💠همه کارها برای خودت است.
✅کاری بکنید که این پردههایی که بین شما و بین خدای تبارک و تعالی است اینها کنار زده بشود. پرده بزرگ، خودتان هستید. انسان خودش حجاب است. تو خود حجاب خودی. فکر بکنید بخواهید اطمینان قلبی پیدا کنید. بخواهید آسایش داشته باشید؛ نه تزلزل و نگرانی. خودتان را از بین بردارید. ... خودتان حجابید. اگر خودتان را از بین برداشتید، تمام نگرانیها تمام خواهد شد. همه این نگرانیها [که] آدم خیال میکند من که دارم کوشش میکنم و میخواهم در این پست باشم، برای خدا میخواهم این کار را بکنم. این #خیالاتی است که انسان میکند. انسان چون خودش را خیلی دوست دارد، خیال میکند که هر کاری که میکند خوب است، و هر کاری که میکند برای خداست. لکن اگر خودش را #عرضه کند به یک کسی که خدا را میشناسد، آن وقت به او میفهماند که نه، کار تو برای خودت بوده. همه کارها برای خودت است. اگر رسیدی به آن جایی که این خود را کنار بگذاری و کار بکنی، آن کار برای خود نیست. قهراً وقتی خود نباشد، دیگر نزاع هم نیست، دعوا هم نیست.
📚صحیفه امام، ج۱۴ ص۲۰۳
#عرفان #در_مدرسه_امام_خمینی
@fater290
#سوال_شما_و_پاسخ_استاد
🌀سوالات زیر در گروه شاگردان استاد فرحانی مطرح شده و استاد به این سوالات پاسخ داده اند.
⁉️ #سوال: در بحث فرایند منطق در ارائه فکر معصوم نسبت به علم یا همان مجهولات متسلسل که استاد فرمودند، طبق این فرایند با محوریت کبرای مادر سیر از کلی به جزئیات صورت می گیرد. سوالی که پیش آمده اینست که ما کبرای کلی هر علم را چگونه بدست می آوریم؟
✅ #پاسخ_استاد را در لینک زیر #بشنوید
👇👇👇
eitaa.com/pfater/3
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
🌀بعد از پاسخ استاد، یکی از اعضا، سوال دیگری را پرسیدند.
⁉️ #سوال:ضمن تشکر از عنایت و پاسخ استاد. راستش من از سوال قبل برداشتم این بود که چطور میشه از تکثر مسائل علم به سمت کبراهای مادر حرکت کرد؟ اما ظاهرا شما پاسخ ثبوتی ارایه کردید. اگه ممکنه در این رابطه هم توضیحی بفرمایید.
✅ #پاسخ_استاد را در لینک زیر #بشنوید
👇👇👇
eitaa.com/pfater/4
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📌شما هم میتوانید در #گروه_شاگردان عضو شوید و از مباحث آن بهره مند شوید
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1221263413C41edddb737
#پای_درس_استاد #مشاوره_مجازی
@fater290
المرسلات
💢لزوم ساده زیست بودن روحانیون 🔰امام خمینی، صحیفه ج۱۹ ص۲۴۶ 🔺یکی از امور مهم هم این است که روحانیون
در این بیانات حضرت امام، سه نکته نظرم را جلب کرد:
۱- اینکه علما و بزرگان و اساتید حوزه باید الگوی ساده زیستی و در حد سایر طلاب باشند.
۲- اینکه اگر ساده زیست نباشیم، هر چه به دنبال مادیات برویم به همان مقدار از علم و از معنویاتمان کاسته می شود.
۳-آنچه تاکنون روحانیت را حفظ کرده و پیش برده، ساده زیستی بوده.
🔰ادمین
@fater290
♨️مديريت حافظه
🔰شهید مطهری
🔹افراد از نظر هوش، فهم، استعداد و حافظه با يکديگر اختلاف دارند. انسانهاي رشيد از حافظه خود بهرهبرداري صحيح ميکنند، ولي آدمهاي غير رشيد ممکن است حافظه بسيار نيرومندي نيز داشته باشند اما نتوانند از آن استفاده کنند. آدم غير رشيد تصور ميکند حافظه يک انبار است، انباري که بايد دائماً آن را پر کند؛ هر چه پيدا کرد آنجا پرت کند، عيناً مانند انبار يک خانه که احياناً وارد ميشوي ميبيني يک تکه حلبي، يک قطعه فلز، يک ميز شکسته، يک صندلي شکسته در آنجا افتاده است. امّا آدمي که رشيد باشد، در بهرهبرداري از حافظه خود دقّت ميکند؛ اوّلين کاري که انجام ميدهد عمل انتخاب است؛ يعني حافظه خود را مقدّس ميشمارد، حاضر نيست هر چه شد در آن سرازير کند؛ حساب ميکند که دانستن چه چيزهايي براي او مفيد است و چه چيزهايي بيفايده است؛ مفيدها را درجه بندي ميکند و مفيدترها را انتخاب ميکند، سپس آنها را به حافظه خويش ميسپارد آنچنانکه امانتي را به اميني ميسپارد؛ در خود سپردن دقّت ميکند، يعني واقعاً و به طور دقيق و روشن آن را وارد ذهن ميکند و سپس تحويل حافظه ميدهد.
🔹مثلًا کتابي را مطالعه ميکند؛ يک بار ميخواند (انسان کتاب را بار اول به قصد لذّت ميخواند. در اين صورت نميتواند در مورد مطالب کتاب، حساب و قضاوت کند)؛ دور دوم ميخواند (حتّي قويترين حافظهها نيازمند است که يک کتاب مفيد را لااقل دو بار پشت سر هم بخواند)؛ پس از آن، مطالب را تجزيه و تحليل و دستهبندي ميکند و هر مطلبي را با توجّه به اينکه از چه دسته مطالب است به حافظه ميسپارد. بعد کوشش ميکند که کتاب ديگري را در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پيشين است، و حتّي الامکان تا از موضوعي فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظّم نسپرده است وارد موضوع ديگر نشود.
🔹اشتباه است اگر انسان يک کتاب را مانند يک سرگرمي مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزيه و تحليل پيدا کرده باشد به کتاب ديگر و موضوع ديگر بپردازد؛ امروز کتب تاريخي، فردا روان شناسي و پس فردا مثلًا کتب مذهبي مطالعه کند، همه مخلوط ميشوند و حکم انباري بينظم را پيدا ميکند.
🔹انسان رشيد کتابها و مطالبي را که براي خود لازم ميداند، جمع ميکند، آنها را مکرّراً مطالعه و دسته بندي و سپس خلاصه ميکند. خلاصه را يادداشت و به حافظه خود ميسپارد؛ بعد به موضوع ديگر ميپردازد. چنين فردي اگر حافظهاش ضعيف هم باشد از آن حدّاکثر استفاده را ميکند و مثل کسي ميشود که کتابخانه منظّمي با قفسههاي مرتب دارد، کتابخانهاي که هر قفسهاش به کتابهاي معيني در رشته خاص مربوط ميشود به طوري که هر کتابي را که بخواهد فوراً دست ميگذارد روي آن و آن را مييابد؛ امّا اگر غير از اين باشد همانند آدمي است که کتابخانهاي با هزارها کتاب داشته باشد امّا کتابها را روي يکديگر ريخته است؛ هر وقت کتابي را بخواهد دو ساعت بايد دنبالش بگردد تا پيدا کند.
📚مدیریت و رهبری در اسلام
#اندیشه_مطهر
@fater290
aadabe-estemae-soate-doroos.mp3
2.6M
🔊🔊 #بشنوید
🎶آداب استماع فایل صوتی دروس
🔰استاد علی فرحانی
⏯یکی از موارد مبتلا به در محیط های آموزشی، خصوصا در حوزه های علمیه، آموزش و تحصیل به وسیله گوش دادن فایل های صوتی درس مربوطه است.
⏯هر چند که معروف است که این کار دارای معایبی است و نمی تواند جای استاد حضوری را بگیرد، اما در شرایط فعلی جامعه و لزوم استفاده بهینه از وقت و امکانات و حرکت بر مدار تحصیل جهادی، گاهی لازم می شود که از فایل های صوتی دروس استفاده شود.
⏯استاد در این صوت آداب استماع یک فایل صوتی را به نحوه ای که بتواند به خوبی جایگزین کلاس درس بشود و معایب آن به حداقل برسد، تبیین می کنند. انشالله حتما بشنوید.
📌جلسه درس کفایه، در ایام کرونا به صورت مجازی
#طلبه_موفق #پای_درس_استاد
@fater290
المرسلات
🔊🔊 #بشنوید 🎶آداب استماع فایل صوتی دروس 🔰استاد علی فرحانی ⏯یکی از موارد مبتلا به در محیط های آموزشی
باسلام
بزرگوارانی که صوت های استاد فرحانی و یا صوت هر استاد دیگری را #استماع می کنند، حتما این👆 فایل صوتی را گوش کنند و بر طبق آن عمل کنند و الا سبب فهم ناقص و یا دوباره کاری می شود.
امروز یک نفر به بنده پیام داده است که همه جلسات بدایه را متاسفانه بدون نوشتن #تقریر فقط گوش داده است.
این کار جذب مطالب را بسیار پایین می آورد و از طرفی استماع دوباره جلسات بسیار زمان بر است.
پس #لطفا #حتما جلسات را با آدابی که در این فایل صوتی توضیح داده شده گوش کنید.
🔰ادمین
@fater290
المرسلات
═✧❁﷽❁✧═ 📢 اطلاعیه #ثبت_نام دوره پنجم طرح بینش مطهر با محوریت آثار #شهیدمطهری(ره) ⬅️ ثبت نام ویژ
👆👆👆
باسلام. کسانی که قصد دارن با آثار شهید مطهری آشنا بشن، انشالله حتما در این دوره #ثبت_نام کنن و به دوستان خود هم اطلاع دهید.
ظاهرا قراره که در این دوره اساتید برجسته ای همچون استاد #علی_فرحانی و استاد #امین_اسدپور تدریس داشته باشن.
🔰ادمین
@fater290
⚡️نگذارید پیامبر خجالت بکشد
🌀اعمال شما- به حسب روایات- عرضه داده میشود پیش رسول الله (ص). اگر اعمال شما عرضه داده شد و رسول الله دید شما خلافکار هستید چقدر ایشان ناراحت میشود؟! نخواهید که رسول الله ناراحت بشوند؛ قلب مبارک ایشان را مکدر نکنید. اگر یکوقت صفحه عمل من و شما را بردند رسول الله دید که از غیبت و از تهمت و از فحش و امثال ذلک پر است، جهت قلبش هم که او اطلاع دارد همهاش توجه به دنیاست، جهت اخلاق هم اخلاقیات فاسده، بغض و حسد و کینه و بدبینی نسبت به مردم، آن وقت یک همچو چیزی ببیند شاید در حضور ملائکه الله و در حضور خدای تبارک و تعالی خجالت بکشد که این شخص از پیروان شماست، از شیعیان شماست، از امت شماست. ... شما همه مرتبط به رسول خدا هستید. شما با این آمدنتان در این حوزهها خودتان را مرتبط به فقه اسلام کردید. خودتان را مرتبط به رسول خدا و قرآن خدا کردید. به رسول خدا ممکن است بربخورد اگر چنانچه شما یک کار زشتی بکنید. ممکن است خدای نخواسته یکوقت بر خلاف دعا نفرینمان بکند.
📚صحیفه امام ج۲ ص۳۹۰
#در_مدرسه_امام_خمینی
#اخلاق_و_عرفان #حوزه_و_روحانیت
@fater290
ديگر شما را خسته نميكنم و از كتب #عرفا و بخصوص #محيالدين_ابن_عربي نام نميبرم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تني چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اينگونه مسائل قوياً دست دارند، راهي #قم گردانيد، تا پس از چند سالي با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر از موي منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهي از آن امكان ندارد.
📚بخشی از نامه امام به گورباچف در سال ۶۷
📌پ.ن: یکی از نکات قابل توجه در این نامه این است که حضرت امام این نامه را در سال ۶۷ و در آخرین ماه های عمر شریفشون نوشتن و چنین تاکیدی بر مباحث عرفان داشته اند. انشالله خدای متعال به ما هم رزق یادگیری این منازل معرفت را عنایت فرماید.
#در_مدرسه_امام_خمینی #عرفان
@fater290
💠بیانات رهبر انقلاب در موضوع فقه هنر و تولید علوم انسانی
💢 مژدهى بزرگى داده شد که حوزه علمیّه وارد مقولهى مربوط به هنر از منظر شناخت فقهى شده است. روشن است که از حوزهى علمیّه انتظار نیست که سینماگر یا شاعر یا نقّاش یا مجسّمهساز یا معمار تربیت بکند، امّا انتظار هست که مبانى اسلامى را در باب موضوع هنر بیان بکند؛ اوّل کشف کند و تحقیق کند و عمقیابى کند، بعد هم آن را تبیین کند براى مردم و براى جامعه.
💢 بهمعناى حقیقى کلمه همچنانکه ما در فقه معاملات، کار میکنیم، در فقه عبادات کار میکنیم، اخیراً مثلاً در فقه ارتباطات یا در فقه اقتصاد یا مثلاً فرض کنید که در فقه مسائل گوناگون اجتماعى کار میکنیم- در فقه هنر هم واقعاً کار کنیم؛ یعنى حقیقتاً ملّاى ما بتواند در زمینهى هنر، هم در زمینهى اصل موضوع هنر بهمعناى کلّى قضیّه، هم شاخههاى متنوّع و متعدّد هنر، نظر صریح و روشن بدهد. هیچ مانعى هم ندارد که اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ کمااینکه در همهى ابواب فقهى هم اختلاف نظر بین فقها وجود دارد؛ یکى یک چیزى میگوید، یکى یک چیز دیگرى میگوید؛ امّا برآیند همهى این اختلافها پیشرفت است. فقه امروز با فقه زمان شیخ طوسى یکسان نیست؛ بااینکه اینهمه اختلاف در نظرات وجود داشته امّا این فقه پیشرفت کرده؛ فنّىتر، عمیقتر، دقیقتر، جزئىنگرتر در مسائل وارد شده؛ در این زمینه هم همینجور خواهد شد.
💢 مسئلهى هنر، خیلى مسئلهى مهمّى است. هنر جزو زندگى انسان است؛ در ذات خود، هنر یکى از لوازم وجود انسان است مثل خیلى از چیزهاى دیگر. همه شعبههاى هنر همینجور است؛ آدمهایش مختلفند والّا این وجه مشترک در همهى هنرها وجود دارد که زاییدهى ذوق و تخیّل است؛ تخیّل قوى و ذوق وافى، هنر را بهوجود مىآورد. البتّه مهارتها، تجربهها، کارشناسىها، همه اینها در کنارش وجود دارد، [امّا] مایه اصلى عبارت است از ذوق؛
💢 لذا شما همینطور که ملاحظه می کنید در بین فقهاى ما در حوزههاى علمیّه بااینکه بحث هنر بهمعناى هنر هیچ مطرح نبوده، هنرمندان بزرگى در خود حوزه حضور پیدا کردهاند؛مثلاً سیّدمحمّدسعید حَبّوبى شاعر حرفهاى است و یک شاعر برجستهى عرب است. فرض بفرمایید سیّدمحمّد هندى یا سیّدرضا هندى که آن قصائد گوناگون مفصّل را گفته، یک شاعر حرفهاى نجف است؛ اینها مال زمان قدیم هم نیستند. یا سیّد رضى؛ من سالها پیش یکوقتى از یک عرب باذوقى خواستم مقایسه کند بین شعر سیّدرضى و شعر یک نفر دیگر گفت اصلاً قابل مقایسه نیست. او شعرشناس بود؛ بنده شعر عربى را نمیتوانم مثل یک عرب بشناسم و بفهمم که وزن شعر و بهاصطلاح اندازه و قوارهى شعر چقدر است؛ این را یک عربِ شاعر میتواند بفهمد. میگفت اصلاً قابل مقایسه نیست؛ یعنى شعر سیّد رضى در ردیف اوّل اشعار عرب قرار دارد. واقعاً حرفهاى وارد شدند. و زیاد داریم؛ خود سیّد مرتضى شاعر است، محقّق حلّى شاعر است، پدر علّامه شاعر است؛ این علماى بزرگ ما همه شاعرند، منتها در مقولهى شعر وارد شدند؛ فرض کنید در مقولهى معمارى وارد نشدند یا در مقولهى موسیقى وارد نشدند و از این قبیل.
💢 بنابراین این نشاندهندهى این است که وقتى این مایه طبیعى، یعنى آن ذوق و تخیّل در جایى بهوجود آمد، این بُروز خواهد کرد ولو فضا فضاى پروراننده این هم نباشد؛ مثل حوزههاى علمیّه که اصلاً فضاى اینجورىاى نبوده است.
💢 بنابراین هنر یک امر انسانى است؛ نمیتوانیم ما بنشینیم بحث کنیم که آیا هنر از احکام خمسه کدام حکم را دارد؛ یک طبیعت انسانى است، یک حقیقت انسانى است، یک حقیقت بشرى است؛ جلوههاى مختلفى دارد مثل بقیّه کارهایى که افراد بشر میکنند؛ آن جلوههاى مختلف را باید رفت سراغش و دنبال احکام خمسه براى آنها باید گشت والّا اصل هنر یک پدیده انسانى است، یک امر مبارک است، یک امر ضرورى است، یک امر حقیقى است.
💢 فقه متکفّل همه امور زندگى بشر است؛ ادّعاى فقه این است. فقه متکفّل تبیین شرعى و اسلامى همه امورى است که مورد ابتلاء انسان است در زندگى فردى و اجتماعىاش. خب، هنر یکى از همین امور است؛ بایست فقه به این بپردازد. بله، ما دیر به این فکر افتادیم، دیر شروع کردیم؛ این کارها خیلى قبلها باید انجام میگرفت. و حالا بحمدالله شماها شروع کردهاید و این کار را حتماً متوقّف نکنید و دنبال کنید.
💢 امّا اینکه حالا آیا افراد حوزه وارد مقولههاى هنرى بشوند یا نه -مثلاً فرض کنید سینما یا تئاتر یا بقیّهى [رشتهها]- این البتّه یک حرف دیگر است. بدیهى است که یک نفر طلبهاى که وارد حوزه علمیّه میشود، براى یک مقصودى وارد میشود که آن مقصود معنایش سینماگرى نیست، همچنانکه معنایش تجارت نیست؛ همچنانکه معنایش معمارى نیست؛ بدیهى است و این لزومى ندارد، امّا منعى هم وجود ندارد که حالا یک نفرى اگرچنانچه ذوقش اقتضا کرد، برود وارد یک مقولهاى بشود به شرطى که از کار اصلى خودش باقى نماند.
💢 بله، یک فقیه برجسته اگر بخواهد در زمینهى مسائل هنرى اظهار نظر بکند، بایستى با مقوله هنر آشنایى داشته باشد؛ اگر با این مقوله آشنایى [نداشته باشد] و نشناسد هنر را و نداند که هنر چیست و خصوصِ این مقوله هنرى چه حدّومرزهایى دارد، چه تعریفى دارد، بعید است که بتواند درست حکم را از آب دربیاورد؛ چون یکى از شرایط استنباط درست حکم، شناخت موضوع است؛ موضوع را باید خوب شناخت. اگر موضوع را نشناسیم، حکم بدرستى به دست نمىآید. بنابراین به نظر من جا براى این کار خیلى زیاد است؛ هم راجع به خود هنر و فلسفه فقه هنر بعد هم فقه هنر با ورود در مسائل فقهى هنر، حدّومرزهاى هنر را مشخّص کردن و نظر اسلام را گفتن.
💢 اگر درباره اصل هنر بخواهیم نظر اسلام را بدانیم، به نظر میرسد که اسلام هنر را نهفقط قبول کرده بلکه تشویق کرده.
💢 قرآن یک اثر هنرى است؛ شما ملاحظه میکنید؛ در آیات کریمه قرآن جاهاى زیادى وجود دارد که تقدّم و تأخّر در جملهبندى وجود دارد بهخاطر اینکه سجع آیه حفظ بشود. موارد متعدّدى در قرآن هست؛ با اینکه قرآن نه تقیّد به سجع بهمعناى مصطلح دارد، نه تقیّد به قافیه، [چون] شعر نیست و تقیّد به این چیزها ندارد امّا درعینحال زیبایى کلام یک جاهایى اقتضا کرده که یک جمله معترضهاى وسط بیاورند براى اینکه سجع آخر آیه که با بقیّه آیات منطبق است برابر در بیاید و آن زیبایى را بدهد. یا وزن و موسیقى کلام؛ در آیات کریمه قرآن، موسیقى کلمات یک چیز مغفولٌعنه واقع شده و به آن توجّه نمیشود. بعضىها دنبال وزن رفتهاند که آیات موزون قرآن را پیدا کنند و پیدا کردهاند، زیاد هم هست آیاتى که خودش یک وزن عروضى است امّا موسیقى کلمات قرآن، آنجایى هم که حتّى وزن ندارد، یک چیز عجیب است؛ بسیار گوشنواز است. کسى که با قرآن انس داشته باشد و آشنا باشد، میبیند. خب، قرآن یک اثر هنرى است. پیغمبر اکرم از شعرایى که به حق [بودند]، ترویج کردند؛ قرآن از شاعرى که «اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحت» باشد ترویج کرده؛ عرض کنم که ائمّه ما بسیاریشان شعر میگفتند.
💢 در مورد خواندن؛ یک روایتى در همین باب روایات غنا -که ما هم مفصّل بحث کردیم در باب مسئله غنا- هست که یک نفر قرآن را با صداى خوشى [میخواند]؛ به پیغمبر گفتند این صداى خوشى دارد، قرآن را خوب میخوانَد. فرمود بخواند؛ وقتى شروع کرد خواندن، پیغمبر فرمود -آنطور که در ذهنم است- اینجورى قرآن را بخوانید؛ یعنى با صداى خوش. خب، این هنر است؛ هنر یعنى همین؛ این هنر موسیقى است و در انواع و اقسام، ترویج شده.
💢 یا مثلاً فرض کنید که در همین عبارتپردازىهایى که علماى ما دارند. شما ببینید اوایل کتابها چه سجعهاى زیبایى [دارند]؛ در این اجازات مختلفى که علما به هم دادهاند -اجازهى اجتهاد، اجازهى روایت- ببینید چه عبارات زیبایى، چه سجعهاى زیبایى را علما آوردهاند؛ اینها همین فقهایند. در عبارات کتابهایشان هم همینجور است؛ حالا آنچه فارسى نوشتند -بخصوص در این اواخر- خیلى برجسته نیست امّا مثلاً کتابهاى مرحوم مجلسى از لحاظ فارسى هم نثرهاى زیبایى است؛ خب، اینها همهاش هنر است.
👈بنابراین اینکه ما بیاییم فکر کنیم که نظر اسلام با هنر آیا مساعد است یا مساعد نیست، به نظر من یک بحث واضحى است؛ این روشن است که اسلام مثل همه پدیدههاى زندگى انسان، نسبت به هنر نظر مساعد دارد.
💢 امروز هم جوامع بشرى با هنر آمیخته است؛ در متن زندگى بشر است؛ اینجور نیست که هنر یک چیز زائد یا تشریفاتىاى باشد. مثلاً معمارى؛ معمارى یک هنر است؛ خب، معمارى با زندگى انسان آمیخته است. انسان در یک ساختمانى که زندگى میکند، سبک معمارى آن ساختمان در روح انسان، در فکر انسان، در ممشاى انسان، در سبک زندگى انسان اثر میگذارد. اینها همهاش چیزهاى واضح و روشنى است.
💢 بله، نسبت به شُعب گوناگون -در مورد غنا، در مورد مجسّمهسازى- باید حدّومرز مشخّص کرد.
💢 بعضى از این فتاواى معروف هم که در بین فقها معروف است، وقتى انسان عمقیابى میکند -مثل همان قضیّه منزوحات بئر که تا یک زمانى یکجورى میگفتند، بعد بکلّى عوض شد- واقعاً همانجور است؛ یعنى روى احتیاط [بوده]. همین مسئله مجسّمهسازى یا همین مسئله غنا ازاینقبیل
است. خب، مهمترین روایات هم ذیل همین آیه شریفه است: لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِ عِلم: خب فقط «لَهو» نیست، «یُضِلَّ» هم هست. روایت دارد در چهارچوب آیه حرف میزند با ما؛ آیه میگوید: وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشتَرى لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِ عِلم؛ پس شرط حرمت اینها است. روایت هم که تفسیر میکند، همین آیه را تفسیر میکند؛ چیز دیگرى را که تفسیر نمیکند؛ همین را بیان میکند.
💢 بنابراین خیلى حرفهاى تازه و نو میشود در زمینههاى گوناگون رشتههاى هنرى و شعبههاى هنرى بیان کرد.
💢 مثلاً فرض کنید در باب نمایش؛ این قضیه تلبّس مرد به لباس زن، تلبّس زن به لباس مرد که یکى از این شبهههایى است که در ذهنها هست، واقعاً انسان [وقتى] در بحث فقهى وارد میشود و عمقیابى میکند، اصلاً معناى آنچه وجود دارد این نیست که اینجورى معنا بشود که نتیجهاش این باشد که [اگر] مثلاً زنى لباس مرد، یا مردى لباس زن بپوشد، در نمایش اشکالى داشته باشد. بنابراین به نظر من خیلى کار در این زمینه میشود کرد؛ کار هم کار فضلا است.
💢 البتّه نکته مهمّ همین مسئله انضباط فقهى است. یعنى ما تحتتأثیر جوّ قرار نگیریم که حالا چون یک جوّى فرض کنید در یک بخشى از جامعه وجود دارد که فشار روى ما بیاورد که «آقا شما چرا فلانچیز را حرام میدانید، چرا فلانچیز را ممنوع میکنید»، ما تحتتأثیر آن جو بیاییم فکر کنیم؛ نه، این غلط است؛ واقعاً این رفتار کاملاً غیر صالحانه است؛ نخیر، کاملاً انضباط فقهى رعایت بشود و همانجور که ما بقیّه احکام فقهى را از کتاب و سنّت استفاده میکنیم، به کتاب و سنّت مراجعه بکنیم و همانجور عمل بکنیم. اَمارات را در جاى خود، اصول را در جاى خود، همه اینهایى که در اختیار فقهاى شیعه قرار گرفته از این ذخایر عظیم فکرى و این به اصطلاح روش استنباط و این اسلوب استنباط که جا افتاده است و تقویّت شده است و پخته شده است، از همهى جوانبش باید استفاده کنیم و در زمینه هنر انشاءالله به یک نتایجى برسیم.
📚 بیانات ۹۴/۱۰/۲۱
#فقه #کلام_ولی #حوزه_علمیه
#تحول_در_حوزه #علوم_انسانی_اسلامی
@fater290
99.03.19-mozooshenasi-v-dastgahe-estenbat-bayanate-rahbari-fiq-honar.mp3
21.77M
🔉🔉 #بشنوید
♨️ ارکان استنباط در تولید علوم انسانی: ۱- دستگاه کارآمد و ۲- موضوع شناسی + شرح بیانات رهبر انقلاب در موضوع فقه هنر در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۱
🔰استاد علی فرحانی
📌 جلسه #فقه_فرهنگ ۹۹/۳/۱۹، موسسه مفتاح
#پای_درس_استاد
#کلام_ولی #موضوع_شناسی
#علوم_انسانی_اسلامی
@fater290
erfan-khaneghah.mp3
341K
🔊🔊 #بشنوید
♨️عرفان، خانقاهی نیست/ از دیدگاه امام خمینی (ره) ما به دنبال تربیت #عارف نیستیم، میخواهیم #مسلمان تربیت کنیم./ عرفان فقط جلوه ای از اسلام است.
🔰استاد علی فرحانی
#پای_درس_استاد
#اخلاق_و_عرفان
@fater290
🔉🔉 #بشنوید
💢انسان، در قوس نزول، عقلِ ربّ النوع ندارد.
🔰استاد علی فرحانی
⚡️استاد در این صوت بیان می دارند که از دیدگاه علامه طباطبایی، انسان تنها موجودی است که در قوس نزول، عقلِ ربّ النوع ندارد. و به همین دلیل است که انسان می تواند در قوس نزول از مرحله عقل عبور کند و به عالم اسماء و صفات و بالاتر از آن برسد.
⚡️ایشان در توضیح این مسئله، عباراتی از مرحله اتحاد عاقل به معقول از کتاب نهایه و تعلیقه آیت الله مصباح به این بخش از عبارت را شرح می دهند.
⚡️انشالله بشنوید و استفاده ببرید.
◀️لینک دانلود صوت👇👇👇
http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/falsafe-erfan/ensan-rabbo-noae-nadarad.mp3
#پای_درس_استاد
#فلسفه #عرفان
@fater290
📚تعلیقه علی نهایه الحکمه
🔰آیت الله مصباح یزدی حفظه الله
لینک دانلود
http://alfeker.mediafire.com/file/qej8pxiaa7dmwku
#کتابخانه_مجازی #فلسفه
@fater290
🌀عرفان و معرفت در جبهه ها
🔺من هر وقت که چهره اینهایی که دارند رو به جبههها میروند ملاحظه میکنم واقعاً از خودم خجالت میکشم که اینها به چه مقامی رسیدهاند، به چه پایهای از #عرفان، چه پایهای از #معرفت رسیدهاند که این طور با هیجان، این طور #برای_خدا رو به #جبهه ها میروند.
📚صحیفه امام ج۲۰ ص۱۴۹
#در_مدرسه_امام_خمینی
#عرفان #شهادت #جهاد
@fater290
کانال فاطر را علاوه بر #ایتا در #اینستاگرام و #تلگرام هم دنبال کنید.
💠ایتا
https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💠اینستاگرام
https://www.instagram.com/fater__290
💠تلگرام
https://t.me/joinchat/AAAAAEEZEeRm6cajV6FFSA
♨️هجرت از خود به سمت خدا
🔰امام خمینی (ره)
🔅هجرت یک معنای بزرگی است. و از همه هجرتها [مهمتر] هجرت از #خودبینی و راه افتادن از این #انانیت نفس و هجرت از خود به خداست.
🔅هجرت رسول اکرم، از مکه به مدینه برای این بود که به بشر #راه_هجرت را، این هجرت از خود به خدا را نشان بدهد. تعلیمات انبیا برای همین هجرت است که ما از ظلمات، از تاریکیها، از خودخواهیها، از نفسانیتها، هجرت کنیم به سوی خدا و پشت کنیم به خودمان و به آمال شیطانی خودمان؛ و رو کنیم به خدای تبارک و تعالی.
🔅وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِهِ مُهَاجِراً إلَی اللّهِ و رَسوُلِهِ ثُمَّ یُدرِکهُ المَوتُ فَقَد وَقَعَ اَجرُهُ عَلَی اللهِ. محتمل است که همین هجرت از خانه، طبیعت باشد؛ از جهت نفس باشد. ممکن است «بیت» همین #بیت_نفس انسان باشد. یعنی همین طبیعت که بیت نفس است و نفس در او محبوس است. ممکن است [معنای] آیه شریفه این باشد که کسی که از این بیت نفس خارج شد، «مهاجراً إلی الله و رسوله» رو آورد به خدا و رسول، و از آن چیزهایی که وادار میکند انسان را [برای] توجه به دنیا، توجه به آمال دنیایی، و بازمیدارد انسان را از رسیدن به خدا، از رسیدن به حقیقت این تعلقاتی که انسان دارد به دنیا، که هر انسانی تعلق به دنیا دارد، و نفس متعلق به دنیاست، توجه به خود و آمال خودش دارد و اگر چنانچه کسی از این بیت، از این بیت ظلمانی، از این بیتی که ما را بازمیدارد از وصول به کمالات انسانی.
🔅کسی خارج بشود از این بیت و رو بیاورد به خدا، هجرت کند به سوی خدای تبارک و تعالی و رسول خدا، که آن هم هجرت به خداست، برسد تا آنجایی که «ادرکه الموت» حالا یا «ادرکه الموت»، یعنی آن موت اختیاری که از برای اولیای خدا هست که از همه آمال خودشان دست برمیدارند و فانی میشوند در حق تعالی، یا اینکه در این مهاجرتی که [میکند] ادراک موت بشود همان موت معهود، این وقع اجره علی الله- این دیگر هیچ- بنا بر آن احتمال اول، دیگر اجری جز اینکه خدا به او بدهد اجر دیگری را نمیخواهد. اصلًا برای او دیگر آمال و آرزویی نیست. فقط خدا را میخواهد.
📚صحیفه امام، ج۱۲ ص۵۹
#عرفان #تفسیر
#در_مدرسه_امام_خمینی
@fater290
▪️رمز تعارض های موجود در سیره اهل بیت علیهم السلام چیست؟
🔰 شهید آیت الله مطهری
🔺ما در سيرت پيشوايان دين به اموري برميخوريم که بهحسب ظاهر با يکديگر تناقض و تعارض دارند، همچنانکه در اخبار و آثاري که از پيشوايان دين رسيده احيانا همين تعارض و تناقض ديده ميشود.
🔺در آن قسمت از اخبار و روايات متعارض که مربوط به فقه و احکام است، علما در مقام حل و علاج آن تعارضها برآمدهاند که در محل خود مذکور است. در سيرت و روش پيشوايان دين هم همين تعارض و تناقض در بادي امر ديده ميشود، بايد ديد راهحل آن چيست؟
🔺اگر در اخبار متعارض که در فقه و احکام نقل شده، تعارضها حل نگردد و هر کسي يک خبر و حديثي را مستمسک خود قرار دهد و عمل کند مستلزم هرج و مرج خواهد بود. سيرت و روش پيشوايان دين هم که با يکديگر به ظاهر اختلاف دارد همينطور است، اگر حل نگردد و رمز مطلب معلوم نشود مستلزم هرج و مرج اخلاقي و اجتماعي خواهد بود.
🔺ممکن است هر کسي به هواي نفس خود يک راهي را پيش بگيرد و بعد آن را با عملي که در يک مورد معين و يک زمان معين از يکي از ائمه نقل شده توجيه و تفسير کند، باز يک نفر ديگر به هواي خود و مطابق ميل و سليقه خود راهي ديگر ضد آن راه را پيش بگيرد و او هم به يک عملي از يکي از ائمه که در مورد معين و زمان معين نقل شده استناد کند و بالاخره هر کسي مطابق ميل و سليقه و هواي نفس خود راهي پيش بگيرد و براي خود مستندي هم پيدا کند.
🔺مثلا ممکن است يک نفر طبعا و سليقتا و تربيتا سختگير باشد و زندگي با قناعت و کمخرجي را بپسندد، همينکه از او بپرسند چرا اينقدر بر خودت و خانوادهات سخت ميگيري بگويد رسول خدا و علي مرتضي همينطور بودند، آنها هرگز جامه خوب نپوشيدند و غذاي لذيذ نخوردند و مرکوب عالي سوار نشدند و مسکن مجلل ننشستند، آنها نان جو ميخوردند و کرباس ميپوشيدند و بر شتر يا الاغ سوار ميشدند و در خانه گلي سکني ميگزيدند.
🔺و باز يک نفر ديگر طبعا و عادتا خوشگذران و اهل تجمل باشد، و اگر از او سؤال شود که چرا به کم نميسازي و قناعت نميکني و زهد نميورزي، بگويد چون امام حسن مجتبي و يا امام جعفر صادق اينطور بودند، آنها از غذاي لذيذ پرهيز نداشتند، جامه خوب ميپوشيدند، مرکوب عالي سوار ميشدند، مساکن مجلل هم احيانا داشتند.
🔺همچنين ممکن است يک نفر يا افرادي طبعا و مزاجا سر پرشوري داشته باشند و طبعشان سکون و آرامش را نپسندد و براي توجيه عمل خود به سيرت پيغمبر اکرم (ص) در صدر اسلام يا به نهضت حسيني (ع) استدلال کنند، و يک نفر يا افراد ديگر که برعکس مزاجآ عافيتطلب و گوشهگير و منزوياند و در نفس خود شهامت و جرأتي نميبينند، موضوع تقيه و راه و روش امام صادق (ع) يا ائمه ديگر را مورد استناد خود قرار دهند.
آنکس که مثلا طبعا معاشرتي و اجتماعي است به عمل و سيرت يک امام و آنکس که طبعا اهل عزلت و تنهايي است به سيرت يک امام ديگر متوسل شود.
🔺بديهي است در اينصورت نه تنها سيرت و روش پاک و معنيدار رسول اکرم و ائمه اطهار مورد استفاده قرار نميگيرد، بلکه وسيلهاي خواهد بود براي اينکه هر کسي راه توجيهي براي عمل خود پيدا کند و به دعوت و سخن کسي گوش ندهد و جامعه دچار هرج و مرج گردد.
🔺واقعا هم چنين تعارض و تناقض ظاهري در سيرت ائمه اطهار ديده ميشود؛ ميبينيم مثلا حضرت امام حسن (ع) با معاويه صلح ميکند و اما امام حسين (ع) قيام ميکند و تسليم نميشود تا شهيد ميگردد؛ ميبينيم که رسول خدا و علي مرتضي در زمان خودشان زاهدانه زندگي ميکردند و احتراز داشتند از تنعم و تجمل، ولي ساير ائمه اينطور نبودند. پس بايد اين تعارضها را حل کرد و رمز آنها را دريافت.
🔺گفتم بايد اين تعارض را حل کرد و رمز آن را دريافت. بلي بايد رمز آن را دريافت. واقعا رمز و سرّي دارد. اين تعارض با ساير تعارضها فرق دارد، تعارضي نيست که روات و ناقلان احاديث بهوجود آورده باشند و وظيفه ما آنگونه حل و رفع باشد که معمولا در تعارض نقلها ميشود، بلکه تعارضي است که خود اسلام بهوجود آورده، يعني روح زنده و سيال تعليمات اسلامي آن را ايجاب ميکند. بنابراين اين تعارضها در واقع درس و تعليم است نه تعارض و تناقض، درس بسيار بزرگ و پرمعني و آموزنده.
📚 ادامه این مطلب و رمزگشایی از تعارض های سیره اهل بیت را از کتاب بیست گفتار، فصل امام صادق ص 124 مطالعه کنید.
#اهل_بیت #اندیشه_مطهر
@fater290
هدایت شده از عقل بی آرام (تاملات پراکنده امین اسدپور)
شهادت امام صادق (علیه الصلاة و السلام) را تسلیت عرض می کنم.
#سیره_امام_صادق(ع) را می توان #مدیریت_تمدنی جهان اسلام دانست. #تحلیل_سیره آن حضرت از این زاویه برای امروز ما بسیار درس آموز است. چندی پیش در جمع صمیمانه دوستان نکاتی در این باب طرح کردم.
صوت جلسه به مناسبت شهادت حضرت تقدیم می گردد.
https://eitaa.com/amin_asadpour
المرسلات
فایل صوتی #امام_صادق_الگوی_مدیریت_تمدنی #شهادت_امام_صادق ۱۳۹۵/۵/۹ https://eitaa.com/amin_asadpour
👆👆👆
صوت بیانات استاد امین اسدپور با موضوع "امام صادق (ع) الگوی مدیریت تمدن" به مناسبت شهادت امام صادق (ع).
@fater290