#گندمزار_طلائی
#قسمت_326
نمی دونم چرا؛ ولی احساس می کردم؛ قادر همه چیز را می دونه. ولی نمی خواد من به زبون بیارم. هیچ وقت بهم اجازه نداد از گذشته حرفی بزنم. با اینکه خوب می دونستم در جریان همه ی اون اتفاقها بوده. واز همه چیز خبر داره.
چند باری همان اوایلِ زندگیمون؛ خواستم حرفی بزنم و اظهار پشیمونی کنم.
ولی هر بار فوری حرف را عوض کرده بود و بعد هم می گفت:
_ نمی خوام هیچ خاطره ای که تورا ناراحت می کنه به زبان بیاری. دلم می خواد فقط خوشحال باشی. هر چی بوده تمام شده. ویادآوریش هیچ سودی نداره. پس لطفا همه ی خاطرات بد را فراموش کن.
اگر گاهی هم مشکلی پیش می آمد یا ناراحت بودم؛ مثلِ آن روز فوری حرف را عوض می کردو چیزی می گفت تا من را بخندانه و ذهنم از هر چه فکر آزار دهنده است رها بشه.
خدارا شکر کردم که ناراحتی من بابتِ دانستنِ اون جریان توسطِ قادر بی مورد بود.
چون اصلا براش مهم نبود.
همین کارش باعث می شد که کنارش احساس راحتی بیشتری داشته باشم.
وچقدر خوشبخت بودیم.
خوشبختی که آرزوی هر کسی می تونه باشه.
آنقدر خوشبخت بودم. و آنقدر بهش وابسته شده بودم که وقتی می رفت مأموریت تا برگرده؛ جانم به لبم می رسید.😩
ولی هر بار می خواست مأموریت بره ازم خواهش می کردکه صبور باشم.
منم بهش قول می دادم.
ووقتی می رفت دلم می خواست از دوریش فقط اشک بریزم. اما یاد خانواده های شهدا و خانواده جانبازان می افتادم.
والبته خانواده قاسم. همسر جوانش و فرزند کوچکشون. 😔
پس دردِ من خیلی کمتر بود.
درسته خیلی بهم سخت می گذشت اما باید صبوری می کردم تا برگرده.
روزها به سرعت می گذشت.
چندروزی که ملیحه آنجا بود. خیلی زود گذشت و باید به خانه اش بر می کشت.
حسابی کنارملیحه ومیثم؛ خوش می گذشت. ولی چاره ای نبود.
همسرش به دنبالشان آمد.
کلی ملیحه بهم سفارش کرد و بعد خداحافظی کرد و رفتند.
درسته روزها تنها می ماندم. ولی با وجود دخترم؛ کمتر احساس تنهایی می کردم.😊
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_327
از وقتی که فهمیدم یه مهمان توراهی داریم؛ فقط به یه دختر خوشگل فکر می کردم. وقادر هم خیلی خوشحال بود.
روزی که به تشخیص سونو گرافی مطمئن شدیم بچه مون دختره؛ هر دو سر از پا نمی شناختیم.😍
قادر می گفت:
_باید جشن بگیریم و همه را دعوت کنیم.باید شام بدیم. شیرینی بدیم.
ولی از یک طرف هم هر دو شرم داشتیم.
که این مسئله را عنوان کنیم.
وقتی هم که رفتیم روستا؛ کلی شیرینی خریدیم. ولی نگفتیم به چه مناسبت.
اما همه خودشون فهمیدند. از چهره های بشاشِ ما.😍
والبته همه هم کلی ذوق کردند. ومی شنیدم که خانواده قادر بابت اسمِ بچه، باهم پِچ پِچ می کردند. ولی به روی خودم نمی آوردم.
آخه از روزِ اولی که گفتم دختر.
قادر گفت:
_زینب 😊
ومن هم قبول کردم.
روزها به سرعت می گذشت.
وما منتظرِ زینب بودیم.
چند بار قادر برای مأموریت رفت. ولی به برکتِ تلفنِ همراه راحت تر و بیشتر تماس می گرفت و حالمون را جویا می شد.
هر بار من به روستا می رفتم و چند روزی گه قادر نبود آنجا بودم.
و خوش به حالِ خانواده هامون می شد.
مامانم و آبجی فاطمه وگلین خانم و لیلا ؛ دوره ام می کردند و هر کدام از تجاربشون می گفتند و انواع واقسام غذا ها وخوراکی ها را برام آماده می کردند.
اما روزی که باید همه باشند؛ هیچ کدام نبودند.
روزی که به اندازه تمام عمرم بهم سخت گذشت 😔
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
خداوندا توئی آرامِ جانم
تمامِ هستی ام ؛ روحم روانم
همیشه هست امیدم بروصالت
که بی خوابم من از عشقت ویادت
اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
شبتون نورانی
دلتون آروم
درپناه خدا
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
ماه میهمانی خداست
خدایا سپاس از لطف بیکرانت، رمضانی دیگر را روزی مان قرار دادی، یاری مان کن میهمانان خوبی باشیم و دست پر این ماه پر برکت را به پایان برسانیم.
الهی به امید تو ❤
سلام صبحتون بخیر🌹
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫امام على علیه السلام فرمود:
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
#التماس_دعا
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#سلام_مولاے_مهربانم
مھدے جاݩـ...
پشٺـ ڪردمـ بـھ گناھ
پاڪ شوم در رمضانـ ...
همـھ ترڪم بڪنند
عیبــ ندارد ، | #ٺُ | بماݩــ ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#ازصبح_تاشب_به_یادچه_هستی⁉️
#چرایادامام_زمان_نمیکنی😞😞
🔺درد و دل با #امام_زمان
🌼خدا مرحوم آيت الله ميلانی را رحمت کند. ايشان در مشهد از بزرگان بودند. ايشان میفرمودند در روز بنشينيد هر روز يک مقدار با امام زمان درد و دل کنيد.
☘خوب نيست شيعه روزش شب شود و شباش روز شود، و اصلاً به ياد او نباشد. بنشينيد چند دقيقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتيح دعايی بخواند، با همين زبان خودمان سلام و عليکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند.
#آیت_الله_میلانی
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_02.mp3
زمان:
حجم:
9.28M
❤شرح #دعای_روز_دوم ماه مبارک
و احکام.. ویک نکته اخلاقی شیرین از استاد مجتهدی
#ماه_رمضان
@IslamlifeStyles