#کتاب_صوتی 📚🎙📻
فضای جدیدی که نمیشد در نظرش نگرفت!
✅کتاب صوتی نسبت به کتاب کاغذی، #مزایا و معایب خاص خودش را دارد:
🔸1.میتواند وقتهای #مرده را احیا کند، در تاکسی یا اتوبوس یا تاریکی و....
🔸2.اگر چشمان اذیت شده و میخواهید #استراحت کنید، باز هم قابل استفاده است.
🔸3.کتاب را به #نمایش نزدیک میکند و مثل رادیو به #رسانه_گرم تبدیل شده و جذابیت نمایشیاش بیشتر میشود.
🔸4. #تمرکز عدهای که در خواندن وسواس دارند را زیاد میکند.
🔸5.امکان این را فراهم میکند #همزمان که به کار غیرفکری دیگری مشغول هستید، از مطالعه لذت ببرید. ☺️
✅هرچند با اینحال، افرادی هستند که همآغوشی با #دو_بال_کتاب را به سیمهای درهمپیچیده هندزفری و امثالهم ترجیح میدهند. اما در مجموع، بستر و زمینهای خاص است و نمیشود اصلا در نظرش نگرفت! تجربهاش برای هر شخص اهل فرهنگ و مطالعهای لازم است، حالا هر موضوع و عنوانی که شخص دوست دارد! 😊
✅بعضی از کتابهای صوتی موجود در اینترنت رایگانند و بعضی پولی؛ به طبع اگر دنبال کیفیت هستید یا کتابهای خاصی را میخواهید، باید در بین پولیها دنبالش بگردید. با توجه به رشد #کتاب_صوتی در این یکیدوساله، عناوین مختلف کتب تاریخی و آموزشی و دینی و ادبی از شعر و رمان و... به شیوهی صوتی ارائه شدهاند.
✅بین سایتهایی که کتابصوتی عرضه میکنند، مجموعهی #نوار با اختلاف بسیار زیاد از رقبا از نظر کیفیت جلوتر است. #آوانامه با فاصلهی زیاد در رتبه دوم. اینکه میگویم کیفیت یعنی از لحاظ موسیقی و تدوین و مهمتر از همه تسلط راوی بر متن و انعکاس محتوا در لحن.
.
🔹پ.ن1: با هماهنگی یکی از دوستان عزیزم، 3-4 نسخه کتاب صوتی خریدیم و با هم استفاده میکنیم.👥😉
🔹پ.ن2: یک ماه پیش، کتاب #بینوایان را با صدای آقای #رضا_عمرانی گوش دادم. فوقالعاده بود. 👌
🔹پ.ن3:کتاب صوتی، میتواند یکی از بسترهای حل #بحران_مطالعه باشد. چه اشکالی دارد ارشاد یا ارگان دیگری، آثار فاخر ملی را صوتی کنند و #رایگان منتشر کنند؟ قطعا بی تاثیر نیست.
🔹پ.ن4: چهار مدل از اسامی کتابها را در عکس گذاشتم: رمانهای نوبل خارجی، رمانهای ایرانی، دینی و آیینی و تاریخی-فلسفی
.
🗓 نوشته 1396/4/4
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌العروة الوثقى مع التعليقات، ج1، ص: 25
✅ مسألة 57: «حكم الحاكم الجامع للشرائط لا يجوز نقضه و لو لمجتهد آخر، إلّا إذا تبيّن خطؤه»
«نقض حکم حاکم جامعالشرایط جایز نیست، #حتی برای دیگر مجتهدان؛ مگر در جایی که اشتباهش روشن باشد.»
#فقه #ولایت_فقیه
[ #برش | #ازکتاب |#نکته ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
#میدان
دست راستم را از بند #كلاه ايمني عبور داده و با كلاه آفتابگير برسر، روي #موتور در حال #رانندگي هستم؛ تلاش ميكنم تا بدون #برخورد كلاه ايمني و #سپر موتور، از بين دو رديف #ماشين ها عبور كنم.
به #ميدان مي رسم. براي مسيرم بايد دويستوهفتاد درجه دور ميدان بچرخم. سمت راست ميدان، دو نفر به قصد #مرگ همديگر را ميزنند؛ عدهاي دورشان جمعاند و #تماشا ميكنند. روبهروي ميدان ماشين روبهرو به ماشين جلويياش #بوق تند و ممتد ميزند. ماشين سمت راستيام، مقوايي را از پنجره به بيرون #پرت ميكند. سمت چپ ميدان كه ميرسم، ماشيني با #سرعت میگازد و صداي #دامبوليديمبولش بلند است.
