.
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح
#وفات_حضرت_معصومه
#مثنوی
یک ستاره بیقرار ماه بود
از مدینه تا خراسان راه بود
تا که بعد هجر و داغی جان فزا
فاطمه بیند گل روی رضا
بعد عمری دوری و خون جگر
عاقبت آماده شد بهر سفر
نامه در دستش میان کاروان
فاطمه با هیبت زهرا روان
نامهاش بوی برادر میدهد
راحتی بر جان خواهر میدهد
سوی او با سینهی غمدیدهاش
عکس و تصویر رضا در دیدهاش
دست تقدیر خدا در کار شد
تا رسید او شهر قم، بیمار شد
تا که خاک چادرش شد در فضا
رشک جنت شد غبار کوچهها
کوچههای قم پر از احساس بود
غرق بوی عود و عطر یاس بود
آمد آن بانو سراپا احترام
پیش او کردند مرد و زن قیام
مرد و زن گفتند کوثر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
گل بیامد بر سرش از بامها
در پیاش بودند خاص و عامها
گرد شمع او همه پروانهاش
خانهی موسی شد آنجا خانهاش
عاقبت روی برادر را ندید
وقت مرگش در همانجا سر رسید
روح پاکش شد جدا از پیکرش
در جنان شد همنشین مادرش
تا که جسمش شد نهان در شهر قم
قبر زهرا شد عیان در شهر قم
آمد آن بانو ندید آزارها
او کجا رفته سر بازارها
خاک قم در رتبهی افلاک بود
چشم مردم پاک پاک پاک بود
او کجا بازار شهر شامیان
او کجا زینب کجا نامحرمان
او کجا سیلی کجا معجر کجا
آتش دامان یک دختر کجا
او کجا راس برادر روی نی
او کجا چشمان خواهر سوی نی
سینهی او گرچه پر درد و بلاست
او خودش هم داغدار کربلاست
#ناصر_شهریاری
...... ..___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
سینه های ما پریشان حسین و زینب است
درد ما دنبال درمان حسین و زینب است
زمزم و کوثر همیشه طالب چشمان ماست
دیده ی ما تا که جوشان حسین و زینب است
روح و جان مصطفا جان علی و فاطمه ست
جان زهرا و علی جان حسین و زینب است
در مسیر کربلا خوش آنکه محرم می شود
خوش به حال آن که سلمان حسین و زینب است
چون زهیر و چون وهب باید که سوی یار رفت
ای خوش آن کس که مسلمان حسین و زینب است
دست هر کس سوی دامان کسی گر شد دراز
دست ما عمری به دامان حسین و زینب است
یا من ارجوه لکل خیر ، روزی کن حرم
خیر نوکرها به دستان حسین و زینب است
گفت مولای رئوف ما که فابک للحسین
ای خوش آن چشمی که گریان حسین و زینب است
روضه ی سربسته ای که بسته باشد بهتر است
روضه ی موی پریشان حسین و زینب است
#ناصر_شهریاری✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#مبعث
#ترکیب_بند
نفسی تازه شد از عطر خدایی آری
شد عطا باز به ما فیض گدایی آری
شد نصیب دل غمدیده صفایی آری
شد غزلخوان همه عالم به نوایی آری
شعر ، الهام ز سر چشمه ی سرمد دارد
تا که بر دل همه دم نور محمد دارد
باز ماه رجب از نور منور گشته
به شمیم قدم دوست معطر گشته
چشم در راه نبی دیده ی حیدر گشته
گو خدیجه ، که عزیز تو پیمبر گشته
شد پیمبر به همه آنکه خدای کرم است
شد پدر بر همه آنکس که یتیم حرم است
آمد از غار پیمبر نفسش قرآن شد
قبله ی کعبه شد و بر تن کعبه جان شد
جان جانان شد و جانش به ره جانان شد
بعد از آن عشق به احمد محک ایمان شد
اولین مرد علی بود مسلمانش شد
و خدیجه که زن اول میدانش شد
شب مبعث شده احوال خوشی دارم من
همچو مجنون پی هر کوچه و بازارم من
گاه مجنون شده ی احمد مختارم من
گاه در تاب و تب حیدر کرارم من
فاش گویم که به دل هست دو صد شور و شعف
می پرد مرغ دل از مکه به ایوان نجف
گرچه امشب همه جا نور خدای ازلی ست
گرچه احمد همه آیات خداوند جلیست
نکته ای هست که در گفتن آن شکی نیست
نمک سفره احمد همه دم نام علیست
همه جا یار نبی حضرت حیدر بوده
و علی بود که دلدار پیمبر بوده
و علی بود که در جای پیمبر خوابید
و علی بود که جز روی خدا هیچ ندید
و علی بود که دل از همه ی خلق برید
و علی بود که انگشتریش را بخشید
نیست بالای دو دستان علی دیگر دست
مدح حیدر چه کنم تا که خدا مداح است
مدح حیدر بشنو روی خدا دارد او
فاطمه محور اصحاب کسا دارد او
چو حسن شیر جمل شاه عطا دارد او
چو حسین پادشه کرببلا دارد او
زینبی مردتر از از هر چه پسر دارد او
شیر مردی چو ابوالفضل قمر دارد او
#ناصر_شهریاری
#مبعث #عید_مبعث #عید_بعثت
.............................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_زمان_عج
#ولادت
#نیمه_شعبان
#اعیاد_شعبانیه
#غزل
بخوان به گوش فلک نغمه ی اذان امشب
که غرق نور خدا می شود جهان امشب
بخوان که بر تنِ بی روح و جان این عالم
ز یمن مقدم جانان رسیده جان امشب
شکفته گل ز گل عالمین همچو بهار
چنان که می رود از کوچه ها خزان امشب
جهان دوباره پر از نغمه های داوودی ست
شده است فُلک و فلَک جمله نغمه خوان امشب
بگو که ریسه ببندند از ستاره و ماه
که از ره آمده خورشید آستان امشب
چه شور و حال عجیبیست هر کجا نگری
ملائکند دمادم گهر فشان امشب
هوای شهر پر از عطر یاس و نرگس هاست
که مست رایحه اش گشته گلسِتان امشب
بگو که حضرت باران رسیده تا بخشد
به ناتوانی افتادگان توان امشب
بگو بگو بفرستند بر رخش صلوات
محمد (ص) است ز رخسار او عیان امشب
عجب نباشد اگر کعبه باز بشکافد
که می رسد به جهان از علی (ع) نشان امشب
بگو که می رسد آنکس که سیزده معصوم (س)
شده است در قد و بالای او نهان امشب
امام کعبه در آغوش کعبه زاده ببین
ببین تلالو انوار بی کران امشب
... بگو که تا ، گل زهرای ما نظر نخورد
وان یکاد شود ذکر هر دهان امشب ...
بگو که نقل بپاشند و گل بیفشانند
که می رسد به زمین صاحب الزمان (عج) امشب
.........
اگر که طالب فیضی از این قبیله ی نور
بمان به درگه این خاندان ، بمان امشب
#ناصر_شهریاری
#میلاد_امام_زمان
#امام_زمان_علیه_السلام_ولادت
......................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح
#وفات
#مثنوی
یک ستاره بیقرار ماه بود
از مدینه تا خراسان راه بود
تا که بعد هجر و داغی جان فزا
فاطمه بیند گل روی رضا
بعد عمری دوری و خون جگر
عاقبت آماده شد بهر سفر
نامه در دستش میان کاروان
فاطمه با هیبت زهرا روان
نامهاش بوی برادر میدهد
راحتی بر جان خواهر میدهد
سوی او با سینهی غمدیدهاش
عکس و تصویر رضا در دیدهاش
دست تقدیر خدا در کار شد
تا رسید او شهر قم، بیمار شد
تا که خاک چادرش شد در فضا
رشک جنت شد غبار کوچهها
کوچههای قم پر از احساس بود
غرق بوی عود و عطر یاس بود
آمد آن بانو سراپا احترام
پیش او کردند مرد و زن قیام
مرد و زن گفتند کوثر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
گل بیامد بر سرش از بامها
در پیاش بودند خاص و عامها
گرد شمع او همه پروانهاش
خانهی موسی شد آنجا خانهاش
عاقبت روی برادر را ندید
وقت مرگش در همانجا سر رسید
روح پاکش شد جدا از پیکرش
در جنان شد همنشین مادرش
تا که جسمش شد نهان در شهر قم
قبر زهرا شد عیان در شهر قم
آمد آن بانو ندید آزارها
او کجا رفته سر بازارها
خاک قم در رتبهی افلاک بود
چشم مردم پاک پاک پاک بود
او کجا بازار شهر شامیان
او کجا زینب کجا نامحرمان
او کجا سیلی کجا معجر کجا
آتش دامان یک دختر کجا
او کجا راس برادر روی نی
او کجا چشمان خواهر سوی نی
سینهی او گرچه پر درد و بلاست
او خودش هم داغدار کربلاست
#ناصر_شهریاری