۱-خط تلفن "کودک آزاری"📞♨️
۲-خط تلفن "زن آزاری"📞📛
حتما باخودتون میگید اینا چیه و برای چی مناسبه❓❓
خط تلفن کودک آزاری✅
یعنی اگه بابا و مامانی بچه رو اذیت کردن بچه گوشی رو برداره زنگ بزنه📞🗣
چجوری 110 مال حوادث حالا ناجوره؟
کودک هم زنگ بزنه آقای پلیس 👮
من نشستم اینجا میخوام یه فیلمی ببینم بابام نمیذاره😞♨️
پلیس میاد بابا رو میگیره میبره 😐🔫
و میگه ما بعدا میریم دادگاه بررسی میکنیم ک حق با کیه😶⚖⛓
👆💢❌
🔷حالاچرا اینکارو میخوان بکنن ❓❓❓
⤵️⤵️
🔴چون میخوان همونجوری که صهیونیستا بر جهان "مسیحیت"،
تسلط پیدا کردن ⛪️
بر ما مسلمونا هم ★تسلط★
پیدا کنن 🕋
🔴⚫️🔴
و میدونید که ولایت پذیر بودن مردم ما⬅️⬅️ برابر بانابودی اونهاست⚰❌
همونطور که تاالان الحمدلله به مدد وجود جوانان ولایت مدار نتونستن نگاه چپ به کشورمون کنن 💪
صهیونیسم کودک کش اصرار داره مدافع حقوق کودکان باشه
برای رواج "کودک سالاری"
🔴 حالا چرا صهیونیست ها اصرار دارن درایران بچه سالاری باشه؟
برای اینکه "ولایت پذیر"
نشیم ✔️
اونا براشون چه اهمیت داره ←خانواده های→ ما چجوری باشه😒⁉️
اونها اثر این رفتار رو در "ولایتمداری" میبینن
🔹🔶🔻
زن سالاری یعنی چی ❓❓
ببینید ما گفتیم
💠❤️زن باید← ریاست عاطفی →
داشته باشه ✅
💠و مرد باید مواظب باشه دل زن رو نشکنه❌
💠و به بچه ها باید توصیه کنه به مادر
""" محبت کنید"""💟
تا اینجا زن سالاری رو
قبول داریم✔️✔️✔️
اما از این بیشتر """"غلطه:"""""❌
↩️↩️ هرجا از این بیشتر باشه فرزند """"ولایتمدار"""" نخواهد بود.
👆⚠️⛔️
خب بریم سراغ خط تلفن بعدی✅
"""" زن آزاری"""""📞
میگن یه خط تلفن باید راه بندازین هر خانومی که
شوهرش اذیتش کرد
زنگ بزنه و بگه
الو آقای پلیس این شوهر من داره اذیت میکنه🔴
پلیس هم میاد شوهرو میبره⛓ بعد تو دادگاه ثابت میشه حق با کیه⚖😳
و میدونید که ولایت پذیر بودن مردم ما⬅️⬅️ برابر بانابودی اونهاست⚰❌
همونطور که تاالان الحمدلله به مدد وجود جوانان ولایت مدار نتونستن نگاه چپ به کشورمون کنن 💪
🔷حالاچرا اینکارو میخوان بکنن ❓❓❓
⤵️⤵️
🔴چون میخوان همونجوری که صهیونیستا بر جهان "مسیحیت"،
تسلط پیدا کردن ⛪️
بر ما مسلمونا هم ★تسلط★
پیدا کنن 🕋
🔴⚫️🔴
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
که ان شاالله با ظهور اقا و تحقق جامعه ی اسلامی این آرزو رو باخود به گور خواهند برد که بر جهان اسلام تسلط پیدا کنند🙏
✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨
سبزه ام را می سپارم دستِ آقای نجف
طالِعم دستِ علی باشد برایم بهترستـــ
اِعتقاد هــر ڪسی باشد برایش محتــرم
سیزده را دوست دارم زادروزِ حیدراست
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 من که خوبم، چرا دیندار بشم؟
#تصویری
@Panahian_ir
✅اعمال ۲۷ رجب
🔻در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد (علیهالسلام) روایت شده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا (صلیالله علیه و آله) به رسالت مبعوث شد و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال می برد.
