#پرونده_علمی
#قیاس
8⃣
💢مصنفات شیعی که درباره قیاس یا نقد آن نوشته شده است💢
اسماعیل بن علی بن اسحاق نوبختی: کتاب النقض علی عیسی بن أبان فی الإجتهاد.
عبدالله بن جعفر الحمیری: القیاس.
عبدالله بن عبدالرحمن الزبیری: کتاب الإستفادة فی الطعون علی الأوائل و الردّ علی أصحاب الإجتهاد و القیاس.
علی بن أحمد ابوالقاسم الکوفی: کتاب البدع المحدثة، کتاب الردّ علی أصحاب الإجتهاد فی الأحکام.
محمد بن أحمد بن الجنید الإسکافی: کتاب کشف التمویه و الإلباس علی أغمار الشیعة فی أمر القیاس.
محمد بن محمد بن النعمان المفید: النقض علی ابن الجنید فی اجتهاد الرأی. کتاب فی القیاس.
@alfigh_alosul
❇️رابطه میان علم و عقد القلب
📝به مناسبت بحث «موافقة التزامیه»؛ درس استاد شهیدی (دام عزه)
🔹حضرت امام (رضوان الله علیه) ذیل این مبحث، رابطه میان علم و عقد القلب را قهری میداند که «اختیارِ» انسان در آن دخالت ندارد:
«مثلا من قام البرهان الأوّليّ عنده على وجود المبدأ المتعال و وحدته لا يمكن له اختيارا و إرادة الالتزام و عقد القلب بعدم وجوده و وحدته تعالى.... و كذلك الحال في الفرعيّات الثابتة بالطرق و الأمارات و سائر الحجج الشرعيّة، فإن الالتزام بها و التسليم لها مع حصول مقدّماتها و العلم بها قهريّ تبعيّ، لا إراديّ اختياري»
ایشان، نظر استاد خود حاج شیخ عبدالکریم حائری (رضوان الله علیه) را «جعلیة» عقد القلب میداند و آن را رد میکند:
«فتحصّل ممّا ذكر: أنّ وجوب الموافقة الالتزاميّة و حرمة مخالفتها- على ما يستفاد من كلام القوم- ممّا لا أساس لهما أصلا، و ما ذهب إليه بعض سادة مشايخنا- رحمهم اللَّه- في القضايا الكاذبة من التجزّم على طبقها، و جعله مناطا لصيرورة القضايا ممّا يصحّ السكوت عليها، و أنّ العقد القلبيّ عليها يكون جعليّا اختيارا.»
📚انوار الهداية في التعليقة على الكفاية، ج1، ص: 141
👈به نظر میرسد، در این موضع، نظر صحیح همان دیدگاه جعلیة و اختیاری بودن عقد القلب بوده و تکوینی بودن «علم» و «جزم» مخالف با «اختیار ذاتی» انسان باشد. البته، حضرت امام در مباحث فلسفی و علمالنفس، برخلاف ملاصدرا اختیار ذاتی را برای نفس انسانی قبول دارد، لیکن در این مقام، تأثیر اختیار ذاتی در دو فعل «علم» و «جزم» را که یکی فعل ذهن و دیگری فعل قلب است، باور ندارد.
@alfigh_alosul
AudioCutter_AudioCutter_فقه 8 مهر 1402.mp3
1.77M
❇️ تصلب رهبری نسبت به شرع
📝 نظر رهبر معظم انقلاب در اعمال مصلحت
🎙 آیت الله آملی لاریجانی
♨️ مصلحتی که با آن بشود حکم اولی شرع را موقتا تعطیل کرد مصلحت ضروری است؛ نه صرف مصلحت راجحه.
#فقاهت
#رهبری
#مصلحت
@Tanbiholomah
————————
https://eitaa.com/alfigh_alosul
تاریخ، روزگاری دیگر به خود میبیند؛
مردی از فرزندان زهرای اطهر،
از نسل فقیهان مبارز شیعه،
جبهه ای به وسعت اسلام را در برابر صهیونیسم جهانی گشوده، آن را فرماندهی میکند و این بار سرنوشتی دیگر رقم میزند؛ رژیم غاصب رفتنی است.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️منجزیة إحتمال التکلیف قبل الفحص
🔹درباره احتمال تکلیف قبل الفحص، اصولی و اخباری، نظر به لزوم احتیاط دارند. در توضیح بیان منجزیت احتمال تکلیف دو تقریب میتوان داشت:
اول: منجزیت احتمال تکلیف به ملاک «دفع ضرر محتمل»
دوم: منجزیت احتمال تکلیف به ملاک «حق الطاعة»
اما بیانی هم از محقق عراقی است که، به نظر استاد لاریجانی (دام عزه) حکم عقل به منجزیت احتمال تکلیف است، بدون ارجاع به دو ملاک مذکور. حکم استقلالی عقل به تنجیز احتمال تکلیف:
«حكم العقل بمنجزية احتمال الطرق القائمة على ثبوت التكاليف في بعض الأطراف من الأول بمناط الشبهة قبل الفحص»
📚نهاية الأفكار، ج۳، ص: ۲۵۴
https://eitaa.com/alfigh_alosul
جلسه 013= تاریخ 14020717.mp3
36.88M
🔊 استاد شهیدی(دام عزه)
🔹استاد، به مناسبت بحث از «حجیت قطع حاصل از غیر کتاب و سنت»، به بررسی روایات قیاس پرداخته است. (از دقیقه ۲۲)
#قیاس
https://eitaa.com/alfigh_alosul
〽️امی بودن پیامبر در قرآن و باور شایع مسلمانان
با ارائه: استاد سیدعلی شهرستانی
https://eitaa.com/alfigh_alosul
#کرسی_ترویجی
🔰گروه فقه سياسی مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل برگزار میکند:
🌀 #کرسی_ترویجی «بررسی فقهی حق شهروندی فرقه های ضاله؛ با تاکید بر فرقه ضاله بهائیت»
🎙 با حضور:
#ابوالفضل_فاتحی_دهاقانی
#رضا_محمدی_کرجی
#محمد_متقیان_تبریزی
#حسین_حمزه
📋 زمان: پنج شنبه 20 مهر ساعت 10
🕌 قم، میدان معلم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، طبقه دوم، دفتر گروه فقه سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖➖
#قم
#کرسی_ترویجی
#فقه_سیاسی
#مرکز_فقهی_ائمه_اطهار
💠 گروه فقه سیاسی؛ مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل
https://eitaa.com/joinchat/1690304590Cfccefed4e8
________________________
🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️نسبت «اباحه و حظر» با «برائت و احتیاط»
محقق اصفهانی نظرش به این است که، این دو مسئله به همدیگر بازگشتی ندارند؛ زیرا اختلاف موضوعی، ملاکی و اثری با همدیگر دارند.
موضوع اباحه و حظر، واقعُ الفعل یا الفعل فی حدذاته است و موضوع برائت و احتیاط، الفعل المشکوک.
ملاک برائت و احتیاط، «قبح عقاب بلابیان» و «دفع ضرر محتمل» است و ملاک اباحه و حظر، «لزوم احراز اذن مالکی» در حظر و وجود «اذن مالکی» یا «عدم منع مالکی» در اباحه است.
اثر احتیاط، احتمال عقاب، دائر مدار اصابه به واقع است اما در حظر، علی ای حال، در صورت ارتکاب فعل با عدم احراز اذن مالکی، عقاب مترتب میشود.
با این وجود؛ محقق اصفهانی، قائل به «عدم اختلاف محمولی» این دو مسئله است؛ چون اگر، اباحه و حظر را در نسبت با برائت و احتیاط عقلیه لحاظ کنیم، محمول اباحه و حظر، حرج یا لاحرجیت عقلی است، و محمول برائت و احتیاط عقلیه هم استحقاق یا عدم استحقاق عقاب در تکلیف محتمل است.
📚نهایة الدرایة، (۴جلدی)، جلد ۴ ص ۱۲۸
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️کافر حربی؛ معنای موسع و معنای مضیق
🔹درباره تعریف «کافر حربی»، کلمات فقها اختلاف دارند. در دوران معاصر، محقق خوئی و به تبع ایشان، آیت الله میرزا جواد تبریزی، کافر حربی را به «غیر ذمی» تطبیق میدهند و همچنین کافر کتابی که، رعایت شرایط ذمه را نکند.
📚صراط النجاة (المحشی للخوئی)، ج۱ ص ۴۴۸
🔹اما مثل آیت الله سیدکاظم حائری، کافر حربی را به «کل کافر غیرمرتبط بالمسلمین بذمة و لا معاهدة و لا أمان» تفسیر میکند.
📚الفتاوی المنتخبة، ص ۱۴۶
🔹تفسیر اول، تفسیر موسع است و هر کافری غیر از ذمی را شامل میشود، اما تفسیر دوم مضیق است و کفار غیر ذمی، غیر مستأمن و غیر معاهد را دربرمیگیرد.
