eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
288 عکس
181 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام_الله_علیه همیشه با تو دارم در دلم نجوای زیبایی تو را در خواب می بینم عجب رویای زیبایی به جز تلخی و زشتی هیچ در دنیا نمی دیدم نجف من را مواجه کرد با دنیای زیبایی یتیمی که تو را دارد به عالم فخر می ورزد کدامین کودکی دارد چنین بابای زیبایی به روز حشر خلق الله رویت را که می بینند همه گویند با حیرت عجب آقای زیبایی همه فردای محشر در جنان دور تو می گردند رقم خورده برای شیعیان فردای زیبایی ✍ .
. به نام خدا ما پیرو راه شهیدان خداییم یعنی حماسه ساز در اوج وفاییم در روز جمعه رأی ما سازنده باشد ایران اسلامی ز ما بالنده باشد ما با شهیدان عهد خود بستیم بستیم با آن که خدمت می کند هستیم هستیم در خط اهل فتنه سربازیم ، هرگز با تشنه ی قدرت نمی سازیم هرگز بی واهمه در موج و توفان بود باید همچون رئیسی مرد میدان بود باید ما غیر عزّت بهر کشور را نخواهیم ما ارتباطِ با ستمگر را نخواهیم ای کدخدا خواهان ، چرا این بی خدایی آری چرا این بی خدایی ، این جدایی ما با ولایت بوده و هستیم آری پیمان خود را با علی بستیم آری ما چون خروش ذوالفقار حیدر استیم پروانه ی شمع وجود رهبر استیم آن کس که در راه ولا اِستاده ماییم با حاج قاسم دست بیعت داده ماییم بعضی دوباره در پی گرد و غبارند یعنی به سر شور و شرار فتنه دارند دشمن بداند حق پذیران در طنین اند مردم فهیم اند و بصیرت آفرین اند آن فتنه گر کآمیخته با زهر و نیش است با نعره ی خود در پی اثبات خویش است ** «یاسر»✍ .
با شهیدان هفتم تیر ----------- باز با نام خدا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء با دَمِ کرب و بلا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء همه جا نام شهید آوَرد عشق و امید می دهد عشق صلا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء شده آئينه پذیر گلشن هفتم تیر شده نقش دل ما بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء ای بهشتی صفتان از جهان تا به جنان دَمد از خاک شما بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء بال پرواز شهید از همینجا برسید با همین حال و هوا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء در دل همهمه ها ، خسته از زمزمه ها آید این طُرفه صدا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء دل شد آئينه سرشت اوّل صفحه نوشت جمله ای غرقِ صفا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء راه ما راه شهید این همه نور و نوید این همه شور و نوا بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء بِسْمِ رَبِّ الشُّهَدا منم و یاد شهید منم و راه خدا راه آباد شهید ** محمود تاری «یاسر»
. مدح و مرثیه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام هر کسی که رعیت موسی بن جعفر می شود محو جاه و حشمت موسی بن جعفر می شود هر که در دنیا به او دستِ توسل می زند در قیامت اُمت موسی بن جعفر می شود آن که ارزش داد با مهر علی خود را، بگو.. نوکر با قیمت موسی بن جعفر می شود پاکی شیعه تماماً از امام کاظم است، شیعه غرقِ عصمت موسی بن جعفر می شود خوش به حال هرکسی که تا اَبد در دولتش سرفراز از رایت موسی بن جعفر می شود مطمئناً شامل الطاف زهرا و علی است هر که وقف هیئت موسی بن جعفر می شود یک نگاهش جان شیرین را به مُرده می دهد این همه از شوکت موسی بن جعفر می شود کظم غیظ و رأفت و احسان و جود و بندگی.. از صفات و عادت موسی بن جعفر می شود بوی جنت می‌رسد از مرقد او بر مشام.. کاظمینش جنت موسی بن جعفر می شود در عزایش هم رضا، هم دخترش معصومه است روضه خوانِ غربت موسی بن جعفر می شود رفت زندان تا که خرج ما کند خود را، بلی.. خرج دین هم ثروت موسی بن جعفر می شود یک زن بدکاره را تبدیل مومن می کند کار نیک از همت موسی بن جعفر می شود بین زندان هیچ کس همصحبت او نیست که.. درد و غم همصحبت موسی بن جعفر می شود نیمه ی شب ناله ی «خلصنی..» از دل میزند ناله هایش حاجت موسی بن جعفر می شود کُند و زنجیر و غُل و سیلیِ دشمن چیست که.. زیر آن خم قامت موسی بن جعفر می شود عاقبت هم روی تخته در تنش را می برند گریه آور حالت موسی بن جعفر می شود حاجتش را می دهد با دست بسته، آنکه را «ملتمس»بر حضرت موسی بن جعفر می شود .
. ای عاشقانِ حق نظر موسی بن جعفر آمده ماه شب و ماه سحر موسی بن جعفر آمده فرزند زهرا و علی آن نور گشته منجلی گنجینه حق را گهر موسی بن جعفر آمده هفتم چراغ آسمان آن روشنای کهکشان با روی روشن جلوه گر موسی بن جعفر آمده ذِی الْحَجِّه را نور تمام آئينه دار صبح و شام آن نخل نورانی ثمر موسی بن جعفر آمده لبخند صادق از وی است آوای عاشق از وی است ای عاشقان اینک خبر موسی بن جعفر آمده هم کاظم و هم صابر و ، هم صالح و هم ذاکر و بر جان حق گویان اثر موسی بن جعفر آمده هم که امین است و امان هم که مُبین است و بیان هم نور قرآن سر به سر موسی بن جعفر آمده باشد حمیده مادرش در بر گرفته گوهرش آن هم چه گوهر ، چون قمر موسی بن جعفر آمده ** محمود تاری «یاسر» .
. به نام خدا ما پیرو راه شهیدان خداییم یعنی حماسه ساز در اوج وفاییم در روز جمعه رأی ما سازنده باشد ایران اسلامی ز ما بالنده باشد ما با شهیدان عهد خود بستیم بستیم با آن که خدمت می کند هستیم هستیم در خط اهل فتنه سربازیم ، هرگز با تشنه ی قدرت نمی سازیم هرگز بی واهمه در موج و توفان بود باید همچون رئیسی مرد میدان بود باید ما غیر عزّت بهر کشور را نخواهیم ما ارتباطِ با ستمگر را نخواهیم ای کدخدا خواهان ، چرا این بی خدایی آری چرا این بی خدایی ، این جدایی ما با ولایت بوده و هستیم آری پیمان خود را با علی بستیم آری ما چون خروش ذوالفقار حیدر استیم پروانه ی شمع وجود رهبر استیم آن کس که در راه ولا اِستاده ماییم با حاج قاسم دست بیعت داده ماییم بعضی دوباره در پی گرد و غبارند یعنی به سر شور و شرار فتنه دارند دشمن بداند حق پذیران در طنین اند مردم فهیم اند و بصیرت آفرین اند آن فتنه گر کآمیخته با زهر و نیش است با نعره ی خود در پی اثبات خویش است این ادّعای کدخدا باور ، فریب است خوانده خودش را زینب کبرا ، عجیب است با چهره های فتنه ملّت آشنایند این چهره ها - مردم - پی رأی شمایند دلدادگانِ کدخدا در حال رقص اند این فتنه گردانان همه لبریز نقص اند بازآ ببین آشوب های اختلافی در جمع شان بنگر شعار انحرافی در ظاهر آوردند گرچه رو به مطلوب در باطن آنان نبینی غیر آشوب اینها نشان دادند آری رانت خوارند باری ز دوش ملّت ما بر ندارند گر از شهیدان وطن حرمت شکستند در فکر پست و جیب خود بودند و هستند مردم به هوش این طایفه بازیگرانند رأی شما را برده و با دیگرانند ** حاج محمود تاری «یاسر» .
. از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری... بال وا كن لحظه‌ای در زیر باران شهود از فراز عرش می‌بارد سحاب دیگری بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری ما خدا را در جمال چارده تن دیده‌ایم خوانده‌ام این حرف‌ها را در كتاب دیگری جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند این یكی هم می‌رسد از خاك و آب دیگری بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار با وجود او ندارد انتخاب دیگری شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان وصف او را می‌كند با آب و تاب دیگری ماه كی بعد از نگاهش آفتابی می‌شود؟ می‌رود از شرم، شب‌ها در حجاب دیگری شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود از كتاب معرفت، فصل‌الخطاب دیگری یا نمی‌داند بلندای مقامش تا كجاست یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری... یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد نام او حیف است بردن با خطاب دیگری ✍ .
. درجنگ‌ها دشمن تورا تا دید، برگشت از مرگ با تیغ تو می‌ترسید، برگشت در اوج کفر آمد به دیدار تو هرکس در رتبه‌های عالی توحید برگشت باید که از انگشتر و شمشیر پرسید؛ از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟ از یک‌درخت فضل تو، یک‌حبّه انگور پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت... یک‌جلوه از شان تو در افلاک رو شد روزی‌که با فرمان تو خورشید برگشت چشمی که در تفسیر «وجه‌الله» شک داشت آمد به دیدار تو...، بی‌تردید برگشت خوش‌بخت آن‌شعری که آمد محضر تو خوش‌بخت‌تر شعری که شد تایید، برگشت. .
. برای روشنی سرنوشت به قطره قطرۀ باران قسم که دریاییم به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم بهار روی من و تو، حساب وا کرده که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟ بلند شو که ببینند در بلنداییم به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ درون آینه‌های شکسته پیداییم بگو به باد و به طوفان، که مؤمنیم به نوح بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم تمامی شهدا رأی رأی می‌آیند سپاه نور می‌آید، که گفته تنهاییم؟ به ردّ پای شهیدان قسم که تا خورشید برای روشنی سرنوشت می‌آییم ✍ 🏷 🇮🇷 .
. خاکی و بی‌ادعا یکی باید بیاید خاکی و بی‌ادعا باشد شبیه حاج قاسم، مرد میدان، جان‌فدا باشد یکی از جنس مردم... هم امانت‌دار و هم عاشق یکی مثل خودت... با درد مردم آشنا باشد یکی مثل خودت... مثل خودت... مثل خودت... سیّد! یکی مثل خودت هم عهد و پیمان با خدا باشد به دنبال یکی مثل تو با فانوس می‌گردیم یکی که مثل تو آیینه باشد، بی‌ریا باشد یکی مثل خودت... سرباز گمنام امام عصر مرام و مسلکش مثل شهید کربلا باشد در این بازار مکّاره به دنبال کسی هستیم که مثل تو مرید راه مردان خدا باشد کسی که رنج مردم، خواب را دزدیده از چشمش حسابش از حساب بی‌تفاوت‌ها جدا باشد دریغا رفته‌ای... مردم به دنبال کسی هستند مدیری قابل و شایسته مانند شما باشد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 .
. چشـم امیـد خلق بـه روز نتایج است اصلا شفیع بودن او خیر رایج است موسی است بی عصا و در این نیل روزگار کارش گره گشایی و باب الحوائج است .
. ۸ تیر ۱۴۰۳ هر برگه‌ی رای من و تو محترم است والله قسم، اسلحه‌ی ما قلم است ایران حرم و دفاعِ از آن واجب هنگام دفاع از آبروی حرم است ✍ .