دوباره وارد #خيابان ميشوم. و باز هم تلاش ميكنم كلاه ايمني و سپر موتورم به ماشينهاي دو رديف #برخورد نكند. تلاش ميكنم از بين ماشين ها #عبور كنم... 👀
#داستانک #یادداشتک #داستان #داستان_کوتاه #توصیف
🌐 @aliebrahimpour_ir
🔸شکل a یک #خط_راست است.
🔸شکل b یک #خط_منحنی است.
🔸شکل c یک #چندضلعی است. چندضلعی به یک شکلی میگویند که از تقاطع چند #خط_راست به دست میآید.
🔸شکل D یک #مستطیل است. مستطیل، چهارضلعی است که اضلاع روبهرویش مساوی و موازیاند.
🔶به ضلع بلندتر (e) #طول، و به ضلع کوتاهتر (f) #عرض میگویند.
✅«لطفا به عرض #شنا کنید.» 🏊
🔹با تشکر از #فهم و #شعور شما! 💐
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 یک پیشنهاد دوستانه 🙂
🔸یادگرفتن #علائم_نگارشی، شاید کمتر از بیست دقیقه وقت بگیرد، اما تحولی شگرف در خوانِش متن شما ایجاد میکند. به تصریح همهی اهل قلم و ادب، یادگیری و استفاده از علائم نگارشی اول از همه وظیفهی #خود_نویسنده است و #ویراستار در ویرایش فنی-صوری صرفا قرار است بر صحت کاربست نویسنده از این علائم، #نظارت داشته باشد؛ چنانکه بر صحت استفاده از حروف در ساختار کلمات نظارت میکند!
🔸علائم نگارشی، نقشی هموزنِ خودِ حروف دارند! چنانکه از حروف الفبا، علائمی قراردادی برای تفهیم و تفاهماند، علائم نگارشی نیز چنیناند. آیا نویسندهای هست که حرفی از حروف الفبا را نیاموخته باشد یا اصرار داشته باشد بدون حرف یا حروفی از آن بتواند نویسندگی کند؟!؟
✅هرچند مراجعه به متون آموزشی مناسب، کار بهتری است، اما این لینکهای دمدستی را به جستوجویی ساده در اینترنت پیدا کردم: 💐
➡️ yon.ir/alamatnega (مدخل علائم نگارشی در ویکیپدیا)
➡️ yon.ir/panevis (سایت پانویس)
[ #نگارش #نگارشی #ویرایش #آموزش #آموزشی #نویسندگی]
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
✅ #خبر برای اینکه خبر باشد، باید یک یا چند #ارزش_خبری داشته باشد. توجه به این اقسام، این نکته را می
#ارزش_خبری🌹
🔸#خبر برای اینکه خبر باشد، باید یک یا چند ارزش از این #ارزش_های_خبری را داشته باشد.
🔸توجه به اقسام و انواع این ارزشها، این نکته را میفهماند که مفهوم #اهمیت و #مهم_بودن در ادبیات خبرنویسی به چه معناست! بهعبارت دیگر، هر خبری که بهعنوان خبر منتشر میشود، الزاما یک مسئلهی مهمی که اثری در زندگی ما داشته باشد نیست! دایرهی مهمبودن در نگاه خبرنویسان، گستردهتر از این معناست.
🔸برای مثال ممکن است خبری تنها از حیث شهرت ارزش داشته باشد ولی هیچ ارزش فراگیری یا شگفتی نداشته باشد! و قسعلیذلک
🔹برای اطلاع بیشتر از ارزشهای خبری، این لینک میتواند مفید باشد:
➡️yon.ir/arzesh7
🆔 @aliebrahimpour_ir
هر چه هست تویی.mp3
2.58M
✅نقدوبررسی داستان #اگر_آدم_برفی_ها_آب_نشوند (قسمت اول)
.
🔹ق.ن: ۱۸تیر روز ملی #ادبیات_کودک_و_نوجوان بود. اما اگر راستش را بخواهید، یادداشت زیر، یک تقارن مبارک با این روز است و البته جنبهی انگیزهبخشی برایم داشت! فیالواقع دوست داشتم چیزی برای این روز بنویسم، ولی امتحانات اجازه نمیداد تا اینکه امروز فرصت شد.
.
