eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
281 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
شب است و مست سجده گشته احمد که سر بر آستان حق بساید امینِ وحیِ ذاتِ اقدس آمد که غار را به شوق در بکوبد به رادمردِ عاشقی بگوید؛ بخوان به نام کبریا محمد ! حرا گرفته رنگِ بی‌قراری تمامِ کوه گشته نقره‌کاری سبد سبد ستاره گِردِ غاری به عاشقی که دارد اعتباری ندا رسیده از خدای سرمَد؛ بخوان به نام کبریا محمد ! بخوان به نام آن‌که داده جانت نموده برتر از فرشتگانت خدای بی‌نظیر مهربانت گره گشوده است از زبانت زمان انتظارت آخر آمد بخوان به نام کبریا محمد ! اگرچه نورِ ممتد است کعبه اگرچه بیت ایزد است کعبه غلامِ کوی احمد است کعبه حرا حرم ، محمد است کعبه کند طوافِ خطّ و خالِ احمد بخوان به نام کبریا محمد ! بخوان خدای پاک و ذات حق را که داده حالِ عاشقی عَلَق را ز تیرگی درآورَد شفق را به اسمِ رَبّکَ الّذی خَلَق را ، بخوان که آفتاب عشق سر زد بخوان به نام کبریا محمد ! بخوان به اسم ربّ لایزالی که نیست از برای او مثالی دمیده روح را به جسم خالی گرفته آسمان مکه حالی که از تو نور ماه می‌درخشد بخوان به نام کبریا محمد ! فرشته‌ها شدند هم‌نوایت بخوان ، به عرش می‌رسد صدایت زمینیان غبار و خاک پایت تمام اهل آسمان فدایت رخَت دل از ستاره می‌رباید بخوان به نام کبریا محمد ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
تو را برگزیده خدا در چهل سالگی شدی خاتم الأنبیا در چهل سالگی چه پیغمبرانه برای هدایت تو را- به بعثت رسانده خدا در چهل سالگی نجات عموم ِ بشر شد محوّل به تو شدی حضرتِ ناخدا در چهل سالگی رسید و گرفته در آغوش ِ خود جبرئیل- تو را کنج غار حرا در چهل سالگی به تو وحی شد توبه و فاطر و فصلّت... علَق! کوثر و أنبیا در چهل سالگی جهالت سریعاً سرافکنده شد سجده کرد به پای تو بی انتها در چهل سالگی لبالب چشیدی پس از بندگی لذّتِ- نبوّت وَ توحید را در چهل سالگی مودّت به نامت شد و آمدم بینوا... شدی دستگیرِ گدا در چهل سالگی! ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
بَر سَرِ آشفته ام زُلف پریشان ریخته در دلِ حیرانِ من آیاتِ حیران ریخته نیستم ناراحت از اینکه شهیدم کرده اند خون من گَر ریخته در پای جانان ریخته سفره یِ دل باز کردن پیشِ مهمان بهتر است این دلم هر آنچه دارد پای مهمان ریخته تا مقام قاب قوسین ات بلا باید کشید در بیابانِ طلب خار مُغیلان ریخته گاه باید بیشتر همرنگ شد مثل اُویس نذر یک دندانِ جانان چند دندان ریخته هر دو عالَم عالَمی دارند پیشِ مَقدمش این یکی دل ریخته است و آن یکی جان ریخته گر چه آدم گرچه عیسی گرچه موسی بازهم کمتر از دَرهای دَربارِ تو دَربان ریخته بسکه خاطرخواه داری و عزیزی که خدا جای گل روی سرت آیاتِ قرآن ریخته نذر این پیغمبری خوب است ذبحی رَد کنی در ضمیر عید مبعث عید قُربان ریخته آن قدر ذات خدا در تو تَجَلّی کرده است ز آن همه یک جلوه اش را در خراسان ریخته با علی بودن فقط راه مسلمان بودن است وَرنه از این نامسلمانها فراوان ریخته شب ، شب مبعث ولی یاد نجف افتاده ام بَسکه از روی لبت ذکر علی جان ریخته یا نبی و یا نبی و یا نبی یا مصطفی یا علی و یا علی و یاعلی یا مرتضی ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
