eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۲۶۲ در هشتم شوّال تازه شد غم ما وهابیت بر زخم قلب ما نمک زد وقتی که قبر چار امام ما به هم ریخت گویا دوباره مادر ما را کتک زد نه مرقدی نه گنبدی نه یک ضریحی یک سایبان حتی به روی قبرها نیست دور وبر آن قبرها دشمن ستاده جز مهدیِ زهرا کسی هم آشنا نیست در روز بر آن قبرها خورشید تابد شبها ولی یک شمع روشن نیست آنجا در ظاهر این تربت اگرچه هست خاکی در باطن اما کعبه‌ی اهل تولّا شهر مدینه گشت ویران آنزمانی که بین کوچه مادر زینب زمین خورد اینجا امام ساجدین می‌خواند روضه از یوسفی که از روی مرکب زمین خورد می‌خواند روضه از تنی که بی سر افتاد از پیکری که زیر نعل اسبها بود از بس که زخم آمد روی جسم شریفش جمع تن پاشیده، کار بوریا بود ............ ۲۶۱ یاد بقیع افتاده، یکسر گریه کردم با گریه‌ی زهرای اطهر گریه کردم در هشتم شوال قلب شیعه خون شد از داغ گلهای پیمبر گریه کردم نه گنبد وگلدسته نه صحن و رواقی از غربت اولاد حیدر گریه کردم شهر مدینه! مرقد بابا عیان است دیدم چو پنهان قبر دختر گریه کردم دختر چه دختر! مادر باباست زهرا از اینهمه ظلمِ به مادر گریه کردم ویرانیِ این قبرها را تا که دیدم با یاد نبش قبر اصغر گریه کردم ای شهر غم با ما بگو از داغ زینب یک خواهری شد بی برادر گریه کردم ای شهر غم وقتی که زینب آمد از راه می‌گفت از بوسه به حنجر گریه کردم گفتم چرا پاشیده شد از هم گلویش می‌گفت از کُندی خنجر گریه کردم ✍ .
. مرام و معرفتش مادرانه بود حسن به فکر صحن و سرا و حرم نبود حسن نجف برای علی، کربلا برای حسین مدینه خادمی مادرش نمود حسن تمام راه نجف تا به کربلا دیدم نوشته اند ملائک به هر عمود...حسن گمان کنم که به گوشم بجای لالایی به گریه مادرم آهسته می سرود حسن کسی که داده همیشه زقعر چاه گناه مرا به عرش خدا یه شبه صعود حسن به روی باز شده همدم ِ جزامی ها کریم شهر مدینه امام جود حسن همه زمین و زمان ذکرشان درود، حسین ولی رسول خدا داد زد درود ...حسن شتر سوارِ جمل پیش پاش زانو زد نشانده آتش فتنه دراین فرود حسن زمان دفن چه خالی نمود عقده خویش خدای نگذرد از آن زن حسود حسن به تیر و زهر چه حاجت به کودکی کشتند میان کوچه به آن سیلی ِ یهود ؛حسن ز کوچه مادر خود را چگونه می برده به گوش پاره شده ، صورتی کبود ، حسن ................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مناجات با امام زمان (عج) تخریب بقیع درد دل ما بی تو فراوان شده آقا دل ها همه امروز پریشان شده آقا بد می گذرد زندگی مردم دنیا بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا محمد حسین رحیمیان✍ ایام .................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ی امر به معروف با فتنه حیای شهر دباغی شد جولانگه هر بی شرف و یاغی شد ناموس پرستیم و در این راه شهید این بار یلی به نام الداغی شد .
. چهارپاره‌ _ دهم اردیبهشت سالروز شهادت فرمانده‌یِ فاتح بازی‌دراز شهید محسن وِزوایی دهِ‌اُردیبهشت و خاطره‌اش زیر و رو کرد خاطرِ ما را گرد و خاکِ هوا نَپوشانَد رَدِّ پایِ مسافرِ ما را مردِ خوش‌خنده‌‌ نُخبه‌یِ شیمی دانش‌آموزِ مکتبِ ایثار قهوه‌یِ تلخِ نذری‌ات شیرین محسنِ انقلاب پرچم‌دار اِی سخنگویِ مکتبِ مَردی روحِ روشنگری و آزادی با کلام و مَرامِ نابِ خودت به همین خاک آبرو دادی خاکِ بازی‌دراز شاهد بود که تو سربازِ روزِ موعودی در مسیرِ جهاد همراهت پیچک و دانش است و شیرودی تیرها خورده بر تنَت اَمّا عزمِ تو راسخ است فرمانده تکّه‌ای از وجودِ تو رویِ.... دشتِ بازی‌دراز جا مانده محسنِ انقلابِ پیرِ خُمین شیر و شمشیرِ کربلایِ حسین یاورِ مهربانِ محرومان عاشق و سینه‌چاکِ شاهِ حُنین آرزویِ شما شهادت بود ما مُوظَّف به طیِّ این راهیم در تمامِ نبردها وَاللّه یک یَدِ واحده یدُاللّهیم‌‌ زَجر در راهِ حفظِ این پرچم اَجرِ خونِ شهید را دارد کودکم با سلامْ فرمانده ترس در جانِ فتنه می‌کارد کاخِ کینه دوباره می‌لرزد جبهه‌یِ دین و عشق غرِّش کرد نسلِ چاٰرُم شبیهِ آن روزِ .... بچّه رزمنده‌ها نیایش کرد با سرودِ سلام فرمانده یادِ اِخلاصِ جبهه‌ها کردیم تا قیامِ جهانیِ قائم پایِ حفظِ نظام و دین مَردیم .
پاسخ به سوالات مقتل دوستان توسط استاد تابع منش در کلاس حضوری دوشنبه یازدهم اردیبهشت ماه از ساعت ۲۰:۳۰ برادرانی که تمایل دارند در کلاس حضوری شرکت کنند لطفا در آیدی استاد پیام دهند 👇👇👇 @m_h_tabemanesh
. تقدیم به شهید امر به معروف ، حمیدرضا الداغی --------- شهیدِ عزّت و غیرت شهیدِ امر به معروف شهید راه نجابت شهیدِ امر به معروف شهیدِ وادی ایمان شهیدِ راه شهیدان شهیدِ بزم شرافت شهیدِ امر به معروف شهیدِ حکمِ الهی به دست ظلم و تباهی شهیدِ عرصه ی عصمت شهیدِ امر به معروف شهیدِ حامی قرآن علیه وحشت و طغیان شهیدِ صدق و صداقت شهیدِ امر به معروف شهیدِ غیرت و ناموس شهیدِ غربت محسوس شهیدِ صبر و صیانت شهیدِ امر به معروف شهیدِ عفّت و پاکی ز وضع جامعه شاکی شهیدِ شور و شهامت شهیدِ امر به معروف شهیدِ حکم خدایی شهیدِ کرب و بلایی شهیدِ پیرو عترت شهیدِ امر به معروف شهیدِ رهرو جانان به خون تپیده به میدان عزیز راه شهادت شهیدِ امر به معروف ** «یاسر»✍ .
. چارتا گنبد کنار هم ، عجب قابی ! که نیست خیره ام‌ شبها به سمت چار مهتابی که نیست چارتا اذن دخول از چارتا باب المراد می روم سمت بهشت از چارتا بابی که نیست گوشه ی صحن حسن می ایستم با احترام دلخوشم در آرزوهایم به آدابی که نیست در میان زائران گاهی به کنجی قانعم گرم قرآن خواندنم در کنج سردابی که نیست با دو رکعت عاشقی بالای سر ، حالم خوش است سجده کردم بارها در بین محرابی که نیست می روم نزدیک سقّاخانه ی ام البنین تشنه ام ، باید بنوشم جامی از آبی که نیست خادمی می بیندم هرگاه پلکم بسته ماند با پر قو می شوم بیدار از خوابی که نیست صحن و ایوان و رواقی نیست شاید ، من ولی حاجتی دارم که می گیرم از اربابی که هست ✍ ایام .
. شیعه غم هجـــر امام مُنتظَـــــــــر دارد در چشمها اشگ و به دل سوز جگر دارد باید توسل کرد و گفت «الغوث یامهدی» مولا ازاین درد و  پریشـــانی خبـــر دارد وقت سحر برخیز استغفار کن جانم تـــوبه بــرای درد بی درمان اثر دارد باور کن از درد وبلا دور است عبدی که حال مناجات و دعا ،اشگِ سحــــر دارد اصلا خبر داریم ؟سبکِ زندگیِّ ما... بهر امامِ عصـرِ ما خونِ جگــر دارد اصلا خبر داریم ؟ باتیرِ گناه ما... گاهی زبانم لال، قلبش زخم بردارد اصلا خبر داریم؟ مولا درنماز شب... بهر خطای شیعیان اشگِ بصر دارد ای وای بر حال رعیت که به جای خِیر بهــــــرِ ولیِّ نعمتِ خود  دردِ سر  دارد یک بار از دل بر ظهـــور او دعا کردیم؟! مولا که از ما فِی الضمیر ما خبر دارد... «عَجّل لِمُولانَا الفرج» گردیده تشریفات کو عاشقی که واقعا دیده به دَر  دارد؟! تازه دعای حضرت مهدی ا ست ،حِرزِ ما ورنه گنـــــــــاهِ ما عـذابِ بیشتـــــر دارد دائم بگو «مولاتی یازهــرا اغیثینی» زهرا به احوال حسینی ها نظــر دارد ✍ ................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تقدیم به شهدا و جانبازان مظلوم بگو به جرم چه اینگونه بی هوا زده‌اند؟ به جرم پاکی عمامه‌ات تو را زده‌اند به جرم گفتن قال الامام باقر تو هشام‌ها همگی خنجر از قفا زده‌اند تو هم لباس زُراره، تو هم صدای کمیل تو را به جرم شباهت به انبیا زده‌اند عبا بپوش و به میدان رزم عازم شو که جبهه جبهه شهیدان تو را صدا زده‌اند جهاد در دل حجره، جهاد در دل شهر چقدر بر دل تو زخم آشنا زده‌اند تویی سپیدی لبخند در برابر اخم سلام کردی اگر طعنه بارها زده‌اند بگو که سفره‌ی تو خالی از حرام و ریاسْت بگو که شایعه‌ها تیر در خطا زده‌اند زبیرِ جنگِ جمل زنده است وقتی که به اسم دین به تو یک عده پشت پا زده‌اند تو مثل میثم تمار، سر به دار شدی در این زمانه که اهل نفاق، جا زده‌اند به روضه خوانی بالای منبرت سوگند گریز روضه‌ی ما را به کربلا زده‌اند ✍ . ................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. موجیم که با هزار امید آمده ایم در سایه ی قرآن مجید آمده ایم مشتاق شهادتیم و با حال خراب تشییع جنازه ی شهید آمده ایم ✍ .
تقدیم به شهید والامقام حمید رضا الداغی . ای مانده عالمی به تمنای غیرتت خالی مباد در صفِ‌ ما جای غیرتت . بر سینه‌ی اراذل و اوباش، پای تو داغِ ندامتی شد و انشای غیرتت . جاری‌ست رودخانه‌ای از خون ز هر رگت از بس به جوش آمده دریای غیرتت . تو شیرِ در نبردی و از پشتِ پنجره دنیا نشسته پای تماشای غیرتت . دست تو را دگر که بگیرد به جز خدا سر داده‌ای به لطفِ خدا پای غیرتت . تأیید روزگار به دردت نمی‌خورد کافی‌ست خونِ پاکِ تو امضای غیرتت . این صحنه باز بعدِ تو تکرار می‌شود پیش از تو نیز آمده همتای غیرتت . داغِ تو بر دلِ همه‌عالم نشسته است خورشید چیست؟ داغِ دل‌آرای غیرتت . ✍ .