🔶دو روز پیش (18تیر96) با یکی از دوستانم برای صحبت، در پاتوق #کتاب صفائیه قم قرار گذاشتیم. صندلی من روبهروی کتب کودک بود و صندلی رفیقم مقابل کتب تاریخ. خواهناخواه چشمم به کتابها میافتاد. یکبار چشم تیز کردم و از دوستم -که او هم دستی بر آتشِ قلم دارد- دربارهی ورود #شجاعیها به ادبیات کودک پرسیدم. اطلاعات چندانی نداشت. قبلا نمونههایی از کارهای پدر (سیدمهدی شجاعی) را دیده بودم و آنچنان نپسندیده بودم. شنیده بودم که #شجاعی_پسر (سیدعلی) چند کتاب کودک نوشته که مورد توجه فبکیهای تهران هم قرار گرفته بود. فرصت را مغتنم دیدم و از فروشنده، سهگانهی کتاب کودکش را پرسوجو کردم. گفت یک جلدش را بیشتر ندارد: « #اگر_آدم_برفی_ها_آب_نشوند » قیمتش کم و خوب بود. از جلدهای دیگرش پرسیدم، گفت چاپهای جدیدش قیمتها بسیار بالاست. برای نمونه این جلد2500بود ولی در چاپهای جدید در قطع کوچکتر در دیگر کتابها، چیزی حدود 15-18هزارتومن! همین که این یک جلد از چاپ قبلیاش را داشت، کلاهم را انداختم هوا! شب کتاب را با دقت و با صدای بلند خواندم. کتاب که تمام شد، احساس کردم معرفی و اشتراک ذهنیتم میتواند مفید باشد؛ حداقل بهانهای است برای صحبت دربارهی روز ادبیات کودک.
🔶«اگر آدمبرفیها آب نشوند» داستان کودکان یک روستاست که با هزار شوق و آرزو و پس از انتظار بسیار میخواهند بزرگترین #آدمبرفی عمرشان را بسازند. یک روز کامل زحمت میکشند و یک آدمبرفی خیلی خیلی بزرگ میسازند. غروب هم پدر و مادرهایشان را برای دیدن زحمتشان میآورند. اما صبح روز بعد مردم روستا با دستورهای آدمبرفی از خواب بلند میشوند. آدمبرفی هزار جور دستور میدهد و همه مجبورند عمل کنند. آدمبرفی آنقدر دستور میدهد که آخر هم با دستور آدمبرفی مقابل خورشید میایستد و نمیگذارد بهار و آفتاب به روستا بیاید و تاریخ میگذرد ولی مردم روستا زمستانی زندگی میکنند.
🔶کتاب، در سال88 منتشر شده است و تا به امروز، به زبانهای مختلفی مثل کرهای و آلمانی و فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده و حتی در آلمان در بعضی مدارس بهعنوان متن آموزشی انتخاب شده است. این کتاب برای ردهی #ب و #ج ردهبندی شده، یعنی اول تا پنجم ابتدایی. البته به نظرم این ردهبندی جای تامل دارد! هرچند ادبیات متن در حد این رده است، اما محتوا برای این رده سنی مفید نیست. موید این نکته، آن است که در بعضی خبرها خواندم کتاب را برای دبیرستانیها (رده سنی #د) اجرا کردهاند و بازخورد مثبتی گرفتهاند.
🔶به لحاظ #ظاهر، کتاب طراحی و نقاشی خوبی دارد و فضای شیرینی را به مخاطب منتقل میکند. اندازهی فونت متن، قدری کم است و برای رده سنی ب و ج باید بزرگتر نوشته شود. فضای خالی متن در صفحات خوب است و خداراشکر این نقطهضعف -که اشکالی شایع در کتب تولیدی نویسندگان دغدغهمند است- نمیبینیم. تصاویر، بیشتر فضاسازند و کمک زیادی به متن نمیکنند، حتی در بعضی قسمتها مخلّ متن داستان است (مثل ص17 که مردم دارند خورشید را میبینند، اما در ص19 در متن میآید که مردم خورشید را نمیبینند). اما برویم سراغ #محتوا.
/پایان قسمت اول/
( #یادداشت #نقد_داستان #نقد_کتاب #نقد #داستان #کودک #ادبیات_کودک #شجاعی #سیدعلی_شجاعی #آدم_برفی #داستان_نویسی )
🆔 @aliebrahimpour_ir
✅نقدوبررسی داستان #اگر_آدم_برفی_ها_آب_نشوند (قسمت دوم)
.
🔶راستش را بخواهید، کتاب را که تمام کردم، یاد داستانهای نمادین دهه 40 -50 نویسندگان #چپ مارکسیستی افتادم! اگر نویسنده و انتشارات (نیستان) و سبقهی فکریشان را نمیدانستم حتما این احتمال در ذهنم تقویت میشد. نویسنده، چند شاهگزاره در میان جملات داستانش قرار داده:
🖌«مردم بدون آنکه فکر کنند آدمبرفیها نمیتوانند دستور بدهند و اصلا نباید به حرفشان گوش کرد، با عجله مشغول اجرای دستورات آدمبرفی شدند»
🖌«(خورشید به مردم میگوید:) وقتی خودتون نمیخوایید، از من ساخته نیست.»
