eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
272 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹باقر العلوم🔹 آن مقتدا که هستی دارد قوام از او خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او آن پنجمين امام که معصوم هفتم است دارد حريم کعبۀ دين احترام از او دريا شکافِ علم و يقين «باقرالعلوم» ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست آن گلشنی که يافته فيض مدام از او گل‌های باغ معرفت و بوستان علم دارند رنگ و جلوه‌گری هر کدام از او روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او بطحا شده‌ست باغ بهشت از ولادتش يثرب شده‌ست روضۀ دارالسلام از او در گردش مدار، فروغ اميد را منظومه‌های عشق گرفتند وام از او تا رهنمای خلق شود در ره نجات اول گرفته بود خدا التزام از او قولش هماره قول رسول کريم بود شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت گفتی گرفت روشنی روز، شام از او بزم هشام بود به شام و گمان نبود دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست تا حکم انصراف بگيرد امام از او اما هشام بر سخن خود فشرد پای تير و کمان گرفت امام همام از او تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او تير نخست چون به هدف کارگر فتاد پروانه يافتند يکايک سهام از او می‌دوخت تير را به دل تير در هدف بود از خدای نصرت و سعی تمام از او آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان تجليل بی‌مبالغۀ خاص و عام از او اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان در عرش می‌برند به تقديس نام از او همراه اوست عطر شهيدان کربلا خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او «جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند با گوش جان شنيد جواب سلام از او از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا بر جای مانده حرمت بيت‌الحرام از او از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است خال سياه کعبه و يک استلام از او اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند باشد که بشنوند حديث و پيام از او گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری» است شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او در ساحل غدير ولايت نشسته‌اند آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او 📝 .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. چو اشک، پرده نشین جمال دلدارم به شوق نیمه نگاهش، هزار دل دارم اگرچه درصف عشاق، نیست مقدارم "بهای وصل، اگر جان بود خریدارم" شده است محضر او نیمه های شب حاضر غلام و نوکر درگاه حضرت باقر چو پرده از رخ زیبای او خدا برداشت به خاک مقدم او قبله سر به سجده گذاشت به پای فاطمه سجاد، ریخت آنچه که داشت بدون پرده بگویم، که مادرش گل کاشت نماز شوق بخوان عبد سرمد آمده است بگو به خلق، دوباره محمد آمده است ببند حجلهءگل، گل بریز در پایش ببین جمال خداوند را به سیمایش بگو درود خدا بر سرشت و آبایش بخوان سلام خلائق به روی زیبایش نسیم روضهء رضوان، شمیم انفاسش بهار، گم شده در کوچه های احساسش چو در میانهء گهواره می زند لبخند کبوتر دل جبریل می رهد از بند به قطره قطرهء اشکش، به چشم او سوگند ز غیر او به خدا زود میشود دل کند نوشته با خط زر، خطّ سرنوشت اینجاست بهشت از که بجوئیم تا بهشت اینجاست طلایه دار بهشت است زائرکویش هزار لیلهء قدر است لیلهء مویش سجود میکند عالم به طاق ابرویش هزار بوسه بچیند فرشته از رویش خدای کعبهء دنیایی از نجوم است او چراغ شب زدگان، باقرالعلوم است او رسیده آنکه خدا منصب امامش داد ز تیغ علم لدُن، قدرت قیامش داد عبای سلطنتی هدیه بر غلامش داد ندیده ختم رسل بارها سلامش داد به روز حشر، که دلها ز بی کسی تنگ است بدون مُهر ولایش، کُمیت ما لنگ است به چهره، آینه ای محو کبریا دارد اگر به کعبه صفاهست از او صفا دارد سخا و جود و کرم همچو مجتبا دارد مدال جان به کف از شاه کربلا دارد دوباره حاجت سینه زنان روا شده است به یاد او دل ما باز کربلا شده است ضریح و مقبرهء خاکی اش بهشت برین ز اشک زائر او گشته خاک، عطر آگین هزار مرتبه با گریه جبرئیل امین به روی سینهء پرسوز من نوشته چنین دلی به وسعت عشقش وسیع دارم من هنوز حسرت طوف بقیع دارم من دمی که آه ز دلها رحیل می بندد مسیر اشک مرا رود نیل می بندد چو آفتاب به قبرش دخیل می بندد ز شعله راه به روی خلیل می بندد دوباره در وسط جشن، مضطرم کردند ضریح سینه هر شیعه را حرم کردند ✍ ................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بسم الله الرحمن‌ الرحیم ایام بگو به نور که ماه تمام آمده است که صبح آمد و پایان شام آمده است برای شیعه دوباره امام آمده است تمام فقه و اصول و کلام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است پدر حسینی و مادر سلاله‌ی حسن است اویس‌وار زمین در هوای او قرن است غلام خانه‌ی او بودن آرزوی من است تجسم همه‌ی احترام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است سراسر از برکات خدا پر است زمین اگر که در صدف آسمان دُر است زمین به نور اوست که گرم تبلور است زمین دوباره رحمتی از جنس عام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است دمیده است به دنیا دم خدادادی به هر خرابه رسیده هوای آبادی هزار شکر خدا را که خوب استادی_ _برای این همه شاگرد خام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است چقدر در وجناتش خدا نمایان است اسیر جذبه‌ی او کافر و مسلمان است رسیده آن که امید گناهکاران است دوباره بوی علی بر مشام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است دل از تمام جهان برده است لبخندش فقط نه خلق که دل برده از خداوندش به داروی گل لبخند‌های چون قندش به دردهای همه التیام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است رسیده است امامی که نافذ است و بصیر نکرده حرف خدا را به رای خود تفسیر نمی‌شود به کلام بنی‌امیه اسیر برای مذهب شیعه قوام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است به حکم آیه‌ی تطهیر پاک یعنی او که پنجمین گُهر تابناک یعنی او برای سنجش ایمان ملاک یعنی او ملاک حد حلال‌وحرام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است به علم و حلم و تمام فضائلش صلوات به جلوه‌های پیمبرخصائلش صلوات به نور چهره‌ی چون ماه کاملش صلوات که موعد صلوات و سلام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است گروهی از سخنان خدا جدا شده‌اند که در توهم خود نائب خدا شده‌اند چه رازهای دروغی که برملا شده‌اند که آفتاب همه روی بام آمده است امام باقر علیه‌السلام آمده است همان که وقت جسارت حضور خواهد داشت که در مسیر اسارت حضور خواهد داشت زمان کشتن و غارت حضور خواهد داشت بیا که راوی غم‌های شام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است خدا کند که شب انتظار سر برسد سپیده سر بزند، نوبت سحر برسد خدا کند که به زودی به ما خبر برسد؛ به صف شوید دم انتقام آمده است امام مهدی علیه‌السلام آمده است .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. «اقیانوس علم» جهان از وجدِ دیدارت به قامت سبز و برپا شد به ناگه زیر پاهایت رجب از نو شکوفا شد زمین و آسمان تا روی ماهت را رصد کرده ز خاطر بُرد گردیدن ، تو را غرق تماشا شد هوای دانش از گرد و غبار جهل پنهان بود فروغِ باقرت تابید و قلبش روح افزا شد علومِ عالَمْ اقیانوسِ علمت ، ذرّه ای نوشید فقط یک قطره بود اما به شوقی با تو دریا شد تویی همنام پیغمبر ، تویی از حکمت حیدر تماماً فاطمی هستی ، حسن با نامت امضا شد تو باقی مانده از فریادِ حشرِ کربلا هستی به چشمِ پنج سالت دردِ عاشورا همش جا شد یکی با مسحِ دستت چشم کورَش می شود بینا یکی الطافتان را قلبِ کورش دید و بینا شد خوشا آن کفترِ تنها ، در آغوشت پناه آورد خوشا خشکیده نخلی را، به مهرت بارِ خرما شد خوشا جابر ، سلام آور برایت شد ز پیغمبر خوشا چشمان پیرش لایقِ دیدار مولا شد چه گویم! ما که از بدوِ تولد ، سخت مهجوریم ز رویَش یازده قرنی ، نگامان در تمنّا شد دعا کن یا ابوجـــعـفر ! فرج نزدیک‌تر گردد که شاید چشمهامان را دوچشمش امشب اعطا شد ✍ میلاد با سعادت پنجمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت محمد بن علی الباقر علیه السلام بر همه ی شما عزیزان مبارک🌹🌹🌹🌹🌹 . بیت۷← اشاره دارد به معجزات حضرت امام محمدباقر علیه السلام بیت۸← اشاره دارد به سلام رساندن جابر بن عبدالله انصاری از سوی پیغمبر برای حضرت باقر علیه‌السلام .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آمد به دنیا کودکی از نسل احمد بود در خلقت و اخلاق وصف او زبانزد بود خیل ملائک منزل سجاد مهمانند تبریک گویش حضرت دادار سرمد بود از طلعت رویش دو عالم نورباران شد فضل و کمالاتش دو عالم را سرآمد بود شد باقر احمد که طرحی نو بیندازد در آبشار نور او ظلمت همه سد بود در مکتب باقر حقیقت جور دیگر بود حق و حقیقت را شکوهی نو ، مجدد بود علم نبی احیا شد و در مجلس نورش هر باطلی درمانده و حیران ، مردد بود حاجت اگر داری بیا بر درگه باقر شهر مدینه شاهد الطاف ، بی حد بود ✍ .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. در ولادت خورشید پنجم امامت ، امام مُحمّدِ بْنِ علیٌ الْباقر (ع) ،،،،،،،،،،،،،، امشب دلِ آینه نشان دارم بر بالِ ستاره آشیان دارم همسایه ی اهل آسمان گشتم یعنی که مکان در آسمان دارم آن سوی حریم روشن مهتاب یک خانه میان کهکشان دارم عطر از نفسم اگر که می ریزد پیغام بهار در خزان دارم رو سمت مدینه کردم و دیدم یک خیمه به بال عرشیان دارم خورشید به خانه ی دلم آمد ای عشق بیا که میهمان دارم از پرتو نور حضرت باقر در سینه فروغ جاودان دارم با آن که ز قطره کمترم امّا رو جانب بحرِ بیکران دارم آن بحر امام باقر است ای دل کاینگونه زبان دُرّ فشان دارم از یُمن ولادتش در آغوشم سوسنبر و یاس و ارغوان دارم با کسب ولای حضرتش مأویٰ در ساحت روشن جنان دارم دیگر چه نیاز با وجود او بر سایه ی سروِ بوستان دارم با مختصری بضاعت ای "یاسر" بر مدحت او کجا توان دارم ** حاج محمود تاری «یاسر» ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. نذر امام محمّد باقر (ع) فصل رویش فصل پویش فصل عطر و فصل نور فصل رود و فصل دریا فصل گلهای صبور فصل مهر و فصل ماه و فصلِ صبح و کهکشان فصل لبخندِ زمین و فصل آواز و سرور ماه دل ماه رجب ماه شکوفای بهار ماه نور و ماه عشق و ماه جویای بهار بال و پر وا کرده چشمم چون پرستو سوی گل می رسد در شهر نور و می نشیند روی گل از تجلّیگاهِ خورشیدِ ولایت مثلِ عشق می درخشد سمتِ چشمم چهره نیکوی گل عطرِ گل پیچیده در ذَرّاتِ عالم مرحبا یاسِ دیگر دارد اکنون باغِ خاتم مرحبا می رود جان و دل من سمتِ یثرب سوی عشق می رسد بوی خدا بوی ولایت بوی عشق موجی از دریای رحمت می وزد همراهِ نور می نشیند روی ساحل دیده با نیروی عشق عشق یعنی حضرت ختمی مآب و آل او عشق یعنی حیدر و نسل پُر از اجلال او از نهالِ مصطفیٰ یک گل امام باقر است وز بهارِ "هَلْ اَتیٰ" یک گل امام باقر است ترجمانی از شکوه سبزِ آل فاطمه وز تبارِ مرتضیٰ یک گل امام باقر است این گلِ باغ علی امشب شکوفا می شود با شکوفایی او خورشید پیدا می شود اَلْبِشارَه می دمد خورشیدِ پنجم بر زمین می گذارد پای خود را عشقِ مردم بر زمین می رود از روی او نورِ ولایت در سما می نشیند با حضورش عطرِ گندم بر زمین می چکد از دست هایش در فراز و در نشیب بوی رحمت بوی عترت بوی جنّت بوی سیب مژده کز ره می رسد گنجینه ی علم و یقین می شود اندیشه ی اسلام از وی در طنین در بیان می آورد احکام شرعِ مصطفیٰ پرده بر می دارد از آئینِ قرآن مبین کودکی آمد که علمش می شکافد علم را با صبوری بنده ی خود می کند او حلم را آمد آن ماهی کزو دل غرقِ تابش می شود وز وجودش آسمان لبریزِ بارش می شود عقل و بینش حکمفرما می شود در آدمی دانش او چیره بر هر علم و دانش می شود او وصیّ احمد است و نورِ حَیّ قادر است حُجَّةُاللّهِ عَلیٰ خَلْقِه ، امام باقر است گرچه منزلگاهِ او روی زمین بر خاک بود هرچه می تابید ازو ، از آسمانِ پاک بود موج می زد در قیام علمی اش تفسیرِ نور نهضت او نهضتِ اندیشه و ادراک بود او فراتر داشت از خورشیدها تابنده گی شیعه دارد از قیامِ علمی اش بالنده گی اینک از یُمنِ قدوم او جهان چون گلشن است از وجود او چراغی در دل ما روشن است بس که می تابد ز رویش آفتابِ جانفزا ذَرّه در کویش تجلّی دارد و نور افکن است پُر شده جام حقایق از طلوعِ جام او او امامِ پنجمین است و محمّد نام او oo حاج محمود تاری "یاسر" ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. میلاد پنجمین آفتاب امامت - - - - - السلام ای نور ، ای خورشید من السلام ای عشق ، ای جاوید من السلام ای پنجمین صبح ازل ای مرا مهر تو احلی من عسل آفتاب من طلوعت دیدنی ست گل ز گلزار نگاهت چیدنی ست السلام ای جنت الماوای ما کودک طوبایی بیت الولا از افق می تابی و دل می بری زورقی را سمت ساحل می بری ای تمام آیه های روشنی با نگاهت طعنه بر گل می زنی ای دو چشمت مهر و ماه عالمین برده ای دل از علی بن الحسین ای شکوه آفرینش روی تو ای بهاران غرق عطر و بوی تو ای محمد سیرت و حیدر جمال از تبار نور ، در اوج کمال باقر العلم آفتاب هر علوم از تو بگرفته ست بال و پر علوم روز میلاد تو روز خرمی ست روز بشکوه مقام آدمی ست اول ماه رجب را ماه تو حجت حق ، جلوه ی الله تو ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ محمود تاری "یاسر" ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. میلاد محمد است و باقر(ع) لقبش دنیا شده مات علم و حلم و ادبش خوشبخت کسی که در نزول برکات ذکر صلوات است دمادم به لبش ✍ ................
. مُسدَّس میلاد امام محمّد باقر علیه السلام این مدینه ستاره‌باران است چشمِ خورشید خیره بر آن است داخلِ مَهد روحِ ایمان است روزگارِ زمین درخشان است جانِ دین رویِ دستِ جانان است این پسر از تبارِ ایران است پسری از تبارِ شیرِ خداست نوه‌یِ پادشاهِ کرب‌وبلاست باقرُالعلمِ مکتبِ مولاست گلِ سجّاد و جلوه‌یِ زهراست لحظه‌ای که برابرِ سقّاست .... ماه و خورشیدِ حق نمایان است پنجی از جنسِ پنج تن آمد وارثِ علمِ مؤتمن‌‌ آمد یادگارِ اباالحسن آمد گلِ زهرا سویِ وطن آمد حَسَنینی به یک بدن آمد آسمان را ببین که حیران است آسمان ماتِ این قیام و قُعود حیدرِ دیگری به وقتِ سجود کرمِ مجتبی در این مولود عشقِ شاهِ وفا به تار وُ به پود انتهایِ درخشِشَش موعود شاهدِ غرّشِ دلیران است کربلایِ حماسه‌ها لبّیک پسرِ سجده و دعا لبّیک شاهدِ نایِ نینوا لبّیک دیده‌ای لَعلِ تشنه را لبّیک پابرهنه چرا ؟! کجا؟! لبّیک جشنِ دلدار و دل پریشان است به پریشانیِ غروبِ دهم به همان حرصِ مُلک و آن گندم به نشانیِ نیزه کردم گم راهِ شادی وُ می‌رسم بر سُم زیرِ سُم جسم وُ پایِ مجلسِ خُم .... کَعبِ نِی سهمِ کام و دندان است کربلاییِ کربلا در شام کاروان بود و طعنه و دشنام سنگ آمد به سویتان از بام حاجیان رویِ نیزه در اِحرام علیَ‌الاسلام اَلسّلام تمام چون حرم میهمانِ ویران است ذکرِ ویرانه‌یِ عذاب حسین دَمِ دُردانه‌ بی‌حساب حسین روضه‌یِ مشکِ خشک و آب حسین تپشِ قلبِ بوتراب حسین ریشه‌یِ نابِ انقلاب حسین شاهِ لب‌تشنه اَلعجل‌خوان است ✍ .
. تقدیم به مادر مکرمه بگرفت چه مادرانه آن والا زن گهواره ی علم را به روی دامن فرمود امام صادق : آن صدیقه مانند ، دگر نداشت ، در آل حسن ✍ ........... 374 _ ولادت امام باقر علیه السلام در باغ جهان نسیم سرمد آمد بر غنچه ی علم فیض بی حد آمد نوری زحسن در اوست ، نوری ز حسین آیینه ی سبطین محمد آمد .
. علیه‌السلام سیلاب می‌شویم و به دریا نمی‌رسیم پرواز می‌کنیم و به بالا نمی‌رسیم این بال‌ها شبیه وبال‌اند، اَبترند وقتی به سیر عالم معنا نمی‌رسیم این چشم‌های خیس و تهی‌دست شاهدند بی‌تو به جلوه‌زار تماشا نمی‌رسیم تا بی‌کرانه‌های حضور الهی‌ات پر می‌کشیم روز و شب اما نمی‌رسیم باشد اگر تمام جهان زیر پایمان حتی به خاک پای تو مولا نمی‌رسیم این حرف‌ها نشانۀ تقصیر فهم ماست حیران شدن میان صفات تو سهم ماست دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری! از مرز عقل‌های زمینی فراتری ای بی‌کرانه! نامتناهی‌ست وصف تو آیینۀ صفات الهی‌ست وصف تو مبهوت جلوه‌های جلالت کمیت‌ها کی می‌رسد به درک کمال تو بیت‌ها ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است این شعرها بهانۀ عرض ارادت است... عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد دلتنگ چشم‌های مسیحا شدیم و بعد مثل نسیم در‌ به‌ در کوچه‌ها شدیم تا با شمیم احمدی‌ات آشنا شدیم ای مظهر فضایل پیغمبر خدا آیینۀ شمایل پیغمبر خدا شایستۀ سلام و تحیّات احمدی احیا کنندۀ کلمات محمدی نور علی و فاطمه در تار و پود توست شور حسین و حلم حسن در وجود توست چشم مدینه محو سلوک دمادمت بوی بهشت می‌وزد از خاک مقدمت قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست تفسیر بی‌کران معانی حدیث توست قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است هرکس به آیه‌ای ز مقام تو عارف است روشن‌ترین ادلّۀ علمی‌ست سیره‌ات وقتی که حجّت‌اند به عالم عشیره‌ات هرکس که تا حضور تو راهی نمی‌شود، علمش به‌ جز زیان و تباهی نمی‌شود هر قطره که به محضر دریا نمی‌رسد سرچشمۀ علوم الهی نمی‌شود بی‌بهره است از تو و انفاس قدسی‌ات اندیشه‌ای که نامتناهی نمی‌شود جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست آقای من اگر تو نخواهی نمی‌شود... یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا تا بی‌کرانۀ ملکوتت ببر مرا... ✍ .
. ولادت امام محمد باقر علیه السلام رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه گرفته است بهانه دلم برای مدینه فدای چار امام گره گشای مدینه کبوتر دل من تا بقیع گشته مسافر سلام مقصد پنجم ! سلام حضرت باقر نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی نبود روزی ما نوکری اگر تو نبودی نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی نداشت جسم تشیع سری اگر تو نبودی بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت غلام حیدر و زهرا شدیم با زحماتت تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت تویی که درک خلایق نمی رسد به مقامت شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت همیشه کرده حدیث تو گرم روضه ما را نتیجه های تلاش توایم و صادقت آقا امام پنجم عالم ، امید پنج تنی تو بزرگ تر ز تمام تصورات منی تو فدای عزم بلندت ، امام بت شکنی تو خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو تویی که وارث جمع فضائل حسنینی امام امتی و میوه دل حسنینی همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حرمت و در مرام شما نیست دین به غیر محبت تو و کرم ، تو و بخشش ، تو و عطای فراوان همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است بقیع بی حرمت هم بهشت اهل یقین است به رغم خواسته ی منکران اصل ولایت حرم نداشتنت هم نکرد کم ز مقامت تو یادگار شهید غروب حادثه هایی تو در تمامی حالات ، یاد کرببلایی ز کودکیت تو دلتنگ سیدالشهدایی تو داغدار امام ِ مُرَمِّلٌ بِدِمایی چهار سالگی ات را نمی بری دمی از یاد رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد .
. قدری ست در میان دم و بازدم شکاف بین من و تو نیست همین قدر هم شکاف آن روزی از شما به وجود آمدیم که انداختید در دل ملک عدم شکاف یا باقرالعلوم سوادی به ما بده ننداز بین ما و خود ای محترم شکاف از بس که وقت سجده‌ی خود نور می‌دمی پیشانی‌ات گرفته به خود لاجرم شکاف در قلب مردمان خودت خانه کرده‌ای تو آن گلی که زد به دل سنگ‌ هم شکاف یا می‌زنی به زمزم و یا می‌زنی به نیل عالم نخورده است به نام تو کم شکاف من کعبه‌ی تو می‌شوم و تو علی من روز ولادتت یقه را میزنم شکاف دوم محمدی بغل دومین علی یعنی حرم زده‌ست به شوق حرم شکاف علیه_السلام .
. ماه رجب است و ماه خیر و برکات شد باز به روی عاصیان باب نجات با توبه بگو برای درک حسنات بادا به علی و آل احمد صلوات ♦️♦️ ماه رجب و پیک سعادت آمد در روز نخست با ولادت آمد یعنی گل گلزار محمد باقر آن قافله سالار عبادت آمد ♦️♦️ تا روی به کشتی نجات آوردیم امید به ساحل نجات آوردیم در روز ولادت امام باقر ما هدیه برایش صلوات آوردیم ♦️♦️ مائیم و عنایت امام باقر الطاف و کرامت امام باقر یارب چه شود گناه ما را بخشی در شام ولادت امام باقر ♦️♦️ ای دل امشب شدی زغم آزاد خیز از جا پی مبارکباد شب میلاد حضرت باقر تهنیت گو به حضرت سجاد ♦️♦️ ای دیده ی اهل دل بسویت باقر وی آبرویم ز آبرویت باقر در سینه کشیده بال و پر مرغ دلم تا پر بزند بسوی کویت باقر ♦️♦️ بر ما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست .
. میلاد محمد است و باقر(ع) لقبش دنیا شده مات علم و حلم و ادبش خوشبخت کسی که در نزول برکات ذکر صلوات است دمادم به لبش ✍ .
. بسم‌الله الرحمن الرحیم جلوه می‌بارد از جمالِ علی جذبه می‌جوشد از جلالِ علی همه خیراتِ آسمان و زمین نوشِ جانِ علی و آلِ علی هرچه دارد خدا به خاطر اوست هرچه دارد خدا حلالِ علی مرتضی را چه کار با عالم هست عالم فقط وَبالِ علی ای نفسهات در خِصالِ صدوق ای بزرگیت از خِصالِ علی همه‌ی حرف توست قالَ نبی همه‌ی حالِ توست حالِ علی آمدی تا که با تو ما برسیم ما همه میوه‌هایِ کالِ علی لطف زهرا تو را به ما دادند از کَرَمخانه‌ی عیالِ علی شب شب عشق آفرین ، علی است شب لبخندِ پنجمین علی است ای نمازِ مطهرِ زهرا سجده‌های معطرِ زهرا خیره‌ای خیره بر مقاماتش مثلِ قابی برابرِ زهرا می‌وزد در هوای گیسویت عطرِ گلهایِ قمصرِ زهرا آسمانی و مژده‌ات را داد به زمین‌ها پیمبرِ زهرا بیخودی نیست فاطمی هستی پُری از نورِ کوثرِ زهرا می‌زند موج در احادیثت جلوه‌های مُکررِ زهرا با شما جبرئیل نامِ مرا می‌رساند به محضرِ زهرا فاطمه عاشق همین علی است شبِ لبخندِ پنجمین علی است ای طلوعِ علی‌الدوامِ حسن آفتابِ بلندِ بامِ حسن جابر آورده‌ات سلامِ رسول مادرت گفته‌ات سلامِ حسن می‌رسند از تبارِ مادری‌ات هفت معصوم بر امام حسن حسنی زاده‌ای از آلِ حسین ای حسینی ترین کلامِ حسن دست تو دست مجتبای کریم به تو زیبنده است نامِ حسن به عمویت ارادتت پیداست در بقیعی به احترامِ حسن چارتا مجتبی کنارِ همید ای تمامِ شما تمامِ حسن هم حسن هم حسین این علی است شبِ لبخندِ پنجمین علی است ای محمدترین دعایِ حسین دومین احمدِ حرایِ حسین آمدی تا به انتها برسد امتدادی از ابتدایِ حسین از پدر ارث بُرده‌ای ، داری به سرِ شانه‌ات رَدایِ حسین آنکه روزی "حسینُ مِنی "گفت گفت مثلَش تویی برایِ حسین ای علی اکبرِ امام شده اکبرِ بعدِ کربلایِ حسین تو حسینیه‌ی خدا هستی با تو ماندیم در هجایِ حسین عشق دنبالِ آخرین علی است شبِ لبخندِ پنجمین علی است دکتر حسن لطفی✍ .
. السلام علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی الباقر هلال ماه رجب و ، ماهِ تمامِ روی تو این همه شور و طرب و ، چشم ملک به سوی تو زبان به عرض ادب و ، دل پی آرزوی تو نوای عشقت به لب و ، سجده به خاک کوی تو اگر چه در جهان فقط ، بنده ی حیّ قادرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ سر پی سودای تو و ، دل به تمنای تو و دیده به رؤیای تو و ، مست تماشای تو و بر قد و بالای تو و ، قامت رعنای تو و فتاده بر پای تو و ، به حسن سیمای تو و به چهره ی خدایی ات ، تا به همیشه ناظرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ مست نماز عشقم و ، در پی راز عشقم و غرق مناجاتم و باز ، تویی نیاز عشقم و به یاد تو شعله ور از ، سوز و گداز عشقم و خورده گره به کارم و ، تو چاره ساز عشقم و به سمت و سوی کوی تو ، تا به ابد مسافرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ به دانش پیمبران ، تویی شکافنده ی علم که داری از خدا نشان ، به قلب آکنده ی علم به کل مردم جهان ، شدی چه بخشنده ی علم از تو بتابیده به جان ، نور درخشنده ی علم در پی نور دانشت ، به باطن و به ظاهرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تو مظهر کرامت و ، منشأ نور و حکمت و مبدأ هر هدایت و ، مقصد هر سعادت و چشمه ی پر سخاوت و ، بخشش و جود و رحمت و وصلِ به بی نهایت و ، قبله ی هر زیارت و به تربت پاک بقیع ، به رخصت تو زائرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تو نور عالمینی و ، به عرش همچو قائمه روشنی دو عینی و ، به هر دلی چو زمزمه هم پسر حسینی و ، هم حسن ای عشق همه وارث علم نبی و ، نور علی و فاطمه مهر و ولای تو کند ، طیب و پاک و طاهرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ فخر کنم به نام تو ، جرعه زنم ز جام تو دین چه بوَد ؟ پیام تو ، مذهب من مرام تو نشسته ام به بام تو ، فتاده ام به دام تو روی لبم سلام تو ، ذکر علی الدّوام تو بهر فدا کردن جان ، اشاره کن که حاضرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ✍ ‌ .....┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab‌
. محمود ژولیده به نام نامی سبحان به عالم دیده وا کردم خدا را با ولای چارده نورش صدا کردم به امداد محمد تا محمد یک دعا کردم گرفتم دامن پاک اباجعفر نوا کردم صدا کردم دعا کردم نوا کردم چها کردم که ناگه دیده وا کردم بنور چارده معصوم خدا را شکر این سائل نشد از لطف حق محروم در این ماه خدا عبد خدا محبوب داور شد چه عبدی؟ بنده ای که بابِ شهراللهِ اکبر شد به یک معنا امام امّا به یک معنا پیمبر شد همان که باقر هر علم، اول تا به آخر شد ز اسم اعظمش اینک دلم از بس منور شد رسیدم تا بجایی که خدا را در بغل دارم در این ماه خدا من با خدا ماه عسل دارم من از روز ازل گم بودم و راهم فتاد اینجا معلّق ذره ای بودم که ناگه ایستاد اینجا ز ((یَهدِی اللهِ نورِه)) بَر گرفتم اعتماد اینجا شدم از روز میلادم غلامی خانه زاد اینجا ز بختم حضرت زهرا مرا دستور داد اینجا شناساندند قرآن را و عترت را بجان من همین شد تا ابد از هر بدی خط امان من خدا را شکر دلهامان بدست باقر افتاده گدایان را سر و سامان بدست باقر افتاده و دستان تمنّا مان بدست باقر افتاده عبادات سحرهامان بدست باقر افتاده سفرهای مُعلّامان بدست باقر افتاده چه آقایی که بابایش پدر زن چون حسن دارد سفر در پیش ، با جدش ، حسینِ بی کفن دارد چه آقایی چه زیبا پا در این منظومه بگذارد چه رفتار دل انگیزی عجب خلق خوشی دارد چه زیبا در مدینه سر قدم آهسته بر دارد برای کربلا رفتن زمان را لحظه بشمارد که تا دستور زهرا را بخاطر خوب بسپارد به یمن گریه بر جدّ غریبش نور می تابد همه اسرار عالم را به نور روضه بشکافد سه ساله با سه ساله همسفر از شهر یثرب شد رسید آندم که در صحرای تف نزدیک مغرب شد به روی نیزه سرهای بنی هاشم که غالب شد بخون خورشید و ماه و انجم و خیل کواکب شد همه دار و ندار خیمه ها را کوفه صاحب شد فرار عمه ها بود و نگاه حسرت باقر امان از گریۀ سجاد و آه حضرت باقر از آنجا عهد با خود کرد تا دین را کند یاری همه احکام که ، مانده معطّل را کند جاری کند آیات قرآن را روایاتی شنیداری دهد با نهضت روضه به اهل درد بیداری منا را کربلا کرد و همه عمرش عزاداری و فرمود آن امام راستین با مردم دنیا خدا رحمت کند آنکس که امر ما کند احیا چه امری؟امرِ دین احیاء گردد با حسین و بس همه احکام ما اجراء گردد با حسین و بس عدالت در جهان احصاء گردد با حسین و بس و محوِ منکر و فحشاء گردد با حسین و بس شهادتنامه ها امضاء گردد با حسین و بس یقین احیای امر دین بجز امر ولایت نیست هر آنکس نیست در این ره دل او را هدایت نیست حیات طیبه آری صفات منکران هرگز عطای فاطمه آری لقای دشمنان هرگز ولای مرتضی آری لوای مشرکان هرگز گلاب دوستان آری گل بیگانگان هرگز شکست دشمنان آری گسست دوستان هرگز نه آن تحریم می خواهیم نه این تکریم می خواهیم که تنها تحت فرمان علی تسلیم می خواهیم .
. غلامرضا سازگار ای داده در ماه جمادی فیض از دست برخیز کز جام رجب گردیم سر مست ماه دعا ماه نیایش ماه توحید هر شام آن شام دعا هر صبح آن عید برخیز کز نهر رجب آبی بنوشیم از دست ساقی بادۀ نابی بنوشیم برخیز تا عمری بُود باقی، کجایی جام طهورا می دهد ساقی کجایی برخیز بر زلف عبادت شانه ای زن پَر در شعاع عشق چون پروانه ای زن دل بزم توحید آمده برخیز برخیز عید آمده عید آمده برخیز برخیز آغاز ماه است و زمین دریای انجم تابیده از برج ولا خورشید پنجم میلاد فرزند امام السّاجدین است در جلوه، روی ماه زین العابدین است بنت الحسن ای عالمی را کرده گلشن امشب محمّد زاده ای چشم تو روشن این چار خورشید ولا را نور عین است نجل علی مِهر حسن ماه حسین است نسل امامان همام از باب و مام است آری امام ابن امام ابن امام است این یوسف دو فاطمه در انتصاب است این یادگار احمد ختمی مآب است این می فروزد نور را در محفل جان این می شکافد علم را با تیغ برهان این است خورشید فروزان هدایت این میوه ها می چیند از نخل ولایت ذکر خدا باشد همانا ذکر خیرش وصف از عزیز او کنم یا از عُزیرش این ماه را نبود به زیبایی قرینه دور سر او گشته خورشید مدینه امشب خدا مرآت احمد آفریده بار دگر بر ما محمّد آفریده در اوّل ماه رجب مهری درخشید بر چشم عالم تا قیامت نور بخشید این نازنین فرزند دلبند حسین است محو خدا و مات لبخند حسین است تا ماه رویش را حسین ابن علی دید چون مصحف ختم رسل بوسید بوسید این است فرزندی که از جدّ کرامش آورده جابر با ادب عرض سلامش رخسار او گلزار هستی را صفا داد انگشت او چشمان جابر را شفا داد هفت آسمان خشتی ز ایوان رفیعش گلبوسۀ جبریل بر باب البقیعش بیماری دل را طبیب حاذق است این قرآن صامت را زبان ناطق است این ای سر به خطّ آل پیغمبر نهاده قرآن فرا گیرید از این خانواده اینان همانا مخزن سرّ خدایند اینان چو پیغمبر به قرآن آشنایند خواهید از قرآن کلام بکر پرسید بالله قسم باید ز اهل ذکر پرسید بالله قسم قرآن بی آل رسالت خواننده ی خود را کشاند در ضلالت بی نور عترت علم و دانش نار و دود است هیزم شکن این نار و دود آل سعود است اینان که از اسلام و قرآن سر شکستند اجدادشان دندان پیغمبر شکستند اینان که از اجداد شیطان را مطیعند ویرانگر قبر امامان بقیعند در مذهب شیعه نه تنها خار باشند ز اینان تمام مسلمین بیزار باشند پیوسته با اولاد پیغمبر به جنگ اند قرآن سر نی کرده با حیدر بجنگند بن بازشان یک عمر عاص حیله گر بود چشم دلش از چشم کورش کورتر بود ما شیعه یعنی پیرو آل رسولیم شاداب عطر ناب گلهای بتولیم دامان ما دامان عزّت بوده ز آغاز میزان ما قرآن و عترت بوده ز آغاز ما از سقیفه نه که از نسل غدیریم بر سینۀ خصم علی پیوسته تیریم ما شیر حق را تا ابد از رهروانیم نه اهل صفّین نه جمل نه نهروانیم ما بعد موسی راه هارون برگزیدیم از سامری ها تا قیامت سر بریدیم هرگز نیفتد نغمۀ توحید از جوش گوساله های سامری خاموش خاموش در خشم ما برق ستم غدیر است میلاد ما امروز نه روز غدیر است ماییم و آل الله و آیات شریفه نه شافعی نه حنبلی نه بو حنیفه دنیای دین آباد قال الباقر ماست عالم پر از فریاد قال الباقر ماست با حضرت او الفتی دیرینه داریم هر شب بقیعی در درون سینه داریم ما اهل درد و اهل سوز و اهل داغیم هر یک چراغ چار قبر بی چراغیم دیدیم یک دریای نور این قبرها را بوسیده ایم از راه دور این قبرها را زین چار، گیرد فیض ها بسیار کعبه تو چار قبرش خوانی و من چار کعبه "میثم" که دارد نور عترت را به سینه گوید سلام از دور بر شهر مدینه .
. صحبت ازعاشقی وعشق جگر میخواهد دم زدن از لب معشوق شِکر میخواهد بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن نظر حضرت حق، همّت پَر میخواهد به هواخواهی از یار، علمدار شدن سینه‌ای همچو ابالفضل سپر میخواهد آسمان موهبتی باز فرستاد زمین صید این موهبت ای دوست هنر میخواهد نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است یا دل حضرت سجاد پسر میخواهد دامن فاطمه‌ای باز قمربار شده علـی دوم زهـراست، پسردار شده پسری آمده همنام رسول دو سرا احمد دوّمی از نسل علی و زهرا آمده تا که به اسلام اصالت بدهد آمده تا که بود پرچم دین پابرجا خاک میخورد علوم نبوی روی زمین آمده تا که تکانی بدهد دنیا را کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش باقرالعلـم نبییّن و به «اَیٍّ بقرا» شیعه شد زنده به هر جمله قال الباقر شیعه باقیست به ابقای کلام آقا آمده روشنی چشم رسول ثقلین نوه ی مشترک و وارث خون حَسَنین .
. فاطمی و علوی گوهر ماه رجب آمد به همانندی و همنامی و اوصاف محمد(ص) وارث جود و کرامات و شکوه حسنین است دست پر آمده هرکس که در خانه ی او زد پیک پیغمبر خاتم شده جابر که سلامی وقت دیدار رخ حضرت باقر(ع) برساند او شکافنده ی دریای علوم است و در آفاق نهضت علمی وفرهنگی او هست زبانزد قبله ی حاجت ما در دل غمهای زمانه است زده ام چنگ همیشه به ضریحی که ندارد .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. چند بیتی در وصف فاطمه بنت الحسن مادر امام باقر علیهم السلام امّ عبدالله ای نیکوسرشت آفریدی بهتر از صدها بهشت جان به قربانت که دست  ِسرنوشت نام تو را مادر باقر نوشت بر تو و نسلت هزاران آفرین مادر باقر امام پنجمین زینب آل حسن یا فاطمه بوده ای چون جدّه ی خود عالمه مریم عذراست بر تو خادمه نیست بر قلب محبّت واهمه نیست در محشر محبّ تو حزین مادر باقر امام پنجمین شاعرت در اوّل  ِوصف تو ماند حق، تو را بر کرسی اعلا نشاند چون مقامت را به سرحدّش رساند حضرت صادق تو را صدّیقه خواند حوریه هستی ولی روی زمین مادر باقر امام پنجمین گر ندارد از تو شعری محتشم موقع مدحت شده عاجز، قلم از حسن بردی تو میراث کرم پس ندارد سائل تو هیچ غم سائلت را می بری عرش برین مادر باقر امام پنجمین ای که هستی زینت دوش حسن نام تو شد زینت هر انجمن در زمان حمل خود بانوی من با تو هر دم باقرت گفته سخن افتخاری نیست بالاتر از این مادر باقر امام پنجمین از کرامات تو گفته باقرت من فدای خاندان طاهرت کن اجابت آرزوی شاعرت(ذاکرت) کاش میشد که شوم من زائرت شد مزارت جنّت اهل یقین مادر باقر امام پنجمین گفتی ای بانو تو از عصر ظهور اززمان ظلمت و قحطی  ِنور قلبها از هم بگردد دور  ِدور چون ندارد حضرت مهدی حضور کن دعا بهر ظهور شاه دین مادر باقر امام پنجمین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. السلام علیک یا باقرالعلوم جان عالم فدای آن ماهی که خدا فیض تام می بارد وَ به زخم دل عباد الله رحمتش التیام می بارد رجب و ماه بندگی کردن رجب و ماه ذکر و استغفار رجب و ماه سجده و تسبیح روزه و ذکر و اشکِ در اسحار چه هلالی مه رجب دارد که سراسر شکوه و زیبایی چه هلالی که نوگلی زیبا آمد از نسل پاک زهرایی نور شهر مدینه را پر کرد آسمان سجده کرد در پایش عرشیان کاسه کاسه پرکردند بر تبرک ز نور سیمایش امتزاج علی و زهرا را در جمالش خدا نهاده ببین جلوات رسول خاتم را در جلالش خدا نهاده ببین السلام علیک یا خورشید ای شعاع بلند طاهایی ای شکوه جلالت زهرا ای وجودت تمام مولایی غزل عشق را تو مضمونی آیه‌ای از خدای سبحانی راه تو بهترین مسیر سلوک و طریقت طریق عرفانی علم یک قطره از وجود شما فقه باشد مرامتان هر روز دشت‌های کویری عرفان تشنه بارش نگاهتان هر روز چشم‌هایم اسیر لطف شما دست‌هایم گدای‌تان آقا هر چه دارم تمام هستی من از دل و جان فدای‌تان آقا پسر فاطمه نگاهم کن من تمنای نور‌تان دارم حضرت عشق حضرت احساس حاجتی از حضورتان دارم دل من را برای خود بخرید حلقه در گوش من بیاندازید تا که خرج ره دگر نشوم بند در پای سائل اندازید من شنیدم که در طفولیت سفری رفته‌ای سراسر درد سفری رفته‌ای که چشمانت دیده هر لحظه صحنه‌ای پر درد چشم‌های شریفتان آقا چه قدر نیزه‌دار دیده؟ بگو! دلتان در کنار هرم عطش چه قدر غصه را کشیده؟ بگو! بگو از لحظه‌ای که عمه‌تان از روی تل دوید تا مقتل لطمه میزد به صورتش هر گام دیر اما رسید تا مقتل بگو از لحظه‌ای که بر سر نی حضرت عشق آیه بر لب داشت سنگ‌هایی که می‌رسید از راه قصد لب‌های جان زینب داشت بگو آقا که اهل کوفه و شام کینه کردند بر پرستوها کیسه‌های تمامشان پر شد جیب‌هاشان پر از النگوها ✍ .
. امروز که جبریل امین می خندد شادند سماوات و زمین می خندد میلاد امام باقر است و ازعرش دیدند امام ساجدین می خندد .
. میلاد محمد است و باقر(ع) لقبش دنیا شده مات علم و حلم و ادبش خوشبخت کسی که در نزول برکات ذکر صلوات است دمادم به لبش .
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. چند بیتی در وصف فاطمه بنت الحسن مادر امام باقر علیهم السلام #حضرت_فاطمه_بنت_الحسن #ام_عبدالله ام
. هدیه به مادر عظیم الشان حضرت باقر ع کریمه ی کریم اهل بیت کسی که نور در آئینه ی تجلا داشت فروغ بندگی وعشق در مصلا داشت کریمه ای که به بنت الحسن شده مشهور ز جود و لطف و کرامت بسی سجایا داشت عزیزه ای که به سجاد قرة العین است شریفه ای که شمیمی ز آل طاها داشت فهیمه ای که به علم وعمل بود دانا علیمه ای که تبحر به علم و تقوا داشت جلیله ای که جلالت گرفت جلوه از او عفیفه ای که به عفت نشان ز زهرا داشت فقیهه ای که به صدیقه اش لقب دادند میان آن همه مردم مقام اعلا داشت نجیبه ای که نجابت اصول دینش بود هماره نور عفاف و حیا به سیما داشت به دختری که چنین است مجتبی نازد کریمه ای که نشان از رسول بطحا داشت چه مادری ست که گنجینه ی علوم رسول میان گلشن او رشد کرد و مأوا داشت کنار زینت عباد، عابده بود او نیایش سحرش از فلک تماشا داشت چه بانویی که ز محراب بندگی همه شب سفر به عرش برین با دعا و نجوا داشت چه بانویی که به همراه زینب کبری سفر به کرب وبلا با حسین زهرا داشت چه بانویی که به همراه مادران شهید شکوه و صبرو صلابت ،به حد اعلا داشت نشان زتربت او نیست ،کاش می گفتند کنار تربت بابا مزار پیدا داشت وجود و جان «وفایی» به روز رستاخیز چه داشت غصه اگر این قصیده امضا داشت ایام ✍ از کتاب بهشت طیبات/مخدرات اسلام .
. حمدِ خداوندِ جهان آفرین زانکه به ما داده امامی مبین پای نهاده ز عطای خدا بر فلک آقای زمان و زمین آنکه ز نسل علی و فاطمه ست آل نبی را شده او جانشین آمده آزاده‌ای از کربلا فاطمه را سلسلۀ پنجمین کیست که همنام محمد شده طلعتِ او، قبله اهل یقین سجده کنان دیده به دنیا گشود عابدی از سلسلۀ ساجدین اَزهد و اَعلای همه مردمان اَعلم و اَتقای همه اهل دین بارِ امامت به سرِ دوش اوست بهرِ ولایت علمی راستین آن نبوی خو، علوی منقبت سبط حسین است و خدا را امین ای به فدای قدمت باقرا آمدی ای دادگرِ مه جبین آمده ای تا بِبَری بی‌گمان غصه و غم را ز دلِ هر غمین عالِمِ علمِ ازلی باقری زاده‌ی زهرا و علی باقری راه رسیدن بخدا نام توست قرب خدا بوسه ای از کام توست بی‌تو بعید است رسیدن به حق دم همه دم مستی ام از جام توست هر که هدایت شده از ابتدا تا به ابد از ره الهام توست مهر و مه از چشم تو در گردشند شام و سحر در پی ایام توست عترت و قرآن، ثقلینِ نبی است هر یک از این دو هدف تام توست پاسخِ هر پرسشِ لاینحل از علم لدنیِّ پر اِکرام توست دین خدا در تو مجسم شده دین محمد همه اسلام توست کعبه تو هستی و فلک در طواف حبل متین جامه‌ی احرام توست هر که در این دایره روزی خور است روزی اش از سفره ی اطعام توست ای تو امید همه‌ی مسلمین فتح و ظفر بسته به اقدام توست هر که تمنای شهادت کند همرهیِ قافله پیغام توست عالِمِ علمِ ازلی باقری زاده‌ی زهرا و علی باقری ای همه اوصافِ شما سرمدی خُلقِ خوشت، خُلقِ خوش احمدی از پرِ قنداق، چه خوش خوانده ای نام خداوند، به هر اَشهدی مظهر اسماءِ خدای جلی پور علی جلوه‌گهِ ایزدی سینه‌ی تو معدنی از علم و حلم مظهر صبر و کرمِ بی‌حدی نام صمد ناشر علمِ خداست حاملِ این علم، چه خوش آمدی کیست شکافندۀ علمِ رسول جز تو که از هر نظری ارشدی گرچه نشد نشر، همه علمِ تو پرچم دین را تو در عالم زدی بت شکنِ قرن به دوران تویی صاحبِ عِلم و عَلَم و مَسنَدی حاصل پیوندِ حسین و حسن سِبطِ دو معصوم، چه ناز آمدی زادۀ سجاد و تبارِ حسین معدنِ اَسرار و به دین مقصدی ذاکر اسماءِ و صفات خدا حقّی و در حق طلبی مُمتدی عالِمِ علمِ ازلی باقری زاده‌ی زهرا و علی باقری کرببلا را چه عیان دیده‌ای سختیِ دوران و زمان دیده‌ای در وسط معرکۀ کربلا قلّۀ غم را به چهان دیده‌ای پیکر آغشته به خونِ حسین زیر سمِ اسب، چسان دیده‌ای هم تنِ عریان، بدنِ چاک چاک رأسِ شه تشنه لبان دیده‌ای هر طرف اعضای تنِ کشته‌ها کودک و هم پیر و جوان دیده‌ای شعله به سجادۀ سجاد را بینِ حرم گریه کنان دیده‌ای وقت فرارِ حرم اهل بیت قهقۀ شمر و سنان دیده‌ای غارتِ معجر، ز سرِ دختران دردسرِ پردگیان دیده‌ای حمله به ناموسِ خدا بارها با دلِ خون، اشکِ روان دیده‌ای در سفر کوفه و شام بلا گریۀ طفلان و زنان دیده‌ای در وسط مجلس نامحرمان طعنه به حورانِ جنان دیده‌ای عالِمِ علمِ ازلی باقری زاده‌ی زهرا و علی باقری ✍ .
. ماه رجب سلام! که ماه محمّـدی یـادآورِ شکـوه گلستـان احمـدی آیینـه‌دارِ نــور خداونـد سرمـدی از شـرقِ رحمتِ ازلـی باز سرزدی ماه تـو نـور بـر دل اهل‌نظر دهد میلاد چار حجت حق را خبر دهد آغـاز مـاه تـو کـه به نام پیمبر است میـلاد پنجمیـن ولـی‌اللهِ ‌اکبـر است کز چار بحـرِ نور، فروزنده‌گوهر است نجلِ دو فاطمه، خَلفِ پاک حیدر است بعد از علـی، محمّد اوّل وجود اوست ذکر ملک همه صلوات و درود اوست ایـن باقـرالعلومِ خداونـد سرمـد است این آفتاب حُسن خدا، وجه احمد است مولای من محمّـدِ آل محمّـد است گیتی ز مقدمش همه خلد مخلّد است بـر خلـق سایـه کرمش مستدام باد از شخص احمدش صلوات و سلام باد جدش بوَد حسین و، حسن جد دیگرش سجـاد بـاب و بنـت حسـن نیز مادرش دانشــوران دهــر، همـه بنــده درش جاری ز لعـل لب همه‌جا درّ و گوهرش بگذاشت پا به عالم هستی، سرم فداش تنها نه جان و سر، پدر و مادرم فداش در قدر و در مقام، حسین است این پسر سر تـا قدم تمام، حسین است این پسر در علم و در قیام، حسین است این پسر آیینـــه امـــام حسین است ایـن پسر بستـان حکمـت ازلی در ضمیر اوست دانش به هر کجا که نهد پا، سفیر اوست گاهی به عرش زمزمه حکمتش به گوش گاهی به باغ، بیل کشاورزی‌اش به دوش گه بـا کلام داده بـه اهـل کمـال، نوش اهل کلام یکسـره در محضـرش خموش دریا ز چشمـه دهنش موج می‌زند آیات وحی در سخنش موج می‌زند ای اصـل دیـن ولای تـو یا باقرالعلوم وی ذکـر حـق ثنـای تـو یا باقرالعلوم وی عرش، خـاک پای تـو یا باقرالعلوم جـان جهـان فــدای تـو یا باقرالعلوم مهر تو جان جان صلات و صیام من پیوسته وقف تو، صلوات و سلام من ای شیعــه را به مهر شما اقتـدارها مـاه رجــب گرفتـه ز تــو اعتبارها خورشید بر درت یکی از جـان‌نثارها گردنــد دور کـوی تـو لیـل و نهارها هر لحظه در بقیع تو صد کاروان دل است هـر جا، روم مزار توأم شمع محفل است من کیستم که خاک سرای شما شوم؟ لب واکنـم، قصیـده سـرای شما شوم یـا مفتخـر بـه مدح و ثنای شما شوم باشـد کـه تـا گـدای گدای شما شوم لال است در ثنای تو مـولا زبان من تو وصف خود بگوی ولی با زبان من وقتـی عـدو بـه حضـرت تو گفت ناسزا بـا حسـن خلـق و با گل لبخند از ابتدا کردی به پاسخ از دل و از جان بر او دعا ایـن اسـت قـدر و منـزلت و عـزت شما تنها نه اینکه نام تو از من ربوده دل خلق محمّدیت ز دشمن ربـوده دل ای بر تو از خدا و رسولش سـلام‌ها اهــل کــلام را ز کـلامت کـلام‌ها بیچـاره و ذلیـل مقـامت «هشام»‌ها در پنجــه تـو از همه دل‌ها زمام‌ها توحید زنده از نفس صبح و شام تو اسلام فخر کرده به نطق «هشام» تو تو خلــق را مطاعـی و خلقت مطیع تو برتــر ز اوج وهــم، مقــام رفیــع تـو پیـران عقـل یکسـره طفـلِ رضیـع تـو فـردوس گشتـه خـاک‌نشینِ بقیـع تـو «میثم» اگـر قصیـده سرای شما شده مشمول بذل و لطف و عطای شما شده استاد حاج .