عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣2⃣1⃣ 🌺🍃مؤلف گوید که حق تعالی در قرآن مجید فرموده: 🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣2⃣1⃣
🌸🍃از امالی مفید نیسابوری و تاریخ بغداد نقل شده که وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت خضرعلیه السلام را در خواب دید، از او نصیحتی طلب فرمود. او کف دست خود را به آن حضرت نشان داد، دید به خط سبزی در آن نوشته شده:
قَدْ کُنْتَ مَیْتاً فَصِرْتَ حَیّاً
وَ عَنْ قَلیلٍ تَعُودُ مَیْتاً
فَابْنِ لِدارِ البَقاءِ بَیتاً
وَ دَعْ لِدارِ الفَنآءِ بَیتاً
[* مرده بودی زنده شدی و طولی نمی کشد مرده می شوی * برای خانه بقاء خانه ای بنا کن و برای خانه فنا و نیستی خانه ای واگذار(372)]
مَثَلِ سوم
نقل است که پادشاهی بود در نهایت عقل و فطانت، و مهربانی داشت با رعیّت، و پیوسته در اصلاح ایشان می کوشید و به امور ایشان می رسید. و آن پادشاه وزیری داشت موصوف
به صدق و راستی و صلاح و در اصلاح امور رعیّت، اعانتِ او می نمود و محلّ اعتماد و مشورت او بود، و پادشاه هیچ امری را از او
مخفی نمی داشت و وزیر نیز با پادشاه بر این منوال بود، لیکن وزیر به خدمت علماء و صلحاء و نیکان بسیار رسیده بود و سخنان حق از ایشان فرا گرفته بود، و محبت ایشان را به جان و دل قبول کرده بود، و به ترک دنیا راغب بود، و از جهت تقیّه از پادشاه و حفظ نفس خود از ضرر او هرگاه به خدمت او می آمد، به ظاهر سجده بتان می کرد و تعظیم آنها می نمود و از غایتِ اِشْفاق و مهربانی که به آن پادشاه داشت پیوسته از گمراهی و ضلالت او دلگیر و غمگین بود و منتظر فرصت بود که در محلّ مناسبی او را نصیحت کند و او را هدایت نماید.
تا آنکه شبی از شبها بعد از آنکه مردم همگی به خواب رفته بودند پادشاه به وزیر گفت که: بیا سوار شویم و در این شهر بگردیم و ببینیم که احوال مردم چون است و مشاهده نماییم آثار بارانها را که در این ایّام بر ایشان باریده است.
📚پی نوشتها
372) سفینه البحار، ج 2، ص 610.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خیرات برای اموات
تاثیر خیرات و فاتحه برای اموات
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🔹از امام صادق عليه السّلام پرسيدند: آيا مىتوان براى مرده نماز خواند؟
فرمود: بله، گاهى مرده در فشار است و بخاطر نمازى كه شما هديه او مى كنيد، در #رفاه قرار مى گيرد و به او گفته مى شود
كه اين تخفيف يا رفاه، بخاطر نمازى است كه فلان برادر ايمانى براى تو هديه كرده است.
📚 کتاب معاد، استاد قرائتی
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت5⃣8⃣ 🌸🍃و در مناقب ابن شهرآشوب است که: با تیر و سنگ چندان بر پیک
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت6⃣8⃣
مسلم گفت: به خدا سوگند که من برای خود گریه نمیکنم و از کشتن خود جزع ندارم، اگر چه هرگز مرگ خود را هم دوست نداشتهام ولیکن برای خویشان و خاندان خود که روی به اینجانب دارند و برای حسین(ع) و آل او گریه میکنم. آنگاه مسلم روی به محمد اشعث آورد و گفت: من گمان ندارم که بتوانی از عهدة امانی که به من دادهای بیرون آیی و از او درخواست کرد رسولی سوی حسین بن علی(ع) بفرستد و او را از واقعه بیاگاهاند تا آن حضرت از راه بازگردد.
و در روایت شیخ مفید است که: مسلم با محمد اشعث گفت: ای بندة خدا من چنان بینم که تو از انجام آن وعدة امان که به من دادهای فرومانی، آیا میتوانی کار نیکی انجام دهی و از نزد خود مردی را بفرستی تا از زبان من به حسین(ع) پیغام برد؟ چون گمان دارم امروز و فردا خارج میشود و با اهل بیت بدین سوی آید، به او بگوید که ابن عقیل مرا فرستاده است و او در دست این مردم اسیر شده است و گمان دارد که تا شام امروز کشته میشود میگوید با اهل بیت خود باز گرد پدر و مادرم فدای تو، اهل کوفه تو را نفریبند. اینها اصحاب پدر تو هستند که آرزو داشت از آنها جدا شود به مردن یا کشته شدن و اهل کوفه با تو دروغ گفتند و لیسَ لِمکذُوبٍ رأیٌ.
ابن اشعث گفت: سوگند به خدای که این کار انجام دهم.
ابومخنف روایت کرده است از جعفر بن حذیفه که محمد اشعث، ایاس بن عثل طائی را از بنی مالک بن عمرو بن ثمامه بخواند و او مردی شاعر بود و بسیار به زیارت محمد اشعث میآمد و او را گفت: به ملاقات حسین(ع) بیرون رو و این نامه را به او برسان. و آنچه مسلم بن عقیل گفته بود در آن نامه بنوشت و مالی به او داد و گفت: این توشة راه و این چیزی که عیال خود را دهی.
ایاس گفت: مرکوبی خواهم که شتر من لاغر شده است. گفت: این هم راحله با پالان، سوار شو و برو. آن مرد سوار شد و به استقبال آن حضرت رفت. پس از چهار شب در منزل زُباله به او رسید و خبر بگفت و رسالت برسانید.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
1_1640377133.mp3
9.49M
🔊 #صوت_مهدوی
📝 #پادکست «شأن حضرت مسلم»
👤 استاد #رائفی_پور
🔸 وظیفه ما شناخت حضرت مسلم است چون نائبِ امام زمانه...
🚩 شیعیان #امام_حسین را در مقتل دیدن چون #مسلم را در مقتل دیدن...
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
14.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الهی عظم البلا | نماهنگ ویژه دعای فرج الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی
🍃أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🍃
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
#بسماللهالرحمنالرحیم
❤️ نترسید!
من با شما هستم.
(همه چیز را) میشنوم و میبینم
📖 سوره طه آیه ۴۶
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
┄┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┄
1_4728787486.mp3
1.22M
#دعــاے_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
#امام_زمان
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
سلام علی آل یس سلام پدر مهربانم
[اَلسَّلاَمُعَلَيْكَ
حِينَتُصَلِّيوَتَقْنُتُ
اَلسَّلاَمُعَلَيْكَ
حِينَتَرْكَعُوَتَسْجُدُ..]
#سلام
برتوهنگامےکہ
نمازمےخوانےوقنوتبجامےآورۍ،
#سلام
برتوزمانےڪہ
ركوعوسجودمےنمایۍ...
#کجایۍ...💔
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت9⃣4⃣ 4. قیام سیّد خراسانی در لشکری که پرچمهای «خراسان» یا پرچ
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت0⃣5⃣
اگر آن دوران را درک کنم، حتماً از جان خود برای صاحب این امر (حضرت مهدی(عج)) محافظت میکنم.»
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:
«انْتَظِرُوا الْفَرَجَ مِنْ ثَلَاثٍ: اخْتِلَافُ أَهْلِ الشَّامِ بَیْنَهُمْ وَ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ وَ الْفَزْعَةُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَقِیلَ وَ مَا الْفَزْعَةُ فِی شَهْرِ رَمَضَان؛98
فرج را از سه چیز انتظار داشته باشید: اختلاف اهل شام بر سر آن چیزی که در میان آنهاست، پرچمهای سیاه از خراسان و هراس و سردرگمی مردم در ماه رمضان.»
و آن حضرت(ع) در حدیث طولانی میفرمایند:
«... إذا خرجت خیل السفیانی إلی الکوفة، بعث فی طلب أهل خراسان، و یخرج أهل خراسان فی طلب المهدی، فیلتقی أی السفیانی هو والهاشمی أی الخراسانی برایات سود، علی مقدمته شعیب بن صالح، فیلتقی هو والسفیانی بباب اصطخر فیکون بینهم ملحمة عظیمة، فتظهر أی تنتصرالرایات السود و تهرب خیل السفیانی، فعند ذلک یتمنی الناس المهدی و یطلبونه، فیخرج من مکة و معه رایة رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم بعد أن یأس الناس من خروجه لما طال علیهم البلاء؛99
وقتی سپاه سفیانی به سمت کوفه حرکت میکند، سپاهی را به سوی اهل خراسان گسیل میدارد که آنها هم به جهت [یاری] حضرت مهدی(عج) خارج شدهاند. سفیانی و سیّد خراسانیِ حامل پرچمهای سیاه به هم میرسند. در خطّ مقدّم [سپاهیان] سیّد خراسانی، شعیب بن صالح است که او با سفیانی در باب «اصطخر» (منطقة شیراز که نقطة مقابل فرورفتگی «خلیج فارس» است) میان آنها جنگ خانمان برانداز و شدیدی صورت میگیرد که پرچمهای سیاه پیروز شده و لشکر سفیانی متواری و فراری میشوند. به دنبال آن مردم آرزوی [آمدن] مهدی(عج) را میکنند و او را میجویند. او هم در «مکّه» قیام میکند؛ در حالی که پرچم رسولالله(ص) را به همراه دارد و آن هم در زمانی که مردم از قیام او به خاطر شدّت و مدّت بلایا و فتنهها مأیوس شدهاند.»
احادیث، نام و اوصاف برخی از فرماندهان سپاه «خراسان» را چنین بیان میکنند:
📚پی نوشتها
98. «بحارالانوار»، ج 52، ص 229؛ «یومالخلاص»، ص 645.
99. «بشارةالاسلام»، ص 184؛ «یومالخلاص»، ص 651؛ «السفیانی»، ص 77.
#ادامه.دارد.....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت5⃣2⃣1⃣ 🌸🍃از امالی مفید نیسابوری و تاریخ بغداد نقل شده
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت6⃣2⃣1⃣
🌺🍃وزیر گفت: بلی بسیار نیک است و هر دو سوار شدند و در نواحی شهر می گشتند و در اثنای سیر، به مزبله ای رسیدند، نظر پادشاه به روشنایی افتاد که از طرف مزبله می تافت. به وزیر گفت که از پی این روشنایی باید رفت که خبر آن را معلوم کنیم.
پس از مرکب فرود آمدند و روان شدند تا [رسیدند] به نَقبی که از آنجا روشنی می تافت.
چون نظر کردند مرد
درویش بدقیافه ای دیدند که جامه های بسیار کهنه ای پوشیده، از جامه هایی که در مزبله ها اندازند، و متّکایی از فضله و سرگین برای خود ساخته بر آن تکیه زده است و در پیش روی او ابریقی سفالین پر از شراب گذاشته و طنبوری در دست گرفته و می نوازد و زنی به زشتی خلقت و بدی هیئت و کهنگی لباس، شبیه به خودش، در برابرش ایستاده است و هر گاه که شراب می طلبد، آن زن ساقی او می شود، و هر گاه که
طنبور می نوازد، آن زن برایش رقص می کند و چون شراب می نوشد، زن او را تحیّت می کند و ثنا می گوید به نوعی که پادشاهان را ستایش کنند، و آن مرد نیز زن خود را تعریف می کند و سیده النّساء می خواند و او را بر جمیع زنان تفضیلش می دهد، و آن هر دو یکدیگر را به حسن و جمال می ستایند و در نهایت سرور و فَرَح و خنده و طَرَب عیش می کنند.
پادشاه و وزیر مدّتی مدید چنین برپا ایستاده بودند، در حال ایشان نظر می کردند و از لذت و شادی ایشان از آن حال کثیف تعجّب می نمودند، بعد از آن برگشتند.
پادشاده به وزیر گفت که: گمان ندارم که ما و تو را در تمام عمر این قدر لذّت و سرور و خوشحالی رو داده باشد که این مرد و زن از این حال خود دارند در این شب، و گمان دارم که هر شب در این کار باشند.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•