eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
988 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اینجا ایران،تهران خیابان آرژانتین ⁉️با اینکه عروس رو فرستادید بالا و لباسشم کوتاه و دامن هم باز شده و پایین هم کلی مرد هست کاری نداریم اون خودتون و غیرتتون(غیرتِ به اندازه‌ی مرد نشان دهنده‌ی دوست داشتن زن است) ولی خدا وکیلی نمیترسید از اون بالا بیفته شب عروسی عزا بگیرید؟🤔 یعنی اینقدر واجب بود که حتما باید همون روز با این لباسا جلوی جمع تو خیابون این کار رو می‌کردید😳 شک نکنید جزو اون دسته از آدما هم هستند که محرما میگن پول عزاداری رو بدید فقرا ولی خودشون...😬 مد نشه صلواااات😅 🔥 🆔 @asanezdevag
❌بحران خانواده در غرب در اثر وقوع انقلاب جنسی !! 🔥 🆔 @asanezdevag
❣️ 💑 تعدادی از تفاوت های شخصیتی زن و مرد 🔸خانم‌ ها اغلب حافظـــه قــوی‌ ای دارند و خاطرات رو با جزئیـــات و به شکل تصویـــری بایگانی می‌کنند تو ذهنشون اما آقایون معمولا نه. 🔸خانم‌ ها بین مسائل مختلف ارتباط در نظر می‌گیرند، یعنی همه چیز را به هم ربط میدن ولی آقایون در ذهنشون مسائل مجزا هست. 🔸خانم ها تصمیماتشون رو بیشتر احساسی میگیرن اما آقایون بیشتر منطقی ان. 🔸از نظر جنسی، آقایون بیشتر دیداری ارضا میشن ولی خانــم ها بیشتـر با ارتباط لمسی و واقعی، به همین خاطر ظاهر زن خیلی اهمیت داره برای مرد و برعکسش معمولا کمتره. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۸۶ سلام خدمت شما و یاران همیشگی کانال خوبتون من قبلا هم براتون پیام فرستاده بودم و از ای
۱۸۷ متولد ۵۳ هستم. ۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم، ۲۰ سالم بودم که دخترم به دنیا اومد. ۲۶ سالگی هم پسرم به دنیا اومد و شدم مبلغ سزارین، دکترم بدون دلیل سزارینم کرد منم خیلی خوشحال بودم. 😢 از اون طرف هم، بیشتر از ۲ بچه کابوسم بود. از بس تحت تاثیر تبلیغات جاهلانه غرب بودم، خواب می دیدم ۲ تا بچه ی دیگه دارم می گفتم آخه من که حامله نبودم!! اینا از کجا اومدن؟ 😂 خلاصه سرتونو درد نیارم روزگار چرخید و چرخید، حضرت رب العالمین به بنده گناهکارش نظر کرد، حضرات معصومین علیهم السلام عنایت فرمودن، نگاهم عوض شد. حالا دیگه، التماس می کردم اما پزشکان رضایت نمیدادن، یکی بخاطر تیروئید، دیگری بخاطر مشکل کمر، بعدش هم همسرم، وقتی همسرم گفت نه، دو روز اشک ریختم، ضجه میزدم تا باز هم به عنایت الهی راضی شد و در حالیکه ۳۹ سالم بود و برای دخترم خواستگار میومد، باردار شدم تا امیرحسینم به دنیا اومد. دخترم ازدواج کرد، از امام حسین ع تو حرمشون خواستم اگر صلاحمونه باز هم فرزنددار بشیم، سال بعد دخترم باردار شد و من دقیقا در سالگرد زایمان دخترم وقتی نوه ام یکساله بود فاطمه زهرا جان رو در سن ۴۵سالگی به دنیا آوردم. الحمدلله ،الان دخترم دوسالشه، منم ۴۷ سالمه و مجددا باردارم و شرمنده ی این همه عنایت الهی 😭 به لطف و عنایت خداوند و حضرات معصومین علیهم السلام، فرزندانم سالم هستن و چون میدانستم سقط جنین حرامه، غربالگری های منجر به سقط را هم انجام ندادم و برای سلامتی فرزندان قربانی کردیم و این رو جایگزین پر برکتی دانستیم. القصه ... از خداوند خواستم توبه ی منو در مورد حرفها و اشتباهاتم بپذیره، به لطف و کرمش، زایمان سوم و چهارمم هم بعد از دوبار سزارین، با کمک خانم دکتر روغنی زاد، طبیعی انجام شد. خیلی اوقات در حال تبلیغم، الحمدلله تعدادی از اطرافیان نگاه شون تغییر کرده و بچه دار شدن، همسرم هم شده مبلغ جمع آقایون، یه تنه جلوی حرف های منفی مخالفین وایساده و روشنشون میکنه الحمدلله ☺️ الان شدم رهبر مادربزرگایی که خودشون بچه دار میشن😉 🆔 @asanezdevag
به سایر کشورها راه حل غرب، جهت حفظ قدرت جهانی خود!! 🆔 @asanezdevag
📱آیفون‌هایی که در ژاپن فروخته می‌شود فاقد امکان قطع کردن صدای شاتر دوربین، موقع تصویربرداری است، صدایی که در موقع اسکرین‌شات گرفتن و حتی در حالت بی‌صدا هم ایجاد می‌شود! 💢 از دلایل اشاره شده، جلوگیری از گرفتن تصویر مخفیانه از زیر دامن زن‌ها است! ✍ پی‌نوشت: ژاپن از معدود کشورهای دارای آمار زنازادگی و در قاره آسیاست اما بدتر از آن، وضعیت فجیع خودارضایی، گناه ، نابودی ازدواج و جمعیت پیر گریبان‌گیر مردم این کشور است! 🆔 @asanezdevag
💞 ۱۰ ♥ زنان؛ ذاتا عاشق مردانی هستند که بتوانند به آن ها تکیه کنند! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۸۷ #فرزندآوری #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین #بارداری_بعداز_35_سالگی متولد ۵۳ هستم. ۱۸
۱۸۸ من ۳۱ سالمه و خداروشکر، مادر ۷ فرزند هستم. در سن ۱۸ سالگی با همسرم که ۲۰ سالشون بود، ازدواج کردم. ازدواج ما تقریبا ساده بود و با یه سفر کربلا زندگی خودمون رو شروع کردیم. جهیزیه ام هم نسبتا ساده بود ولی الان که فکر می‌کنم میبینم ساده تر از اون هم میشد باشه. گرچه که ما نه مبل داشتیم، نه تخت، نه آینه شمعدان ونه یه سری چیزهای دیگه که ضرورت نداره ولی دوست داشتم که بازم ساده تر باشه... ۲۰ سالم بود که فرزند اولم به دنیا آمد. تعداد زیاد بچه ها با فاصله کم خیلی خوبه، درسته سختیهایی داره ولی می ارزه، بعدشم دنیا جای راحتی نیستش، یه صبحانه هم بخوای بخوری باید براش زحمت بکشی. آباد کردن آخرت هم تلاش و زحمت میخواد. چه بهتر کاری باشه که مطابق با ذات ما خانمها همخوانی داشته باشه😊 وقتی بچه ها چندتا باشن تربیت هم راحت تره، چون گاهی خودشون پلیس همدیگه میشن و مراقب کارها و رفتار هم هستن😜 فاصله سنی کوچولوهام با هم کمه، بیشتریشون ۲ سال و ۷ ماهه😉 بهم میگفتن درحق بچه ها ظلم میکنی، چون شیرشون رو کامل نمی‌خورن.....ولی الان که خوشیهاشون رو با هم میبینم با خودم میگم درحقیقت اونایی درحق بچه هاشون ظلم میکنن که یکی یا دوتا بچه دارن و فرزندان شون رو از داشتن خواهر و برادر محروم می کنند. به نظر من همه دلایلی که افراد برای بچه نداشتن یا کم داشتن میارن همش برمیگرده به تنبلیشون... زورشون میاد به خودشون سختی بدن(گرچه ظاهرش سخیته، ولی شیرینیهاش خیلی زیاده) خودشون رو راحت میکنن و بهانه های عجیب و غریب میارن. همسرم موافق فرزندآوری بودند و در مواقع بیکاری شون، خیلی کمک کارم هستن (گرچه که خیلی مشغله های بیرون از منزل دارن) مخصوصا موقعی که بچه ها کوچکتر بودن،کمک ولی الان که سه تاشون بزرگترن، کمک کارم هستند. بابت تربیت شون هم باید باز هم خداجون خیلی هوامون رو داره،کتابای تربیتی استاد عباسی ولدی(من دیگر ما)و و چگونه با فرزند خود گفتگو کنم و.... هم در زمینه تربیت فرزند غوغاست که خوندم و چند دوره کلاس هم شرکت کردم. اوقات بیکاری هم خیلی کم دارم و اصلا تلویزیون نگاه نمیکنم. کلاسهای مختلف شرکت میکنم که برا دین و دنیا و آخرتم مفید باشه، از کلاسهای اخلاق و احکام و.. گرفته تا همسرداری و تربیت فرزند و... حتی کلاس برا بچه های دیگه هم برگزار میکنیم و کار فرهنگی انجام میدم. خانواده همسرم به شدت مخالف فرزند زیاد هستند و من تا ۴_۵ و گاها تا ۶ ماهگی بارداریم رو از اونها مخفی میکردم. و خانواده خودم هم که از جهت دلسوزی مخالف بودند. ولی نظر من و همسرم اینه که با خدا معامله کردیم، همه سختیهاش رو هم به جون میخریم، ان شاالله ازمون قبول کنه و توفیق بده که فرزندام سربازای امام زمان بشن و در رکاب آقا شهید بشن که چه آرزویی بهتر از این.... یادمه وقتی ۵ تا بچه داشتیم. و مستاجر بودیم، بهمون میگفتن دیگه بسه، کسی بهتون خونه نمیده میخواین چکار کنین؟؟؟ ما هم به دنبال خونه اجاره ای، اما خداجون برامون خونه ای جور کرد که صاحب خونه شدیم و جالب بود که خودمون هم باورمون نمیشد، خب حیف نیست با همچین خدای خوب و مهربون و بزرگی که داریم معامله نکنیم؟ توجه کنین عزیزای گلم ما ابد در پیش داریم که این زندگی۶۰_۷۰ سال ما در مقابلش چشم برهم زدنی بیشتر نیست.... پس حیف نیست این فرصت محدودمون رو از دست بدیم☺☺ حالا بماند که خدا جون به خاطر هر کدوم از این دسته گلام، چقدر به ما لطف کرده و میکنه.... فرزند زیاد هم برا آخرتمون خوبه (افزایش نسل شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام) هم برا کشورمون خوبه (جلوگیری از کاهش نسل و پیر شدن جمعیت) و هم برای خودمون خوبه (باقیات الصالحاتن) پس به سختیش می ارزه، حیفه تنبلی کنیم. دو روز دنیا خیلی زود میگذره. ببینیم ما کجای کاریم؟؟☺ ان شاالله خداجون کمکمون کنه و قبل از اینکه دیر بشه و جز افسوس و پشیمانی کار دیگه ای از دستمون برنیاد متوجه بشیم و برای فرزندآوری اقدام کنیم. من که از همین الان ماتم دارم بچه هام بزرگ بشن چکار کنم😭😭 دوست دارم همینطور کوچیک بمونن و من براشون مادری کنم و باهاشون بازی کنم😜😝 🆔 @asanezdevag
✍️ شاهزاده تيره بخت 💢حال افتادگان در چاه محبت و غرق شدگان در تاریکى ، مانند حال آن پادشاه زاده اى است که پدرش در مقام داماد شدن او برآمد. پرى چهره اى کم نظیر را از خاندانى شریف و نجیب به عقد او درآورد. چون وسایل عروسى آماده شد، خواص و عوام را به تناسب شأنشان به دربار بار داد و درب خزانه احسان را به روى مردمان گشود و محتاج و نیازمند و غنى و ثروتمند را از جوایزش بهره مند ساخت و از گرمى جشن و چراغانى، غم دل ها را زدود. 🔸آشنا و بیگانه در آن مجلس سرور حاضر شدند و از تماشاى آن بزم بى نظیر، به حیرت فرو رفتند. عروس حور وَش را با انواع زیور و زینت به حجله آوردند، ولى در این میان داماد را ندیدند. به جستجویش برآمدند، ولى او را نیافتند. داماد در آن شب، بسیار خورده بود و آتش شعورش مانند چراغ بختش فرو مرده بود. بر اثر مستى زیاد، از جمع مهمانان جدا افتاد و حیرت زده و مبهوت به چند کوى و برزن گذر کرد. عبورش به دخمه اى از دخمه هاى مجوسان افتاد. مجوسانى که بر اساس قانونشان، مردگان را در دخمه مى گذاشتند و در دل شب، کنار آنان شمع و چراغ مى افروختند. پادشاه زاده وقتى چشم به دخمه دوخت، دخمه را حجله عروس پنداشت و به درون دخمه رفت. 🔹مجوسان، جنازه پیره زالى را که هنوز کالبدش سالم بود، در آن دخمه گذاشته بودند. داماد، پیره زال مرده را در آغوش کشید و از روى میل و رغبت و غریزه شهوت، تا صبح با او بود. چون با وزیدن نسیم صبح از مستى و بى هوشى و بى خبرى و مدهوشى در آمد، خود را در دخمه اى وحشت زا و کنار جسد پیره زالى زشت رو دید. از شدت نفرت و کراهت، نزدیک بود هلاک شود و از نهایت شرمندگى و خجلت، راضى بود به زمین فرو رود. در اندیشه بود که مبادا کسى بر این وضع آگاه گردد و ننگ و عارش تا قیامت بر او بماند که ناگاه پدر و خدم و حشمش رسیدند و بر آن رسوایى و افتضاح آگاه شدند. 🔺این است دورنمایى از زندگى افتادگان در چاه محبت دنیا و غرق شدگان در شهوات که عروس را به سبب مستى از شهوات، با به آغوش کشیدن پیره زال زشت روى و زشت خوى دنیا عوض کرده اند. 📚عبرت آموز، حسین انصاریان 🆔 @asanezdevag
🌟 امام علی علیه السلام: حجاب داشتن زن، به حال او مفيدتر و براى زيبایی‌اش پايدارتر است. 📖 غررالحکم.ص418 🆔 @asanezdevag
و مولفه های قدرت سایر کشورها، که توسط تصمیم سازان تمدن غرب، نشانه گرفته شد!! 🔥 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۸۸ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #معرفی_کتاب من ۳۱ سالمه و خداروشکر،
۱۸۹ من ۱۸ سالگی ازدواج کردم و پنج ماه بعد از ازدواجمون باردار شدم از همون روزهای اول بارداری، از مامانم گرفته تا مادرشوهرم همه انتظار داشتن پسر بدنیا بیارم، خلاصه خدا بهمون دختر داد، بعد هفت سال مجددا همسرمو راضی کردم که دوباره بچه دار بشیم، البته اینو بگم که همسرم خدا رو شکر هیچ وقت چیزی نمیگفتن در مورد جنسیت بچه و همیشه حمایتم میکرد، فقط میگفت سالم باشه چه فرقی میکنه... بعد از هفت سال که دوباره باردار شدم بازم دختر دار شدم، از وقتی دختر دومیم بدنیا اومد بجای شکر خدا، مرتب گریه میکردم که چرا خدا به من پسر نداده، رفتارهای فامیل هم خیلی اذیتم میکرد، اون موقع ها هم شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر" رو زیاد می گفتن و روی منی که فکر میکردم دختر زا هستم تاثیر زیادی داشت، تا اینکه در سال ۸۷ همسرمو وادار کردم بره وازکتومی کنه، بنده خدا هم رفت خودشو ناقص کرد، از همون لحظه ای که این عمل رو انجام داد. هردومون، خصوصا من پشیمون و عذاب وجدان گرفته بودم چرا که بخاطر حرفهای مردم شوهرمو فرستادم، خودشو عقیم کنه... خلاصه چند سال گذشت و دختر بزرگم در سن ۱۷ سالگی ازدواج کرد و هزار کیلومتر از ما دور شد. بعد از ازدواج دخترم، بیشتر تنها و افسرده شدم، دختر دومم هم شب و روز گریه میکرد چرا تنها موندم ... خلاصه شوهرمو مجبور کردم بعد از ۹ سال وازکتومی، بره عمل بازگشت رو انجام بده، همسرم سال ۹۶ در بیمارستان شهدای تجریش این عمل رو رایگان انجام داد. عملش میکروسکوپی و حدود دوسه ساعت طول کشید، وقتی عمل کرد خیلی خوشحال بودم که میتونیم دوباره بچه دار بشیم، اما نشد. بعد فهمیدیم واریکوسل دوطرفه داره، بازم رفت اتاق عمل الان که حدود چهار سال از عمل برگشتش میگذره طبق آخرین آزمایش، اسپرم داره ولی هنوز حرکتش کمه و هنوز نتونستم باردار بشم، حوصله هزینه های ناباروری و این موسسات رو ندارم، سن خودم داره به چهل میرسه اما هنوز به رحمت الهی امیدوارم. فقط خواستم اینو به همه عزیزان بگم که هیچ وقت ناشکری نکنند و هیچ وقت بخاطر حرف مردم زندگی و جوانی شونو از دست ندن. هزاران بار توبه کردم امیدوارم خداوند منو ببخشه و با دعای شما عزیزان بازم صاحب فرزند بشم. شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند😔🤚 🆔 @asanezdevag