eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📣واقعه کربلا تمام نشده است.... . علی اکبرها و ابوالفضل ها گرداگرد حرم می گردند 😊تا کسی نگاه چپ به حرم عقیله بنی هاشم نکند.. . . چیزی عوض نشده است ‌.. عده ای هم چون مردم کوفه 😔، شمشیرهای⚔ طعنه را با زرق و برق دنیا تیز می کنند ... . رزق ِ هرروزش زیارت عاشورا🌹 با صد لعن و صد سلام بود😍...پاسدار علی شاه سنایی را میگویم...آنقدر خواند تا اذن میدان از ارباب☘ گرفت. در نماز شب هایش ، شهادت 😍خواسته بود. .‌.رفت و شهید شد😔🥀... . وقتی پیکرش برگشت 😞، مانند اهالی شام ، خانواده اش ، به جای تسلی خاطر ، فقط طعنه شنیدند.😞..طعنه ای از جنس پول...😭چند میلیون پول می دهند‌.. خنجری شد🗡؛ که بر قلب ِ داغدارشان ، زده شد و خون ِ جگرها❣ خوردند... . آهای آقای روشن فکر ❗️، چند میلیون میگیری تا یک بند ِانگشت ِ فرزندت را فدا کنی؟ . یا شما خانم ِ آسوده خاطر ، با چندمیلیون پول 💳 ، عوض می کنی؛ لحظه ای را که فرزندت ، بهانه پدرش را بگیرد😞 و تو نتوانی آرامش کنی😔😔😔.... . یا شما، جوان به ظاهر دانشجو👨‍🎓...چند میگیری تا درس و دانشگاه و به قول خودتان این روزهایی که باید جوانی کنی🤵 و خوشگذرانی را رها کنی ؛ تفنگ به دست ، خودت را به یک گروه محاصره شده 😓برسانی..... . حتی تصورش هم رعشه😨😰 به جانتان می اندازد.‌... . طعنه زنان ِ در ظاهر انسان ، که ثمره حرف هایتان سکته ی پدر شهید😥 شد، چگونه شب ها راحت😴 سر بر بالین می گذارید در حالی که با حرف هایتان یک خانواده ی شهید شب تا صبح می سوزنند 😔😞و دم نمی زنند... . آهای خبرنگاران افتخاری کوچه و محله ، مواظب تاوان اشک های😭 مادر شهید باشید که دلش را شکستید 💔؛ وقتی، بهای جان رفته ِ پسرش را با پول تعیین کردید.😒.. . اگر مرهم زخم نیستید حداقل نمک زخم هم نباشید...😡 . دلم پُر است ؛آنقدر پُر که اضافه اش از چشمانم می ریزد.😭😭😭😭😭😭😭 . ✍به قلم طاهره بنائی (منتظر) . # طعنه
به عقیل، برادرش گفت: همسری برایم پیدا کن که شجاع باشد و از تبارشیردلان🌴 . عقیل _بنت_حزام را پیشنهاد داد که از محبِّین اهل بیت و ارادتمندان بود. علی که با فاطمه بنت حزام ازدواج💕 کرد، فاطمه گفت: اگر می شود مرا دیگر فاطمه صدا نزنید تا (ع) با شنیدن نام فاطــــــــمه بیاد مادرشـ🕊ـان نیفتندو این احترام به نام فاطمه شد، تربیتِ فرزندی که هیچ زمان شرمـ😞ـنده خود نشد و کار را به جایی رساند که (ع) هرگاه مضـطـر شد رو به عباس اش می کرد. . آنگاه که کاروان از غرق آب خونین کربـــــلا به مدینة_النبی رسید پرسید‌: جماعت حســـــین؟ حسیـــــن کجاست؟ و نپرسید عباس، عبدالله، عثمان، جعفر، پسرانم. او محبِّ 💚حسین بود به معنای واقعی کلمه. . صورت‌های قبری ساخت برای حسین و پسرانش و شد 😓 . ام البنین مصداق مادرانی بوده و هست که بغـ😞ـض می کنند، گریـــــ😭ـــــه می کنند اما نه سرخم می کنند نه می شکنند. . آنهایی که روایت خود را در مواجه با کفتار شنیده اند و روایت پرکشیدن پاره جـ💔ـگرشان را تصّور کرده اند و حال خبـــ😔ـــری از پسرانشان ندارند. . شده اند جاویـــ🕊ـــدالاثر، مفـ🌺ـقود الاثر. استخوان ، و هیچ چیز برای دل خوش کردن ندارند.هنوز هم منتظر. زنگی که به صدا درآید و عزیزشان پشت در رخ بنماید .به اتاقشان دست نزده اند😔 .لباس هایشان را شســـــته و اتو کشیـــــده نگه داشته اند... . ✍به قلم . به مناسبت .
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند .دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم .گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. راوی: 🌺سالروز شهید
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. . راوی: . 🌺به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰( ۲ مه ۱۹۹۱) . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ دی ۱۳۹۳(۱۸ ژانویه ۲۰۱۵) . 📅تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : روضه الشهیدین ضاحیه جنوبی بیروت .
🍃شاید برای معرفی شهید علی اکبر صادقی کافی باشه بگی :" شهیدی که در به درخواست مادرش چشم باز کرد." همین! 🍃در به دنیا آمد اما مطلق دل به آن نبست. گویی از همان ابتدا متوجه شده بود که این عجوزه عروس هزار داماد است و پر از  زرق و برق و نیرنگ. تا جایی که وقتی همسرش را عقد کردند اعلام کرد اگر جنگ تمام شد و سالم برگشتم زندگیمان را شروع می کنیم. الان وقت جنگ است نه وقت شروع زندگی! من راضي نيستم دختري را به خانه بياورم و با رفتنم باعث عذاب و ناراحتي او شوم. 🍃 مرحومه ملوک خانم، فرموده بودند: " روز تشییع جنازه رفتم داخل قبر. هیچ کس دیگری به جز من و علی اکبر داخل قبر نبود. سرم را بردم نزدیک صورتش و گفتم: خدایا! تو رو به علی اکبر قسمت میدم که یک بار دیگه چشمان علی اکبرم رو به من نشون بدی. همون موقع بود که چشمان علی اکبر باز شد. به همون زیبایی بود که در شب دامادی اش بود. خدا رو شکر کردم که آخرین خواسته ام در مورد فرزندم برآورده شد. به کسی چیزی نگفتم و از قبر بیرون آمدم. تا چند سال بعدش هم به کسی حرفی نزدم اما از روی هایی که گرفته شده بود راز من و علی اکبر فاش شد" 🍃بنده کلید این راز و ی خداوند را بین وصیت نامه اش یافتم. "سعی نمایید در کاملا هدفتان رضای باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید. هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی است و بدنبال آن است" 🍃به قول "صغیر اصفهانی" حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز طوفان بلا؟ جایی که سفینه النجاه است حسین روحش شاد و یادش گرامی♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٧ 📅تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : عراق 🥀مزار شهید : بهشت زهرا