هدایت شده از کانال امین الله : ویژه تلاوت ، ادعیه و زیارات معصومین
4_5828060382022862856.mp3
2.48M
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#گودال
#عاشورا
#غزل
اینبار بی مقدمه از سر شروع کرد
این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد
مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را
از جای بوسه های پیمبر شروع کرد
از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را
از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد
از خط به خط مقتل گودال رد شد و
با گریه از اسیری خواهر شروع کرد
اینجا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست!
طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد
بر روی سر کشید عبا را و صیحه زد
از روضه های سیلی و معجر شروع کرد
برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد
از اربن اربنِ تن اکبر شروع کرد
لب تشنه بود خیره به لیوان و... آب شد
از التهاب مشک برادر شروع کرد
هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد
از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد
تیر از گلوی کودک من در بیاورید!
هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد
غش کردروضه خوان نفسش با شماره شد
مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد:
ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین!
دم را برای روضه ی مادر شروع کرد
یک کوچه وا کنید که زهرا رسیده است
مداح بی مقدمه از در شروع کرد
- هیزم می آورند حرم را خبر کنید-
این بیت را چه مرثیه آور شروع کرد
وقتی که شعر قافیه هایش تمام شد
شاعر بدون واهمه از سر شروع کرد
#محسن_ناصحی✍
#روز_دهم_محرم
.
.
#شام_غریبان_امام_حسین
در کرب و بلا محشر کبری شده بود
از جوشش خون ،کویر دریا شده بود
از سوختن خیام و غارت که گذشت
هفتاد و دو گل بر سر نی ها شده بود
#محمدجواد_منوچهری ✍
.
.
#شام_غریبان_امام_حسین
دُرِّ شکسته ای ته گنجینه ای که نیست
درهم شدی غروب، در آئینه ای که نیست
با نعل تازه رفته کجاهای کربلا
ناحیه ی مقدسه ی سینه ای که نیست
کو ماهِ سنگ خورده ی پیشانی ات حسین
کو بر جراحت سر تو پینه ای که نیست!
از ظهر، ذوالفقار علی بوده خواهرت
جنگیده بین لشکر پُر کینه ای که نیست
شد پرچم تو معجر آتش گرفته ام
حیران شدم ز حُرمت دیرینه ای که نیست
دیدم به روی نیزه فقط سر می آورند
با طعنه اشک طفل ترا در می آورند
در تکیه ی عزای تو مظلوم می کِشم
تا زنده ام، خجالتِ معصوم می کِشم
دارم میان خیمه ی آتش گرفته ات
ناز رقیه که شده مغموم می کِشم
با ناخن شکسته کمی وقت بُرده است
خار از دو پای خسته ی کلثوم می کِشم
خود را به زحمت از وسط تیر و نیزه ها
جایی که هست جسم تو معلوم می کِشم
تا اینکه حنجر تو نریزد بهم حسین
آهسته لب به هر رگ حلقوم می کِشم
خولی و شمر، راه حرم را بلد شدند
از چادری که روی سرم نیست، رد شدند
من ماندم و غمی که نمی شد مهار کرد
گفتی فرار کن تو ... نمی شد فرار کرد
قبل از غروب، زیور و خلخال برده اند
دیدی مرا غمت به چه داغی دچار کرد
خولی نبود در ته گودال قتلگاه
پس با سری که رفته به خورجین چکار کرد؟
نفرین به آنکه بین تنورت گذاشته
لعنت به آنکه پای سر تو قمار کرد
جسم تو اینطرف، سر تو رفته آنطرف
بهر تو گریه، فاطمه ی بی مزار کرد
اینجا کنار پیکر تو، خواهر تو سوخت
آنجا برای غربت سر، مادر تو سوخت
#شام_غریبان
#شب_یازدهم_محرم
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#روز_دهم_محرم
مستقیماً به دلِ مضطرِ زینب میرفت
نیزه ای که به تن شاه مُوَرَب میرفت
مقتل از خونِ جراحاتِ تنش تَر شده بود
خون او در رگِ خشکیدهی مذهب میرفت
اسبِ آغشته به خونش به حرم می آمد
خبرش تا به حرم با سُمِ مرکب میرفت
راه را تا دلِ گودال نشانش میداد
ردِّ خونی که به تسلیت زینب میرفت
بود ارثیهی این قوم شهادت اما
شمر ای کاش به گودال مودب میرفت
از خدا بیخبری بر روی عرش سینهش
تا شود نزد خداوند مقرب میرفت
نامرتب شدن پیکر او علت داشت
بر تنش نیزه و شمشیر مرتب میرفت
نیزهی دست سنان قاتل او شد،چون داشت
بیشتر خونِ تن از ناحیهی لب میرفت
سنگ میرفت خطا.. ؛ تیر نمیزد خورشید..
نوهی شمس و ضحٰی مقتل اگر شب میرفت
میچکید از ته خورجین به زمین نورِ گلوش
داشت خورشید کجا در دل آن شب میرفت؟!
زینب از کربوبلا، بعد برادرهایش
با دلی از غم و از داغ لبالب میرفت
موقع آمدنش سایهی او دیده نشد
موقع رفتنش اما چه مُعَذّب میرفت
شعر از گروه #یا_مظلوم✍
.
.
#شام_غریبان_امام_حسین
السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
تا کار قتال ما سر انجام گرفت
هر ظلم که شد میسر انجام گرفت
با خنجر غرق خون برون آمد شمر
یعنی که بریدنِ سر انجام گرفت
#محمدعلی_شهاب ✍
#شب_یازدهم_محرم
.
.
#شب_یازدهم_محرم
#امام_حسین
صلی الله علیک یا اباعبدالله
دارد این دل هوای تو ، می دهم جان برای تو
ای که گفتی به قتلگاه ، راضی ام به رضای تو
نام تو رایت الهدی ، شد سر از پیکرت جدا
دادنِ جان بهر خدا ، شده هر دم دعای تو
معنی دین ولای تو ، عاشقی مبتلای تو
گوش جان و صلای تو ، ای خدا در ثنای تو
آیه ی سرخیِ شفق ، و قسم بر نور فلق
شده تسلیم امر حق ، آن که دارد هوای تو
کربلا اقلیم تو و ، حق کند تکریم تو و
شده ام تسلیم تو و ، راضی ام به قضای تو
وارث دین مصطفی ، منشأ هر لطف و وفا
می دهد بر همه شفا ، تربت کربلای تو
خونِ دل شد پیاله و ، داغ تو گشته لاله و
می کنم بر تو ناله و ، نی شده در نوای تو
از حرم تا به قتلگاه ، زینب آمد به سوز و آه
مقتلت را کند نگاه ، تا کند جان فدای تو
خنجر آمد به حنجرت ، سر جدا شد ز پیکرت
به سرِ نیزه شد سرت ، وایِ دل از بلای تو
شعله ور گشته خیمه ها ، خون بجوشد ز چشمه ها
شده خورشیدِ نیزه ها ، سرِ از تن جدای تو
تا به عشقت لوح و قلم ، می زند نام تو رقم
زینب از مقتل و حرم ، شد حماسه سرای تو
تا قیامت کرببلا ، می بَرَد جان و دل ز ما
می کند محشری به پا ، عشق بی انتها تو
سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳
#محمدعلی_شهاب ✍
عصر عاشورا محرم ۱۴۴۶
.
.
#روز_عاشورا
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
بر تنش هر چه داشت را بردند
عشق را روی نیزه ها بردند
لنگر آسمان زمین افتاد
عرشِ تنها ز صدر زین افتاد
تیرها را دقیق زد دشمن
نیزه ها را عمیق زد دشمن
گلویش را به نیزه ها بردند
بدنش را به زیر پا بردند
بر تنش بی شماره زخم افتاد
قامتش از فشار زخم افتاد
صبر کردند و با خیالی تخت
می کشیدند از تن او رخت
سنگ زن های ماهر آوردند
تیر بسیار نادر آوردند
با سه شعبه فقط ز پا افتاد
خواهرش داشت سخت جان می داد
چون غریبان حسین را کشتند
نا نجیبان حسین را کشتند
#حسن_کردی✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#شب_یازدهم_محرم
.
.