🖌«بهار آمد و رفت، تابستان هم، پاییز هم، ولی مردم زمستانی زندگی کردند.»
🖌«از آن روزها، سالها میگذرد... اما کسی یادش نمیآید آدمبرفی را بچهها درست کرده بودند...»
🔶تقابل زمستان و بهار، آدمبرفی و خورشید، سردی و طراوت، تقابلی آشنا در آثار ضداستبدادی آن دوران است. مضافا بر اینکه در متن داستان، زورگویی آدمبرفی و بیادبیاش به مردم به صراحت بیان میشود.
🔶هرچند این سوژه قدری تکراری به نظر میرسد، ولی حقیقتا متنی دقیق و خوب برای برگزاری کلاسهای تفکر برای سالهای آخر دبیرستان است. تقابلها و جملات فلسفی کاشتهشده در متن، بستر یک گفتوگوی خوب #فلسفهورزی میتواند باشد. اما به نظر همین نکته، نقدی دیگر بر این کتاب است! کتاب برای رده سنی الف و ب معنادار نیست! در حقیقت کتاب بدون تدریس و تفکر مخاطب را سردرگم میکند. این داستان صرفا یک بستر خوب برای تفکر است، نه داستانی که بشود راحت خرید و به دست کودک داد تا از خواندنش لذت ببرد، چون کتاب نیازمند همراه و #مربی است و بدون آن معنای محصّلی ندارد. کتابهایی که با هدف فلسفهورزی -که عموما نیازمند مربی هستند- نوشته میشوند، روی جلد یا پشت جلد، به طریقی این نکته را میرسانند؛ اما این کتاب عاری از هیچ پیامی مبنی بر این نکته است.
🔶در کنار این نکات کلی، بعضی از اجزای درونی داستان هم انسجام ندارند و خودمتناقضاند. برای نمونه در ص19 مردم میگویند که خورشید را نمیتوانند ببینند ولی در ص20 مردم خورشید را نگاه میکنند.
🔶«اگر آدمبرفیها آب نشوند» میتواند طرح داستان خوبی برای گفتوگو دربارهی نظامهای اجتماعی و سیاسی، مدرنیته، فضای مجازی، فرهنگ عمومی، استکبار و استضعاف، زیرساختهای نهادهای اجتماعی و بسیاری از موضوعات از این قبیل باشد.
🔶در مجموع با توجه به کمبود چنین داستانهایی -خصوصا در عرصه داستانهای فکری- این معدود داستانهای بومی را بایستی قدر دانست و حمایت کرد.
/پایان/
🖊علی.ا - 96.4.20
( #یادداشت #نقد_داستان #نقد_کتاب #نقد #داستان #کودک #ادبیات_کودک #شجاعی #سیدعلی_شجاعی #آدم_برفی #داستان_نویسی )
🆔 @aliebrahimpour_ir
#نقد_کتاب داستان #اگر_آدم_برفی_ها_آب_نشوند
https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/85 [بخش اول]
https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/86 [بخش دوم]
🆔 @aliebrahimpour_ir
✅#تحلیل آرای مردمی مرحله دوم #خنداننده_شو
🔸« ضرورت صیانت از #طنز_بدنه »
⬇️
https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/90
عقل یشمی خالخال پشمی
✅#تحلیل آرای مردمی مرحله دوم #خنداننده_شو 🔸« ضرورت صیانت از #طنز_بدنه » ⬇️ https://eitaa.com/aliebr
باسمه
🔰#تحلیل آرای مردمی مرحله دوم #خنداننده_شو
✅« ضرورت صیانت از #طنز_بدنه »
🔸این نتایج مرحلهی دوم مسابقهی خندانندهشو است. مرحلهای که با جنجال خبری زیادی شروع شد و شب اول آن، نقدهای زیادی را برانگیخت. شبجمعهی هفتهی گذشته نتایج آرای مردمی را اعلام کردند. نتایج واقعا توجهبرانگیز بود که تحلیل آن، نکات خوب و آموزندهای میتواند داشته باشد.
🔸قبل از هر چیز، توجه به یک نکته در تحلیل این آمار، به عنوان مقدمه لازم است و آن اینکه هرچند هدف اصلی رایگیری، انتخاب باکیفیتترینهاست؛ اما رای مردمی، الزاما فقطوفقط رای به کیفیت نیست. عمده کیفیت است ولی عوامل و پارامترهای متعدد دیگری هم دخیل است. مثل حال خوب داشتن رای دهندگان، مثل دلسوزی و مثل عوامل جانبی و حواشی افراد (مثل ادب و نزاکت یا ناراحتی و غصه و...). به عبارتی مثلا اگر 80درصد کیفیت موثر باشد، 20درصد هم مربوط به عوامل دیگر است.
🔸شب اول از مرحلهی دوم، نقدها و جنجال زیادی بهپا کرد. عدهای -با بیان خوب یا بد- به حرکت ناشایست بعضی از شرکتکنندگان ایراد گرفتند و در مقابل نیز عدهای این نقدهای فرهنگی را آروغ روشنفکری و اخلاقنمایی نامیدند. خب حالا با فاصله گرفتن از آن حواشی، میتوانیم بر اساس آمار و ارقام، مسئله را تحلیل کنیم.
🔸مطابق آمار مردمی، مشارکت در روز اول کمتر از روزهای بعد است. کمی رای افراد روز اول را نمیشود فقطوفقط بهپای کمبود بیننده گذاشت! زیرا شرکتکنندههای قابلی در شب اول اجرا داشتند. اجراهای شب اول جدای از اینکه بیادبی و بیاخلاقی داشت، طنز کاملی هم نداشت و بعضیها اصلا خنده نداشت!! اینطور حساب کنیم که مخاطب بعد از دیدن دو-سه اجرا، بالکل از دیدن برنامه منصرف میشود و تلویزین را خاموش میکند و لذا اصلا اجرای آخر را نمیبیند یا اگر هم میبیند ترجیح میدهد به بحث نامناسب و زشت توالت و ر..دن (شرمندهام که این لفظ را استفاده میکنم چون خود اجراکننده با صراحت و تکرار از این لفظ در اجرایش استفاده کرد) رای ندهد، لذا کمترین رای را کسب میکند. کمفروغی و کممایگی طنز و رعایت نکردن مرزهای عرف و فرهنگ، کمترین رای را برای شب اول به ارمغان میآورد! کسی هم که بیشترین طنز را در شب اول دارد، بهعنوان کمترین رای (نفر هشتم)، به مرحله بعد راه پیدا میکند. من اینطور میفهمم که: بیشترین تلاش بیادبانه برای خنداندن، در بهترین حالت، نفر آخر است!
🔸در مقابل، کسی که حائز بیشترین تعداد آراست، باز هم خانم است؛ اما هم طنز لطیف و تمیزی داشت و هم نقد درست اجتماعی بود! دقیقا در همان شب سوم هم، شخصی جزو یکی از دونفر دارای کمترین رای است. این نشان میدهد رایها از روی احساس و صرفا جو بیننده نیست. این موئدی است که شب اول هم به اندازهی شب سوم مخاطب و بیننده داشته، ولی چون از اجرا لذت نبرده، رای نداده. نزدیک بودن آرای سهنفر اول که در دو شب متفاوت اجرا داشتهاند هم موئد دیگری برای همین مسئله است. حتی اگر 50-60هزار رای نفر هفتم از روی حالخوبداشتن شب سوم باشد، باز هم از نفر هشتم جلوتر است!!
🔶نتیجهگیری من این است که « #بدنه ، #طنز_تمیز را میپذیرند و #طنز_کثیف را پس میزدند.» لذا اگر نقدی برای ضرورت حفظ مرزهای اخلاقی میشود، تلاشی برای مطالبهی نیازهای خودِ #فرهنگ_عمومی جامعه است؛ تحمیل نیست! هنرمند یا نویسنده یا هر انسان شریفی که برای جامعه کار میکند و برنامه میسازد، باید مخاطب خود را بشناسد و مرزها و قواعدش را رعایت کند. مگرنه روسیاهیاش برایش میماند. مردم خودشان با این رای، طنز موردنظرشان را انتخاب کردند.
🔸طنز بدنه، یعنی #طنز_خانواده. یعنی خانوادهای راحت دور هم بنشینند و هندوانه بخورند و بخندند و لذت ببرند! آروغ روشنفکری، دقیقا همین نالهکردنهای عدهای از وجود مرزها برای طنز و شوخی است؛ نه تذکرهای خیرخواهانهی اخلاقی. #طنز_بدنه را با لوازم و مقتضیات خاص خودش، جدی بگیریم و از دودوتاچهارتا کردنهای فاصلهگرفته از فرهنگِ بدنه، فاصله بگیریم.
.
🔹پ.ن: متاسفانه آمار کامل در اینترنت نبود؛ مجبور شدم برنامه را دوباره دانلود کنم و آمار را یادداشت کنم.☺️
🖊علی.ا - 96.4.21 (اگر افتخار دادید و مطالعه کردید، از نقدونظرتان استفاده میکنم💐)
[ #یادداشت #یادداشت_آزاد #خندوانه #خنداننده_شو #تحلیل_رای #مردم #طنز #اخلاق #مرز ]
🆔 @aliebrahimpour_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎سوال مصاحبهگر: «چه توصیه و نصیحتی برای بینندگان دارید❓»
✅پاسخ علامه زیبا و دلنشین است...
💠«اسلام بالاتر از این #نصیحت ندارد»
#خدا_را_نباید_فراموش_کرد 🌹
[ #فیلم #تصویری #علامه_طباطبایی #اخلاق #خدا ]
🆔 @aliebrahimpour_ir
✅ #مریم_میرزاخانی
...او نهفقط الگویی برای دخترها، بلکه نماد سازمانیِ سختکوشی برای همه سمپادیها بود و بهخوبی میتواند الگوی انگیزهبخشی برای کار علمی همه نوجوانان و جوانان باشد...
⬇️متن⬇️
https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/95
عقل یشمی خالخال پشمی
✅ #مریم_میرزاخانی ...او نهفقط الگویی برای دخترها، بلکه نماد سازمانیِ سختکوشی برای همه سمپادیها ب
✅سوگنامهی ما
🔸دربارهی او سوگنامههای مختلفی امروز نوشته شد، اما #مریم_میرزاخانی برای ما #سمپادی ها نهفقط یکی از مفاخر ملی، حالتی الگویی داشت. اولین بار اسمش را از معلم ریاضی راهنماییمان شنیدم. اینکه یک #فرزانگانی مدالهای مختلف طلای المپیاد ریاضی در مقاطع مختلف را دِرو کرده و حالا هم در قُلهی ریاضیات دنیاست. بعدها فیلدز (نوبل ریاضی) هم به جمع افتخاراتش اضافه شد که گویا نهفقط اولین ایرانی، بلکه اولین #زن دنیا بود که چنین جایزهای را گرفت. فرزانگانی بودنش، هویتی سازمانی بود برایمان. بعد از این هم به کرات اسمش در کلاسهای ریاضی و فیزیک دبیرستانمان برده میشد و خاطراتش دقیقا در خاطرم هست. لذا اسم #مریم_میرزاخانی برای ما جدید نیست. ما با همین افتخارات دوران نوجوانیمان را گذراندیم. او نهفقط الگویی شایسته برای دخترها، بلکه نماد سازمانیِ سختکوشی و تمرکزدرکارعلمی برای همه سمپادیها بود و بهخوبی میتواند الگوی مناسب و انگیزهبخشی برای کار علمی همه نوجوانان و جوانان باشد.
🔸خب فوت این دانشمندِ نابغهی ملی، آنهم در این جوانی، دردناک است. اینکه شرایط مناسب برای فعالیت و حضور او در کشورش وجود نداشت، این واقعه را دردناکتر میکند. خدا رحمتش کند. برایش یک حمد بخوانیم.
🔹پ.ن: نابغهی دهر هم که باشیم، باز هم پروندمان زیر دست حضرت #عزرائیل علیهالسلام است. از یک تصادف مرگبار (سقوط اتوبوس به ته دره) نجاتت داده و فرصتی دوباره میدهد، ولی در قُلهی علم و پیشرفت جانت را میگیرد! کارش حسابوکتاب خودش را دارد... برایش درّه و قُلّه ملاک نیست مثل اینکه!!😶
🗓 نگارش در: 1396/4/26
#کتاب_زرد_نظریه_اعداد_انتشارات_فاطمی 📒
#حمد_بخوانیم #رحمت_خدا_بر_او
#سمپاد #یادداشت #یادداشت_آزاد
🌐 @aliebrahimpour_ir
✅ #تقليد_لهجه قوميتها
🔹 آن جايى كه قصد، استهزاء و #تمسخر باشد، آنجا مسلما حرام است؛ اما #غیبت نیست.
🔹اگر قصد تمسخر نباشد مشکلی ندارد.
[ #آقا #فقه #مسئله_شرعی #شوخی #تقلید ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
✅ حكم #غيبت با ابزار قلم و رسانههاى جديد
🔹 وسائل نقشی در حکم ندارند.
🔹 [ضرورت حسن ظن اجتماعی]
🔹«چه لزومى دارد كه غيبت اينها را بكند؟ حرف آشكار اينقدر دارند...»
#آقا #غیبت #فقه #مسئله_شرعی #رسانه
@aliebrahimpour_ir
✅جایگاه #مخاطب در نوشتار
🔶دو حالت بیشتر نیست:
🔸1. من متنی را نوشته ام و از #قلم و #واژه و #ادبیات استفاده کردهام، فقط برای آرامش روح خودم. در چنین حالتی اثر جنبه #شطحیات به خودش میگیره. در اصل چنین متنی،خارج از فضای تفهیم و تفاهمه و از کاربرد ادبیات خارج شده. دقیقا مثل حالتی که از یک کتاب، برای تزئین دکور خانه استفاده کنیم. کتاب برای انتقال محتواست، نه تزئین خانه!
🔸2. یا نویسنده متن را برای مخاطب نوشته و منِ #مخاطب در نظر میگیرد و هدفش #انتقال یک انگاره به ذهن مخاطب است، نه صرفا یکسری اصوات. این مخاطب میتواند یک مخاطب خاص #فردی باشد، یا یک #جمع محدود یا #جامعهی مورد نظرش یا #کل انسانها در کل تاریخ بشریت!
🔰وجه اساسی تقسیم، در اصل این هست که «آیا من مخاطب را در نظر گرفته ام یا خیر؟» حالا بزرگی یا کوچکی مخاطب فعلا مهم نیست. اصل این سوال مهم است.
🔰قاعدهی اولی در #قلم و #ادبیات این است که واژگان را برای تفهیم و تفاهم استفاده میکنیم. لذا اصل اولی در #نویسندگی این است که متن را برای مفاهمه نوشته باشیم.
🔰اگر من مخاطب را در نوشته مد نظر قرار داده باشم و برای مخاطب نوشته باشم، #فهم او، #دغدغه ی او، #نیاز های او را هم در نظر میگیرم. چون به دنبال « #مفاهمه » هستم. یعنی میخواهم پیامم را برسانم.
🔰من اگر علامهی دهر یا الههی هنروقلم هم باشم ولی نتوانم قدری از #درد یا #نگاه یا #زاویهدید یا #دانش و #راهکارم را به مخاطبم انتقال بدهم، همه را در خودم محبوس کردهام.
🖊 علی.ا (96.5.6)
🔹پ.ن: متن بالا را مدتها پیش در گفتوگویی با یکی از دوستانم نوشتم، با قدری ویرایش و تغییر، قابلیت استفاده عموم را پیدا کرد.
[ #یادداشت_آزاد #یادداشت ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
✅ اتل متل اسلامی!
🔸چند روز گذشته، یکی از دوستان، پیامی را از کانالی فوروارد کردند که مطلعش این بود: «اونای ک بچه کوچیک دارن با دقت بیشتر به جای یه توپ دارم قلقلیه این شعر و به بچه ها یاد بدید...» بعدش هم مجموعهای از اشعار آیینی-دینی را لیست کرده بود که همگی در سبک و فُرم یکتوپدارم قلقلیه و اتلمتل و... بود. بهانهای شد تا نظرم را دراینباره مکتوب کنم.
( لینک: https://t.me/teshn/1652 )
🔸این دغدغهی خوبی است که تلاش کنیم شعرهای خوب بگیم و تولید کنیم که در آنها دغدغههای فرهنگی ما رو منتقل کنه؛ اما اینکه تمام شعرهای بچگانه از قبیل اتلمتل و یکتوپدارمقلقلیه و دویدمودویدم و... رو تغییر بدیم و اتلمتلِ اسلامی و یکتوپ دارم اسلامی بسازیم، خیلی کار قابل دفاعی نیست.
🔸در یک جلسهای آقای دکتر #مصطفا_رحماندوست تعریف میکرد که یک جمع از شاعرهای کودک و نوجوان دور هم جمع شدند تا یک کتاب بنویسند. چه کتابی؟ کتابی که مجموعه شعری باشه که هیچگونه مفهومی ندارن!! یعنی صرفا ریتم محضاند. (اسم کتاب «هیچ، هیچ، هیچانه» است. در قم از چند کتاب فروشی معروف پرسوجو کردم تا ببینمش؛ گیر نیامد.) صحبت ایشان این بود که باید متناسب با روانشناسیِ رشد، محصول فرهنگی تولید کرد و فرهنگ را انتقال داد. بچه نیاز دارد به تفریح و شاد بودن و نیاز دارد به ساعاتی که «صرفا» شاد باشد و لذت ببرد. یکی از حضار آن جلسه شعر «دویدم و دویدمی» که برای حضرت رقیه و عاشورا گفته شده بود را مثال زد و گفت چنین شعری مفهوم خیلی خوبی هم دارد. آقای رحماندوست گفت بله! اما معلوم نیست چنین شعری واقعا چقدر در مخاطب اثرگزار است! چقدر او عمیقا با این شعر ارتباط میگیرد و چقدر لذت میبرد و... ایشان به تناسب یک صحبتی، گفت در کنار اهداف فرهنگی، یکی از اهداف فعلی من در کار و زندگیام، این هست که «کمک کنم کودک و نوجوانان، بیشتر #حال_خوب داشته باشند و #لذت ببرند!»
🔸من بیشتر به این رویکرد تمایل دارم تا اینکه همهی شعرهای کودکانه را #اسلامیزه کنیم! مضافا بر اینکه بعضی از این شعرها، هویت فرهنگی پیدا کردهاند و نمیشود از آنها جدا شد.
🔸هرچند که اصل این دغدغه شعرسازی هم، قابل ستایش است و در سطوحی خوب و لازم.
🗓 نگارش در: 1396/5/9
#یادداشت #یادداشت_آزاد #تعلیم_و_تربیت
🌐 @aliebrahimpour_ir
📚📖 #برشی_از_داستان
سپیده دم روز شنبه، همهٔ اهالی دهکده را بیدار یافت. ابتدا کسی متوجه ماجرا نشد. برعکس، از اینکه خوابشان نمیآمد، خیلی هم راضی بودند. چون در آن موقع آن قدر کار در ماکوندو زیاد بود که همیشه وقت کم میآمد. آن قدر همه کار کردند که تمام کارها به انجام رسید. ساعت سه بعد از نیمه شب، دست روی دست گذاشتند و مشغول شمردن نتهای والس ساعتها شدند. کسانی که میخواستند بخوابند، نه از روی خستگی، بلکه فقط برای اینکه دلشان برای خواب دیدن تنگ شده بود، برای خسته کردن خود به هزاران حقه دست زدند. دور هم جمع میشدند و بدون مکث با هم وراجی میکردند. ساعتها پشت سر هم قصه ای را تعریف میکردند. ماجرای خروس اخته را چنان پیچ و تاب دادند که به صورت داستانی بی انتها درآمد. قصه گو از آنها میپرسید که آیا مایل اند قصهٔ خروس اخته را گوش کنند. اگر جواب مثبت میدادند، قصه گو میگفت از آنها نخواسته است که بگویند "بله" ، بلکه از آنها پرسیده است که آیا مایل اند به قصهٔ خروس اخته گوش کنند؛ اگر به او جواب منفی میدادند، قصه گو به آنها میگفت که از آنها نخواسته است که بگویند "نه" ، بلکه پرسیده است آیا مایل اند به قصهٔ خروس اخته گوش کنند یا نه؛ و اگر هیچ جوابی نمیدادند، قصه گو میگفت که از آنها نخواسته است که هیچ جوابی به او ندهند، بلکه پرسیده است آیا مایل اند به قصهٔ خروس اخته گوش کنند یا نه. هیچ کس هم نمیتوانست از جمع بیرون برود، چون قصه گو میگفت از آنها نخواسته است که از آنجا بروند، بلکه پرسیده است آیا مایل اند به قصهٔ خروس اخته گوش کنند یا نه؛ و همین طور زنجیروار این شبهای طولانی ادامه مییافت. /
📙#صد_سال_تنهایی ؛ گابریل گارسیا مارکز؛ ترجمه ی بهمن فرزانه.
[ #برش | #ازکتاب |#نکته | #داستان | #رمان ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
✅ معنی #قضا و #قدر 🔹چيزى که مىتواند هر تقديرى را به قضا تبديل کند، ارادهى شماست. تقدير، ترسيم شده ا
✅ #هدایت و کمکخواستن از #خدا
🔹پروردگار عالم به ما فرموده است از من بخواهيد؛ هدايت بخواهيد، #کمک بخواهيد، #توفيق بخواهيد. اين است که من بخصوص به جوانها مىگويم رابطهى خود را با خدا مستحکم کنيد و نقش دعا و تضرع را بشناسيد.
👤 بیانات #آقا در 17/ 04/ 1383.
[ #کلام | #عقائد | #امداد_الهی #اخلاق #توسل ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
✅ معنای درست #تهاجم_فرهنگی
🔹تهاجم فرهنگىِ اين است که به مغز و باور ايرانى تزريق کردند که تو نمىتوانى؛ بايد دنبالهرو #غرب و اروپا باشى.
👤 بیانات #آقا در 17/ 04/ 1383.
🌐 @aliebrahimpour_ir