eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃مداد العلما افضل من دما الشهدا را همه شنیده ایم اما کمتر کسی برایمان روشن تفسیر کرد که چرا مداد علما برتر از خون است. 🍃قلم علما برتر است چون راه و رسم خون دادن برای خدا را از آن می آموزند. هم در دنیا بسیار است هم حتی عالم دینی اما هر قلمی که در دست عالمی باشد از خونهای شهدا بافضیلتتر است؟ 🍃معلوم است که نه. پس آن قلم کدام است؟ آن قلم، قلمی است که در دستان عالمی باشد که علمش راهگشای راه شهیدانه زیستن و شهیدان از جان گذشتن باشد و چگونه میشود عالم این همه را بداند و خود شهید نشود؟! 🍃حضرت آیت الله صدوقی از این دست علما بود، علمایی که قلم شان شهیدپرور است، علمایی که قلم هاشان از خون شهدا هم با فضیلت تر است! چرا که با زیستنش خون منافقین جنایتکار را به جوش می آورد و شهید شدنش در محراب جانهای مومنان را به یاد مصیبت مولا در مسجد آتش میزد. 🍃خوشا به حال عالمان شهیدی چون شهید صدوقی که هم قلم را در دست داشتند و هم خون شهدا را در رگها. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢٢٨ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ تیر ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۱ تیر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : یزد 🥀مزار شهید : مسجد روضه محمدیه_یزد
🍃وقتی ترس و دلهره نوشتن شعار و داشتن امام و اعلامیه بر همه غالب بود همیشه عکس را با خود به همراه داشت. هیچ وقت از کاری که انجام میداد دست نمیکشید و تا آن را به ثمر نمیرساند آرام و قرار نداشت. هیچ کس از کارهایش خبر نداشت همیشه چند ساعت قبل از شروع میرفت و در دیوار های انجا را پر از شعار ها و نوشته های خط امام میکرد. 🍃وقتی آغاز شد محصل بود اگر احترام به حرف پدر و مادر نبود ترک تحصیل میکرد و همان روز به میرفت اما تا تابستان صبر کرد و برای دیدن و گذراندن دوره آموزشی به اصفهان رفت. هوش و زکاوت فراوانی داشت و می‌گفتند در پشت جبهه حضورش مفید تر است و به توصیه برای ادامه تحصیل به بازگشت و آنجا هم از فکر جبهه باز نماند. 🍃مشغول به تعلیم و شد و همه را تشویق میکرد که به جبهه بروند. پس از گذشت مدتی که نتوانست دوری از جبهه و خدمت به را تاب بیاورد، بدون اینکه به چیزی بگوید دوباره به جبهه رفت و با نوشتن نامه ای از اهل منزل عذرخواهی کرد. اما میان کشاکش این دنیا نامتقارن، باز هم مجبور شد به عقب برگردد و به ادامه تحصیل و انجام وظایف خود آن هم پشت جبهه بپردازد. 🍃از بیهوده بودن و بیهوده کردن تنفر و داشت و برای همین نذر کرده بود ۱۰۰ تا عراقی را بکشد و بعد شود حدودا شش بار به جبهه رفته بود و بارها میزبان هم شده بود. در نامه ای که به پدر خود نوشته ازاین گفته بود که "بالا تر از علی اکبر و حسین (ع) نیست" و پدرش باید به شهادت او افتخار کند... 🍃اخرین باری که به جبهه رفته گویی همه می‌دانستند این آخرین بار است. همه چیز رنگ و بوی اخرین ها را داشت، از اخرین باری که به مرخصی امد و قرار شد مدتی به استراحت مطلق بپردازد تا وقتی که زیربار نرفت و به جبهه برگشت و آن شب که نور سر تاپای وجود اورا فرا گرفت و خواب یکی از همرزمانش که حکم شهادت او را امضا کرد. و پانزده آبان اخرین روزی بود که در این دنیای تنگ و تاریک گرفتار بودو به آسمان کرد... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ آبان ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : پنجوین 🥀مزار شهید : روستای شاهد شهر شهریار