#امام_حسین
به نام خدا
روزی خور غمم با روضه زنده ام
مهمان ماتمم با روضه زنده ام
در بزم عاشقی با یاد کربلا
با عشق مَحرمم با روضه زنده ام
اشکم به پای عشق اعجاز می کند
اکسیر اعظمم با روضه زنده ام
تا گریه می کنم بر لاله های عشق
لبریز شبنمم با روضه زنده ام
از نور کربلا روشن شده دلم
خورشید عالَمم با روضه زنده ام
نشو و نمای من باشد ز اشک من
سرسبز و خُرّمم با روضه زنده ام
بی مِنّت فرات دارم طراوتی
چون عطر زمزمم با روضه زنده ام
پای عقیده ام اِستاده ام چو کوه
سرسخت و محکمم با روضه زنده ام
هرگز شکست نیست اینجا برای من
بالاست پرچمم با روضه زنده ام
آدم گریسته بر داغ کربلا
از نسل آدمم با روضه زنده ام
آب حیات من اشک است و خون دل
غمگین و درهمم با روضه زنده ام
در پای عشق تو در مکتبت حسین
ماندم ، مصمّم با روضه زنده ام
موسی شدم به طور آئينه آورم
عیسی بن مریمم با روضه زنده ام
نظمی گرفته ام «یاسر» ز اشک خود
یعنی منظّمم با روضه زنده ام
**
حاج محمود تاری «یاسر»
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
#روز_دهم_محرم
با امام زمان عج ، در روز عاشورا
----------
غم هجران تو را با که کنم عنوانش
که بگیرد جگر سوخته ام دامانش
سخن از هجر نگویم به کسی چون دانم
می زند شعله به جان یار من و هجرانش
آوَرَد نور به شب های غریبانه ی ما
گر پدیدار شود ماه رخ پنهانش
همه دم سوخته ام ، هیچ ندانم مولا
به کجا ختم شود عمر من و پایانش
چه جگر سوز تر از این که بگویم آقا
سائل افتاده جدا از حرم سلطانش
دوری از یار فراهم بکند بُحران ها
چه کنم از غم هجران تو و بُحرانش
آمدم تا که مرا هم بنوازی مولا
مثل ابری که رسد بر همه کس احسانش
بگذارید که شرحی بنویسند از خون
باز بر نیزه شده حضرت حق قرآنش
می برم نام حسین و جگرم می سوزد
که به عالَم زده صد شعله غم سوزانش
وقتی از سوز عطش یاد کنم با دل خون
چه جگرها که بسوزد ز لب عطشانش
خصم زد سنگ به پیشانی نورانی او
ریخت خون های جبینش ، به رخ تابانش
شد جدا رأس حسین و به حرم غوغایی ست
سینه زن ، ناله کُنان از غم او طفلانش
شد حسین بن علی غرقِ به خون بعد از آن
ناگهان سوخت در آتش همه ی سامانش
بر تنش تاخته اند اسب ز کین اهل جفا
آه از کفر که اینگونه بُوَد طغیانش
نه فقط «یاسر» ازین مرثیه ها می گرید
اهل عرش اند همه گریه کُنان نالانش
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#شروع_مجلس
آب روی ماست گریه، آبروداریم ما..
با لباس مشکی ات عمریست خو داریم ما
باطهارت بودن از ارکان مجنون بودنست
حرف لیلا میشود هرجا ، وضو داریم ما
چشم ما بی اشک بی خیرست،بی خیرش نکن!
که فقط از دار دنیا، دو سبو داریم ما..
حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما
دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی
روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما
حضرت عباس حامی علمداران توست!
چه هراس از این و آن وقتی عمو داریم ما
هرکسی دل را بدستت داد از مردم برید
تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟!
خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم!
خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما!
آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست..
کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما!
شهر با یک یاحسین ما معطر میشود
هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما
لحظه های آب خوردن هم بفکر روضه ایم..
بغض خشکی لب و بغض گلو داریم ما..
در غمت آیات قرآن روضه خوانی میکنند
آب دریا و بیابان روضه خوانی میکنند
#سید_پوریا_هاشمی✍
.
.
#امام_حسین
#شروع_مجلس
در کام جهان عشق خوشایند حسین است
آنکس که دل از سینهی ما کند حسین است
گفتیم که کوتاهترین راه به الله
ذرات جهان زمزمه کردند حسین است
آنکس که به خاک و گل ما روح دوانید
با گوشهنگاهی و به لبخند حسین است
در مذهب ما جز قسم راست نباشد
معصومترین آیهی سوگند حسین است
چون دانهی تسبیح جداییم و کسی که
مارا به خدایش زده پیوند حسین است
عباس و علی اکبر و سجاد و عقیله
این دایره، مجموعهای از چند حسین است
در باغچهها شاخهی خشکیده زیاد است
در باغ خدا سرو تنومند حسین است
ما با احدی غیر خودش کار نداریم
چون خاصترین لطف خداوند حسین است
#عالیه_رجبی✍
.