﷽
#سلام_امام_زمانم 💚
جمعه بہ جمعه چشم من منـتـظر نگاهِ تو
کے دل خـسـته ام شـود مــعتکف پناهِ تو
زمـزمـہ ی لبان من این طلب است از خدا
کاش شـوم من عاقبت یک نفر از سپاهِ تو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
✨﷽✨
✅میزان اهمیت نماز صبح
✍از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند:که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.
مردی به خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام. امام صادق (ع) فرمود :خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است. امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟ وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت. پس از اتمام سخن امام رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد ، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی!
💥همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید:اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد.
📕جهاد با نفس/ج۱/ص۶۶
📒وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶
📗بحار/ج۸/ص۷۳
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
✨❤️✨
امام على عليه السلام:
[خوشا به حال كسى كه
(تلاش برای اصلاح) عيب هايش او را
از پرداختن به عيب هاى مردم باز دارد
و بى آنكه او را نقص و كاستى باشد
فروتنى كند]
طُوبى لِمَن شَغلَهُ عَيبُهُ عَن عُيوبِ النّاسِ ،
و تَواضَعَ مِن غَيرِ مَنقَصَةٍ.
📚 ميزان الحكمه ج۱۳ ص۲۱۷
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
الا ای لاله ی خوشبـو، عــزیز آل پیغمبر
که بهر دین و قرآنت چنین گردیده ای پرپر
شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم
صد لعنت به او که مسمومت نمود از زهر
محسن بلنج
#شهادت_امام_صادق_ع_تسلیت
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
امام صادق علیه السلام🍃
پای درس چشم هایت جان دو زانو می زند
نزد انسانیتت انسان دو زانو می زند
در مدینه خطبه می خوانی چنان ملموس که؛
«جابر» از مستیش در ایران دو زانو می زند
حرف وقتی سبز شد در هیچ جا محدود نیست
باغ گاهی پیش یک گلدان دو زانو می زند
فقه در آینده می گویی و پای حرفهات؛
درگذشته حضرت سلمان دو زانو می زند
در مقام معرفت در پیش تو انسان که هیچ؛
رحل هم در محضر قرآن دو زانو می زند
می نشیند چارزانو هرکه در دَرسَت نخست
سال ها پیش تو بعد از آن دو زانو می زند
هرکه می بیند بقیع خاکی ات را ناگهان
درمیان چشم او باران دو زانو می زند
✍مهدی رحیمی زمستان
#شهادت_امام_صادق_ع_تسلیت
#آجرک_الله_یا_صاحب الزمان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
•|دلم هواے بقیع دارد وغم صادق
عزا گرفتہ دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکے بہ دسٺ دل گیرم
زنم بہ سینہ ڪه آمد محرم صادق|•
#شهادت_امام_صادق_ع_تسلیت
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
شکلات 🌹
صدای زنگِ بلند شد.
خانم معلم از کلاس بیرون رفت.
بچه ها هم به دنبالش از دربیرون رفتند.
مریم دفترش را در کیف گذاشت.
زیپ کیفش را بست، چشمش به چیزی زیر میز افتاد.
خم شد و زیر میز را نگاه کرد.
مدادِ زهره روی زمین افتاده بود.
آن را برداشت. خوب می شناختش.
چند روز پیش زهره این مداد را خریده بود.
یک عروسکِ کوچکِ زیبا بر سرِ مداد بود.
او هم آرزو داشت که یکی مثلِ این داشته باشد.سر و صدای بچه ها از راهرو و حیاط به گوش می رسید.
کیفش را روی دوشش انداخت.
با سرعت از کلاس بیرون رفت.
دنبال زهره گشت تا مدادش را بدهد.
زهره را دید که از حیاطِ مدرسه بیرون رفت.
دنبالش دوید. ولی زهره سوارِ ماشینِ پدرش شد و رفت.
مجبور شد مداد را با خودش به خانه ببرد.
بعد از ناهار، دفتر و کتابش را در آورد.
مدادش را برداشت که مشقش را بنویسد.
چشمش به مدادِ زهره افتاد.
به طرفِ آشپزخانه نگاه کرد.
مادرش، مشغولِ شستنِ ظرف ها بود.
مداد را در دست گرفت و نگاه کرد.
با خودش گفت"هیچ کس نمی داند که مدادِ زهره را پیدا کردم. پس باید برای خودم نگهش دارم"
صدای مادر به گوشش خورد:
_مریم جان، بیا بشقابِ مینا خانم را ببر بده.
مداد را در کیفش پنهان کرد.
مادر بشقابِ مینا خانم را که برایشان حلوا آورده بود، شسته بود و در آن شکلات گذاشته بود.
مریم بشقاب را گرفت و برد.
به مینا خانم داد و برگشت.
دوباره دستش را در کیفش کرد و مداد را برداشت.
دلش می خواست مداد را برای خودش بردارد.
مداد را روی دفترش گذاشت تا مشق بنویسید.
ِمادرش کنارش آمد وگفت:
_مریم جان این شکلات ها هم برای تو.
مریم نگاهی به شکلات ها کرد. از همان شکلات هایی که برای مینا خانم برده بود.
خوشگل و خوشمزه.
یادِ مداد افتاد. "خوب شد که مامان مداد را ندید"
زود مداد را در کیفش گذاشت.
بعد آن را از خود دور کرد و شروع کرد به نوشتنِ مشق هایش.
فردا صبح از همیشه زودتر آماده شد و به مدرسه رفت.
هنوز زنگ نخورده بود که زهره وارد حیاط مدرسه شد.
با لبخند به طرف زهره رفت.
مدادش را به طرفش گرفت و گفت:
_دیروز این را جا گذاشتی.
زهره از او تشکر کرد و مدادش را گرفت.
وقتی به کلاس رفتند.
خانم معلم برای بچه های زرنگِ کلاس جایزه گرفته بود.
وجایزه مریم یک مدادِ عروسکی قشنگ بود.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_418
همه خوشحال شدیم.
ولی به یکباره دستش روی دستم شل شد و افتاد.
صدا کردم:
_بابا ....بابا...
که صدای سوت دستگاه بلند شد و به دنبالِ آن، پرستاری سراسیمه به اتاق دوید.
هنوز داشتم صداش می کردم.
که دکتر به همراه پرستاری دیگر وارد اتاق شدند.
ما را از اتاق بیرون کردند و پرده را کشیدند.
فاطمه و مامان گریه می کردند.
قادر و محمد، چهره از من می پوشاندندو من مات ومبهوت بودم.
با صدایی ضعیف رو به مامان کردم و گفتم:
_چرا گریه می کنید؟ حالش خوب می شه. دوباره برمی گرده خونه. خودم دیدمش، حالش خوب بود.
ولی گریه هاشون شدت گرفت.
رفتم به طرف اتاق و گفتم:
_من می رم میارمش.
خواستم در را باز کنم که قادر صدام کرد:
_گندم جان، صبر کن.
_چرا؟چرا باید صبر کنم؟
می خوام بابا را بیارم.
هقِ هقِ گریه اش بلند شد و گفت:
_بگذار دکتر کارش را انجام بده.
نمی فهمیدم یعنی چی؟
دلم نمی خواست بفهمم چی می گه؟
در اتاق باز شد و دکتر بیرون آمد.
همه به سمتش رفتیم. با ناراحتی گفت:
_متأسفم. 😔
نتونستم براش کاری کنم.
صدای فریاد فاطمه بلند شد.
_بابا جان .... باباجان
مامان آهسته اشک می ریخت.😭
سراسیمه به اتاق دویدم.
هر چه قادر صدا زد. فایده نداشت.
پرستارها دستگاه ها را از بدنِ بی جونِ بابا جدا کرده بودند.
یکیشون داشت ملحفه را روی صورتش می کشید.
که فریاد زدم:
_به بابام دست نزنید. من می خوام ببرمش خونه.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_419
پرستار بدونِ هیچ حرفی کنار آمد.
خودم را روی بابا انداختم.
صداش کردم:
_بابا جان پاشو. بایدبریم خونه. بریم مزرعه.
ببین منم گندمت. گندم طلائی ات.
آمدم برای همیشه پیشت بمونم.
بابا پاشو ببین. به خدا دیگه نمی رم. دیگه هیچ جا نمی رم. کنارت می مونم. پرستاریت را می کنم. تورا خدا بابا پاشو.
من دیگه تحملِ دوریت را ندارم.
من را تنها نگذار.
من بدون تو می میرم. تورا خدا پاشو.
دستهای مامان روی شانه هام نشست.
آرام زمزمه کرد:
_گندم جان. بابا دیگه بر نمی گرده. این بار برای همیشه رفت و مارا تنها گذاشت.
شا نه هام را محکم تکان دادم تا دستهای مامان جدا بشه وگفتم:
_نه... نه... مامان بابا جایی نمی ره. بابا من را تنها نمی گذاره..... نه نه ...
فریاد می زدم ولی اشکم جاری نمی شد.
نمی خواستم قبول کنم که بابا از پیشمون رفته.
هر چه مامان کرد، از بابا جدا نشدم.
مامان کناری رفت و اشک ریخت.
صدای قادر را شنیدم.
_گندم جان، باید صبور باشی.
بابا برای ما همیشه هست. همیشه.
به طرفش برگشتم.
آهسته اشک می ریخت.
گفتم:
_چرا گریه می کنی؟
بابا همین جاست. هیچ جا نمیره.
دستاش را به سمتم دراز کرد.
دستم را به دستش دادم.
لبخندی زد و گفت:
_معلومه که بابا اینجاست.
بعد دستم را روی قلبش گذاشت و گفت:
_بابا همیشه اینجاست. همیشه با ماست. کنار ماست.
_یعنی چی قادر جان؟ به بابا اشاره کردم
بابا اینجاست. کنارِ ماست.
سرش را تکان داد و گفت:
_بله عزیزم اینجاست. ولی بهتره اجازه بدی پرستارها کارشون را انجام بدن. تا بابا را با خودمون ببریم.
من را به طرفِ خودش کشید.
به طرفش رفتم.
بعد گفت:
_بیا بریم بیرون کارت دارم.
بی هیچ حرفی ویلجرش را هل دادم و به طرف در اتاق بردم.
برگشتم و به بابا نگاه کردم.
"حتما خوابیده. دوباره بیدار می شه"
گیج ومنگ بودم. ولی به قادر اطمینان داشتم.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
آسمان رنگ عزا می گیرد امشب
هر دلی از غصه اش می میرد امشب
شد شهید از زهر کین صادقِ اهلِ رسول
آسمان هم اشک ها می ریزد امشب
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
شبتون بهشت
التماس دعا.
حاجت روا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی...
تو را سپاس میگويم
از اينکه دوباره خورشيد مهرت
از پشت پرده ی
تاريکی و ظلمت طلوع کرد
و جلوه ی صبح را
بر دنيای کائنات گستراند
" سلام صبح عالیتان متعالی "
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
#حدیث_نور
💚امام صادق علیه السلام فرمودند:💚
عاقل، عاقل نيست مگر آن كه سه صفت را در خود به كمال رساند: حق را در هنگام خشنودى و خشم ادا كند، آنچه را براى خود مى پسندد، براى ديگران هم بپسندد و هنگام خطاى ديگران، بردبار باشد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#یا_صادق_آل_الله_علیه_السلام
چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند
نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند
دست تو را چو حیدر کرار بسته اند
اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند
محسن بلنج
#شهادت_امام_صادق_ع_تسلیت
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
متن زیارت امام جعفر صادق علیه السلام و صلوات خاصه امام صادق علیه السلام ⬇️⬇️⬇️
🕯🔵🕯🔵🕯🔵🕯🔵🕯
✴️زیارت_نامه_امام_جعفرصادق_ع✴️
بسم الله الرحمن الرحيم
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الإِمَامُ الصَّادِقُ.السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الوَصِيُّ النَّاطِقُ. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِقُ.السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّنَامُ الأَعْظَمُ. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّرَاطُ الأَقْوَمُ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِفْتَاحَ الخَيْرَاتِ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ البَرَكَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ البَرَاهِينِ الوَاضِحَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاشِرَ حُكْمِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَاصِلَ الخِطَابَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا كَاشِفَ الكُرُبَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمِيدَ الصَّادِقِينَ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا لِسَانَ النَّاطِقِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلَفَ الخَائِفِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا زَعِيمَ الصَّالِحِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ المُسْلِمِينَ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا كَهْفَ المُؤْمِنِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا هَادِيَ المُضِلِّينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَكَنَ الطَّائِعِينَ.
وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى العَبَّاسِ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه
🔵⚫️🔵⚫️🔵⚫️🔵
✴️صلوات_خاصه_
حضرت_امام_جعفرصادق_
عليه_السلام ✴️
🔷 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعي إِلَيْكَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِينِ .
🔶 اللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَ وَحْيِكَ و َخازِنَ عِلْمِكَ و َلِسانَ تَوْحِيدِكَ و َوَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفِظَ دِينِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ و َحُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ
مفاتیح الجنان
قبول حق🍃
🕊
⚫️⚜اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم⚫️
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از گنجینه رسانه ای تنهامسیرآرامش
930530-Panahian-Gomnam-CheraImamSadeqQiamNakard-18k.mp3
5.63M
🔷 چرا امام صادق علیه السلام قیام نکرد؟
استاد پناهیان
🔘 @IslamlifeStyles
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Clip-MajarayZibaKhademManzelEmamSadegh.mp3
2.62M
🎵ماجرای زیبای خادم منزل امام صادق(ع)
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
💠 تدبیر امام صادق(ع) در زمان تنگدستی و سختی معیشت برای گشایش مالی
🔻امام صادق(ع) به فرزند خود محمّد فرمود:
فرزندم! از آن خرجى، چقدر اضافه آمده است؟
عرض كرد: چهل دينار.
فرمود: برو و آنها را صدقه بده.
عرض كرد: فقط همين چهل دينار باقى مانده است.
حضرت فرمود: آنها را صدقه بده؛ زيرا خداوند عزّوجلّ عوضش را مىدهد. مگر نمىدانى كه هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى، صدقهدادن است، پس آن چهل دينار را صدقه بده.
محمّد چنين كرد، و ده روز بيشتر بر امام صادق (ع) نگذشت كه از جايى چهارهزار دينار به ايشان رسيد
سپس فرمود: ای پسرم ما در راه خدا چهل دینار بخشیدیم و خداوند به ما چهار هزار دینار بخشید.
👈🏻منبع: كافي: ج۴، ص۱۰
@Panahian_ir
🏴🌸❄️🕯🌸❄️🕯🌸❄️🕯🌸❄️🕯❄️🌸🏴
توسل پیدا کردن به ائمه معصومین (ع) به کمک نماز یکی از روشهای رسیدن به حاجات مختلف است. نماز امام صادق (ع) برای حاجتهای مختلف و مهمی همچون ازدواج، فرزند و... خوانده میشود، که دراینجا به دونوع آن اشاره می شود:
💎نماز امام صادق علیه السلام💎
این نماز نیز دو رکعت است، در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» را مى خوانى و صد مرتبه آیه:
«شَهِدَ اللّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ اُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لااِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ».(1)
خداوند گواهى مى دهد که معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش گواهى مى دهند در حالى که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت داردمعبودى جز او نیست که هم توانا و هم حکیم است.
پس از نماز، این دعا را بخوان:
یا صانِعَ کُلِّ مَصْنُوع، یا جابِرَ کُلِّ کَسیر، وَ یا حاضِرَ کُلِّ مَلاَ، وَ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى
اى سازنده هر مصنوع و اى شکسته بند هر شکسته و اى حاضر در جمع و اى گواه هر راز نهان
وَ یا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّة، وَ یا شاهِدُ غَیْرَ غآئِب، وَ غالِبُ غَیْرَ مَغْلُوب، وَیا قَریبُ غَیْرَ
و اى داناى هر پنهان و اى حاضر ناپنهان و اى غالب شکست ناپذیر و اى نزدیکى که دور
بَعید، وَ یا مُونِسَ کُلِّ وَحید، وَ یا حَىُّ مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَمُمیتَ الاَْحْیآءِ،
نیست و اى مونس هر تنها و اى زنده اى که زنده کننده مردگان و میراننده زندگانى
اَلْقآئِمُ عَلى کُلِّ نَفْس بِما کَسَبَتْ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْـتَ،
و آن که بر هر کس با آنچه بدست آورد نگهبانى و اى زنده در آن دم که زنده اى نبود معبودى جز تو نیست
صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.(2)
درود فرست بر محمّد و آل محمّد.
📚جمال الاسبوع، صفحه 276 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 188.
☀️نماز امام صادق (ع) برای توسل به پیامبر (ص)☀️
امام صادق (ع) فرمود: وقتی بر شما امری نازل شد به پیامبر (ص) متوسل شوید و دو رکعت نماز هدیه به ایشان بخوانید و بعد از سلام نماز بگویید:
اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ وَ مِنْکَ السَّلامُ وَ إِلَیْکَ یَرْجِعُ وَ یَعُودُ السَّلامُ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ بَلِّغْ رُوْحَ مُحَمَّدٍ مِنِّی السَّلامَ
وَ بَلِّغْ أَرْواحَ الأَئِمَهِ الصَّالِحینَ سَلامِی وَ ارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمْ السَّلامَ
وَ السَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ
اللَّهُمَّ إِنَّ هاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ هَدِیَّهٌ مِنِّی إِلى رَسُولِ اللَّهِ
فَأَثْبِتْنِی عَلَیْهِما ما أَمَّلْتُ وَ رَجَوْتُ فِیکَ وَ فِی رَسُولِکَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ
بعد از آن برو به سجده رفته و ۴۰ بار بگویید:
یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا حَیَّاً لا یَمُوتُ یا حَىُّ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ یا ذَا الْجَلالِ وَ الإِکْرامِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
بعد از آن طرف راستِ صورتتان را به زمین بگذارید و ۴۰ بار همین دعا را بگویید.
بعد از آن طرفِ چپ صورتتان را به زمین بگذارید و همین دعا را ۴۰ بار بگویید.
بعد از آن از سجده برخیزید و دستهایتان را بلند کنید و دعای بالا را ۴۰ بار بگویید.
بعد از آن، دست خود را به گردن بگذارید و انگشت سبابه خود را بگیرید و دعای بالا را ۴۰ بار بگویید.
بعد از آن، ریش خود را به دست چپ بگیرید و گریه کنید یا خود را به گریه بدارید و بگویید:
یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اللَّهِ أَشْکُو إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکَ حاجَتی وَ إِلى أَهْلِ بَیْتِکَ الرَّاشِدینَ حاجَتی وَ بِکُمْ أَتَوَجَّهُ إِلَى اللَّهِ فِی حاجَتی
بعد از آن به سجده رفته و آن قدر «یا اللَّهُ یا اللَّهُ...» بگویید تا نفستان تمام شود و بگوید:
صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا...
و به جای کذا و کذا حاجت خود را ذکر کنید.
❗️👈🏻امام صادق (ع) فرمود: من ضامنم بر خداى عزوجل آن که از جاى خود حرکت نکند تا حاجت او روا شود.💗
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین 🌹 🌹
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
آش نذری🌹
بچه های توی کوچه بازی می کردند.
در خانه علی باز شد علی بیرون آمد.
و گفت:
_بچه ها بیایید مامانم آش نذری پخته .
بچه ها به خانه علی رفتند.
مامان علی؛ اش را در کاسه های چینی ریخته بود.
و برای بچه ها قاشق آورد .
همه روی زیر انداز نشستند و دور هم آش خوردند.
مریم ؛ خواهر علی ؛ سینی که پر از ظرف های آش بود برای همسایه ها برد.
رضا پرسید:
_علی مامانت برای چی آش نذری پخته؟
علی گفت:
_مامانم هر سال ؛ برای شهادت امام کاظم، آش نذری می پزه .
حسن.گفت:
_تو هم کمک می کنی؟
علی گفت:
_بله ؛ برای همسایه هایی که دور تر هستند من آش می برم.
حسن گفت:
_برای حمید هم می بری؟آخه تو با حمید قهری .
علی گفت:
_راستش از دستش ناراحتم . حرف بدی بهم زده. ولی مامانم می گه باید گذشت داشته باشیم.
منم از مامانم خواستم یه ظرف آش هم برای حمید بریزه تا ببرم.
مامان علی را صدا زد.
_علی جان بیا این ظرف آش آماده است.
بعد علی پاشد.
وظرف آش را برداشت و برای دوستش حمید برد.
حمید وقتی علی را با ظرف آش دید؛ تعجب کرد و از حرفی که زده بود خجالت کشید.
علی با لبخند بهش سلام داد و گفت:
_ما باهم دوست هستیم. من از دستت ناراحت نیستم.
بعد ظرف آش را به حمید داد.
حمید هم گفت:
_سلام علی جان من را ببخشش. من اشتباه کردم .از اون روز دلم می خواست باهات حرف بزنم ولی روم نمی شد.
ممنونم که تو اومدی.
بعد با هم دست دادند و تصمیم.گرفتند هیچ وقت باهم قهر نکنند.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون