eitaa logo
آن سوی مرگ
102هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1 فایل
🌱در این کانال می‌خواهیم یاد مرگ باشیم تا نسبت به دلبستگی‌های دنیا بی‌رغبت و در مسیر بندگی سبک‌بال و زنده‌دل شویم. سفارش ختم صلوات: @khatm_ansuiemarg تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1542980287Ce13ea53958
مشاهده در ایتا
دانلود
🌏 (قسمت بیست و نهم) 🔻سفرمان دوباره آغاز شد چیزی نگذشت که به زمین رسیدیم، انسان هایی را دیدیم که به شکل سگ‌های متعفن بد شکل که بعضی چاق و بعضی لاغر بودند و صحرا پر از مرده بود که بوی گندش بلند بود و هر دسته از سگها در سر یک لاشه مرده در جنگ و جدال بودند و یکدیگر را می‌دریدند که مجال خوردن برای هیچکس نبود تا آن که همه از می افتادند و آن لاشه همان طور می‌ماند. 🔻دسته هایی بودند پر زور و سگهای را دور می‌ساختند و خود مشغول خوردن می‌شدند، تا چیزی هنوز نخورده، دیگران باز می آوردند بخاطر آن لاشه مرده یکدیگر را می دریدند و چون هر کدام به فکر خود بودند؛ دونفر با هم خوب نبودند و آن پر از سگ، و جنگ هفت لشکر برپا بود. إنما الدنيا جيفة وطالبها كلاب (دنیا مرداری است که خواهان آن سگ‌ها هستند.) 🔻و بعضی از آنها که این لاشه ها را می‌خوردند از دود و از پشت‌شان آتش بیرون می‌آمد و در خوردن تنها بودند زیرا به حالی گرفتار بودند که سگ‌های دیگر به نزدیک آنها نمی رفتند. گفت: اینها مال یتیم خواران و رشوه خوارانند. گفتم: هادی سفارش شده بود که ما دورتر از صحرای حرکت کنیم گویا راه را غلط نموده‌ایم گفت: «اشتباه نکرده‌ایم، آب زیر برهوت است و سموم مهلک او به ما نمی‌رسد.» از کنار حرص گذشتیم و رسیدیم به کنار زمین حسد. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 چشمش رو درآورده بودن و داشت درد می‌کشید! 😱 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir
🌸 بهار سالکان 🌸 💎سید بن طاووس، درباره بزرگ داشت ماه مبارک رمضان فرموده‌اند: «عده‌ای اول سالشان است که تلاش می کنند لباس نو در بر کنند. اول سال یک کشاورز، اول است که درآمد مزرعه را حساب می کند. تاجری که کارگاه تولیدی دارد، اول سال را در فرصت دیگری تعیین می کند ولی آن ها که اهل سیر و سلوک‌اند، اول سالشان ماه مبارک است. آنها به حساب رسی خود می پردازند که ماه رمضان گذشته، چه درجه ای از معنویت داشته و امسال چه درجه ای دارند؟ ماه مبارک رمضان، برای سالکان کوی دوست، ماه محاسبه است.» ✍ علامه جوادی آملی ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۸۳ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 دعای روز سوم ماه مبارک رمضان 🔸اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِینَ 🔹خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت ای جود و بخشش‌دار ترین عالم ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جوان ها بیشتر به یاد مرگ نیاز دارن! 🎙استاد عالی ➥@ansuiemarg_ir
🌹 رضایت پدر 🔸در احوالات آیت‌الله العظمی میرزا جمال گلپایگانی نقل شده است که روزی مؤمنی از اطرافیان ایشان از دنیا رفت. ایشان وارد قبر شد تا کار تلقین میت را انجام دهد. اما یکباره با چهره ای وحشت زده بیرون آمد و سراغ این میت را گرفت! 🔸او را به کناری برد و سؤال کرد از دست این جوان نیستی؟ پدر گفت: چرا راضی هستم اما مدتی قبل تمام فامیل دور هم جمع بودند. شخصی سوالی پرسید من خواستم بدهم که پسرم بلند گفت بابا تو که سواد نداری حرف نزن و بعد خودش جواب سؤال را داد. خیلی در جلوی جمع آبرویم رفت، خیلی شدم. 🔸میرزا جمال آقا گفت: پسرت بواسطه همان دل شکستن اکنون است. حلالش کن تا در برزخ راحت باشد. پدر او را حلال کرد و این مرجع والامقام دوباره به داخل قبر رفت و کار و تدفین را انجام داد. وقتی بیرون آمد با خوشحالی به پدر آن جوان گفت: خدا را شکر مشکل پسرت حل شد. 📚کتاب بازگشت ➥@ansuiemarg_ir
🌏 (قسمت سی‌ام) 🔻رسیدیم به کنار زمین حسد. در آن صحرا های زیادی بود دور از راه که همه به کار افتاده و دود آنها افق را تاریک نموده بود و به حدی بزرگ بودند و به در حال کار بودند که آن صحرا به لرزه درآمده بود و صدای چرخیدن آن چرخهای بزرگ را پر و گوشها را کر می ساخت. 🔻کارگران آنها تمام بودند و این کارخانه ها مثل موتورهای قوی در این صحرای وسیع در حرکت بودند و یکی از آنها به نزدیکی راه رسید و آقای نیز مثل دود سیاه حاضر گردید نگاه کردم به عقب سر که دیدم هادی خیلی عقب افتاده و خیلی به افتادم، اسب را راندم که دور شوم اما سیاه جلو افتاد و پشت تپه ای پنهان شد. 🔻من کردم که او رفته در فکر این بودم که چرا هادی دور شده است و به من نمی‌رسد، ناگهان سیاه از کمین درآمد به شکل جانوری مهیب و رم کرده و از راه بیرون شد و من در نزدیکی آن کارخانه به زمین افتادم و اعضایم از حس رفت و نمی‌توانستم حرکت نمایم و آن کارخانه های دور دست به من شده گویا میخواستند به دم در کشند. 🔻آن سیاه خبیث به من می خندید و می‌رقصید و می‌گفت ای ، چه کسی از حسد نجات یافته. من از تمسخرات او با حال ضعفی که داشتم خون در رگ‌هایم به جوش آمد و با صدای بلند گفتم «یاعلی». کارخانه های که اطرافم بودند رو به فرار گذاردند و به یکدیگر برخورد نموده خورد خورد شدند و سیاهک هم رفت که کند که به زیر چرخ یک کارخانه گیر کرده استخوان هایش در هم شکست. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
💎 مایه حیات جان! 💠 آب آثار و برکات زیادی دارد و سرچشمه به شمار می‌آید. بهترین، راحت ترین و مفیدترین وسیله برای شستشو و زدودن آلودگی ها آب است. ماه رمضان نیز ماه نامیده شده است. ماهی که آلودگی ها را از بین می برد. بیش تر مردم در ماه های سال آلودگی هایی پیدا می کنند. آلودگی هایی که انسان را از خدا دور می کند یعنی . براساس حکمت و تدبیر الهی ماه رمضان در میان ماه ها این خاصیت را یافته که مردم وقتی در این ماه احکام شرع را رعایت کنند و احترام آن را نگه دارند از آلودگی‌ها پاک می شوند. ✍ آیت‌الله مصباح یزدی ره ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۸۴ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان 🔸اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی اِقَامَةِ اَمْرِکَ وَ اَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَ اَوْزِعْنِی فِیهِ لِاَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا اَبْصَرَ النَّاظِرِینَ 🔹خدایا مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت بخش و حلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان و برای ادای شکر خود به کرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پرده پوشی مرا از گناه محفوظ دار ای بصیر ترین بینایان عالم ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سخنی که هر شب ماه رمضان، خود خداوند به بندگانش میفرماید! 🎙 آیت‌الله تهرانی ره ➥@ansuiemarg_ir
💢 باطن، ظاهر می‌شود! 🔸یکی از مطالب عجیبی که در آن روزها و در خروج از بدن شاهد بودم درک باطن تمامی افرادی بود که آنها را مشاهده میکردم آن هم نه فقط معمولی انسان من حتی افکار عقاید اجداد و نسب، حتی سرنوشت او را می‌فهمیدم شنیدم. 🔸حضرت آیت الله به یکی از دوستان خاص خود گفته بود من ازل تا ابد برخی افراد را با یک نگاه متوجه میشوم درست در آن لحظات همین برای من رخ میداد. یعنی به هر کسی نظر میکردم نه تنها باطن و فکر و نیت او بلکه اتفاقاتی که از لحظه تا مرگ او میخواهد رخ دهد را متوجه میشدم. 🔸نه تنها تا لحظه که حتی می‌دیدم چه کسانی در صحرای محشر گرفتارند و چه کسانی... البته این را تأکید کنم که خداوند فرصت و بازگشت را از هیچ کس نگرفته یعنی انسان میتواند با اختیاری که خداوند به او داده خودش را دهد. 📔کتاب شنود ➥@ansuiemarg_ir
🌏 (قسمت سی‌ و یکم) 🔻از گرمی و تعفن فضا، عطش بر من نموده بود، در آنجا دیدم که هادی به طرف من می‌دود و بزودی رسید و خورجینی که هدیه علی علیه‌السلام در او بود باز نمود، تنگ را بیرون آورد که از برق او صحرا روشن شد و در او آب سرد و خوشگواری بود به من داد خوردم تشنگی رفع و درد از همه اعضایم بر طرف شد و رنگم و باطنم صفا پیدا نمود. 🔻آمدیم دیدم که اسبم مرده و کوله پشتی را به پشت بستم، را هادی برداشت و پیاده به راه افتادیم. من می دیدم از لوله های آن کارخانه ها آدم‌های بیرون می‌ریزند! هادی گفت حسودانی که حسادت خود را به زبان و دست نسبت به مؤمنین اظهار نموده‌اند در این کارخانه ها سخت می‌خورند که آتش باطنشان ظاهرشان را نیز فرا می‌گیرد و حسادت به منزله آتش است. 🔻و چون راه را فرا گرفته بود هادی جلو جلو می رفت و من پشت او می رفتم. هادی گفت: کمتر کسی است که حسد خود را، کم یا زیاد اظهار نکرده باشد و اگر لطف و خوشنودی حضرت زهرا درباره شما نبود، حال شما شاید کمتر از این نبود بسیاری از این گرفتاران دیر یا زود خلاص خواهند شد و اهل رحمت خواهند بود. 🔻و چون هوا گرم و و کوله پشتی هم سنگینی می‌نمود و بسرعت حرکت می‌کردیم که از این زمین پربلا زودتر خلاص شویم بسیار شده بودم و ساق‌های پا از خستگی درد میکرد تا آن که به هزار از آن سرزمین خلاص شدیم. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ذکری که همه گناهان تجربه‌گر را به خوبی و عمل صالح تبدیل کرد!🌱 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir
🌙 ماه من! ✨ 🌷روزه، تلاوت قرآن و دعاهایی که در این ماه خوانده می شود، باعث ریزش و تمیز شدن روح انسان از آلودگی ها می شود. به ویژه آن که انسان اگر بتواند موفق به توبه و شود از تمام آلودگی ها پاک می شود. 🌷هیچ عبادتی مثل ویژگی پاک کردن و تمیز کردن را ندارد. در روایت داریم که می فرماید: «اَلصُّومُ لی وَ اَنَا اُجزی به» خدا می فرماید: روزه برای من است. نمی فرماید برای من است، هم چنان که می فرماید در زمین، کعبه خانه من است، در ماه های سال، ماه رمضان ماه من است، در بین هم می فرماید، روزه برای من است. 🌷شاید راز آن این باشد که هیچ عبادتی به اندازه روزه را از وابستگی به دنیا جدا نمی کند. روزه آدم را وارسته و پاک می کند. سنگ ها را از پای انسان باز و مرغ دل را آماده می کند. در هیچ عبادتی جز روزه این حالت برای انسان به وجود نمی‌آید. ✍ آیت‌الله مصباح یزدی ره ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۸۵ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان 🔹اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ اَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَاْفَتِکَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 🔸خدایا مرا در این روز از استغفارکنندگان قرار ده و از بندگان صالح مطیع خود مقرر فرما و هم در این روز مرا از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده به حق رأفتت (مهربانیت) ای مهربانترین مهربانان ➥@ansuiemarg_ir
💎 معجزه اشک! 🔸حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت. اما زمانی که بررسی من انجام میشد و نقایص کارهایم را می‌دیدم گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما این حرارت کاری با صورت و سینه و کف دستهایم نداشت و اصلا نمی‌سوزاند! 🔸برای من جای بود چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات مسجد محل حضور داشتم پدرم به من توصیه می‌کرد که وقتی برای آقا امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک می‌ریزی قدر این را بدان، اشک بر این بزرگان قیمتی است و ارزش آن را در قیامت می‌فهمیم. 🔸پدرم از و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را میکرد. من نیز وقتی در مجالس (ع) گریه میکردم اشک خود را به صورت و سینه ام می‌کشیدم، حالا می‌فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد. 📚کتاب سه دقیقه در قیامت ➥@ansuiemarg_ir
🌏 (قسمت سی‌ و دوم) 🔻نسیم خنک وزیدن گرفت هوا لطیف گردید، چمن و سارها پیدا شد. ساعتی کنار چشمه ای نشسته خستگی خود را گرفتیم. از هادی پرسیدم آیا سیاهک در زمین حسد شد؟ گفت: او فانی نمی‌شود ولی در این سرزمین به تو نخواهد رسید زیرا که از زمین های برهوت بسیار دور شده ایم و چون نداشته ای آن صحرا و گرفتاران آن را نخواهیم دید. چیزی از راه نمانده است که به حومه امن وادی السلام برسیم. 🔻هرچه می رفتیم آثار و خرمی و چمن و گل و درختان میوه دار بیشتر میشد تا آن که کوههای سبز و باغات زیاد و زیادی پیدا شد و در دامنه کوه ها خیمه های زیادی از حریر سفید نمایان شد. هادی گفت: اینجا حومه شهر است و اهالی در این ساکن‌اند. 🔻ستون‌ها و میخ‌های این خیمه ها از طلا بود و طناب‌ها از خام. مقداری که از خیمه ها گذشتیم، هادی گفت صبر کن تا من بروم خیمه تو را تعیین کنم. گفتم اسم این بسیار خوش آب و هوا و با صفا است، من دلم میخواهد چند روزی در اینجا بمانم. هادی پاکتی از خورجین که در او هدیه زهرا بود بیرون نمود و رو به طرف خیمه ای که در قله کوهی دیده میشد رفت. 🔻من نگاه میکردم وقتی که به آن خیمه رسید و کاغذ خوانده شد، دیدم که پسران و از خیمه بیرون شدند و به طرف من دویدند و هادی نیز از عقب رسید و گفت: تو با اینها برو به خیمه و چندی استراحت کن تا من از شهر برگردم، این را گفت و نمود و من با آن خدم و حشم وارد خیمه شدم. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ در حقیقت، مرد است که از خانواده‌اش روزی می‌خورد! 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir