eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
273 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. تو آن زنی که فلک آستان تو بوسید حجاب و عصمت و تقوی به دور تو گردید تو آن زنی که خداوند انتخابت کرد فروغ مهر پیمبر به خانه ات تابید تو آن زنی که ز پاکی میان اهل قریش طلوع  زهره ی زهرا  ز دامن تو دمید تو آن زنی که مسلمان شدی نخستین روز سلام بر تو ز خالق  ز جبرییل  رسید تمام هستی تو هدیه گشت بر اسلام خدا تمامی اسلام را به تو بخشید نمانده است بجز آه در بساطت اگر کفن برای تو گردید جامه ی خورشید   قسم به اشک پیمبر قسم به عام الحزن که چشم ابر همیشه ز داغ تو بارید ✍ .
. باده ی مهر پیمبر جوشد از پیمانه اش بانویی که کعبه میگردد به دور خانه اش غم نباشد ، گر از او دورند زنهای قریش چار بانوی بهشتی هست چون پروانه اش روز تکذیب تمام شهر ، شد حامی دین آفرین بر آن زن و بر غیرت مردانه اش از صدای گریه ی کوثر دل خورشید سوخت دیده زمزم گشت و جوشید اشک دانه دانه اش فقر ، میگرید برای غربت آن بی کفن چون کند یاد از جلال و حشمت شاهانه اش آنکه اسلام است زیر سایه ی ایثار او سایبانی نیست بر آن تربت ویرانه اش ✍ .
. 87_ عزای حضرت خدیجه سلام الله علیها عزای حضرت حوا عزای هاجر شد عزای مریم عذرا عزای کوثر شد بگو به کعبه لباس سیاه بر تن کن بگو به مکه که چشم تو تا ابد تر شد به جبرئیل بگو آیه آیه نوحه کند که نوحه خوان مصیبت ، خود پیمبر شد غبار غصه بر آئینه ی رسول نشست و سر به جیب عزا ذوالفقار حیدر شد دل نبی که شکست از غم ابوطالب غمی رسید که این داغ دو برابر شد چه روزها که زنان قریش طعنه زدند به دختری که به در یتیم همسر شد میان آنهمه تکذیب شهر ایمان داشت زدند سنگ ، اگر بر رسول ، سنگر شد شد اولین زن تاریخ که گل اسلام به عطر اشهد توحید او معطر شد تمام هستی خود داد تا به لطف خدا به مادر همه ی اهل بیت مادر شد نبود تا که ببیند عروسی زهرا چقدر غربت بی مادری فزونتر شد نبود تا که ببیند چه زود یاس بهشت به رنگ سرخ شهادت رسید و پرپر شد نبود تا که ببیند شهید دختر او میان آتش دیوار و آتش در شد نبود تا که ببیند ز ضربه های غلاف کبود بازوی آن بضعه ی پبمبر شد نبود تا که ببیند چو لاله غرق به خون گلوی تشنه ی شبیر و لعل شبر شد نبود تا که ببیند که بوسه گاه رسول میان گودی خون بوسه گاه خنجر شد نبود تا که ببیند ز تیر حرمله ها چگونه غرق تبسم علی اصغر شد کنار تربت او آفتاب میسوزد کسی که بر سر اسلام سایه گستر شد اگرچه دور، از آن تربتم ، ولی دل من کنار قبر غریبانه اش کبوتر شد ✍ .
. 86_ عزای حضرت خدیجه سلام الله علیها مدح و مرثیه نظم را نام تو لبریز از فصاحت میکند شعر زیر سایه ات ، کسب سعادت میکند از خدا بر تو سلام آورد جبرئیل امین بر درت پیک خدا عرض ارادت میکند مادر صدیقه و صدیقه ی امت تویی طاهری و دین ز تو کسب طهارت میکند در هجوم وحشی زخم زبان ابتران دامن پاک تو کوثر را روایت میکند در بهشت از قصر مروارید داری خانه ای خاک راهت سرمه در چشمان جنت میکند قافله در قافله سرمایه دادی... عاقبت کاروان تو محبت را تجارت میکند چله ای خرما رساندی در حرا اما رسول در عوض سیب بهشتی با تو قسمت میکند پیشتر از دیگران دین تو کامل گشته بود تا که قلبت با غدیر نور بیعت میکند بر سر سجاده ی اسلام تو اول زنی که نمازی آسمانی را اقامت میکند شمع سان ، لب بسته، میسوزد ز داغ غربتت قبر ویران تو را هر کس زیارت میکند در رثایت شعر میگوید امیرالمومنین اشک پیغمبر ز داغ تو حکایت میکند مجلس ختم تو را ای برترین امهات با دلی محزون به پا ختم رسالت میکند داغ تو ، مرگ ابوطالب ، شده غم روی غم چشم قرآن گریه بر این دو مصیبت میکند رفتی و دیگر ندیدی دشمن پیمان شکن حمله با آتش به سوی بیت عصمت میکند رفتی و دیگر ندیدی بین آن دیوار و در دخترت ، خود را مهیای شهادت میکند رفتی و دیگر ندیدی کربلا بر نیزه ها سوره ی فجر شما قرآن تلاوت میکند رفتی و دیگر ندیدی زیر باران عطش کودک ششماهه ای اتمام حجت میکند رفتی و دیگر ندیدی خیمه های تشنه را سیلی و کعبه نی و بیداد ، غارت میکند رفتی و دیگر ندیدی دست های بسته ای با عزیزان تو صحبت از اسارت میکند ....رفتی و یک روز می آیی و خواهی دید که طالب حق شما بر پا قیامت میکند ✍ .
مدح و مرثیه اُمُّ الْمُؤْمِنِين حضرت خدیجه کبری ( س ) ------------ پیمبر برتر از هر چیز نور کبریا دارد وَ بانویی کنار خود لبالب از صفا دارد پس از لطف خداوند بزرگ خالق هستی ز اُمُّ الْمُؤْمِنِين دارد هر آنچه مصطفی دارد وَ اُمُّ الْمُؤْمِنِين باشد خدیجه بانوی ایثار همان بانوی ایمانی که دستی بر عطا دارد عطای او بقا بخشیده بر اسلام و قرآنش بدین خاطر مکانی در حریم هَلْ اَتی دارد نه تنها میبرد فیض حضور از همسرش احمد که گاهی سایه بر سر از وجود مرتضی دارد همیشه بر محمّد عشق می ورزید آن بانو اگر دل می دهد بر او یَقیِناً دلربا دارد ز نسل اوست عاشورا که در یک روز تاریخی شهیدانی چنین گلگون بدن در کربلا دارد میان لاله زار عشق و ایثار و فداکاری چو زهرا دخترش او هم حسینِ سر جدا دارد ز بس غربت نشست از او بروی سینه احمد فضای حُجره اش حال و هوای نینوا دارد دل احمد شکست از رفتنِ جانسوز آن بانو که بهر مصطفی داغش شرار جانگزا دارد نبی می گرید و زهرای اطهر هم پریشان تر چه شام تیره ای امشب دلِ بَدْرُالدُّجی دارد خدیجه ایستاد و جان فدای مصطفایش کرد که هر عشقی برای خود بها و خونبها دارد جهان در شورِ ماتم می نشانَد سینه خود را وَ «یاسر» از مصیبت های او شور و نوا دارد ** محمود تاری «یاسر» .
. یا ام المومنین یا حضرت خدیجه(س) در بین زنها برتر خدیجه والا خدیجه پشت و پناه و سنگ صبور طاها خدیجه مریم خدیجه ساره خدیجه حوا خدیجه هاجرخدیجه بهتر بگویم زهرا خدیجه نازل شده بر دامان پاکش آیات کوثر تفسیر یاسین تفسیر قدر و  طاها خدیجه اول زنی که آورده ایمان بر همسر خود هم کفو احمد بی شک ندارد همتا خدیجه مردی نمود و دارایی اش را در راه دین داد هرگز نبوده دلبسته بر این دنیا خدیجه شمشیر حیدر،مال خدیجه، دین را نگه داشت والی والا عالی اعلا مولا،خدیجه کوری چشم مرکب سوار جنگ جمل گو ام الائمه است ام الائمه است تنها خدیجه در روز محشر در اوج سختی مارا غمی نیست آنجا بسنجند معیار هرکس را باخدیجه عشق محمد(ص) عشق به اسلام داریم اما در وادی عشق ما قطره ایم و دریا خدیجه از جانب حق آمد کفن بر جسم شریفت قطعا که بوده جایت در عرش اعلا خدیجه رفتی ندیدی کرببلا را وقتی کفن شد جسم حسینت با بوریای صحرا خدیجه بس کن (بهار) از این روضه بگذر در کربلا هم حتما رسیده بازینب و با زهرا ، خدیجه (بهار)✍ .
. ایام مجموعه در مدح‌ومرثیه سلام‌الله‌علیها رباعی۱ در شهر اگرچه رفت و آمد پر بود هر آینه از مقصد و مسند پر بود در باور تو خدا یکی، دوست یکی دیوان تو از مدح محمد پر بود رباعی۲ هر بار که کفر سدّ راهش شده بود یک‌زن همه‌ی پشت‌وپناهش شده بود وقتی که قریش نیز تکذیبش کرد ایمان خدیجه تکیه‌گاهش شده بود رباعی۳ هم عالمه بود او و هم عامله بود هم بالغه و عاقله و کامله بود جبریل خدیجه را بشارت می‌داد وقتی که به نور فاطمه حامله بود رباعی۴ ای یاور دین حق و حامی رسول نام تو بلند باد و سعی تو قبول در وصف تو گفتنی زیاد است، ولی این‌بس که تویی مادر زهرای بتول رباعی۵ دارد با خود هزار مقصد تاریخ از آینه‌های خوب یا بد تاریخ جز فاطمه‌وعلی ندیده زوجی مانند خدیجه و محمد تاریخ رباعی۶ کوشیدند و هزار خط فهمیدند تا شمّه‌ای از تو را فقط فهمیدند تو «راز درست بی‌نهایت» هستی گیرم که صحیح‌ها غلط فهمیدند رباعی۷ هر قطره‌ای از فضائلت یک دریاست توصیف تو آرزوی اندیشه‌ی ماست درباره‌ی اوصاف تو باید چه نوشت؟ «امّا فَهِیَ کَثیرةٌ لاتُحصی»ست رباعی۸ جبریل امین رساند پیغام به تو؛ ازجانب حق سلام و اکرام به تو از بس که حمایت از پیمبر کردی ایمان آورد دین اسلام به تو رباعی۹ هرچند که‌خود فیض‌عظیم‌اند همه در سفره‌ی فضل تو سهیم‌اند همه ارثیه‌ی سفره‌داری‌ات باقی ماند نسل تو کریمه و کریم‌اند همه رباعی۱۰ آن‌قدر که از خدا حیا می‌کردی از خواستن عبا ابا می‌کردی اما کفن تو از بهشت آمده بود پس پایه‌ی روضه را بنا می‌کردی ✍ .
. ایام «السلام علیک یا ام المؤمنین یا خدیجة الغراء» دریای صبر و مظهر تقوا خدیجه است استاد حلم و معنی غَرا خدیجه است کوه وفا و معدن جود و یَم کرم سرچشمه ی فضائل دنیا خدیجه است چون زَر عیار عصمت او بی شمار بود، گنجینه ی محبت و اعلا خدیجه است در مهر و معرفت شده اُلگوی آسیه در بندگیش اُسوه ی حوا خدیجه است اول زنی که روی به اسلام کرده است اسلام از او شداست مصفّا، خدیجه است باشد به حق مُلقبِ بَر ام مؤمنین آری که خار دیده ی اعدا خدیجه است روشن به نور اوست دل و خانه ی رسول چون نور چشم و همسر طاها خدیجه است شمشیر مرتضی است اگر حافظ نبی مرهم به زخم سید بطها خدیجه است هم ثروت و جوانی او خرج دین شد است هم حامی و مشوق مولا خدیجه است فخریه می کند به جهان تا زمان حشر این منصبش که مادر زهرا خدیجه است تنها همین به مدح و بزرگی او بس است مادر بزرگ زینب کبری خدیجه است گر چه تنش کفن شده بین عبای ناب گریانِ شاهِ بی کفن اما خدیجه است .
. ای عاشق هر آیه‌ی قرآنِ پیغمبر ای اولین آرایه‌ی ایمانِ پیغمبر آرامشِ قلبِ قرارِ قلبِ این عالم سنگ صبور و مرهم هر آنِ پیغمبر ای باسلیقه ، بامحبت ، مادرِ باران بانوی خانه ،شاخه‌ی ریحانِ پیغمبر تا آخر دنیا نمک‌گیر مرامِ توست هر کس که خورده لقمه‌ای از نانِ پیغمبر مهمان نوازِ مهربانِ خانه‌ی رحمت بعد از تو ماتم می شود مهمانِ پیغمبر شعب ابی طالب کنارت باغ رضوان است دور از تو دنیا می شود زندانِ پیغمبر سخت است بعد از تو تمامِ لحظه های وحی ای دست‌پختِ تو توانِ جانِ پیغمبر رنگی دگر دادی تجارت را و عالم دید با سکه هایت ضرب شد احسانِ پیغمبر از آن همه ثروت نداری یک کفن حتی دارایی‌ات را کرده‌ای قربانِ پیغمبر جای کفن گفتی عبای همسرت کافیست گفتی عبا شد چشم ها گریانِ پیغمبر گفتی عبا شبه پیمبر یادمان آمد گفتی عبا ، پر اشک شد دامانِ پیغمبر شام غریبان حرم بود و عبا می‌سوخت در شعله‌های خیمه‌ی طفلانِ پیغمبر .
هدایت شده از نوای مقتل
🥀🌹🥀🌸🌺 👇👇👇 کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal 🌱🌴🌱
. سلام الله علیها ای همسر مکرمه ی مصطفی مرو پیشم بمان و جانم محمد بیا، مرو با رفتنت غریبی من را چه میکنی؟ ای تکیه گاه بیکسی هل اتا مرو دردانه ات بدون تو جان می‌دهد، بمان ای آشنا به غصه ی درد آشنا مرو مرهم برای زخم فراقت مرا که نیست غیر از نوای ناله و سوز و دعا، مرو این خانه را ز غصه مکن غصه دار خویش شور و صفا مبر تو ز ماتمسرا، مرو اینگونه ای که عزم سفر کرده ای بدان این دل بود ز بعد تو بیت العزا مرو رحمی به حال دختر خونین دلت نما رحمی به قلب زار و حزینش نما، مرو تابی برای داغ تو ما را نمانده است سخت است بار داغ تو بر شانه ها مرو مرگ مرا ز رفتن خود از خدا بخواه دیگر مخواه رفتنت از بین ما، مرو .