eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
617 عکس
209 ویدیو
55 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اضلاع مأموریت تمدنی حوزه‌های علمیه💢 صحفه 1 از 2 🔹3 اردیبهشت امسال در نشستی که به همت «گروه حوزه و روحانیت» (وابسته به مرکز مطالعات راهبردی حوزه) و پیگیری مجدانه و مخلصانه برادر عزیزم آقای عبدالحسین مشکانی برگزار گردید، تلاش کردم مأموریت‌های حوزه علمیه در قِبال انقلاب اسلامی را صورت‌بندی و منظم کنم که خلاصه‌‌ی آن تقدیم می‌شود:👇 🔹با توجه به افق حرکت انقلاب اسلامی و پیدایش عصر جدیدِ تمدنی اسلام، ضروری است که ، متناسب با سطح و گستره مأموریت انقلاب اسلامی بازخوانی گردد. از این‌رو بازخوانی مأموریت حوزه‌های علمیه، از بستر فهم رقابت جدی انقلاب اسلامی و جریان استکبار جهانی، در مقیاس تمدنی عبور می کند. 🔹اضلاع تهاجم تمدن غرب🔹 اضلاع نزاع تمدنی انقلاب اسلامی با تمدن مدرن را می توان در زیر ترسیم نمود: ➖ ضلع اول؛ هجمه تمدن مدرن به و مدیریت حساسیت‌ها و تغییر ذائقه عمومی ملت، از طریق برانگیختن قوای حسی و تخیلی بشر به تعلق بیشتر به لذات و آثار مادی است. در این ضلع، اصلی‌ترین ابزار اقامه اخلاق رذیله توسط تمدن مدرن، دو مقوله بسیار مهم و است که اولی قوای حسی و دومی قوه تخیل انسان‌ها را تسخیر می‌کند و از این طریق، مکانیزم ایجاد و ارضاء نیاز جامعه را مدیریت می‌کنند. ➖ضلع دوم؛ هجمه تمدن مدرن به ، از طریق سیطره مبانی و روش تحقق سکولار در عرصه پژوهش و اندیشه‌ورزی و اختلال در بنیان‌های نظری فرهیختگان و نخبگان کشور است. ➖ ضلع سوم: هجمه تمدن مدرن به است. این مهم نیز از طریق 1ـ فراهم آوردن بسترهای دنیاگرایی و فساد اخلاقی ایشان و همچنین 2ـ اختلال در دستگاه محاسبه و هزینه و فایده آنها، با خنثی معرفی کردن مدل‌های تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی، در کنار جهانی و خیرخواهانه وانمود کردن سیاست‌ها و راهکارهای سازمان‌های بین المللی صورت می‌پذیرد. 🔹اضلاع مأموریت تمدنی حوزه‌های علمیه 🔹 ➖ ضلع اول در ضلع اول، حوزه علمیه باید از حساسیت‌های ارزشی و ذائقه‌های معنوی عموم مردم در این جنگ فرهنگی ـ تمدنی محافظت کند. این محافظت و مقاوم‌سازی هم محقق نخواهد شد، مگر از طریق عموم مردم در اسلامی ـ انقلابی. توضیح اینکه اکنون، محافظت از ذائقه عمومی مردم صرفاً با منبر و توصیه‌های اخلاقی امکان‌پذیر نیست، چرا در حال حاضر جریان رقیب با دو ابزار هنر و تکنولوژی و برانگیختن افراد به مشارکت و تعامل در پلت‌فرم‌های رفتاری خود، اخلاق رذیله و حساسیت‌های ضد فطری مدنظر خود را اقامه و نهادینه می کند. ایستادگی در برابر چنین هجمه‌ی فرهنگی پیچیده‌ای جز از طریق احیاء و نهادینه‌سازی فناوری‌های اجتماعیِ اسلام و انقلاب اسلامی میسور نیست. مطالعه گذشته 40 ساله انقلاب اسلامی نیز گواه این مطلب است که بخش وسیعی از ماندگاری و عمق‌یابی ارزش‌های الهی در جامعه انقلابی ایران، مرهون حضور و مشارکت مردم در فناوری‌های اجتماعی به مانند «هیآت مذهبی»، «ساز و کارهای روزانه مسجدی»، «راهیان نور»، «اهتمام به حج بیت‌الله الحرام و زیارت مشاهد مشرفه»، ««حضور در مراسمات مذهبی مانند اعتکاف و احیاء شب‌های قدر»، «راه‌پیمایی‌های 22 بهمن، روز قدس و ...»، «مشارکت در خیرّات و مبرّات» و ده‌ها فناوری اجتماعی دیگر است. و و فراهم آمده در این فناوری‌های اجتماعی، مهمترین عامل احیاء و ماندگاری ذائقه معنوی و ارزشی عموم مردم، مبتنی بر عنصر می‌باشد. در این مرحله لازم است که و کاملاً در خدمت چنین راهبردی قرار گیرند تا تا حدی در کنترل فرهنگ اسلامی انقلابی قرار گیرد. ➖ضلع دوم در ضلع دوم، حوزه علمیه باید از نهادینه شدن تئوری‌های عقیم و پوسیده مادی در مراکز آموزشی و تحقیقاتی کشور جلوگیری کند و با «پرورش روحیه خودباوری، خلاقیت و نقادی اصولی»، و «آموزش عمیق و کاربردی مبانی دینی»، زمینه مواجهه علمی اندیشمندان با تئوری‌های جریان رقیب را فراهم آورد. نکته حائز اهمیت در این ضلع از مسئولیت حوزه علمیه این است که حوزه علمیه، نباید خود را فقط موظف به تولید مبانی و بنیان‌های فکری بداند و خود را از این مبانی و ارزش‌های دینی، در عرصه‌ی (معادلات کاربردی) و همچنین عرصه‌ی (الگوهای سیاستگذاری و برنامه‌ریزی) منعزل بداند. بلکه می‌بایست حوزه علمیه، خود را متعهد به هدایت و نظارت نحوه‌ی جریان ارزش‌ها در دانش‌ها و مدل‌ها بداند و بر درستی این فرآیند، تحفظ نماید و در ضمن یک الگوی جامع تولید علم و اصل قرار دادن ، نسبتِ علوم حوزوی، دانشگاهی و کارشناسی اجرایی را منقح کند.
💢چرا برای غزه کم تحرکــیم؟💢 🔹تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! 🔹بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! 🔹بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... 🔹ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» 🔹حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. 🔹از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. ‌🔹خلاصه اینکه: ➖ امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. ➖ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. ➖امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. 🔹گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد ... 🔹در یادداشت بعدی توضیح خواهم داد که در ماجرای کم نظیر غزه چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؛ ان شاء الله .... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1671