eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
135 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام 🌹 ایام به کام 🌸 به لطف خدا و زحمات استاد حسینی بزرگوار، اولین کتاب داستانِ تنها مسیری، با 10 داستانِ آموزنده برای سنین 7 تا 10 سال ؛به چاپ رسید 👌 خدارا شاکرم که بنده را قابل دانستند و سه تا از داستانها به قلم بنده است ✅ ان شااالله مورد تأیید خدای یگانه باشد 👌 حتما برای بچه ها ونوه های نازنینتون تهیه کنید 🌹 (فرجام پور) http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون برای ثبت سفارش به این آیدی پیام بدید👇 @mirmoallem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه شنبه ها سکوتم ناگهانی می شود دلم لبریز عـــطر مهربانی می شود همینکه قطره اشکی چکید از دیده عشق هوای قلب مـــــن جمکرانی می شود السلام علیک یامولانا یاصاحب الزمان(عج) یا بقیه الله فی ارضه 💠http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
✨﷽✨ این سه چیز را نادیده بگیریم . 🚫شـنیدم 🚫گفتنـد 🚫 میگویند. «مواظب باشیم براســاس این چیزها مطلبـی رو ارائه ندهیـم. مخصـوصا تو فـضای مجازی چـون فردا در روز قیامت باید پاسخگو باشیم». الله متعـال در قرآن می فرماید: « چیزی را که بدان علم نداری دنبال نکن زیـرا گوش و چشــــم و قلب ،همــــه مورد پرسـش واقع خواهند شد». ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
قرآن کریم سوره مبارکه الروم آیه شریف21........ ✯پــــــیام قـــــღـــرآن∞✯ 🔰 وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ 🔵و از نشانه‌هاى او آن است كه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و ميان شما و همسرانتان علاقه‌ى شديد و رحمت قرار داد؛ بى شك در اين (نعمت الهى،) براى گروهى كه مى‌انديشند نشانه‌هاى قطعى است. •┈┈• 🍃🌺🍃 •┈┈• http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کودکانه😍🌹 برای کوچولو های نازنین👶🌺 ومامان های مهربون ☺️🌸
شهر پرنده ها🌹 روزی روزگاری، شهری بودکه پرندگان زیادی در ان زندگی می کردند. و طوطی رئیسِ آن شهر بود. پرنده ها با گِل و چوب های ریز برای خودشان خانه ساخته بودند. اما یک روز، بارانِ فراوانی باریدو سیل جاری شد. قدرتِ باران آنقدر زیاد بود که درختها را تکان می داد و لانه های پرنده ها از بالای درختها به زیر افتاد. و خراب شد. وقتی طوفان تمام شد. پرنده ها دیگر لانه ای نداشتند. طوطی همه پرنده هارا جمع کرد و گفت: همه باید به هم کمک کنید و تمامِ لانه ها را بازسازی کنید. به خاطرِ بارندگی گِل بسیاری بوجود آمده بود. همه پرنده ها مشغول شدند. وبا کمک هم یک یکِ لانه هارا از نو ساختند .والبته این بار ، لانه های محکمی ساختند که در اثرِ باران و طوفان و سیل خراب نشود . واز آن به بعد با آرامش کنارِ هم زندگی کردند. وخدا را شکر کردند. (محمد حسین) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک دفعه از جاش پاشد و گفت: _خواهش می کنم به خاطرِ همه اشتباهاتِ گذشته ام ؛ منو ببخش. باید خیلی بیشتر ازت مواظبت می کردم. خیلی برات کم گذاشتم .حلالم کن . خدا حافظ. لال شده بودم . هیچی نتونستم بگم و اون رفت و من مبهوت، نشسته بودم. چی فکر می کردم و چی شد.😳 باورم نمی شد این حرفها را از قادر شنیده باشم. و معنی حرفهاش را نمی فهمیدم. چی داشت می گفت⁉️ منظورش چی بود ⁉️😳 یعنی چی که من باید حلالش کنم⁉️ مغزم هنگ کرده بود. با صدای هانیه و سمانه به خودم اومدم. که به سمتم می اومدند و با صدای بلند می خندیدندو همدیگر را دنبال کرده بودند. به من که رسیدند.به پاهام چسبیدند و گفتند: _به به خاله چه دسته گلِ قشنگی. به دسته گل نگاه کردم. دوباره تمامِ حرفهای قادر را از اول مرور کردم. نتونستم مثلِ همیشه ؛قربون وصدقه بچه ها برم وباهاشون بازی کنم.دلم تنهایی می خواست برای هضمِ حرفهای قادر. دسته گل را برداشتم و بی توجه به مامان وگلین خانم ؛ رفتم اتاقم و در را بستم . گلها را توی پارچِ آب گذاشتم. سرم را بینِ گلهای رز فرو بردم و نفسِ عمیقی کشیدم . تمام اون رایحه خوش را به تک تکِ سلول های بدنم فرستادم. نمی دونم چِم شده بود . ولی انگار قادری که دیدم با قادری که سالها می شناختم یکی نبود. این یه کسِ دیگه ای بود. خیره شدم به گندمزارو بارها وبارها حرفهاش را مرور کردم. https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
با صدای مامان به خودم اومدم. وای شب شده بود و من هنوز توی اتاقم بودم. سریع بلند شدم و رفتم پائین. بابا ومامان کنار سفره شام نشسته بودند. سلام دادم و سریع رفتم بیرون تا وضو بگیرم. هنوز نمازهم نخوانده بودم. نمازم را خوندم و کنارشون نشستم. مامان گفت: _چقدر می خوابی گندم؟ این طفلک ها دوست داشتند باهات بازی کنند. نگذاشتم بیان بالا . با شرم سرم را پایین انداختم. آخه خواب نبودم .ولی گذر زمان را حس نکردم.😔 بابا بالبخند گفت: _چه کارش داری . بگذار بخوابه دخترم. کاری نداره که بخواد انجام بده . با زحمت چند لقمه شام خوردم و سفره را جمع کردم. دلم تنهایی می خواست فقط. خواستم برم اتاقم که بابا گفت: _بیا کنارِ خودم ؛ کارت دارم. رفتم کنارش نشستم. دستش را دور گردنم انداخت و روی سرم را بوسید .و با لبخند به چشمهام نگاه کرد. ولی من سرم را پایین انداختم.😔 که گفت: _قربونت برم گندم طلائی من. چقدر زود بزرگ شدی. و برای من حسرت شده که کنارت نبودم تا هر روز قدت را اندازه بگیرم و موهات را شونه کنم وببافم. هر شب وهرروزم توی بازداشتگاه با این حسرت ها گذشت. الآنم که کنارتم .باید بسپرمت دستِ یکی دیگه تا ازت مراقبت کنه. آهی کشید وسرم را به سینه اش چسباند وگِفت: _خیلی دوستت دارم دخترم. تو همیشه همان گندم کوچولویی برای من 😊 ونمی دانست که منم همه این حسرت ها را به دل دارم . و دوست دارم همیشه کنارش باشم. تا ابد. بعد من را ازخودش جدا کرد وگفت: _خب عروس خانم بالاخره تکلیف چیه⁉️ قراره کدوم بدبخت رو بیچاره کنی 😁⁉️ _اِه بابا..... _شوخی کردم عزیزم. ولی بالاخره باید جواب مردم را بدیم. خودت می دونی که آقا سپهر که حتما تا آخر هفته پیداش می شه😊 آقا قادر هم که از همین امشب منتظرِجوابه. همین الان می اومدم .مش حیدر جلوم را گرفته بود و جواب می خواست 😊 باید چه کار کنیم ⁉️ نمی دونم چرا لال شده بودم . نتوتستم مثلِ قبل بگم که من قصدِ ازدواج ندارم. هیچی نتونستم بگم. بابا دوباره نگاهی به چشمهام کرد وگفت: _ولی من اصلا عجله ای ندارم. تا آخر عمرم خودم کنارت هستم. هر چی که خودت بگی و هر تصمیمی خودت بگیری برام مهمه 😊 هیچ عجله ای هم نیست . با حرفهاش دلم آرام شد . ولی باید فکر می کردم .احتیاج به زمان داشتم . وتنهایی، شاید هم مشورت .ولی با کی⁉️🤔 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا