#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_10
بالاخره شب شد ومهمان ها یکی یکی از راه رسیدند. سالن پذیرایی پر بود از میز های کوچک و صندلی های چیده شده.
یک طرف سالن، میز سلف سرویس آماده بود تا غذایی را که به بهترین رستوران شهر سفارش داده بودند، بچینند.
دور تا دور پذیرایی و روی میزها را با گل های طبیعی زینت داده بودند و عطرشان جانِ هر آدمی را تازه می کرد.
چند خدمتکار، مشغول پذیرایی از مهمان ها بودند.
درِ باغ باز بود و نسیم دل انگیز بهاری، جان تازه ای به فضای سالن می بخشید.
داخلِ باغ هم چند میز و صندلی، برای مهمان هایی که حوصله سر وصدای سالن را نداشتند، چیده شده بود.
امید به سفارش مادرش، کت و شلوار کرم رنگ پوشیده بود.
مادر نگران و دلواپس، از این طرف به آن طرف می رفت و مرتب همه ی امور را چک می کرد، تا کم و کسری نباشد.
از همه مهم تر هم ظاهر خودش و امید بود. کت و دامن بلند و پوشیده ای به رنگِ یشمی، پوشیده بود که پوستِ سفید و چهره زیبایش را جذاب تر کرده بود.
امید مشغولِ سشوار زدن به موهایش بود که مادرش در زد و وارد شد. با لبخند، قد و بالایش را نگاه کرد و قربان صدقه اش رفت.
به خاطر قد بلند، بازوان عضلانی و قد بلندی که داشت، کت و شلوار، بیشتر از هر چیزی، باوقار و زیبایش می کرد.
موهای پرپشت و خرمایی رنگش، خیلی راحت حالت می گرفت و خوش فرم می ماند.
لبخندی زد و پرسید: "مامان کجایی؟"
مادر خندید و گفت: "از دیدنت سیر نمی شم عزیز دلم. الهی که خوشبخت بشی"
امید اخم کرد و با دلخوری گفت: " ای بابا بازم که ازین حرفا زدین. خوشبختی دست خود آدمه. باشه قول می دم خوشبخت شم!"
مادر خندید و از او خواست تا سریع تر آماده شود بعد در حای که از پله ها پایین می رفت گفت: " با این تیپی که زدی باید مواظب باشم چشمت نزنن."
امید با انگشت، موهایش را فرم داد. آهی کشید و رو به آینه کرد و گفت:" بالاخره از این خونه نجاتت می دم"
یکباره به یادِ محسن و مادرش افتاد. کلافه روی تخت نشست و دستهایش را روی صورتش کشید.
دودل بود و نمی دانست چه کار باید بکند!؟ با سرو صدایی که مادرش به راه انداخته بود که نمی توانست پروژه را به محسن پس دهد؛ فکر حال و روز مادرِمحسن هم اجازه نمی داد پروژه را به دست بگیرد.
سردرگم و پریشان از جا بلند شد. در حالی که از پله ها پایین می رفت، به خودش میگفت، حتما باید یک فکر اساسی در این مورد داشته باشد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کاش امسال جشن میلاد به میزبانی پسر باشد ...
ما همراهی کنیم و او تکبیر بگوید
ما مُحبّ شویم و او محبوب شود
ما عاشق شویم و او دلبری کند
ما سربازی کنیم و او قیام کند
ما پیروی کنیم و او فرمان دهد...
"چه زیبا می شود اگر این عید بگوییم به تبریک حضورش صلوات"
ولادت #امام_حسن_عسکری را به محضر فرزند عزیزشان امام زمان عجل الله فرجه تبریک میگوییم ...
عیدتون مبارک💥🌺🌺
@asraredarun
══💝══════ ✾ ✾ ✾
@Maddahionlinmdhy_anlyn_-_mygh_hrkhsy_khh_smr_rfth_-_nrymny.mp3
زمان:
حجم:
11.67M
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
میگه هر کسی که سامرا رفته
آقا کرمش به مجتبی رفته
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#ولادت_امام_حسن_عسکری مبارکباد
@asraredarun
══💝══════ ✾ ✾ ✾
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امان زمانم🌺
سلام صبحتون پر نور🌹
عیدتون مبارک🌺🌺
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
#جهاد_و_شهادت
✨حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
یک روز جهاد و پایمردی یک نفر از شما در راه خدا، از هفتاد سال نماز خواندن در خانه خود افضل و بالاتر است.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#انگیزشی💪
امیدوارترین آدمها هم گاهی ناامید میشن.
پر انرژیترین آدمها هم گاهی دلسرد میشن
.
و قویترین آدمها هم گاهی در اوج ضعف
و در نهایت ناتوانی به سر میبرن.
ولی این طبیعیه؛✅
و نمیشه همیشه تخت گاز حرکت کرد!❌
پس عزیزم در روزایی که در اوج منفیها غرق هستی،
به خاطر بیار که این روزها هم می گذره👌
ناامید نباش و بعد از یک استراحت کوتاه
توکل به خدا،
توسل به اهل بیت،
یک گردش در طبیعت،
نوشیدن یک دمنوش آرامش بخش
و
شرکت در جمع دوستان مثبت نگر و شاد،
تجدید انرژی کن و بلند شو
قوی تر از قبل💪
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
❁ ﷽ ❁
#تبریک_امام_زمانم
گدای سامره ایم و نمی رویم از رو
همیشه روی گدا از مرام عسکری است
برای مهدی اش انگار یار میطلبد
"هرآنکه کرد اطاعت"، غلام عسکری است
علی اکبر نازک کار
#ولادت_امام_حسن_عسکری مبارکباد💐💐💐💐💐💐💐💐💐
@asraredarun
══💝══════ ✾ ✾ ✾
@Maddahionlinمداحی آنلاین - پدر امام زمان - استاد رفیعی.mp3
زمان:
حجم:
1.01M
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
♨️پدر امام زمان(عج)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
#ولادت_امام_حسن_عسکری مبارکباد
@asraredarun
══💝══════ ✾ ✾ ✾
سلام علیکم وقت بخیر
۱،،،بله درست می فرمایید👏
ولی باز هم یه ریزه کاری های هست که گاهی اصلا بهش توجه نمی کنیم و همین مسائل ریز باعث میشه که یارمان از ما رنجیده بشه و رابطه دچار مشکل بشه.
حتما چند نمونه اینجا براتون عرض می کنم
اما در #دوره_اسرار_ارتباط_موفق
به تفصیل در موردش صحبت می کنیم به علاوه یک عالمه مطلب مفید و کاربری دیگه✅
۲،،، خب گلم اگر افکار منفی زیاد اذیتتون می کنه احتمالا غلبه مزاجی سودا دارید.
حتما برای اصلاح مزاج اقدام کنید
منشی مون راهنمایی تون می کنند👇👇
@asheqemola