گلاب...
دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را
پامال لگدهای مکرر شدنت را
بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند
زهرا، همه دیدند معطر شدنت را
با کشتن یک سوم سادات، گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را
یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم
تنها، سپر غربت حیدر شدنت را
یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟
آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟
یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم
چون آینه ای تار و مکدر شدنت را
دستار به سر بسته ای و بین نمازت
زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را
من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی!
وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را
ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش
تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را...
#احمد_ایرانی_نسب
#حضرت_فاطمه_س
#فاطمیه
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#احمد_ایرانی_نسب
سپیده سر زد از بیت امام عسکری امشب
کرم میآید از سوی شما از هر دری امشب
ملائک گرم ذکر یا حسن هستند از ماتم
ولی روح پدر مشغول ذکر دیگری امشب
که ای جان پدر، ای نور امیدم بیا بابا
که در روی تو میبینم جمال حیدری امشب
بیا ای منتقم چشم انتظارت حضرت زهراست
اجابت میشود گویا دعای مادری امشب
مگر تکرار میگردد به تو معراج پیغمبر
که حتی از پر جبریل هم بالاتری امشب
بیا که با قدمهایت بشر بیدار میگردد
بیا که بعثت پیغمبران تکرار میگردد
تداعی میکند لبخند تو لبخند زهرا را
جهانی چشم شد بیند مگر فرزند زهرا را
که او با ذوالفقار مرتضی از راه میآید
همان روزی که میبندد به سر سربند زهرا را
همه عالم شود دلدادهی روی درخشانش
که میبیند خدایا دلبر و دلبند زهرا را
تو در حصن دعای وان یکاد مادرت هستی
دگر چشمی نمیگیرد به تو، این بند زهرا را
برای با شما بودن دلیل محکمی دارم
اگر باشی به روی زخم قلبم مرحمی دارم
برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد
زمین از قطرههای اشک مشتاقانه دریا شد
چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری
قیامت زودتر از موعدش این بار بر پا شد
شما صاحبزمان نه حضرت صاحبدلان هستی
که معنای حقیقی ولایت در تو معنا شد
چنان بندهنوازی میکنی کز مهر و احسانت
غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد
خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم
که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد
قلم بر دفترم چرخید نامت بر زبان آمد
کرامت کردی و بر پیکر این مرده جان آمد
#عید_بیعت
...___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_خدیجه
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد
یک راه نوری از زمین تا آسمان می شد
آری خدیجه هم مطهر هم معطَّر بود
پس آب در دستش گلاب و زعفران می شد
تا "یا رسول الله" از لبهاش برمیخاست
آقای او، سر تا به پای خویش، جان می شد
او تا قیامت سربلند از ابتلائات است
حتی اگر صدبار دیگر امتحان می شد
من مطمئن هستم اگر عمرش به دنیا بود
مادربزرگی بی نهایت مهربان می شد
خواندند امالمؤمنین او را، ولی ای کاش
این ذکر نورانی، فرازی از اذان می شد
یا مصحفی از عرش نازل میشد و در آن
هر آیه اش مدح عیان او بیان می شد
او سوره ی مهر است و قلبش آیه ی نور است
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد
#احمد_ایرانی_نسب✍
#وفات_حضرت_خدیجه سلام_الله_علیها
.
#امام_رضا
نام مارا نوشته اند "غلام" ، نام فامیلمان "امام رضا"
به دل ماست روح "امام حسین" ، به تن ماست جان "امام رضا"
مادرم جای شعر لالایی ، همه شب از کرامتش میگفت
پدرم زیر گوش من خوانده ، لابه لای اذان امام رضا
کودکی های من کنار تو بود ، بین این صحن ها بزرگ شدم
سالها با کبوتران حرم ، خورده ام آب و نان امام رضا
کودکی ام چقدر زود گذشت، دل من تنگ شد برای خودم
من حسابی عوض شدم اما ، تو همانی همان امام رضا
حرم تو همیشه غوغا بود ، آخرین خانه ی امید همه
هفتمین قبله گاه زائرها ، هشتمین آسمان امام رضا
بین آغوش صحن ها بودند ، زائرانی که گریه میکردند
دختری لال ، ناله زد بینِ ، اشک و لکنت زبان امام رضا
مادرش بین صحن ها افتاد ، پدرش گریه کرد و داد کشید
یا امام رئوف ممنونم ، حضرت مهربان امام رضا
پیرمردی که اهل باران بود ، چشمه ای داشت بین چشمانش
با نوای کریمخانی خواند ، خادم روضه خوان امام رضا
من که روی سیاه آوردم، کوله بار گناه آوردم
به تو آقا پناه آوردم ، بده برگ امان امام رضا
#احمد_ایرانی_نسب✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
آمدی معجزهی عالم بالا باشی
همه ی روشنی خانهی مولا باشی
فاطمه غصهی بی مادری اش را میخورد
آمدی دلخوشی حضرت زهرا باشی
پدر و مادر اگر حیدر و زهرا بشوند
حق همین است که تو زینب کبری باشی
اشکها سجدهکنان روی تو را بوسیدند
قسمت این است که همسایهی دریا باشی
ای دلآرامِ حسین، شوق نگاهت کافیست
که تو محبوب ترین خواهر دنیا باشی
گلِ لبخند حسن، علت لبخند حسین
خواهر خوب حسن، خواهر دلبند حسین
ای طبیب همهی اهل کساء، ای مرهم
تو علیِ دگری، فاطمهی دیگر هم
تو خودِ فاطمه! نه ، پنج تنی، پس یعنی
هم حسین و حسنی، حیدر و پیغمبر هم
چشمهی نور تو سیراب کند زمزم را
تشنهی چشمهی نور تو شده کوثر هم
نه فقط رحمت و خیرِ تو به دنیا برسد
که قیامت شود از بخشش تو محشر هم
تو از اول دل خود را به حسینَت دادی
پا به پایش بروی تا نفس آخر هم
ای عفیفی که ندیده ست کسی رویت را
باد هم لمس نکرده پر گیسویت را
ذکر یاصبر برابر شده با یا زینب
مدد زینبیون وقت بلایا زینب
مرتضی زینت حق بود ولی حیرانم
تو که هستی شده ای زینت مولا؟ زینب
در تواریخ به دنبال تو گشتم، دیدم
شده نزدیکترین فرد به زهرا زینب
دل ما ریزه خور پنج تن آل عباست
دل ما ریزه خور پنج تن اما زینب
ای که همتای حسن بودی و همپای حسین
مطمئنم که تویی ام ابیها زینب
همه دیدند که تو نائبة الزهرایی
پس تو هم فاطمهای، انسیه الحورایی
پای تا سر تو پر از عشق برادر بودی
چند جایی عوض فاطمه مادر بودی
شرح تفسیر تو از سوره ی مریم یعنی
سالها مثل علی صاحب منبر بودی
بانوی صبر و حیا، بانوی عفت زینب
چه بگویم که شما از همه بهتر بودی
معنی نازکی از کرببلا میگویم
بعد عباس تو فرمانده ی لشکر بودی
خطبه خواندی که حسینیه شود سینهی کفر
لب گشودی و شنیدند تو حیدر بودی
بی گمان آمدهای مادر فردا باشی
بی گمان آمدهای حیدر فردا باشی
.
.
ماه بانوی علی ماه به دنیا آورد
همدم و همدل و همراه به دنیا آورد
"زِیْنِ اَب"ْ بود ولی کرببلا فهمیدند
فاطمه زینت "الله" به دنیا آورد
#احمد_ایرانی_نسب ۱۴۰۲
#ولادت_حضرت_زینب
.
.
#بقیع
ما نمیبینیم اما چارتا گنبد که هست
تا بلندای فلک، نوری از این مرقد که هست
ما نمیبینیم اما قامت گلدسته ها
مطمئناً با ستون آسمان هم قد که هست
ما ضریحی را نمیبینیم اما شک نکن
دردمندی که شفا از دوست میخواهد که هست
یا کریم از مهر تو گردد کبوتر، "یاکریم"
پس میان بالها قطعاً وبالی بد که هست
مهربانی تو هرگز نیست کتمان کردنی
ردِ دستِ تو به سینه جای دستِرد که هست
جای ما خالیست اما بر نسیمی از خیال
یک دل بیتاب که سوی تو می آید که هست
صحن ها خاکیست اما آسمانها شاهدند
چشمهایی که برایت خوب میبارد که هست
بوی باران بهشت آمد، دلم را باد برد
هرچه باداباد، سهمم گریهی بی حد که هست
از خرابآباد میآیم به سوی این حرم
این حرم قطعاً برایم بهترین مقصد که هست
کربلا شبهای جمعه میزبان فاطمهست
هر دوشنبه، او به یاد بچهی ارشد که هست
پس به جای زائرانی که کنارت نیستند
مادری که عاشقانه دوستت دارد که هست
فاطمه ثابت کند در این حرم از غربتت
هیچکس حتی نباشد، عشق، صددرصد که هست
نیست بُعد منزل اما جای ایوان حسن
پنجره فولاد و سقاخانهی مشهد که هست
#هشتم_شوال
#تخریب_بقیع
#امام_حسن_علیه_السلام
#احمد_ایرانی_نسب✍
.
.
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
قلب شکستهی تو به دنبال چاره نیست؟
آن روح خسته، منتظر یک اشاره نیست؟
فرمود رهبرم به تمام مُرَدَّدان
«در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست»
#احمد_ایرانی_نسب✍
.
.
#عید_غدیر
#امیرالمؤمنین
یک ذره از نگاه علی آفتاب شد
انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد
ما را ز خاک پای علی آفریدهاند...
پس با همین حساب علی بوتراب شد!
#احمد_ایرانی_نسب
.
.
#فاطمیه
با نسیمی غنچه پرپر میشود طوفان چرا!؟
در غباری کردهاند آیینه را پنهان چرا!؟
"لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمن"*، جای خود
با هجوم شعلهها در میزد این مهمان چرا!؟
"در" همینکه سوخت به زهرا پناه آورده بود
تازه فهمیدم که از لولا شد آویزان چرا!
آن دری که "ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين"
از خجالت سوخت که اینگونه شد ویران چرا!
دستگیرِ هر دو عالم دستهایش بسته بود
گفت: افتادی به روی خاک زهرا جان چرا!؟
فاطمه هرروز اشک و مرتضی هرروز اشک
سرزده در ساحت آیینهها باران چرا!؟
حال زینب را چنان مویش پریشان میکند
میشود با شانه کردن شانهاش لرزان چرا!؟
.
.
.
با حضور فاطمه حتی کفن گل میدهد
مثل درد او ندارد، خون او پایان چرا!؟
*«پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمنٍ.
هر مؤمنی باید که مهماندوست و مهماننواز باشد. (مستدرک، ج ١٦، ص ٢٥٧)
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
.
.
#مذاکره
نداشتیم و داشته بزرگ ایل، تجربه
رفیق روزهای سخت و بی بدیل، تجربه
خیانت و مذاکره، شهادت و مقاومت
پر است در نگاه او از این قبیل تجربه
به قلب آسمانیاش، به روح بیکرانیاش
و بسته بر نگاه نافذش دخیل، تجربه
که گفته اشعریست صیدِ دام عمروعاص ها؟
که گفته در مذاکره شود ذلیل؟ تجربه!
به هرکسی که گفت بدگمانیات به گرگ چیست؟
بگو دلیل؟ تجربه! ، بگو دلیل؟ تجربه!
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#دلیل ؟ #تجربه
.
.
#امام_رضا صلوات الله علیه
نام مارا نوشته اند "غلام"
نام فامیلمان "امام رضا"
به دل ماست روح "امام حسین"
به تن ماست جان "امام رضا"
مادرم جای شعر لالایی
همه شب از کرامتت میگفت
پدرم زیر گوش من خوانده
لابه لای اذان امام رضا
کودکی های من کنار تو بود
بین این صحن ها بزرگ شدم
سالها با کبوتران حرم
خوردهام آب و نان امام رضا
کودکی ام چقدر زود گذشت
دل من تنگ شد برای خودم
من حسابی عوض شدم اما
تو همانی همان امام رضا
حرم تو همیشه غوغا بود
آخرین خانه ی امید همه
هفتمین قبله گاه زائرها
هشتمین آسمان امام رضا
بین آغوش صحن ها بودند
زائرانی که گریه میکردند
دختری لال ، ناله زد بینِ
اشک و لکنت زبان امام رضا
مادرش بین صحن ها افتاد
پدرش گریه کرد و داد کشید
یا امام رئوف ممنونم
حضرت مهربان امام رضا
پیرمردی که اهل باران بود
چشمه ای داشت بین چشمانش
با نوای کریمخانی خواند
خادم روضه خوان امام رضا
من که روی سیاه آوردم
کوله بار گناه آوردم
به تو آقا پناه آوردم
بده برگ امان امام رضا
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#امام_رضا
.