علی الظاهر، در تفسیر دوم، کافر حربی کسی است که محاربه بالفعل دارد؛ زیرا، هر کافری در نسبت با حکومت اسلامی، یا کتابی است یا غیر کتابی. اگر کتابی بود، یا شرایط ذمه را میپذیرد یا نمی پذیرد. اگر بپذیرد ذمی است و اگر نبپذیرد حربی بالفعل میشود. اگر کافر غیرکتابی بود، یا مستأمن است یا معاهد. کافر مستأمن در داخل حکومت اسلامی است و کافر معاهد، کفار مستقر در سایر کشورها را هم شامل شود. حال، اگر کافری بماند که غیر از اینها باشد، حربی بالفعل خواهد بود. مگر اینکه، بگوییم: ایشان نظر به «کافر حیادی» (بی طرف) هم دارند که، البته در عبارت ایشان نیامده است.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
بررسی فقهی حق شهروندی فرقه ضاله بهاییت.mp3
46.6M
#بشنوید
🎙کرسی ترویجی «بررسی فقهی حق شهروندی فرقه های ضاله؛ با تاکید بر فرقه ضاله بهائیت»
ارائه کننده: حجة الاسلام فاتحی دهاقانی
ناقد (فقهی): حجة الاسلام متقیان تبریزی
ناقد (حقوقی): حجة الاسلام دکتر محمدی
____________
🔹در این نشست علمی، با بیان دو مقدمه؛ ۱. اقسام کافر و معنای موسع و مضیق کافر حربی. ۲. موضوع شناسی بهائیت به عنوان یک تشکیلات. این نتیجه را گرفتم که؛ بهائیت، «کافر حربی شأنی» است. به این معنا که، هرچند در محاربه بالفعل با حکومت اسلامی قرار ندارد، اما «کافر معاهد» هم نیست و شأنیت محاربه را دارد و اگر زمینهای فراهم شود، بالفعل میگردد.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️روایت ابان و قیاس
🔹استاد شهیدی (دام عزه) در جلسه شنبه ۲۲/ ۷/ ۱۴۰۲، ذیل بررسی روایت ابان بن تغلب، اینگونه فرمایش کردند که؛ «قیاسی که در عرف زمان اهل بیت علیهم السلام رایج شد یک اصطلاح بود و ما احتمال میدهیم این اصطلاح مختص بود به تنقیح ملاکهای ظنی که ممکن هست شخصی هم یقین پیدا کند اما این منشأ عقلاییه یقین با توجه به روش شارع که ملاکهایش چه بسا تعبدی است و قابل کشف تام در خیلی از موارد نیست، با توجه به این نباید انسان قطع پیدا کند ولی اگر یک کسی قطع پیدا کرد آن قطعش ناشی است از مناشئ غیر عقلایی. اما وضوح عدم الفرق نامش قیاس باشد این برای ما واضح نیست، علاوه بر اینکه عرض کردیم با عمومات و اطلاقات نمیشود ردع کرد از یک ارتکاز قوی عقلایی که قطع ناشی از وضوح عدم الفرق هست که عقلاء این را حجت میدانند.»
✍ به نظر میرسد؛ اصطلاح قیاس در زمان اهل بیت (سلام الله علیهم)، هم شامل تنقیح مناط ظنی باشد هم قطع حاصل از عدم الفرق. برای این ادعا، هم میتوان به روایات متعددی از اهل بیت استشهاد کرد که در آن روایات، قیاس را به «تشبه» برمیگردانند (زیرا، قطع به عدم الفرق میان دو موضوع، به معنای قطع به شباهت آن دو است)، و هم میتوان به اصطلاح قدمایی اهل سنت مراجعه نمود که؛ امر جامع میان اصل و فرع را در قیاس، «حکم» یا «صفت» میدانند.
#قیاس
@alfigh_alosul
❇️امکان ردع شارع از قطع الزامی
🔹آیت الله حاج شیخ مهدی گنجی (دام عزه)
اما نسبت به حکم الزامی، شارع میتواند بگوید اگر یقین پیدا کردی به الزام از طریق قیاس، من آن قطعت را حجت نمیدانم، منجز نمیدانم. میشود یا نه؟ این را مرحوم آقا سید محمدباقر گفته نمیشود. ارتکاز ما میگوید میشود. خب شبهه این است الان من قطع پیدا کردم به حکم الزامی، شارع میخواهد بگوید این قطعت حجت نیست، خب حکم الزامی مصحلت دارد، ملاک دارد، بنا باشد حکم آخری اینجا داشته باشد تضاد است. هم مصلحت الزامی داشته باشد و هم نداشته باشد، این تضاد در مبادی است. نمیشود یک حکم آخری را اینجا بیان بکند.
عرض ما این است که میشود. درست است که نمیشود یک حکم آخری را اینجا جعل کند. این درست است ولی میتواند از حجیت قطع فی کل مورد مورد(ها) نهی بکند. شما یقین پیدا کردی نماز جمعه واجب است از راه قیاس. قطعت هم مطابق واقع است، وجوب نماز جمعه ملاک دارد. حکم مخالف معقول نیست. این درست است. ولی در عین حال میگوید من نمیخواهم به این قطعت عمل کنی. حکم من هست، حکم من وجوب هست ولی چون از راه قیاس رفتی نمیخواهم به حکم من در اینجا عمل کنی. میتواند.
۱۴۰۱/۸/۳۰
@alfigh_alosul
◾️جنایتی که امشب در حق زنان و کودکان مظلوم مسلمان رفت، فراموش نخواهد شد و سکوت برخی خواص، فراموش نخواهد شد:
اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ، وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَ اَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَةٍ مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🤲
@alfigh_alosul
2023_10_21_08_49_41.mp3
17.86M
🎙آیت الله قائنی نجفی (زیدعزه):
تمام نظامیان کشوری که خودش را مدافع کشور ظالم میداند، حلال الدم هستند.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
هدایت شده از دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزه های علمیه
29.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷دوره تخصصی فقه المقاومه ویژه طلاب سطوح عالی، خارج و اساتید حوزه در سالن همایش های دارالشفاء همراه با اعطای گواهی شرکت در دوره، برگزار می گردد.
✅ اساتید گرانقدر حضرات آیات و حجج اسلام محسن اراکی، سید محمد علی مدرسی یزدی، محمد جواد فاضل لنکرانی، احمد مبلغی، محمد قائنی نجفی و مجتبی عبدخدائی
🧭زمان: پنجشنبه 4 آبان ماه صبح و عصر برگزار می گردد.
💠 طلاب محترم سطوح عالی، خارج و اساتید می توانند با مراجعه به سامانه پیشخوان در این دوره ثبت نام نمایند.
http://reg.ismc.ir/rules/401
✔️ دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزه های علمیه
@ejtemaievasiasi
هدایت شده از دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزه های علمیه
🔷دوره تخصصی فقه المقاومه ویژه طلاب سطوح عالی، خارج و اساتید حوزه در سالن همایش های دارالشفاء همراه با اعطای گواهی شرکت در دوره، برگزار می گردد.
✅ اساتید گرانقدر حضرات آیات و حجج اسلام محسن اراکی، سید محمد علی مدرسی یزدی، محمد جواد فاضل لنکرانی، احمد مبلغی، محمد قائنی نجفی و مجتبی عبدخدائی
🧭زمان: پنجشنبه 4 آبان ماه صبح و عصر برگزار می گردد.
💠 طلاب محترم سطوح عالی، خارج و اساتید می توانند با مراجعه به سامانه پیشخوان در این دوره ثبت نام نمایند.
http://reg.ismc.ir/rules/401
✔️ دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزه های علمیه
@ejtemaievasiasi
هدایت شده از تنبیه الأمة
🔰موضوعات اساتید:
۱. استاد مبلغی: موضوع شناسی فقهی مقاومت فلسطین
۲. استاد فاضل لنکرانی: نظریه جهاد ذبی
۳. استاد مدرسی:حمله مقاومت به مناطق مسکونی در اراضی اشغالی و مسأله نهی از قتل نساء و صبیان در جنگ براساس فقه شیعه و اهل سنت
۴. استاد قائنی نجفی: پیامدهای فقهی رضایت به ظلم و معصیت دیگران
۵. استاد عبدخدایی: چیستی فقه مقاومت و ابعاد آن
@Tanbiholomah
❇️قاعده فقهی «من رضی شیئاً کان کمن أتاه»
📝تقریری از بیانات استاد آیت الله قائینی نجفی (زیدعزه)
1⃣اول: ضابطه مندی جنگ در شریعت اسلام
جنگ بین دو گروه ولو نامشروع، مانند جنگ با بغاة که خروج بر امام مسلمین میکنند، دارای قواعد و ضوابطی است. سیره حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) آن بود که در سرایایی که داشت مؤکداً از تمام افراد و فرماندهان سریه تعهد میگرفتند که به اموری متعهد باشند، حتی در مثل قطع درخت هم تأکید داشتند که انجام نشود تا اینکه درباره نساء و صبیان و شیخ کبیر و اهل نسک که در محل عبادت مشغول عبادتند. این بخش از مسلمات است و نمیخواهیم وارد این بخش شویم.
برخی نسبت به این بخش شبهه کرده اند که، آن هم موضوع خاص خود را دارد که همان «تترس» است و در چنین مواردی اگر مؤمنین سپر قرار بگیرند قتل ایشان مشروع است لیکن خدشه ای در آن سیره ایجاد نمیکند.
2⃣دوم: گناه بودن رضایت به گناه دیگران
مستفاد از نصوص قطعیه این است که رضایت به گناه دیگران خودش گناه است. یعنی علاوه بر عناوین اولیه مانند شرب خمر، قتل، ارتکاب فواحش که گناه هستند، بلکه رضایت به این گناهان هم «گناه» است. در این بحث، من نمیخواهم نظر شخصی خود را بگویم بلکه، میخواهم بر مدار اجماعیات حرکت کنم. یکی از آن اجماعیات و یکی از مسلمات شریعت نصاً و فتویً همین است که؛ «رضایت به گناه دیگران گناه» است. حال، اگر نهادی و شخصیت حقوقی بخواهد اعلام رضایت با آن گناه یا قتل دیگران داشته باشد، فاعل مشارک با آن اهل گناه است. اما اینکه، چنین موضوعی عقوبتش و حدش چیست، باید به این بپردازیم.
3⃣سوم: استقلال عنوان «انکار قلبی» از عنوان «امربه معروف و نهی از منکر»
مرحوم شیخ حرعاملی در وسائل الشیعه، دو باب را مفتوح کرده با این عناوین: «بَابُ وُجُوبِ إِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِالْقَلْبِ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ تَحْرِيمِ الرِّضَا بِهِ وَ وُجُوبِ الرِّضَا بِالْمَعْرُوف» و « بَابُ وُجُوبِ إِظْهَارِ الْكَرَاهَةِ لِلْمُنْكَرِ وَ الْإِعْرَاضِ عَنْ فَاعِلِه» مستفاد از این نصوص این است که، این عناوین غیر از عنوان امربه معروف و نهی از منکر است و ربطی به این عنوان ندارد تا مشروط به شرایط آن گردد. عده ای از بزرگان تصریح کرده اند که مشروط به شرایط امربه معروف و نهی از منکر نیست. مرحوم مقدس اردبیلی درباره اینکه «انکار قلبی» اولین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر باشد، چنین میگوید: «و هو فاسد، لان الاعتقاد القلبي ليس بأمر و لا نهى، فكيف يجعل من أول مراتبه، لانه قد اشترط فيهما شرائط فكيف يجعل أول المراتب غير مشروط بها.» شهید ثانی هم در فوائد القواعد فرموده که از عبارات علامه استفاده میشود که، انکار قلبی از مراتب امربه معروف و نهی از منکر است، در حالیکه نباید چنین باشد. از متأخرین هم حضرت امام در تحریر الوسیلة چنین فرموده است: «يحرم الرضا بفعل المنكر و ترك المعروف، بل لا يبعد وجوب كراهتهما قلبا و هي غير الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر.» و در مسئله بعدی هم فرموده: « لا يشترط حرمة الرضا و وجوب الكراهة بشرط، بل يحرم ذلك و تجب ذاك مطلقا.» الی غیر ذلک من الکلمات. مرحوم صاحب جواهر هم همین مطلب را تعقیب کرده است و فرموده انکار قلبی از شروط ایمان است نه از مراتب امربه معروف و نهی از منکر.
4⃣چهارم: قاعده «وَ مَنْ رَضِيَ شَيْئاً كَانَ كَمَنْ أَتَاهُ»
در روایتی که صحیحه است، روایت عبدالسلام بن صالح هروی چنین آمده است: « قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَاع- يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي حَدِيثٍ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع- قَالَ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ- قَتَلَ ذَرَارِيَّ قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ ع بِفِعَالِ آبَائِهَا فَقَالَ ع هُوَ كَذَلِكَ فَقُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى مَا مَعْنَاهُ قَالَ صَدَقَ اللَّهُ فِي جَمِيعِ أَقْوَالِهِ وَ لَكِنْ ذَرَارِيُّ قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ ع- يَرْضَوْنَ بِفِعَالِ آبَائِهِمْ وَ يَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِيَ شَيْئاً كَانَ كَمَنْ أَتَاهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَكَانَ الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِيكَ الْقَاتِلِ وَ إِنَّمَا يَقْتُلُهُمُ الْقَائِمُ ع إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ الْحَدِيثَ.»
حضرت در این روایت قاعده ای را فرمود: «وَ مَنْ رَضِيَ شَيْئاً كَانَ كَمَنْ أَتَاهُ». و سپس در ادامه، قتل را بر «رجل» تطبیق داد که مختص به مسلمان نیست، بلکه یهودی و نصرانی را هم شامل میشود. لازم به ذکر است که، قتل این افراد توسط حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از ظهور، از قبیل حد است نه از قبیل حق قصاص، فلذا ولی دم نسبت به آن هیچ حقی ندارد. حدود هم از حق الله تبارک و تعالی است و واجب علی الامام است اجراء آن و شفاعت بردار هم نیست.
ادامه از فرسته قبلی 👆👆👆
5⃣پنجم: معناشناسی «رضایت»
احتمال اول: مقصود از رضایت، انفعال قلبی به معنای ملائمت با طبع باشد. مانند کسی که از شرب مسکر خوشش می آید، هرچند خودش اقدام به شرب نمیکند.
احتمال دوم: منظور از رضاء، رضاء اظهاری باشد مانند رضاء انشائی در معاملات. اینجا هم منظور از رضایت، رضایت اظهاری باشد که رضایت خودش را اظهار دهد یا نشان دهد یا اینکه اگر میگویید رضایت قلب منظور است، مشروط به اظهار باشد. در این صورت، شبهه «تعلیق حکم بر امرغیراختیاری» هم دفع میشود. در این معنا حرمت و ممنوعیتش هیچ محذوریتی ندارد.
با این وصف، اگر رضاء قلبی هم منظور باشد باید به گونه ای باشد که به صورت «فعل» باشد؛ یعنی فعل قلبی. مانند اعتقاد به نماز و روزه هم که نوعی فعل قلبی است که بتواند متعلق امر و نهی قرار بگیرد.
احتمال سوم: اگر رضایت به گناه را به معنای دیگری هم بگیریم موجب ارتداد و کفر است به این معنا که عمل به گناه را مستساغ بداند که موجب ارتداد است بدون فرق میان ضروریات و غیرضروریات. البته، ارتداد با انکار حکم غیر ضروری متوقف بر علم شخص هست. یعنی کسی بگوید: با اینکه علم دارم این حکم اسلام است یا پیامبر گفته، با این حال قبول ندارم.
6⃣ششم: شبهه اختصاص برخی احکام به وقت ظهور
یک شبهه ای که برخی طرح کرده اند این است که همانطور که آخوند در کفایه فرموده، شاید این احکام از مختصات عصر ظهور باشد. ما در مجال خود گفته ایم که، هیچ حکمی مختص به عصر ظهور نیست. بلکه آنچه که در روایات است این است که، حضرت آنچه را که ائمه عدل قدرت به اجراء آن را نداشتند، اقامه خواهند کرد. مانند این روایت: « وَ رَوَى أَبُو بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع سَارَ إِلَى الْكُوفَةِ فَهَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ فَلَمْ يَبْقَ مَسْجِدٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَ جَعَلَهَا جَمَّاءَ وَ وَسَّعَ الطَّرِيقَ الْأَعْظَمَ وَ كَسَرَ كُلَّ جَنَاحٍ خَارِجٍ فِي الطَّرِيقِ وَ أَبْطَلَ الْكُنُفَ وَ الْمَآزِيبَ إِلَى الطُّرُقَاتِ وَ لَا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا...» تعبیر « وَ لَا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا » نشان میدهد که هیچ حکمی مختص به عصر ظهور نیست، درباره آن حکم حضرت به حکم داوود هم باید گفت: «حکم حضرت به قضاء داوود از این جهت هست که موضوع عمل به علم که همان علم است در حق ایشان محقق است به خلاف قضات الان که به حقایق علم ندارند»
7⃣هفتم: قاعده «لکل معصیة حد أو تعزیر»
اجماعیات در این مسئله این است که، یکی از عناوینی که در کلمات فقها مطرح شده این است: کل معصیة له حدٌ أو تعزیر. از باب نمونه، مرحوم محقق حلی در شرائع چنین گفته است: «كل ما له عقوبة مقدرة يسمى حدا و ما ليس كذلك يسمى تعزيرا. و أسباب الأول ستة الزنى و ما يتبعه و القذف و شرب الخمر و السرقة و قطع الطريق. و الثاني أربعة البغي و الردة و إتيان البهيمة و ارتكاب ما سوى ذلك من المحارم.» یا شهید ثانی در مسالک دارد: «قوله: «و كذا يعزّر من قبّل غلاما.». لأنه فعل محرّم فيستحقّ فاعله التعزير مطلقا كغيره من المحرّمات» و از مشایخ ما آقای تبریزی در اسس فرموده اند و صاحب جواهر هم گفته است: «و لو ارتكب ذلك أو غيره من المحرمات عالما بتحريمها لا مستحلا عزر كغيره من المحرمات مطلقا حتى الصغيرة».
حد به معنای عامش که شامل تعزیر هم میشود و برای هر معصیت و گناهی مترتب میگردد.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️و هلمّ جراً
🔹استاد آیت الله صادق لاریجانی (دام عزه)
«یکی از دشواری های در فقه و مخصوصاً در اصول همین است که بحثها مثل یک شبکه به هم مرتبط است و لذا وقتی حرفهای مرتبط را مسلط باشید اهل اجتهاد هستید و اینکه برخی بزرگان میگویند با دو سه سال مجتهد تربیت میکنند واقعاً روشن نیست و در همین جهت، گاهی اشکال میشود که اصحاب ائمه ع چه میکرده اند؟ اما به نظرم این نقض وارد نیست، زیرا تلاش و استنباط و استفراغ الوسع در هر زمانی یک مصداقی دارد و دلیلی ندارد که در عمود زمان در قرن چهارم یا هشتم توقف کنیم.
وقتی کسی مثل شیخ انصاری اصول را متحول کرده است اگر به نظریات ایشان یا نظریات مرحوم نائینی و... ورود نکنیم، کار صحیحی نیست و لذا چاره ای جز طرح مباحث نیست.
طلبه ای در نجف شاگرد شهید صدر (ره) بود و شهید صدر (ره) بحثی را طرح کرده و گفتند کسی این نظریه را گفته است و شخص دیگری اشکال کرده است و شخص دیگر اینگونه تصحیح کرده و بعد دیگری بر تصحیح اشکال کرده است وقتی مباحث همینطور ادامه پیدا کرد این طلبه خسته شده بود و فریاد زد: «و هلمّ جراً». و شهید صدر در جلسه بعد به این اعتراض، جواب داد که ما موظف و مسئول به ادامه این مباحث هستیم و حق نداریم در جایی توقف کنیم و حق هم همین است و شما می بیند که سبک شهید صدر چگونه است و کلام ایشان گر چه در مقام تقریر خلاصه شده است، ولی اصل کلام ایشان مبسوط است.
و لذا طرح مباحث به نحو الکلام یجرّ الکلام و مبسوط و گسترده شاید عمیق تر باشد و فایده ای هم دارد و مشکل را در موارد دیگر حل میکند.
📝درس خارج اصول، ۱۶ / ۷/ ۱۳۹۸
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️نقد حضرت امام بر مقدمه «انتفاء قدر متیقن تخاطبی»
🔹یکی از نقدهای متینی که بر مقدمه «انتفاء قدرمتیقن تخاطبی» وارد گردیده، نقدی است که حضرت امام طرح کرده است:
«و أمّا انتفاء القدر المتيقّن، فعلى ما ذكرنا في معنى الإطلاق لا ريب في عدم الاحتياج إليه، بل لا معنى له، لأنّ القدر المتيقّن إنّما يكون في مورد يتردّد الأمر بين الأقلّ و الأكثر، بأن يتردّد بين تعلّق الحكم ببعض الأفراد أو جميعها، مع أنّ الأمر في باب الإطلاق دائر بين تعلّق الحكم بنفس الموضوع من غير دخالة شيء آخر فيه، أو بالمقيّد، فيدور الأمر بين كون الطبيعة تمام الموضوع، أو المقيّد تمامه، فإذا كانت الطبيعة تمام الموضوع لم يكن القيد دخيلا، و مع دخالته يكون الموضوع هو المقيّد بما هو مقيّد، و لا يكون ذات الموضوع محكوما و القيد محكوما آخر، حتّى يكون من قبيل الأقلّ و الأكثر، و كذا لو جعل المتقيّد موضوعا و شكّ في دخالة قيد آخر لا يكون من قبيلهما، فلا يدور الأمر بين الأقلّ و الأكثر في شيء من الموارد حتّى يعتبر انتفاء القدر المتيقّن.»
📚مناهج الوصول إلى علم الأصول، ج۲، ص: ۳۲۷
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️اشتباه در تبیین «قدرمتیقن تخاطبی»
🔹یکی از اشتباهاتی که در برخی از تدریسها مشاهده میشود، توضیح «قدرمتیقن تخاطبی» در بستر«سؤال و جواب» است. با این توضیح اینگونه به ذهن میرسد که، اگر سائل پرسشی درباره موردی داشته باشد، اما امام در پاسخ او بدون توجه به آن مورد، علی ظاهر الاطلاق پاسخ دهد، در این صورت قدرت متیقنی در مقام تخاطب شکل میگیرد که مانع از انعقاد ظهور اطلاقی میگردد. درحالیکه، چنین تبیینی صحیح نیست.
🔹بلکه، حقیقت «قدرمتیقن تخاطبی» آن انسباق ذهنی است که به دلیل وجود قرائنی در مقام تخاطب، ذهن سامع به حصه ای یا مصداقی منتقل میگردد؛ چه در بستر سؤال و جواب باشد یا نباشد. همانطور که شیخ علی قوچانی در تعلیقه بر کفایه میگوید:
«وليعلم : انّ القدر المتيقن من خصوص مقام ، أو مقال ، أو انس ذهن ببعض الافراد يوجب تيقنه ـ غير القرينة المصطلحة....انّ المتيقن لا بد أن يكون في مقام التخاطب ، بحيث يكون الانسباق الى الذهن من اللفظ مع ما يحف به من القرائن» (ج۱ ص۵۳۷)
⁉️با این وصف، این پرسش نیز مطرح میگردد که، آیا «امکانِ» انتقال قدرمتیقن تخاطبی در بستر روایات برای روات وجود داشته است؟ با توجه به اینکه، مناشئی که سبب شکلگیری قدرمتیقن در ذهن سامع میگردد، غیر از قرائنی است که باید راوی نقل کند و اگر نقل نکند، وثاقت او مخدوش میگردد.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️شروع علم نحو از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
🔹اکثر مورخین علوم ادبی قائلند، ابوالاسوددوئلی بنیانگذار علم نحو است و هیچ تردیدی هم در اینکه دوئلی شاگرد امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) بوده و از ایشان اخذ کرده است وجود ندارد و این از مصرّحات متون تاریخی است.
🔸ابن ندیم (قرن چهارم):
«قال محمد بن اسحاق زعم أكثر العلماء أن النحو أخذ عن أبى الاسود الدؤلى و ان أبا الاسود أخذ ذلك عن أمير المؤمنين على بن أبى طالب عليه السلام و قال آخرون رسم النحو نصر بن عاصم الدؤلى و يقال الليثى»
📚الفهرست، ص۵۹
🔸ابوالفرج اصفهانی (م 356ق):
«أخبرني عليّ بن سليمان الأخفش قال حدّثنا محمد بن يزيد النحويّ قال حدّثنا التّوّزيّ و المهريّ قالا حدّثنا كيسان بن المعرّف الهجيميّ أبو سليمان عن أبي سفيان بن العلاء عن جعفر بن أبي حرب بن أبي الأسود الدؤليّ عن أبيه قال:قيل لأبي الأسود: من أين لك هذا العلم؟- يعنون به النحو- فقال: أخذت حدوده عن عليّ بن أبي طالب عليه السلام»
📚الأغانی،ج ۱۲ص ۶۸
----------------
✍ به نقل از مقاله «تطورات مباحث زبان» از محمد متقیان تبریزی
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️فقیه فقه المقاومة
🔹در این ایام که سخن از «فقه المقاومة» میرود، باید از آیت الله شیخ محمد مهدی آصفی یاد کرد که جزو پیشقراولان در این عرصه بود. عنوان کتاب ایشان «فقه المقاومة، دراسة فقهية مقارنة» بود.
گفتگوی منتشرنشده ای با ایشان وجود دارد که مطالعه آن به عزیزان پیشنهاد میشود:
https://www.mehrnews.com/news/2769081/
https://eitaa.com/alfigh_alosul
نمودار استادی و شاگردی مکاتب بصره کوفه و بغداد.pdf
370.8K
❇️سلسله استاد و شاگردی در مکاتب ادبی بصره، کوفه و بغداد
https://eitaa.com/alfigh_alosul
نمودار شاگردی و استادی مکتب آندلس.pdf
747.1K
✳ سلسله استاد و شاگردی در مکتب اندلس
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️اراده تشریعی
🔸استاد آیت الله صادق لاریجانی (دام عزه)
🔹عده ای از بزرگان از جمله مرحوم امام، مرحوم خوئی و مرحوم اصفهانی و عده ای دیگری، منکر وجود اراده ی تشریعی هستند؛ یعنی اراده ی آمر متعلق به فعل غیر را منکر هستند؛ بله می گویند اراده ی تکوینی هست البته نه به فعل غیر که ممکن نیست، بلکه اراده ی تکوینی به بعث و زجر که کار خود آمر است.
🔹ما این حرف را قبول نداریم مثل خیلی از محققین دیگر مثل مرحوم آخوند و مرحوم آقا ضیاء و بزرگان قبل از ایشان مانند شیخ که ما اراده ی تشریعی داریم که عبارت است از اراده ی متعلق به فعل غیر که این خیلی بحث دارد. عده ای در اینجا بحث فلسفی می کنند که اراده به فعل غیر اصلاً نمی شود که ما می گوییم اینها خلط بحث است و می گوییم اراده ی تشریعی نوع دیگری از اراده است و دلیلش هم شهود است.
🔹توضیح اینکه؛ ما نسبت به فعل غیر، خواست داریم و مقصود از اراده ی تشریعی خواست است نه حبّ. ما خواست داریم و می گوییم؛ من فعل شما را به تمام معنا می خواهم و این خواستن حقیقت دیگری در عالم است و کی گفته که حقائق عالم منحصر در اراده ی و کراهتی است که فیلسوفان می گویند و باید متعلق به حرکت بدنی خود من باشد. اینها حرف های من درآوردی است. ما یک نحوه وجود در عالم داریم که خواست من به فعل دیگری است که این اراده ی تشریعی است. تمام حرف های آقا ضیاء که بیان کرد و ما تایید کردیم مبتنی بر این مبنا است و اگر کسی اصل اراده ی تشریعی را منکر باشد، واضح است که دیگر این بحث ها از بیخ و بُن دیگر قابل نیست.
ما هم اراده ی تشریعی را قبول داریم و هم اینکه اراده به دو گونه ابراز می شود و اگر مطابق نباشد، پوچ خواهد بود ولی در عین حال موضوع حکم عقل احراز خود اراده است اگر احتمال مطابقت بدهیم ولو اینکه به هیچ مبرزی هم ابراز نشده باشد.
📚درس خارج اصول،۲۵/ ۸/ ۱۳۹۸
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️نسبت بین حدیث رفع و ادله احتیاط
🔹یکی از مباحثی که ذیل اصالة البرائة انجام میگیرد، بحث از تعارضی است که آخوندخراسانی میان ادله برائت و احتیاط طرح میکند و ادله برائت را اخص و اظهر از ادله احتیاط دانسته و آنها را مقدم میداند. مرحوم علامه طباطبائی، در خصوص نسبت بین حدیث رفع و ادله احتیاط، در حاشیه کفایه میگوید:
« بل حديث الرفع بما يشتمل عليه من لسان الامتنان نسبته إلى اخبار الاحتياط نسبة الحكومة و التفسير.»
📚حاشية الكفاية (للعلامة الطباطبايي)، ج۲ ص: ۲۲۰
https://eitaa.com/alfigh_alosul
✅ سلسله نشست های فقه تحقق #فصل_دوم
🔰 جلسه ششم
🔈 ارائه: حجت الاسلام محمد متقیان تبریزی
مدیر کارگروه فقه تقنین مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام
✴️ موضوع ارائه:
فقه تقنین
تاریخچه، دیدگاه ها و رویکردهای ورود فقه در عرصه قانونگذاری
⏰ چهارشنبه 24 آبان 1402 ، ساعت 9:30 تا 11
📍 موسسه آموزش عالی حوزوی مشکات ، تهران ، اتاق استاد قاسمیان
🌐 [صفحه اختصاصی نشست های فقه تحقق ](https://aali.hmeshkat.ir/tahaghogh)
https://eitaa.com/alfigh_alosul