فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجامت برای چه کسانی ضرر داره ؟!
🔹این افراد حجامت نکن ..!
👤 استاد حسین خیراندیش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#معجزات باورنکردنی نفس عمیق و قلیان عرق نعنا
✍حکیم خیراندیش
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#تخفیف ۲۰ درصدی مجموعه کتابهای انسانشناسی برای کودکان
ویژهی هفتهی کتاب و کتابخوانی
💢 { کتابها دارای مجوز از وزارت آموزش و پرورش میباشند.}
درونمایه :
شناخت ماهیت دنیا برای انتخاب صحیح هدف
✍ ماجرای کتابهای این مجموعه، ماجرای همۀ ما در زندگی است! چالشهایی که در زندگی ما رخ میدهد، اما همگی بهطور یکسان، دست به انتخاب نمیزنیم.
دانستههای ما از ماهیت دنیا/ ماهیت زندگی/ و جنس آرزوها، نوع انتخابهای ما را مشخص میکند!
این ماییم که بر اساس نوع جهانبینیمان، انتخاب میکنیم مسیرِ پروانگی را پیش بگیریم یا "کرم بمانیم"...
۱ـ وقتش نیست
۲ـ کُت چرمیات را پاره کن
۳ـ خانهی قبلی، خانهی بعدی
۴ـ اگر دوست نداری، میتوانی کرم بمانی
۱ـ ثبت سفارش پک چهار جلدی در سایت منتظر
۲ـ ثبت سفارش از طریق ادمین فروش 👇
🆔 @forosh_ketab1
💢 تعداد سفارش بالای صد جلد، برای مدارس، آموزشگاهها، کتابفروشیها و ....
بمدت یکهفته، با #تخفیف ۳۰ درصد، صرفاً از طریق ادمین فروش، قابل ثبت و ارسال میباشد.
@ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 تفاوت اقتدار مرد با غرور و تکبّر
🔴 #استاد_عباسی
@asraredarun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #برای_تغییر_دیر_نیست
💠 زن فرعون تصميم گرفت که عوض شود، و پسر نوح تصميمی براي عوض شدن نداشت...! اولی همسر يک طغيانگر بود و دومی پسر يک پيامبر...!!!
💠 براي عوض شدن خود و تغییر وضع موجود هيچ بهانهای قابل قبول نيست اين خودت هستی که تصميم میگيری تا عوض شوی.
💠 در اسلام چیزی به نام بنبست نداریم. هر مشکل و گرفتاری قابل حل است. مهم آن است که بخواهید و اراده کنید که شرایط را تغییر دهید.
💠 قدم بعد این است که با مشورت و همفکری با آدمهای فهیم و باتجربه و کمکخواستن از #مشاورهای دینی و متخصص، گامهای حل مشکل را با آرامش، تلاش و توکّل به خدا طی کنید.
💠 فقط فراموش نکنید که مشکلات همانطور که یک شبه بوجود نیامدهاند یک شبه نیز حل نمیشوند. صبور باشید و پله پله، نسخههای صحیح را عمل کنید.
💠 اگر در مراحل اولیه، تغییراتی احساس کردید، برای حفظ آن حتماً تلاش بیشتری کنید و هرگز ناامید نشوید.
@asraredarun
🔴 #لیست_خرید
💠 گاه اختلاف زن با شوهرش بر سر #خریدی است که مرد انجام داده است. مثلاً چرا فلان چیز مهم را نخریدی؟ چرا فلان #مارک یا جنس را نخریدی؟ چرا زیاد یا کم خریدی؟ چرا میوه یا سبزی خراب گرفتی و ...
💠 در حالیکه با یک تدبیر #ساده میتوان جلوی این اختلافات جزئی را که عامل سردی روابط میشود گرفت.
💠 خانمها دقّت کنند در لیست خرید شفاهی یا مکتوب خود موارد #ضروری و اولویّتدار را مشخص کنند. #مقدار خرید فلان جنس را تعیین کنند مثلاً یک کیلو یا دو کیلو. اگر نوع مارک براشون مهم است آن را مشخص کنند.
💠 خانمها حتماً پس از خرید توسط مردشان زبان #تشکّر داشته باشند تا اگر خواستند پیشنهاد یا گلایهی کوچکی کنند مردشان عصبانی نشود.
💠 همان ابتدای ورود همسر لازم نیست ایرادات خرید را بگویید بعد از قدردانی و رفع #خستگی و شرایط مناسب با زبان نرم و گشادهرویی خواسته خود را بیان کنید.
💠 مرد نیز از #انتقاد همسرش نسبت به خرید وی، استقبال کند و با صبوری و محبّت به خواستهی همسر خود #احترام بگذارد.
@asraredarun
#آقایان_بخوانند
❌در مشاجره با همسرتان، هرگز اجازه ندهید خشم شما منجر به خشونت و یا هر شکل دیگری از توهین شود.
👈 توهین عاطفی یا فیزیکی به همسرتان تنها به تاسف ختم خواهد شد.
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#سیاست_رفتاری
با همدیگر زیاد بخندید، این مسئله باعث میشود از بعضی لحظات دشوار به راحتی بگذرید.
اگر گاهی اوقات با همسرتان اختلاف نظر دارید،سعی نکنید بر او غلبه کنید.
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#همسرانه
⭕️چه چیزهایی مردها را نسبت به همسرشان بی میل می کند؟
🔻آرایش بیش از حد
🔻بوی بد بدن
🔻موی صورت
🔻نرسیدن به ناخن ها و موها
🔻مردانه بودن رفتار
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
💑 برای همسـرتان شنونده خوبی باشـید
🔸از او بپرسـید که روز خـود را چگــونه گذرانده است؛ به حرف هایش گوش دهیــد، منظورش را درک کنید و در حین مکالمه با او ارتباط چشمی برقرار کنید تا متوجه شود که کل توجهتان را به او معطوف کرده اید.
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 تفاوت زن و مرد
⭕️ سعید عزیزی
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
اگـر می خواهی از همسرت
عکس بگیری
نـگو لبخند بزن.
بگو دوستت دارم.
ببیـن لبخندش
چقدر قشنگ تر و طبیعی تر میشه
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#دلبرانه💖😍
دوست ندارم عشق❣
را با کسی جز تو تجربه کنم، ❣
حتی برای یک ثانیه...💕❣💕
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح مزاج
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@asheqemola
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#نظر_شما
سلام عزیزان
اگه هر مشکلی توی زندگیتون دارید قبل از هر اقدامی حتما حتما اصلاح تغذیه کنید
باورتون نمیشه چه معجزه ایه انقدر حالتون خوب میشه که تازه می فهمید نصف مشکلاتتون حس و حال بد خودتون بوده
من خودم غلبه بلغم داشتم الحمدلله به لطف خدا و مشاوره خانم فرجامپور اصلاح تغذیه شدم و با اینکه هنوز دوره اصلاح تغذیه تمام نشده ولی اثارش رو دیدم هم صبورتر شدم هم با بچه ها بیشتر مدارا میکنم و هم اینکه روابطم با همسرم خیلی عالی شده باز هم الحمدلله🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
التماس دعا🌺
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
..C᭄. 📌#تا_خدا_فاصله_ای_نیست #قسمت4 مگه #اذان گوششون نمیرسه؟ مادرم گفت مردم خسته هستن یا کا
..C᭄.
📌#تا_خدا_فاصله_ای_نیست
#قسمت5
برادرم #باشگاه بود همه عموهام آمدن گفت که فردا شب همه اینجا جمع میشیم و باید #غرور احسان رو بشکنیم و کسی حق نداره پشتشو بگیره وقتی عموهام رفتن مادرم به پدرم گفت که این کار درست نیست نباید اینکارو بکنید ازت #دور میشه و دیگه نمیتونی باهاش #صمیمی بشی... پدرم گفت تو پشت منی یا اون مادرم گفت خودتم میدونی که من همیشه پشتت بودم و هستم ولی اون بچته نباید این طوری باهاش رفتار کنی الان تو سن #حساسی هست نباید به چیزی غیر از خانواده #وابسته بشه اگر شما این کارو بکنید میره دوستای #غیر از شما پیدا میکنه...
پدرم گفت نه اینطوری که من میگم براش بهتره فردا شب قبل اینکه بیان مادرم به برادرم گفت برو خونه دایت برادرم گفت حوصله ندارم برم ، ولی مادرم خیلی #اسرار کرد که خونه نباشه ولی هر کاری کرد برادرم نرفت همه اومدن تمام عموهام...
با پدرم شیش برادر بودن همه اومده بودن و عموی کوچکم پاش شکسته بود و همیشه اون مجلس رو گرم میکرد پسر عموهام با برادرم یه گوشه نشسته بودن ولی کسی با برادرم حرف نمیزد.....
یکی از دختر عموم هام گفت #ریشش رو ببینید چقدر کثیفه هزارتا جانور توش هست...
برادرم گفت توی جانور توش نیستی بسمه پدرم گفت #مودب باش... گفت پدر چرا به من میگی اون داره بهم بی حرمتی میکنه ، اولین باری بود که پدرم تو جمع از برادرم #ناراحت شد عموی کوچکم گفت ولش کنید از وقتی که #ریش گذاشته بی ادب شده مادرم به برادرم اشاره کرد که چیزه نگه... بعد عموی کوچکم گفت امشب یه #مسابقه میزاریم دو تیم درست میکنیم همه گفتن باشه کی با کی باشه؟
برادرم گفت من با فرهاد پسر عموم ، با برادرم خیلی #صمیمی بودن عموم گفت نخیر تو کی هستی میخوای یار برداری؟ اصلا ببینم کسی هست که بخواد با این ریشی هم #تیم بشه همه گفتن نه بابا عموم گفت همه یه طرف احسان تو هم برو اون وری برادرم #تنها بود...
عموم گفت باید این طوری کشتی بگیری وگرنه بگو که ترسیدم برو مثل زنا بشین یه گوشه به بقیه نگاه کن...
☝️🏼احسان گفت من #زن نیستم حالا بهتون ثابت میکنم که کی زنه... ولی روبروش #هفت پسر عموم بودن برادرمم تنها.. باید با همه شون #کشتی میگرفت از یه طرف تا حالا نشده بود کسی #پشت برادرمو زمین بزنه و چند بار پشت همشو نو زمین زده بود ولی این بار هفت نفر بودن....
✍🏼عموی کوچکم پاش شکسته بود و باید با عصا راه میرفت ،برادرم گفت ان شاءالله کم نمیارم ولی مقابلش 7 نفر بودن تا حالا نشده بود کسی پشت برادرمو به زمین بزنه به همین خاطر پدرم و عموی بزرگم همه جا پوزشو میدادن که کسی نیست با احسان ما کشتی بگیره کشتی اول گرفته شد همه توی هال بودیم فقط پسر عموهامو #تشویق میکردن منو شادی( یکی از دختر عموهام) یه گوشه نشسته بودیم تماشا میکردیم....
✍🏼کشتی رو شروع کردن اولی دومی و سومی رو هم برد دیگه آنقدر خسته شده بود که نمیتوانست رو پاش وایسه، همه بهش تیکه مینداختن به هرسوی که نگاه میکرد کسی پشتش رو نمیگرفت همه مسخرش میکردن به عموم نگاه کرد عموم روشو برگرداند به پدرم و مادرم ولی کسی نبود انگار بیکس بود طوری پسر عموهامو تشویق میکردند که براشون سوت میزدن درست مثل برده داری رم باستان همه با برادرم دشمن شده بودن به منو شادی نگاه کرد اشک تو چشماش جمع شده بود انگار داشت با زبون بی زبونی میگفت کمکم کن که عزتم خورد نشه که غرورم رو نگه دارم ولی کاری از ما بر نمیومد... عموی کوچکم همش میگفت ترسیده برادرم درست وسط هال نشسته بود باور کنید نمیتوانست بلند بشه همه مسخرش میکردن به زور بلند شد با چهارمی کشتی گرفت به زور به زمینش زد طوری خسته شده بود که صدای نفسش رو همه میشنیدن مادرم طاقت نیاورد رفت تو اتاق منم رفتم گفتم مادر چرا چیزی نمیگی مگه پسرت نیست مگه از تنت بیرون نیامده مگه تو مادرش نیستی...؟!؟
گریه میکرد و میگفت پدرت میگه این براش بهتره... گفتم مادر چی براش بهتره... ؟ شکستن غرورش نمیبینی؟ همه دارن مسخرش میکنن....
✍🏼رفتم بیرون پدرم داشت داغون میشد ولی چیزی نمیگفت برادرم داشت کشتی 5 میگرفت که عمو کوچکم از عقب پاشو گرفت خورد زمین ولی هر طوری بود نذاشت پشتش به زمین برسه بلند شد گفت جوانمردی خوب چیزیه... هر طوری بود به لطف خدا پنجمین نفر رو هم زمین زد دیگه زوری نداشت رفت یه گوشه نشست همه بهش میخندیدن شادی گفت بسه دیگه مثل حیوان افتادید به جونش برادرم به زور داشت نفس میکشید شادی براش آب برد تا آب برد تو دهنش عموم گفت بخوریش باختی، هر چی آب تو دهنش بود تف کرد تو لیوان صداش در نمیومد با اشاره گفت نمیخورم... عموم گفت توی مسلمان باید یه تنه با دونفر همزمان کشتی بگیری وگرنه بگو باختم...
📝نویسنده:حزین خوش نظر
ادامهدارد...😊
@asraredarun
اسرار درون
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
..C᭄. 📌#تا_خدا_فاصله_ای_نیست #قسمت5 برادرم #باشگاه بود همه عموهام آمدن گفت که فردا شب همه اینج
..C᭄.
📌#تا_خدا_فاصله_ای_نیست
#قسمت6
برادرم سرشو تکون داد به همه نگاه میکرد ولی جز ناامیدی چیزی نمیدید ، بلند شد ولی پاهاش طاقت ایستادن رو نداشتن دوباره نشست و....
😭گریه کردم گفتم بسه تورو خدا بسه عموم کفر میگفت میگفت ترسوی بی غیرت ، برادرم به عموم و پدرم نگاه کرد
ولی اونا چیزی نگفتن بعد نا امیدی از همه، سجده کرد تو سجده که بود همه داشتن بهش تیکه میانداختند بلند شد گفت به امید تو خدایا ولی من با چشمام دیدم که خدا پشتش رو خالی نکرد طوری هم زمان با دونفر کشتی میگرفت
که انگار از غیب دارن کمکش میکنن😦 عموی کوچکم عصبانی شد از پشت با عصاش زد به مچ پاش که از شدت درد فریاد زد😭 که مادرم آمد بیرون عموم بهش اشاره کرد که ولش کنه چیزی نیست ، ولی درجا مچ پاش در آمد شادی بلند شد هرچی از دهنش در اومد به عموم گفت عمو بزرگم گفت بسه دیگه بی ادب گفت من بی ادبم یا شما وحشی ها؟ تا دیروز از بی خدایی براتون میگفت چیزی نمیگفتید حالا از خدا براتون میگه هار شدید😭...
با شادی زیر بغلشو گرفتیم بردیمش تو اتاق تا صبح بالا سرش بودیم از شدت درد مثل مار به دور خودش میپیچد...
✍🏼وقتی برادرم رو بردیم بالا گفت برام یخ بیارید روی پاش گذاشتیم همش میگفت خدایا من در مقابل تو خیلی کفر کردم تو ببخش من به خودم رحم نکردم تو بهم رحم کن خدایا از گذشتم درگذر خدایا توبه...
بهش گفتم همه باهات دشمن شدن نماز بخون ولی ریشت رو بتراش هرچی پدرم گفت به حرفش گوش کن، گفت شیون جان مگه میشه ادم تو راه خدا باشه دشمن نداشته باشه؟
نه بخدا قسم هرچی دین حق بگه همونو انجام میدم از کسی باکی ندارم حالا پدرم خوشش بیاد یا نیاد صبح پدر اومد پیشش گفت بسه دیگه نمیخواهم نماز بخونی من پسر #کومونیست میخوام...
👌🏼کاکم خندید گفت چی میگی پدر نه بخدا ترکش نمیکنم ( پدرم نماز میخونه روزه میگیره ولی نمیدونستم چرا اینارو داره میگه) گفت آبروم رو بردی تو طایفه همه بهت میگن.........
نمیخوام این طوری باشی پسرم نیستی اگه مثل سابق نشی
کاکم گفت نه هرگز برنمیگردم هرچی میگن بزار بگن...
✍🏼بعد یه هفته یه روز پدرم اومد خونه عصبانی بود به برادرم گیر داد گفت لباسات رو در بیار همشونو...
برادرم گفت عیبه نمیشه بزور درش آورد فقط یک شرت داشت برادرم داشت از خجالت آب میشد ، بعدش پدرم همه لباسها و پتو و چیزای گرم رو از اتاقش آورد بیرون گفت اینجا بمیری از سرما کسی حق نداره باهات حرف بزنه روزی یک وعده غذا و یک دفعه دست شویی...
مادرم اعتراضش در اومد که این چه رفتاری هست؟ ما اینطوری بچه تربیت کردیم؟😳
پدرم گفت تو طرف منی یا اون مادرم گفت این چه حرفیه مگه میدان جنگه... گفت خودتم میدونی همیشه پشتت بودم و هستم ولی این تربیت کردن بچهها نیست این بچه مدرسه داره باید بره مدرسه ، پدرم گفت نمیخوام بره مدرسه همه جا آبروم رو میبره... ( مادرم همیشه به من و خواهر بزرگم میگفت که یه زن تو هر شرایط باید پشت شوهرش باشه حتی اگر کارش اشتباه باشه نباید پشت بهش کنی ولی همیشه بهش بگید که کارت اشتباه است) پدرم روز به روز به برادرم بیشتر فشار میآورد هوا سرد شده بود خیلی سرد....
مخصوصا شبا خیییلی سرد بود مادرم همش با پدرم دعوا میکرد که این چه وضعیه همیشه دعوا بود این ماجرا آنقدر طول کشید که یه شب آنقدر سرد بود رفتم یواشکی نگاش کردم دیدم که فرش رو دور خودش پیچیده از سرما داره میلرزه...
فرداش مادرم گفت میرم خونه پدرم دیگه نمیخوام اینطوری زندگی کنم ولی تا حالا نشده بود مادرم حتی یک بار از خونه قهر کنه....پدرم گفت برو به سلامت دیگه برنگردی ولی نرفت فقط گریه میکرد...
📝نویسنده:حزین خوش نظر
ادامه دارد...😊
@asraredarun
اسرار درون
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی ...
ای نام توشیرین
ای ذات تودیرین
خوشم که معبودم تویی
خرسندم که مقصودم تویی
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄
#سلام_امام_زمانم
همه هست ارزویم شرف لقای مهدی
چه خوش است گر ببینم رخ دلربای مهدی
همه نازم آن خدا را که نمود او مقدّر
من رو سیاه مسکین شوم آشنای مهدی
#سه_شنبه_های_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@asraredarun
اسرار درون
✍امام مهدی فرمودند :
✅پشتیبان ما باشید که از فتنه ای که شما را احاطه کرده است، نجاتتان دهیم.
(کتاب الاحتجاج؛ جلد ۲)
#حدیث_روز
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
ی جای کار میلنگه!.mp3
3.53M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥یه جای کار میلنگه!
▫️ما خانوادگی مذهبی هستیم، اهل نماز و مسجد و قرآن...
ولی نمیدونم چرا فرزندم نماز نمیخونه؟
#استاد_محسن_عباسی_ولدی
@Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
انسان شناسی ۱۶۱.mp3
12.12M
#انسان_شناسی ۱۶۱
#رهبری
#استاد_شجاعی
- دانشمند بودن من /
- عالِم و عاقل بودن من /
- کمالات معنوی من /
- موفقیتهای جهادی من /
💥در نگاه خدا پشیزی نمیارزد اگر :
قلب من، نسبت به زمان قبل از کسب این کمالات، مهربانتر، خاضعتر، دلسوزتر و رئوفتر و رقیقتر... نشده باشد!
ادا نه ... واقعیِ واقعیِ واقعی
چگونه حفظ چنین حالتی ممکن است؟
@Ostad_Shojae