آمد از یثرب ندای اقرأ روح الامین آیه های نور نازل گشته بر ،کهف الحصین سجده بر محراب ابروی محمد آمده ختم آل المرسلین از یثرب احمد آمده جمله ارکان جهان استاده بر فرمان او آیه های عشق نازل شد به جان جان او از حرا باران رحمت میرسد اینک ، بخوان بسم ربک ، بسم ربی ، بسم رب دو جهان هل أتی را جرعه جرعه ، نوش جانت میکنند نرم نرم اینک به خالق ، آیه خوانت میکنند مور شد ملک سلیمان ها به خاک پای تو نور شد "إقرأ" میان آیه ی لبهای تو از حرا "إقرأ" به گوش آمد ، جهان آواز کرد جبرییل امشب به بوی پیرنت پرواز کرد خلعت پیغمبری باشد مبارک بر شما رحمت للعالمین از یثرب آمد سوی ما چشمه ی توحید لبهای تو جوشیدن گرفت آیه های رحمت و رأفت خروشیدن گرفت آسمانها نور پاشیدند بر نور خدا منجلی شد کوه نور امروز ، از غار حرا سفره دار خالقی و دست تو حاجت رواست آیه های روشن تو،جلوه ی شمس و ضحی ست عید مبعث ، شد طلوع فجر ختم المرسلین احمد آمد تا که باشد رحمت للعالمین ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
عجب عشق و جلال و جبروتی نفسهایِ زمین شد مَلکوتی شده سبزتر از سبز... همین سینه یِ خشکِ برهوتی وَ از عرش ندایی به سویِ فرش می آید بنازم چه هُبوطی!!! محمّد لبِ خود باز نموده که بخواند که با خواندنِ آیات غبار از دلِ دنیا بتکاند و از گوشه یِ لبهایِ خودش شهد و عسل را به کام و لب و لعلِ همه یِ ما بچکاند وَ طعمِ خوشِ شادی و حقیقت طلبی را به جانها بچشاند شده اُمِّیِ مکه امینِ حرمُ الله مَلَک مست شده با دمِ نابِ نبیُ الله ببین تاجِ رسالت به سرِ یارِ خدیجه چه می آید ولی شرطِ خدا چیست؟!... شهادت شهادت به غدیر و به علیاً ولیُ الله شده اوّل و ختمِ سخنش یااسدالله ملائک به صف و غرقِ شعف با گل و تبریک می آیند و هر کس که مبارک به نبی گفت رسالت جوابِ لبِ احمد فقط این شد... مدد یاعلی مولا نبی ذکرِ گل و عقلِ کُل و ختمِ رُسُل... هُو تمنّایِ تمامیِ رسولان شده عشقش زمین کف زند از شادی و افلاک هیاهو کند با زدنِ طبل و دَف سنج و دُهل... هُو تمامیتِ حق هدیه به مخلوق شد آری نبی... عِین و اُذن... وَجه و یدالله... به کُل... هُو فرود آمده از کوه زِ توحید بگوید که پنهان و عیان جلوه کند با دمِ... قُل... هُو هُواللهُ اَحد عشق اَحد عشق و صمد عشق محمّد به همه یکسره تعلیم دهد عشق مدد عشق مدد عشق خودِ عشق شمایی شما عشقِ خدایی رسولِ دو سرایی امیرِ علیِ عالیِ اعلایِ وِلایی وَ قالِ خودتان است که از جنسِ حسینی همان شاه که افتاده به راهی که شود آه نوایِ لبِ مادر نوایِ لبِ حیدر نوایِ لبِ پیغمبر و فُلک و فَلَک و ماه وَ طفلی به رویِ دستِ رباب است که هر بار کشد آه... به سرعت رسد بر لبِ او شیر... مبادا که لب تشنه بماند رَضیعِ حرمُ الله چه مویی... چه گلویی... به لبهایِ علی غنچه یِ لبخند که باز است رقیّه شود آرام وَ شاد است به والله دعا کن نشود حرفِ گلو و نوکِ تیری که می آید خدا نگْذرد از حرمله تا روزِ قیامت بیا منتقمِ خونِ علی اصغرِ ارباب... بیا یوسفِ زهرا ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
طي ميكنيم سمت ملاقات جاده را شايد كسي سوار كند اين پياده را وقتش رسيده است كه با گريه ريختن جبران كنيد توبه ي از دست داده را تكريم ديگري است همين امتناع ها پس شكر ميكنيم عطاي نداده را ما در ركوع نافله با آبروتريم اصلاً نخواستيم تن ايستاده را خُدّام آستانْ هميشه جلوترند يا رب نگير خدمت اين خانواده را مكه شرافتش به حضور محمد است پس قصد ميكنيم فقط مكه زاده را گر بي علي بناست كه اين راه طي شود مگذار پس مقابل ما راه جاده را ما درب خانه اي به جز اين در نميرويم ما بي علي كنار پيمبر نميرويم خوان كريم خالي و بي نان نميشود فقر گدا حريف كريمان نميشود گويي نمي برد ز عنايت سعادتي آنكه اسير زلف پريشان نميشود اين چه حكايتي است كه اصلاً براي ما مبعث بدون شاه خراسان نميشود از بركت دعاي رسول است هيچ جا در دوستي فاطمه ايران نميشود مبعث نتيجه اي ز كرامات حيدر است هر آنكه بي ولاست مسلمان نميشود يكبار يا نبي و دگر بار يا علي يا مصطفي بدون علي جان نميشود چون شرح زندگاني مولاست خواندنيست ورنه كسي كه پيرو قرآن نميشود جبريل علي ، وحي علي و زبان عليست قرآن بخوان رسول،كه قرآن همان عليست مبهوت مانده است تماشاي خويش را روح بلند و جلوه ي والاي خويش را سوگند ميخوريم همه تَرك ميكنيم بردارد از بهشت اگر پاي خويش را اصلاً همان زمان چهل سال پيش هم اثبات كرده بود بلنداي خويش را آنكس امام ماست كه در ليلة المبيت وقتي كه رفت داد به او جاي خويش را او ماندني نبود اگر پُر نكرده بود با مرتضي و فاطمه دنياي خويش را از ديدن تجلي خود دست ميكشيد ميديد تا تجلي زهراي خويش را يا فاطمه وَ يا كه علي جلوه ميكند وقتي نشان دهد قد و بالاي خويش را نور است و در تن سه نفر جلوه كرده است اين نور قبل خلق بشر جلوه كرده است اي خاك پاي توست تمام وجودها هفت آسمان و خلقت گنبد كبودها اي كيسه ي هميشه كرامت ميان شهر آقاي مهرباني و آقاي جودها آري نماز بي تو به قرآن قبول نيست اي اولين سلام همه در قعودها جبريل ما چگونه تورا پا به پا شود درماندگي كجا و مسير صعودها قربان چشم هاي تو دار و ندارها قربان خاك پاي تو بود و نبودها شكرخدا قبيله ي توكامل است و بس كوري چشم عايشه ها،اين حسود ها ما باتوأيم و با همه ي خانواده ات عالم فداي زندگي صاف و ساده ات از ما مگير تاب و تب شور و شين را حُبِ علي همان شرف نشأتين را از ما مگير شوق سفرهاي تا نجف مكه ،مدينه ،سامره و كاظمين را با حب خانواده ي تو سالهاي سال بخشيده اند آبروي عالمين را ما نذر كرده ايم كه بيرون بياوريم از زير دِين،اين جگر زير دين را ما قصد كرده ايم به ياري فاطمه نائل شويم كرب و بلاي حسين را بوسه مزن كنار تمناي دخترت زير گلوي كوچك اين نور عين را واي از دمي كه زينب كبري رسيده بود وقتي رسيده بود كه حنجر بريده بود ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
از خاک تا به خاک تربت فرق دارد جنات هم جنت به جنت فرق دارد ما سعیمان این است این شبها نمیریم در مسلک عاشق ریاضت فرق دارد پایی که مشهد میرود رفته مدینه هرچند به ظاهر مسافت فرق دارد هرروز مبعوث نماز صبح صحنیم پبش رضا صور قیامت فرق دارد یک‌ غار کوچک عرش را جاداده در خود با چشم باطن وسع و وسعت فرق دارد وقتی وظیفه گفتن از اوصاف مولاست پس مطمئنا این نبوت فرق دارد یا ایها المزمل از جا زود برخیز حرف از علی شد باز آقا زود برخیز چهل سال رفت و نوبت پیغمبری شد حالا در این ام القری چه محشری شد خواندی به محض این‌ بسم رب زهرا فورا لبت از ذکر کوثر کوثری شد قرآن بخوان که دوره غربت تمام است قرآن بخوان دوران مرگ کافری شد هر ایه شانی از علی را داشت باخود یعنی که قرآن هم از اول حیدری شد از ان زمانی که سرت بر پای مولاست تاج سر شیعه عجب تاج سری شد از عالم زر پیشمرگت بود آقا از عالم زر کار حیدر حیدری شد پرواز یعنی یاعلی و یا محمد اعجاز یعنی یاعلی و یا محمد راحت برو راحت بیا هرجا علی هست اصلا چرا احساس غربت تا علی هست فورا برو بتخانه را ویران سرا کن حالا که روی شانه ات اقا علی هست بفرست از مکه بیاید تا مدینه باشد خیالت جمع از زهرا!علی هست.. سنگ جنون خوردی ازین و آن اگرچه.. مجنون تویی در رتبه لیلا علی هست در دره گیر افتاده ای آرام هستی یاران‌ اگرچه رفته اند اما علی هست خورشید را هم‌ چند ساعت جابجا کرد مث تو سکاندار این دنیا علی هست خورشید شد حتی به شب تابید حیدر راحت میان بسترت خوابید حیدر اینروزها اشکی روان داری دوباره چشم تر و قدی کمان داری دوباره مستوره ها در بین هر محمل نشستند دلشوره ی یک کاروان داری دوباره مانند ان بعضی که‌ زینب در گلو داشت بغض گلویی بی کران داری دوباره اکبر کنار دست زینب ایستاده حسرت به این تازه جوان داری دوباره روبنده ها برروی صورت ها نشسته روضه برای دختران داری دوباره سقا بروی دوش مشکش را گرفته داغ قد این پهلوان داری دوباره داغی به یاد ازدحام کوچه بازار... از خنده و زخم زبان داری دوباره آقا دگر باغ و بهارت رفتنی شد ارامش این روزگارت‌ رفتنی شد ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
خبری آمده از عالم دیگر، اقرا حضرت باده به نام می و ساغر، اقرا تا شود از نفست عرش معطر، اقرا و خداوند تو را خوانده پیمبر، اقرا *"ساقیا، رونق میخانه مبارک باشد" بر تنت خلعت شاهانه مبارک باشد آیه آیه لب جبریل عسل می ریزد "وجعلناکم نورٌ" ز ازل می ریزد طبع مستانه، غزل پشت غزل می ريزد به زمین "حی علی خیر عمل" می ریزد "اشهد" عشق من انگار به لحن یمنی ست مرجع عاشقی ام راه اویس قرنی ست به دخیلی که زدم با گره ی دستانم پای چشمت "قمر" و "شمس" و "ضحی"می خوانم وقف محراب دو ابروی کمانت جانم عبد ایرانیتان، هموطن سلمانم افتخارم همه این است که در آن وادی تو  به یک مرد عجم منصب "منٌّا" دادی شجری طيبه از خانه ی طاها بايد دختری تا که شود همدم بابا بايد پس کنار تو فقط ام ابيها بايد مادرانه بشود مادر دنیا باید و خدا خواسته او صاحب کوثر بشود منکرش نیز بنا بوده که ابتر بشود حضرت ختم رسل لطف کن از شاه بگو تو صراط اللهی از راستی راه بگو ای که خورشيد منی خواهشا ًاز ماه بگو أشهد أن علياً ولی الله بگو *"دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد" جان احمد شد علی، جان علی شد احمد... ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
نقّاشی لبخند تو دیدن دارد تصویر نگاه تو کشیدن دارد در لحظه ی خلقتت خدا زمزمه کرد: "آئینه ای چون تو آفریدن دارد" "اِقرَاء" که کلام کامل حضرت حق با لحن حجازی ات شنیدن دارد یعقوب خودش حراج زد یوسف را_ این آیِنه اِنقَدَر خریدن دارد تا خاکیِ آستان نعلین شما مرغ لب ما میل پریدن دارد جبریل به وللهِ پرش می سوزد غیر از تو کسی تاب رسیدن دارد؟ . . . معراج، حوالی خدا، قبل از نور_ از دست علی "سیب" چشیدن دارد... ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
ای خاک ره تو خطّۀ خاک پاکی ز تو دیده عالم پاک آشفتۀ موی توست، اَنجُم سرگشتۀ کوی توست افلاک ای بر سرت افسر لَعَمرک وی زیبِ بَرَت قبای لولاک عالم ز معارف تو واله تو نغمه‌سرای «ما عَرَفناک» یا اَعظَمَ صورةَ تَجَلّی فیها الله مَا أدَقّ مَعناک! این بنده و مدح چون تو شاهی؟ حاشاک از این مدیحه حاشاک فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خَلقتُ الاَفلاک ای مظهر اسم اعظمِ حق مَجلای اَتَمِّ نورِ مطلق ای شمس شموس و نور انوار وی اعظم نیّرات و اَشرَق ای فاتحۀ کتاب هستی هستی ز تو یافته‌ست رونق ای آیه‌ای از محامد توست قرآن مقدَّس مُصَدَّق وصف تو به شعر در نگنجد دریا نرود میان زورق فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خلقت الافلاک... ای صاحب وحی و قلب آگاه دارای مقام «لی مع الله» ای محرم بارگاه لاهوت وی در ملکوت حق، شهنشاه ای بر شده از حضیض ناسوت بر رفرف عز و شوکت و جاه وانگه ز سرادقات عزت بگذشتی و ماند امین درگاه این بوی بهشت عنبرین است یا ذکر جمیل تو، در افواه؟ فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خلقت الافلاک ملک و ملکوت از تو پر نور ای در تو عیان تجلی طور با روی تو چیست بدر انور؟ با موی تو چیست لیل دیجور؟ روی تو ظهور غیب مَکنون موی تو حجاب سِرّ مَستور در خطۀ ملک استقامت قد تو به اعتدال مشهور ای از تو به پا نظام عالم وی بی تو جهان هَباءِ مَنثور اول رقم تو لوح محفوظ رَشحِ قلمت کتاب مسطور مداحی من تو را چنان است کز چشمۀ خور ثنا کند کور فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خلقت الافلاک ای گوهر قدس و فیض اَقدَس وی صبح ازل اذا تَنفَّس ذات تو ز هر بدی منزّه ز آلایش نیستی مقدّس خاک در توست عرصۀ خاک فرمان‌بر توست چرخ اَطلس طبع من و وصف صورت تو؟ معنای دقیق و طفل نورس مدح تو چنان که لایق توست در عهدۀ خالق تو و بس در نعت تو هر بلیغ، اَبکَم در وصف تو هر فصیح، اَخرَس نعت من و شأن تو؟ تعالی وصف من و قدر تو؟ تقدّس فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خلقت الافلاک... ای آینۀ تجلّی ذات مصباح وجود را تو مشکات ای ماه جمال نازنینت نورُ الاَرضَین وَ السَّماوات چون شمس حقیقت تو سر زد اعیان وجود جمله ذرّات ذات تو حقیقة الحقائق نفس تو هویة الهویات ای نسخۀ عالیات اَحرف وی دفتر محکمات آیات ای پایۀ رتبۀ منیعت برتر ز مدارج خیالات وی قامت معنی رفیعت بیرون ز ملابس عبارات در نعت تو ای عزیز کونین این جمله بضاعتی‌ست مزجات فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خلقت الافلاک... ای عقل نخست و حق ثانی ذات تو حقیقة المثانی مرآت وجود، چون تواَش نیست یک صورت و یک جهان معانی ای در تو جمال حق نمودار زیبندۀ توست «من رآنی» گر کُنه تو را کلیم جوید طور است و جواب «لَن تَرانی» ای منشأ عالم عناصر وی مبدأ فیض آسمانی اوصاف تو در بیان نگنجد ور هر سر مو شود زبانی فرموده به شأنت ایزد پاک لولاک لما خلقت الافلاک... ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
عشقت مرا اسیر بیابان نوشته است مجنون‌ترین صحابی دوران نوشته است این هم ز مشکلات و مکافات عاشقی است دست مرا برای گریبان نوشته است از دست اختیار تو راه فرار نیست این جبر را خدات به پامان نوشته است مانند تو امیر فقط یک نفر ولی مانند من اسیر فراوان نوشته است شکر خدا که نام مرا اعتبار تو سلمان نوشته است، مسلمان نوشته است نام تو را به آب طلا دستِ کردگار بالای تخت و تاج سلیمان نوشته است کم ناز کن دو آیه از این سوره را بخوان اصلاً خدا برای تو قرآن نوشته است امشب قلم زدند پریشانی مرا با تو رقم زدند مسلمانی مرا قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده توحید را نشان زمین و زمان بده قرآن بخوان و با نفس آسمانی ات این مرده های روی زمین را تکان بده قرآن بخوان و بال مرا از قفس بگیر اندازه شعور پرم آسمان بده آخر چه قدر قوم پسر دار می شوند دختر به دست دامن این مادران بده جز با صدای عشق مسلمان نمی شوم پس لطف کن خودت در ِگوشم اذان بده قرآن بخوان بگو که خدا واحد است و بس هر که ادلّه خواست علی را نشان بده تو آسمان مکه ای و ماه تو علی ست تنها دلیل روشنیِ راه تو علی ست مکه گرفته بوی خدا از دعای تو پیچیده در زمانِ همیشه صدای تو پایین بیا ز کوه دخیلی بیاورند دست توسل همگان بر عبای تو امشب فرشته ها همه پرواز می کنند اطراف آستانه¬ی غار حرای تو از این به بعد چشم تمام قنوت ها ایمان می آورند به یا ربّنای تو از این به بعد شمس و قمر روی دست تو از این به بعد مُلک و مکان زیر پای تو پرواز با دو بال میسر شود، بلی قرآن برای توست، علی هم برای تو احمد شدی کتاب شدی مصطفی شدی حالا تمام دار و ندار خدا شدی امشب که تاج نور نشاندند بر سرت خالی است ای نبیِّ خدا جای مادرت آن بانویی که زحمت بسیار می کشید تا این که این زمانه ببیند پیمبرت ای زیر سقف فاطمه ات عرش دومت دیدار روی فاطمه معراج دیگرت غیر از کلام حق سخنی بر لبت نبود هر ظهر جمعه وقف علی بود منبرت هر جا که پا نهادی و هر جا که سر زدی دیدی علی امیر نجف را برابرت فکر برادری؟! چه کسی بهتر از علی از این به بعد شاه ولایت برادرت از این به بعد شیر خدا آفتاب توست مهر علی تمامی دین کتاب توست شصت و سه سال زندگی ات مهربان گذشت با کیسه های وصله ایِ آب و نان گذشت شصت و سه سال زندگی ات بین کوچه ها در بندۀ خدا شدن این و آن گذشت گاهی میان دورترین خانه¬ی زمین گاهی میان دورترین آسمان گذشت گاهی کنار سفره بیوه زنان شهر گاهی کنار خاطرۀ کودکان گذشت وقت نزول حضرت خاکی نشین شدی وقت صعود ردّ تو از بی کران گذشت آن روزها که شعب ابی طالبی شدی ایام درد بود ولی همچنان گذشت ای آن که زندگی تو خرج نجات شد ای آن که زندگی تو با مردمان گذشت برگرد رنج و درد بشر را نگاه کن این زندگیِ سرد بشر را نگاه کن یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند یک عده ای ندیده اویس قرن شدند از خانواده ام همه عبدالله شما از خانواده ات همه آقای من شدند تو پیر خانواده بزرگ قبیله ای محصول زندگی تو پنج تن شدند یک عده زینب و علی و فاطمه شدند یک عده ای حسین شدند و حسن شدند بعد تو دختر تو و زینب کنار هم مشغول کار بافتن پیرهن شدند یک عده بچه های تو پاره جگر ولی یک عده بچه های تو پاره بدن شدند این کشته ها تمام جگر گوشۀ تواند یا ایها الرسول ببین بی کفن شدند «یا مصطفاه» این تن پامال را ببین این کشته فتاده به گودال را ببین ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
نفسی تازه شد از عطر خدایی آری شد عطا باز به ما فیض گدایی آری شد نصیب دل غمدیده صفایی آری شد غزلخوان همه عالم به نوایی آری شعر ، الهام ز سر چشمه ی سرمد دارد تا که بر دل همه دم نور محمد دارد باز ماه رجب از نور منور گشته به شمیم قدم دوست معطر گشته چشم در راه نبی دیده ی حیدر گشته گو خدیجه ، که عزیز تو پیمبر گشته شد پیمبر به همه آنکه خدای کرم است شد پدر بر همه آنکس که یتیم حرم است آمد از غار پیمبر نفسش قرآن شد قبله ی کعبه شد و بر تن کعبه جان شد جان جانان شد و جانش به ره جانان شد بعد از آن عشق به احمد محک ایمان شد اولین مرد علی بود مسلمانش شد و خدیجه که زن اول میدانش شد شب مبعث شده احوال خوشی دارم من همچو مجنون پی هر کوچه و بازارم من گاه مجنون شده ی احمد مختارم من گاه در تاب و تب حیدر کرارم من فاش گویم که به دل هست دو صد شور و شعف می پرد مرغ دل از مکه به ایوان نجف گرچه امشب همه جا نور خدای ازلی ست گرچه احمد همه آیات خداوند جلیست نکته ای هست که در گفتن آن شکی نیست نمک سفره احمد همه دم نام علیست همه جا یار نبی حضرت حیدر بوده و علی بود که دلدار پیمبر بوده و علی بود که در جای پیمبر خوابید و علی بود که جز روی خدا هیچ ندید و علی بود که دل از همه ی خلق برید و علی بود که انگشتریش را بخشید نیست بالای دو دستان علی دیگر دست مدح حیدر چه کنم تا که خدا مداح است مدح حیدر بشنو روی خدا دارد او فاطمه محور اصحاب کسا دارد او چو حسن شیر جمل شاه عطا دارد او چو حسین پادشه کرببلا دارد او زینبی مردتر از از هر چه پسر دارد او شیر مردی چو ابوالفضل قمر دارد او ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .