودند. آنهایی هم که نمیآمدند، حسرت درس ایشان را میخوردند، ولی میگفتند ما میترسیم بیاییم، چون رژیم بعث نسبت به ایشان حساس بود....مقصودم این است که چنین شرایطی بود و اینها از این ابزار اخراج، خیلی استفاده کردند، به این شکل که فلانی، درسش حساس است و اگر کسی آنجا برود، او را میگیرند. یا بحث سیاسی بودن آقای صدر که میگفتند خیلی دقیق است، خیلی فاضل است، خیلی ملاست، ولی سیاسی است. سیاسی هم در آن جو سنتی نجف، به خصوص در میان طلبههای ایرانی، غیر از آنهایی که در اطراف امام (ره) بودند، چیز غریبی بود و خیلی از این مسئله وحشت داشتند و خلاف شأن حوزه میدانستند که فرد وارد بحثهای سیاسی شود. معتقد بودند دین از سیاست جداست و مخصوصاً حوزه باید از سیاست جدا بماند. این خیلی معمول بود و از این اهرم، علیه ایشان خیلی استفاده میشد. این حالت در طلبههای لبنان اثر نمیکرد، چون اهل آنجا بودند و درگیر بودند.
📚نشریه شاهدیاران، ویژه نامه شهید صدر
@alfigh_alosul
14010224=فقه.mp3
1.05M
✳️استاد سیدجواد شبیری(زیدعزه):
کتاب المقنعه شیخ مفید، نوعی طراحی حکومتی دارد...
#سالروز_شیخ_مفید
#باز_نشر
@alfigh_alosul
#معرفی_کتاب
🔹مطالعه کتاب «محاکم شرع» را خدمت عموم طلاب و دانشجویان علاقمند به تاریخ معاصر، خصوصاً کسانی که پیگیر دو موضوع «فقه و قانون» و «تحول قضایی» هستند، پیشنهاد میکنم.
🔹موضوع این کتاب، گزارش دورهای موفق و درخشان از محاکمی است که با محوریت مجتهدین و علمای بلاد اقامه میگردید. به اعتراف برخی روشنفکران، آمدن «محاکم عرفی» و «عدلیه»های مدرن، مانع استمرار برکات و توفیقات آن محاکم شده و بر مصیبات و مشکلات مردم افزوده گردید.
🔹هرچند، نمیتوان نظام قضایی را به آن دوران بازگردانید، اما میتوان با مطالعه این کتاب و نظایر آن، به این موضوع اندیشید که، آیا امکان طراحی نظام قضاییای وجود دارد که ترکیبی از تجربه گذشته و تجربه نوین باشد؟ به گونهای که از مزایای هر دو تجربه برخوردار بوده و معایب آن دو را کنار بگذارد؟
https://eitaa.com/alfigh_alosul
◾️زیارته من البعید
▪️زیارت رسول الله (صلی الله علیه و آله) از راه دور، در بحارالانوار آمده و علامه مجلسی (رضوان الله علیه) درباره منابع این زیارت چنین میگوید:
«أَقُولُ قَالَ الْمُفِيدُ وَ السَّيِّدُ وَ الشَّهِيدُ فِي زِيَارَةِ الْبَعِيد....»
▪️از فحص در منابع، اقبال الأعمال سیدبن طاووس ( ج2، ص: 604) و المزار شهید اول (ص: 10) را میتوان ملاحظه کرد اما از کتب شیخ مفید چیزی به دست نیامد. در عین حال ظاهر بیان علامه مجلسی به گونه ای است که، او خود کتاب شیخ مفید را دیده و از آن نقل میکند.
@alfigh_alosul
#پرونده_علمی
#قیاس
1⃣
🔹اشاره
یکی از موضوعات بسیار مهمی که به نوعی به شاخصه فقه امامیه در برابر فقه عامه تبدیل گشته است، عدم استفاده از «قیاس» در فرآیند استنباط احکام شرعی است. با این وجود، در دوران کنونی، تحقیقاتی مطرح شده و آرائی پدید آمده که خواهان بازنگری در این موضوع بوده و تقریری متفاوت از ادله نهی از قیاس ارائه میکنند. برآنیم که در یک پرونده علمی، این موضوع را به اندازه وسعمان پیگیری نماییم.
ابتدائاً به دو منبع روایی مراجعه کرده و ادبیات روایات را طبقه بندی میکنیم.
1⃣بحارالانوار، المجلد الثانی: باب ۳۴ البدع و الرأي و المقاييس
🔸علامه مجلسی (رضوان الله علیه) در این باب ۸۴ روایت را جمع کرده است. از این تعداد روایت، حدود ۸ روایت با موضوع نهی ابوحنیفه از عمل به قیاس است. اما در باقی روایات، کلیدواژگانی به کار رفته و مورد نهی ائمه هدی (سلام الله علیهم) قرار گرفته اینگونه است؛ ابتداع به رأی، قیاس، بدعة، تفسیر به رأی، افتاء به غیر علم، تدین به رأی، اجتهاد به رأی، امر محدثه، عقول ناقصه، آراء باطله، نظر.
🔸و اما تعداد کمی روایات منقوله از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدی (سلام الله علیهم) به این صورت است:
رسول الله: ۱۱ روایت، امیرالمؤمنین: ۹ روایت، امام حسین: ۱ روایت، امام سجاد: ۱ روایت، امام باقر: ۸ روایت، امام صادق: ۳۰ روایت، امام کاظم: ۱۱ روایت، امام رضا: ۲ روایت.
پرواضح است که، بعد از بررسیهای سندی و دلالی، و جمع بندی روایات متحده میتوان به تعداد منقول در این کتاب شریف رسید، اما همین مقدار هم حکایت از نکاتی دارد: بیشترین روایات از امام صادق (سلام الله علیه) است، از همان ابتدای اسلام، موضوع بدعت و قیاس مطرح بوده است، از ائمه متأخر، روایتی نقل نشده است.
2⃣وسائل الشیعه: المجلد السابع و عشرون، بَابُ عَدَمِ جَوَازِ الْقَضَاءِ وَ الْإِفْتَاءِ بِغَيْرِ عِلْمٍ بِوُرُودِ الْحُكْمِ عَنِ الْمَعْصُومِينَ.
🔸شیخ حرعاملی (رضوان الله علیه) در این باب، ۵۲حدیث را جمع و نقل کرده است. حدود ۸ روایت از این تعداد، درباره ابوحنیفه است. الفاظی که در این روایات مورد نهی قرار گرفته، همان است که در بحارالانوار گذشت. و وضعیت نقل روایات هم به همان صورت است. البته، این دو کتاب در بیشتر روایات با همدیگر همپوشانی داشته و در برخی روایات اختلاف.
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
#پرونده_علمی
#قیاس
2⃣
❇️بررسی تعداد روایات نهی ابوحنیفه از قیاس
🔹همانطور که گذشت، تعدادی از روایاتی که در دو منبع بحارالانوار و وسائل الشیعه در باب قیاس نقل شده، مربوط به نهی ابوحنیفه از قیاس است. در این یادداشت با بررسی سندی و مضمونی روایات، تعداد دیدارهای حضرت با ابوحنیفه به دست می آید.
روایت ابن ابی لیلی
«عَنِ ابْنِ أَبِي لَيْلَى قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ النُّعْمَانُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فَرَحَّبَ بِنَا وَ قَالَ يَا ابْنَ أَبِي لَيْلَى مَنْ هَذَا الرَّجُلُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ لَهُ رَأْيٌ وَ نَظَرٌ وَ نِقَادٌ قَالَ فَلَعَلَّهُ الَّذِي يَقِيسُ الْأَشْيَاءَ بِرَأْيِه...»
علل الشرائع (ج1، ص: 88) الإحتجاج (ج2، ص: 358)
مرسله طبرسی
«أَنَّ الصَّادِقَ ع قَالَ لِأَبِي حَنِيفَةَ لَمَّا دَخَلَ عَلَيْهِ مَنْ أَنْتَ؟ قَالَ أَبُو حَنِيفَةَ قَالَ ع مُفْتِي أَهْلِ الْعِرَاقِ قَالَ نَعَمْ قَالَ بِمَا تُفْتِيهِمْ؟...»
الإحتجاج (ج2، ص: 360)
مرفوعه عیسی بن عبدالله القرشی
وَ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُرَشِيِّ قَالَ: دَخَلَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ يَا أَبَا حَنِيفَةَ قَدْ بَلَغَنِي أَنَّكَ تَقِيسُ فَقَالَ نَعَم...
الكافي (ج1، ص: 58)، علل الشرائع، (ج1، ص: 86)، الإحتجاج (ج2، ص: 362)
روایت ابن شبرمة
«عَنِ ابْنِ شُبْرُمَةَ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ لِأَبِي حَنِيفَةَ اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَقِسِ الدِّينَ بِرَأْيِك....»
علل الشرائع، (ج1، ص: 86)
روایت محمد بن مسلم
«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بِمِنًى إِذَا أَقْبَلَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى حِمَارٍ لَهُ فَاسْتَأْذَنَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَذِنَ لَهُ فَلَمَّا جَلَسَ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُقَايِسَكَ....»
المحاسن، (ج2، ص: 304)
مرسله شعیب بن انس
«عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ غُلَامٌ مِنْ كِنْدَةَ فَاسْتَفْتَاهُ فِي مَسْأَلَةٍ فَأَفْتَاهُ فِيهَا فَعَرَفْتُ الْغُلَامَ وَ الْمَسْأَلَةَ فَقَدِمْتُ الْكُوفَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي حَنِيفَةَ فَإِذَا ذَاكَ الْغُلَامُ بِعَيْنِهِ يَسْتَفْتِيهِ فِي تِلْكَ الْمَسْأَلَةِ بِعَيْنِهَا فَأَفْتَاهُ فِيهَا بِخِلَافِ مَا أَفْتَاهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع...»
علل الشرائع، (ج1، ص: 89)
بررسی مضمونی
ظاهراً، مضمون دو روایت ابن ابی لیلی و دو روایت ابن شبرمة، با همدیگر اشتراکاتی دارند. در هر دو روایت، امام صادق(سلام الله علیه) از ابوحنیفه، پرسشهایی مشترک میپرسد. اختلاف این دو روایت در این است که، ابن ابی لیلی میگوید: «دَخَلْتُ أَنَا وَ النُّعْمَانُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» و ابن شبرمة هم میگوید: «دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ». این اختلاف هم قابل جمع است. ممکن است هر سه با هم وارد مجلس حضرت شده اند و هرکدام علیحده روایت کرده است. فلذا، محتمل است که گفته شود، این دو نقل، در حقیقت یک نقل از یک مجلس بوده است. از سوی دیگر، مضمون دو روایت عیسی بن عبدالله القرشی، با این دو روایت ابن ابی لیلی و ابن شبرمة، اشتراک دارد.
مضمون دو مرسله ای که یکی در احتجاج طبرسی آمده و دیگری ارسال شعیب بن انس است در علل الشرائع، قریب به هم بوده و بعید نیست که، نقل از یک دیدار و یک مجلس باشد.
اگر اختلاف مضمونی روایت محمد بن مسلم را با سایر نقلها در نظر بگیریم، میتوان گفت؛ از این نقلها به دست می آید که، ابوحنیفه (لعنه الله) سه دیدار با امام صادق (سلام الله علیه) داشته است. البته شاید دیدارهای دیگری باشد که به ما نرسیده باشد، اما از این نقلها چنین نتیجه ای به دست می آید.
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
ضرورت بازنگری در روایات قیاس.pdf
924.5K
#مقاله
🔹عنوان: ضرورت بازنگری در مبانی و روایات قیاس
🖋نویسنده: محمدصادق یوسفی مقدم
---------
✍مقاله تحقیقی خوبی است که به تأمل و تحقیق در روایات قیاس پرداخته است.
@alfigh_alosul
#معرفی_کتاب
📚عنوان: قواعد کلامی (توحید)
🖋نویسندگان: رضا برنجکار، مهدی نصرتیان اهور
----------
✍در این کتاب، یکی از قواعدی که به عنوان قاعده کلامی مورد بحث قرار گرفته، قاعده «نفی قیاس» است.
@alfigh_alosul
#مقاله
http://ijtihadnet.ir/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86/
🔹عنوان: قیاس از نگاهی دیگر
🖋نویسنده: حمیدرضا تمدن
------------
✍در این مقاله، سعی دارد به بازنگری در روایات نهی از قیاس بپردازد. نتیجه حاصله، مورد رد یا تأیید نبوده و بعداً درباره آن گفتگو خواهد شد.
@alfigh_alosul
🔹بیانی بدیع از استاد مفیدی یزدی درباره مضامین روایات قیاس
https://almabahes.bahjat.ir/sharh/%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%81%D9%82%D9%87%D9%A7%D9%A3-%D9%A1%D9%A3%D9%A8%D9%A8-%D9%A1%D9%A2-%D9%A0%D9%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D8%B2/
----------
✍مطالعه بحث ایشان پیرامون روایات قیاس پیشنهاد میشود. به نظر میرسد، ابتکاری که درباره معانی روایات دارند، مسبوق به سابقه نیست.
@alfigh_alosul
#پرونده_علمی
#قیاس
3⃣
🔹طبقهبندی روایات ناهیه از قیاس
☀️روایات نبوی
👈حدیث اول
🔸منابع امامیه
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): أَبَى اللَّهُ لِصَاحِبِ الْبِدْعَةِ بِالتَّوْبَةِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّهُ قَدْ أُشْرِبَ قَلْبُهُ حُبَّهَا.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 54/ المحاسن، ج1، ص: 207/ علل الشرائع، ج2، ص: 492
▪️منابع عامه
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ جَعْفَرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِسْرَائِيلَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللّٰهِ بْنُ الْمُبَارَكِ، عَنِ الْأَوْزَاعِيِّ، عَنْ عَطَاءٍ الْخُرَاسَانِيِّ، قَالَ: «مَا يَكَادُ اللّٰهُ أَنْ يَأْذَنَ لِصَاحِبِ بِدْعَةٍ بِتَوْبَةٍ».
📚شرح اصول اعتقاد اهل السنة و الجماعة، طبری لالکائی (م 418 ق) ج1 ص 159
حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ابونعیم اصفهانی (م 430 ق)، ج5 ص / 197
👈حدیث دوم
🔸منابع امامیه
ِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا آمَنَ بِي مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ كَلَامِي وَ مَا عَرَفَنِي مَنْ شَبَّهَنِي بِخَلْقِي وَ مَا عَلَى دِينِي مَنِ اسْتَعْمَلَ الْقِيَاسَ فِي دِينِي.
📚الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 6/ الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج2، ص: 410
این روایت، در منابع عامه یافت نشد.
👈 حدیث سوم
🔸منابع امامیه
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَالَ فِي خُطْبَتِهِ: إِنَّ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللَّهِ، وَ خَيْرَ الْهَدْيِ هَدْيُ مُحَمَّدٍ، وَ شَرَّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا، وَ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ.
📚الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 337
▪️منابع عامه
حَدَّثَنَا سُوَيْدُ بْنُ سَعِيدٍ، وَ أَحْمَدُ بْنُ ثَابِتٍ الْجَحْدَرِيُّ، قَالَا: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ الثَّقَفِيُّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَن جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ إِذَا خَطَبَ احْمَرَّتْ عَيْنَاهُ وَ عَلَا صَوْتُهُ وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ كَأَنَّهُ مُنْذِرُ جَيْشٍ يَقُولُ: صَبَّحَكُمْ مَسَّاكُمْ ، وَ يَقُولُ: «بُعِثْتُ أَنَا وَ السَّاعَةَ كَهَاتَيْنِ». وَ يَقْرِنُ بَيْنَ إِصْبَعَيْهِ السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى. ثُمَّ يَقُولُ: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ خَيْرَ الْأُمُورِ كِتَابُ اللَّهِ، وَ خَيْرُ الْهَدْيِ هَدْيُ مُحَمَّدٍ، وَ شَرُّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا، وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ».
📚سنن ابن ماجه، ج1 ص 74، مسند احمد بن حنبل، ج28 ص 373، سنن الدارمی، ج1 ص 228
ادامه دارد...
@alfigh_alosul
#پرونده_علمی
#قیاس
4⃣
❇️قیاس، در منابع روایی عامه
🔹وقتی، قیاس را در منابع روایی عامه پیگیری میکنیم، به مطالب و نکات قابل توجهی دست می یابیم.
در سنن ابن ماجه(۲۷۳ق)، بابی با این عنوان گشوده است: «بَابُ اجْتِنَابِ الرَّأْيِ وَ الْقِيَاسِ» و روایاتی را با این مضمون نقل میکند. به عنوان نمونه:
حَدَّثَنَا سُوَيْدُ بْنُ سَعِيدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي الرِّجَالِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَمْرٍو الْأَوْزَاعِيِّ، عَنْ عَبْدَةَ بْنِ أَبِي لُبَابَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَقُولُ: «لَمْ يَزَلْ أَمْرُ بَنِي إِسْرَائِيلَ مُعْتَدِلاً حَتَّى نَشَأَ فِيهِمْ الْمُوَلَّدُونَ، وَ أَبْنَاءُ سَبَايَا الْأُمَمِ، فَقَالُوا بِالرَّأْيِ، فَضَلُّوا وَ أَضَلُّوا»
در صحیح بخاری(194-256)، دو باب با مضمون نفی قیاس گشوده است:
«بَابُ مَا يُذْكَرُ مِنْ ذَمِّ الرَّأْيِ وَ تَكَلُّفِ الْقِيَاسِ» و « بَابُ مَا كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يُسْأَلُ مِمَّا لَمْ يُنْزَلْ عَلَيْهِ الْوَحْيُ فَيَقُولُ: لَا أَدْرِي أَوْ لَمْ يُجِبْ حَتَّى يُنْزَلَ عَلَيْهِ الْوَحْيُ، وَ لَمْ يَقُلْ بِرَأْيٍ، وَ لَا بِقِيَاسٍ لِقَوْلِهِ تَعَالَى: بِمٰا أَرٰاكَ اَللّٰهُ»
در سنن ابی داوود(275ق)، ذیل کتاب «السنة»، باب «لزوم السنة» را مفتوح کرده و روایاتی هم نقل نموده است. در سنن نسائی(303)، با اینکه روایات فقهی را با استناد به سنة نقل کرده اما کبرای ملازمت با سنة را طرح نکرده است.
با وجود اینکه، صحاح ستة یا تذکر به «اجتناب از قیاس» دارند یا اینکه بدون این تذکر بوده و روایتی پیرامون قیاس طرح نمی کنند، اما در منبعی مانند «السنن الکبری» بیهقی(۴۵۸ ق) وضعیت به گونه دیگری است. آنچه که از مطالعه این کتاب به دست می آید این است که؛
با وجود اینکه، بیهقی روایت را معارض با قیاس ندانسته و روایت را مقدم میدارد، اما به قیاس به عنوان یکی از منابع توجه دارد:
«قَالَ الشَّيْخُ رَحِمَهُ اللّٰهُ: فَأَمَّا مَسْحُ الْيَدَيْنِ بِالْوَجْهِ عِنْدَ الْفَرَاغِ مِنَ الدُّعَاءِ فَلَسْتُ أَحْفَظُهُ، عَنْ أَحَدٍ مِنَ السَّلَفِ فِي دُعَاءِ الْقُنُوتِ و إن كَانَ يُرْوى عَنْ بَعْضِهِمْ فِي الدُّعَاءِ خَارِجَ الصَّلَاةِ وَقَدْ رُوِيَ فِيهِ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ حَدِيثٌ فِيهِ ضَعْفٌ، و هو مُسْتَعْمَلٌ عِنْدَ بَعْضِهِمْ خَارِجَ الصَّلَاةِ، و أما فِي الصَّلَاةِ فَهُوَ عَمَلٌ لَمْ يَثْبُتَ بِخَبَرٍ صَحِيحٍ وَ لَا أَثَرٍ ثَابِتٍ وَ لَا قِيَاسٍ، فَالْأُولَى أَنْ لَا يَفْعَلَهُ وَ يَقْتَصِرَ عَلَى مَا فَعَلَهُ السَّلَفُ رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمْ، مِنْ رَفْعِ الْيَدَيْنِ دُونَ مَسْحِهِمَا بِالْوَجْهِ فِي الصَّلَاةِ وَ بِاللهِ التَّوْفِيق.»
یکی از بهترین منابعی که با دقت و تأمل در متون آن میتوان عمق معنای «قیاس» را درک کرد همین سنن کبرای بیهقی است. وقتی برخی ابواب این کتاب و روایات ذیل آن را بررسی میکنیم، حاق معنای قیاس به دست می آید. به عنوان نمونه به برخی از ابواب توجه کنید:
«بَابُ مَنْ نَسِيَ الْقُنُوتَ سَجَدَ لِلسَّهْوِ قِيَاسًا عَلَى مَا رُوِّينَا فِيمَنْ قَامَ مِنَ اثْنَتَيْنِ فَلَمْ يَجْلِسْ»
«بَابُ الْقَوْمِ يُصِيبُهُمْ غَرَقٌ أَوْ هَدْمٌ أَوْ حَرْقٌ فِيهِمْ مُشْرِكُونَ فَصَلَّى عَلَيْهِمْ و نوى بِالصَّلَاةِ الْمُسْلِمِينَ قِيَاسًا عَلَى مَا ثَبَتَ فِي السَّلَامِ»
«بَابُ الرَّجُلِ يَتَأَخَّرُ سُجُودُهُ عَنْ سَجْدَتَيِ الْإِمَامِ بِالزِّحِامِ فَيَجُوزُ قِيَاسًا عَلَى تَأَخُّرِ أَحَدِ الصَّفَّيْنِ عَنْ الْإِمَامِ فِي سَجْدَتَيْ صَلَاةِ الْخَوْفِ»
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
#پرونده_علمی
#قیاس
5⃣
❇️قیاس، در منابع اصولی متقدم عامه
🔹وقتی به منابع اصولی متقدم عامه - در عصر حضور- مراجعه میکنیم، یکی از عناوینی که مورد بحث قرار گرفته و به حجیت آن استناد شده است، موضوع «قیاس» است.
▪️شافعی (150-204ق) در الرسالة، مبحث قیاس را باز کرده و قیاس و اجتهاد را یکی میداند.
▪️در کتاب الجامع لعلوم الإمام احمد بن حنبل (164-241ق)، عنوان قیاس را باز کرده و این مسائل را مطرح میکند:
٧٩ - هل يجوز التعبد بالقياس عقلًا وشرعًا؟
٨٠ - معنى القياس
٨١ - التعليل بالاسم
82 - إثبات الأسماء بالقياس
83- ضوابط رد الفرع إلى الأصل
84- الطرد شرط في صحة العلة
85- القياس على ما ثبت بالقياس
86 - إثبات الحدود والكفارات والمقدرات والأبدال بالقياس
87- البيان عن نسبة المذهب إليه من حيث القياس
▪️نظام الدين أبو علي أحمد بن محمد بن إسحاق الشاشي (344ق) در کتاب الاصول خود، این عناوین را بحث میکند:
بحث حجية الْقيَاس ووجوب الْعَمَل بِهِ
بحث الْأَخْبَار الَّتِي توجب حجية الْقيَاس
بحث كَون شُرُوط صِحَة الْقيَاس خَمْسَة
بحث بَيَان أَمْثِلَة شُرُوط الْقيَاس
بحث فِي تَعْرِيف الْقيَاس الشَّرْعِيّ
بحث الْعلَّة الْمَعْلُومَة بِالسنةِ
بحث الْعلَّة المستفيدة بِالْإِجْمَاع
بحث الْعلَّة الْمَعْلُومَة بِالرَّأْيِ والإجتهاد
🔹کتب دیگری نیز اصول عامه وجود دارد که به صورت تفصیلی به بحث قیاس پرداخته اند. آنچه که در این میان نیاز به تذکر دارد این است که، علیرغم پذیرش «قیاس» به عنوان یک دلیل برای استنباط حکم شرعی در کتب اصولی عامه، اما همانطور که در فرسته پیشین گذشت، در منابع روایی معتبر نزد عامه، لزوم اجتناب و مذمت عمل به قیاس در اخبار متعددی آمده است.
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
برای درک معنای دقیق «قیاس» که مصب نهی تحریمی حضرات معصومین (سلام الله علیهم) است، باید به محیط آن توجه کرد که همان محیط اهل سنت است. وقتی به منابع روایی، فقهی و اصولی ایشان توجه میشود، معنای قیاس، شفافیت ویژه ای می یابد و قرب به مقصود ائمه هدی حاصل میشود.
#پرونده_علمی
#قیاس
6⃣
❇️کلام سرخسی درباره تاریخ قیاس
🔹محمد بن أحمد بن أبي سهل شمس الأئمة السرخسي (المتوفى: 483هـ) در کتاب اصول خود، جلد 2 ص 118 چنین مینویسد:
«مذهب الصحابة و من بعدهم من التابعین و الصالحین و الماضین من أئمة الذین رضوان الله علیهم؛ جواز القیاس بالرأی علی الأصول التی تثبت أحکامها بالنص؛ لتعدیة حکم النص إلی الفروع، جائز مستقیم یدان الله به، و هو مدرک من مدارک أحکام الشرع، و لکنه غیرصالح لإثبات الحکم به ابتداء. و علی قول أصحاب الظواهر هو غیرصالح لتعدیة حکم النص به إلی ما لانص فیه، و العمل به باطل أصلاً فی أحکام الشرع. و أول من أحدث هذا القول إبراهیم النظام، و طعن فی السلف لإحتجاجهم بالقیاس، و نسبهم بتهوره إلی خلاف ما وصفهم الله تعالی به، و کان ذلک منه إما للقصد إلی إفساد طریق المسلمین علیهم، أو للجهل منه بفقة الشریعة. ثم تبعه علی هذا القول بعض المتکلمین ببغداد، و لکنه تحرز عن الطعن فی السلف فراراً من الشنعة التی لحقت النظام.
ثم نشأ بعده داوود الإصبهانی، فأبطل العمل بالقیاس من غیر أن یقف علی ما هو مراد کل فریق قبله، و لکنه أخذ طرفاً من کل کلام، و لم یشتغل بالتأمل فیه لیتبین له وجه فساده. و قال: القیاس لایکون حجة، و لایجوز العمل به فی أحکام الشرع، و تابعه علی ذلک أصحاب الظواهر الذین کانوا مثله فی ترک التأمل.
و روی بعضهم هذا المذهب عن قتادة و ابن سیرین، و هو افتراء علیهم، فقد کانوا أجل من أن ینسب إلیهم القصد إلی مخالفة رسول الله، و أصحابه فیما هو طریق أحکام الشرع بعد ماثبت نقله عنهم».
👈مسلم انگاری قیاس به عنوان مدرک استنباط در کلام سرخسی(متوفای قرن پنجم)، یکی از نمونههایی است که در کتب اصولی اهل سنت وجود دارد. آنچه که اختلاف این دیدگاه اصولی با منابع روایی عامه را حل میکند، توجه به معانی قیاس و اقسام آن است؛ مقصود آنها از قیاس چیست و کدام قسم را انکار میکنند و کدام قسم را اثبات؟و شاید تعارض مستقری در این میان وجود دارد؟
ادامه دارد.....
@alfigh_alosul
#پرونده_علمی
#قیاس
7⃣
❇️تعریف و ارکان قیاس
🔹دکتر علی جمعة از اساتید اصول فقه جامعة الأزهر، در کتابی با عنوان «القیاس عند الأصولیین» در فصل تعریف قیاس، 8 تعریف از متکلمین شافعیه نقل میکند. به عنوان نمونه، به تعریف قاضی ابی بکر باقلانی (402ق)که عمده اشاعره نیز آن را اختیار کرده اند توجه کنید:
«حمل معلوم علی معلوم فی إثبات حکم لهما، أو نفیه عنهما، بأمر جامع بینهما من إثبات حکم، أو صفة، أو نفیهما عنهما»
یا تعریفی که از جوینی(487ق) نقل میکند:
«رد الفرع إلی الأصل بعلة تجمعهما فی الحکم»
سپس، او 5 تعریف از حنفیه نقل میکند. به عنوان نمونه، به تعریف ابوالمنصور ماتریدی (333ق) توجه کنید:
«إبانة مثل حکم أحد المذکورین بمثل علته فی الآخر»
سپس، او 5 تعریف از معتزله و فلاسفه نقل میکند. به عنوان نمونه، به تعریف قاضی عبدالجبار معتزلی (321 ق) توجه کنید:
«حمل الشیء علی غیره و إجراء حکمه علیه»
براساس این تعاریف، ارکان قیاس نیز اینگونه جمع بسته میشود:
«أرکان القیاس أربعة: الأصل، و الفرع، و الوصف الجامع بینهما، و حکم الأصل. فهذه الأمور هی التی یحتاج إلیها القیاس، و حقیقة القیاس لاتتم إلا بهذه الأربعة.»
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
الفقه و الاصول
#پرونده_علمی #قیاس 6⃣ ❇️کلام سرخسی درباره تاریخ قیاس 🔹محمد بن أحمد بن أبي سهل شمس الأئمة السرخسي
وقتی تاریخ قیاس را در منابع عامه مطالعه میکنیم، با این پرسش روبرو میشویم که؛ چرا ایشان در دسته بندی نافین قیاس، فقط به اصولیین و فقهاء عامه توجه کرده و آنها را برمی شمارند؟ چرا هیچ تذکری به نهی ها و نفی های امام صادق(سلام الله علیه) ندارند؟ در حالی که پیشتر گذشت، ابوحنیفه چندین جلسه در محضر امام (سلام الله علیه) مورد نهی شدید قرار گرفته بود؟ آیا ایشان از این جلسات اطلاعی ندارند؟ یا اینکه، بنا ندارند که، نهی امام صادق (سلام الله علیه) را در ردیف نافین قیاس قرار دهند؟
#پرونده_علمی
#قیاس
8⃣
💢مصنفات شیعی که درباره قیاس یا نقد آن نوشته شده است💢
اسماعیل بن علی بن اسحاق نوبختی: کتاب النقض علی عیسی بن أبان فی الإجتهاد.
عبدالله بن جعفر الحمیری: القیاس.
عبدالله بن عبدالرحمن الزبیری: کتاب الإستفادة فی الطعون علی الأوائل و الردّ علی أصحاب الإجتهاد و القیاس.
علی بن أحمد ابوالقاسم الکوفی: کتاب البدع المحدثة، کتاب الردّ علی أصحاب الإجتهاد فی الأحکام.
محمد بن أحمد بن الجنید الإسکافی: کتاب کشف التمویه و الإلباس علی أغمار الشیعة فی أمر القیاس.
محمد بن محمد بن النعمان المفید: النقض علی ابن الجنید فی اجتهاد الرأی. کتاب فی القیاس.
@alfigh_alosul
❇️رابطه میان علم و عقد القلب
📝به مناسبت بحث «موافقة التزامیه»؛ درس استاد شهیدی (دام عزه)
🔹حضرت امام (رضوان الله علیه) ذیل این مبحث، رابطه میان علم و عقد القلب را قهری میداند که «اختیارِ» انسان در آن دخالت ندارد:
«مثلا من قام البرهان الأوّليّ عنده على وجود المبدأ المتعال و وحدته لا يمكن له اختيارا و إرادة الالتزام و عقد القلب بعدم وجوده و وحدته تعالى.... و كذلك الحال في الفرعيّات الثابتة بالطرق و الأمارات و سائر الحجج الشرعيّة، فإن الالتزام بها و التسليم لها مع حصول مقدّماتها و العلم بها قهريّ تبعيّ، لا إراديّ اختياري»
ایشان، نظر استاد خود حاج شیخ عبدالکریم حائری (رضوان الله علیه) را «جعلیة» عقد القلب میداند و آن را رد میکند:
«فتحصّل ممّا ذكر: أنّ وجوب الموافقة الالتزاميّة و حرمة مخالفتها- على ما يستفاد من كلام القوم- ممّا لا أساس لهما أصلا، و ما ذهب إليه بعض سادة مشايخنا- رحمهم اللَّه- في القضايا الكاذبة من التجزّم على طبقها، و جعله مناطا لصيرورة القضايا ممّا يصحّ السكوت عليها، و أنّ العقد القلبيّ عليها يكون جعليّا اختيارا.»
📚انوار الهداية في التعليقة على الكفاية، ج1، ص: 141
👈به نظر میرسد، در این موضع، نظر صحیح همان دیدگاه جعلیة و اختیاری بودن عقد القلب بوده و تکوینی بودن «علم» و «جزم» مخالف با «اختیار ذاتی» انسان باشد. البته، حضرت امام در مباحث فلسفی و علمالنفس، برخلاف ملاصدرا اختیار ذاتی را برای نفس انسانی قبول دارد، لیکن در این مقام، تأثیر اختیار ذاتی در دو فعل «علم» و «جزم» را که یکی فعل ذهن و دیگری فعل قلب است، باور ندارد.
@alfigh_alosul
AudioCutter_AudioCutter_فقه 8 مهر 1402.mp3
1.77M
❇️ تصلب رهبری نسبت به شرع
📝 نظر رهبر معظم انقلاب در اعمال مصلحت
🎙 آیت الله آملی لاریجانی
♨️ مصلحتی که با آن بشود حکم اولی شرع را موقتا تعطیل کرد مصلحت ضروری است؛ نه صرف مصلحت راجحه.
#فقاهت
#رهبری
#مصلحت
@Tanbiholomah
————————
https://eitaa.com/alfigh_alosul
تاریخ، روزگاری دیگر به خود میبیند؛
مردی از فرزندان زهرای اطهر،
از نسل فقیهان مبارز شیعه،
جبهه ای به وسعت اسلام را در برابر صهیونیسم جهانی گشوده، آن را فرماندهی میکند و این بار سرنوشتی دیگر رقم میزند؛ رژیم غاصب رفتنی است.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️منجزیة إحتمال التکلیف قبل الفحص
🔹درباره احتمال تکلیف قبل الفحص، اصولی و اخباری، نظر به لزوم احتیاط دارند. در توضیح بیان منجزیت احتمال تکلیف دو تقریب میتوان داشت:
اول: منجزیت احتمال تکلیف به ملاک «دفع ضرر محتمل»
دوم: منجزیت احتمال تکلیف به ملاک «حق الطاعة»
اما بیانی هم از محقق عراقی است که، به نظر استاد لاریجانی (دام عزه) حکم عقل به منجزیت احتمال تکلیف است، بدون ارجاع به دو ملاک مذکور. حکم استقلالی عقل به تنجیز احتمال تکلیف:
«حكم العقل بمنجزية احتمال الطرق القائمة على ثبوت التكاليف في بعض الأطراف من الأول بمناط الشبهة قبل الفحص»
📚نهاية الأفكار، ج۳، ص: ۲۵۴
https://eitaa.com/alfigh_alosul
جلسه 013= تاریخ 14020717.mp3
36.88M
🔊 استاد شهیدی(دام عزه)
🔹استاد، به مناسبت بحث از «حجیت قطع حاصل از غیر کتاب و سنت»، به بررسی روایات قیاس پرداخته است. (از دقیقه ۲۲)
#قیاس
https://eitaa.com/alfigh_alosul
〽️امی بودن پیامبر در قرآن و باور شایع مسلمانان
با ارائه: استاد سیدعلی شهرستانی
https://eitaa.com/alfigh_alosul
#کرسی_ترویجی
🔰گروه فقه سياسی مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل برگزار میکند:
🌀 #کرسی_ترویجی «بررسی فقهی حق شهروندی فرقه های ضاله؛ با تاکید بر فرقه ضاله بهائیت»
🎙 با حضور:
#ابوالفضل_فاتحی_دهاقانی
#رضا_محمدی_کرجی
#محمد_متقیان_تبریزی
#حسین_حمزه
📋 زمان: پنج شنبه 20 مهر ساعت 10
🕌 قم، میدان معلم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، طبقه دوم، دفتر گروه فقه سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖➖
#قم
#کرسی_ترویجی
#فقه_سیاسی
#مرکز_فقهی_ائمه_اطهار
💠 گروه فقه سیاسی؛ مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل
https://eitaa.com/joinchat/1690304590Cfccefed4e8
________________________
🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️نسبت «اباحه و حظر» با «برائت و احتیاط»
محقق اصفهانی نظرش به این است که، این دو مسئله به همدیگر بازگشتی ندارند؛ زیرا اختلاف موضوعی، ملاکی و اثری با همدیگر دارند.
موضوع اباحه و حظر، واقعُ الفعل یا الفعل فی حدذاته است و موضوع برائت و احتیاط، الفعل المشکوک.
ملاک برائت و احتیاط، «قبح عقاب بلابیان» و «دفع ضرر محتمل» است و ملاک اباحه و حظر، «لزوم احراز اذن مالکی» در حظر و وجود «اذن مالکی» یا «عدم منع مالکی» در اباحه است.
اثر احتیاط، احتمال عقاب، دائر مدار اصابه به واقع است اما در حظر، علی ای حال، در صورت ارتکاب فعل با عدم احراز اذن مالکی، عقاب مترتب میشود.
با این وجود؛ محقق اصفهانی، قائل به «عدم اختلاف محمولی» این دو مسئله است؛ چون اگر، اباحه و حظر را در نسبت با برائت و احتیاط عقلیه لحاظ کنیم، محمول اباحه و حظر، حرج یا لاحرجیت عقلی است، و محمول برائت و احتیاط عقلیه هم استحقاق یا عدم استحقاق عقاب در تکلیف محتمل است.
📚نهایة الدرایة، (۴جلدی)، جلد ۴ ص ۱۲۸
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️کافر حربی؛ معنای موسع و معنای مضیق
🔹درباره تعریف «کافر حربی»، کلمات فقها اختلاف دارند. در دوران معاصر، محقق خوئی و به تبع ایشان، آیت الله میرزا جواد تبریزی، کافر حربی را به «غیر ذمی» تطبیق میدهند و همچنین کافر کتابی که، رعایت شرایط ذمه را نکند.
📚صراط النجاة (المحشی للخوئی)، ج۱ ص ۴۴۸
🔹اما مثل آیت الله سیدکاظم حائری، کافر حربی را به «کل کافر غیرمرتبط بالمسلمین بذمة و لا معاهدة و لا أمان» تفسیر میکند.
📚الفتاوی المنتخبة، ص ۱۴۶
🔹تفسیر اول، تفسیر موسع است و هر کافری غیر از ذمی را شامل میشود، اما تفسیر دوم مضیق است و کفار غیر ذمی، غیر مستأمن و غیر معاهد را دربرمیگیرد.
علی الظاهر، در تفسیر دوم، کافر حربی کسی است که محاربه بالفعل دارد؛ زیرا، هر کافری در نسبت با حکومت اسلامی، یا کتابی است یا غیر کتابی. اگر کتابی بود، یا شرایط ذمه را میپذیرد یا نمی پذیرد. اگر بپذیرد ذمی است و اگر نبپذیرد حربی بالفعل میشود. اگر کافر غیرکتابی بود، یا مستأمن است یا معاهد. کافر مستأمن در داخل حکومت اسلامی است و کافر معاهد، کفار مستقر در سایر کشورها را هم شامل شود. حال، اگر کافری بماند که غیر از اینها باشد، حربی بالفعل خواهد بود. مگر اینکه، بگوییم: ایشان نظر به «کافر حیادی» (بی طرف) هم دارند که، البته در عبارت ایشان نیامده است.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
بررسی فقهی حق شهروندی فرقه ضاله بهاییت.mp3
46.6M
#بشنوید
🎙کرسی ترویجی «بررسی فقهی حق شهروندی فرقه های ضاله؛ با تاکید بر فرقه ضاله بهائیت»
ارائه کننده: حجة الاسلام فاتحی دهاقانی
ناقد (فقهی): حجة الاسلام متقیان تبریزی
ناقد (حقوقی): حجة الاسلام دکتر محمدی
____________
🔹در این نشست علمی، با بیان دو مقدمه؛ ۱. اقسام کافر و معنای موسع و مضیق کافر حربی. ۲. موضوع شناسی بهائیت به عنوان یک تشکیلات. این نتیجه را گرفتم که؛ بهائیت، «کافر حربی شأنی» است. به این معنا که، هرچند در محاربه بالفعل با حکومت اسلامی قرار ندارد، اما «کافر معاهد» هم نیست و شأنیت محاربه را دارد و اگر زمینهای فراهم شود، بالفعل میگردد.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️روایت ابان و قیاس
🔹استاد شهیدی (دام عزه) در جلسه شنبه ۲۲/ ۷/ ۱۴۰۲، ذیل بررسی روایت ابان بن تغلب، اینگونه فرمایش کردند که؛ «قیاسی که در عرف زمان اهل بیت علیهم السلام رایج شد یک اصطلاح بود و ما احتمال میدهیم این اصطلاح مختص بود به تنقیح ملاکهای ظنی که ممکن هست شخصی هم یقین پیدا کند اما این منشأ عقلاییه یقین با توجه به روش شارع که ملاکهایش چه بسا تعبدی است و قابل کشف تام در خیلی از موارد نیست، با توجه به این نباید انسان قطع پیدا کند ولی اگر یک کسی قطع پیدا کرد آن قطعش ناشی است از مناشئ غیر عقلایی. اما وضوح عدم الفرق نامش قیاس باشد این برای ما واضح نیست، علاوه بر اینکه عرض کردیم با عمومات و اطلاقات نمیشود ردع کرد از یک ارتکاز قوی عقلایی که قطع ناشی از وضوح عدم الفرق هست که عقلاء این را حجت میدانند.»
✍ به نظر میرسد؛ اصطلاح قیاس در زمان اهل بیت (سلام الله علیهم)، هم شامل تنقیح مناط ظنی باشد هم قطع حاصل از عدم الفرق. برای این ادعا، هم میتوان به روایات متعددی از اهل بیت استشهاد کرد که در آن روایات، قیاس را به «تشبه» برمیگردانند (زیرا، قطع به عدم الفرق میان دو موضوع، به معنای قطع به شباهت آن دو است)، و هم میتوان به اصطلاح قدمایی اهل سنت مراجعه نمود که؛ امر جامع میان اصل و فرع را در قیاس، «حکم» یا «صفت» میدانند.
#قیاس
@alfigh_alosul