🔹در مورد این عمل آمده:
🔻پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.
🔻نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان.
🔹بعد از اتمام نماز این دعا خوانده شود:
🔻اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ...
پس بخوان هر دعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش .
🔻 انجام غسل در این شب مستحب است.
🔻زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) که افضل اعمال شب عید مبعث است.
✅اعمال روز عید مبعث
🔹عید مبعث از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول (ص) در آن روز به رسالت برگزیده شد.
برای این روز چند عمل ذکر شده است :
🔻غسل
🔻روزه، روز عید مبعث یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال
🔻بسیار صلوات فرستادن
🔻زیارت حضرت رسول و امیرالمؤمنین
➰➰➰➰➰➰➰
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
مداد رنگی🌹
رقیه کلاس دوم بود و آن روز وقتی می خواست به مدرسه برود.
بسته مداد رنگی اش را در خانه جا گذاشت.
وقتی معلم گفت :بچه ها دفتر نقاشی ومداد رنگی هایتان را روی میز بگذارید.
رقیه توی کیفش را نگاه کرد.
ودید که مداد رنگی هایش را نیاورده .
با ناراحتی به معلم گفت:
_من مداد رنگی هایم را نیاورده ام.
معلم گفت:
_نگران نباش.
وبعد به بچه ها گفت:
_بچه ها یکی از شما اجازه بدهد که رقیه هم از مداد رنگی هایش استفاده کند.
زهره که کنار رقیه نشسته بود .
نگاهی به مداد رنگی هایش کرد وگفت :
_من مداد هایم را دوست دارم وبه رقیه نمی دهم.
مریم که روی میز جلویی بود .
گفت: من به رقیه مداد رنگی می دهم.
وجعبه مداد رنگی اش را به رقیه داد و
گفت:
_اول تو نقاشی ات را رنگ کن بعد من .
خانم گفت :آفرین مریم.
ولی بهتره شما دونفر بیایید روی میز من نقاشی بکشید . تا هردو به راحتی بتوانید. از مداد رنگی ها استفاده کنید.
مریم ورقیه با خوشحالی وسایلشان را برداشتند و روی میز معلم رفتند .
وزهره که خیلی دوست داشت به جای آنها روی میز معلم نقاشی بکشد.
از کار خودش پشیمان شد.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_256
واقعا اگر قادر این حرفها را سالها پیش بهم می گفت؛ من اون اشتباه هارا نمی کردم 😔
نمی دونم ودلم گرفت و آهی کشیدم و اونم انگار متوجه شد.
به طرفم برگشت و گفت:
_ناراحتت کردم .
_نه چیزی نیست.
_ببخشید من زیاد حرف زدم . حرفهام تموم نمی شه. بابت لحظه لحظه زندگیم ؛ والبته زندگیت ؛ من خاطره وحرف دارم.
بماند؛ بهتره توهم بگی . منتظرم .
وبعد ساکت شدو من نمی دونستم چی بگم.
یه دفعه هول شدم و گفتم:
_چرا فکر می کنید من از شما متنفرم⁉️
_یعنی نیستی⁉️
_نه! دلیلی برای این کار ندارم.
_گاهی وقتها یه جوری بهم نگاه می کردی که فکر می کردم از من متنفری.
و دلم می خواست؛ بهت بگم که من قصدِ بدی ندارم. ولی نمی تونستم 😔
_نه اشتباه می کنید.
شاید وقتهایی بوده که خیلی ناراحت بودم.
_شاید! یعنی هر وقت من را می دیدی ناراحت بودی 😊⁉️
باز هول شدم. منظورش چی بود😳⁉️
باز دستپاچه گفتم:
_نه! منظورم اینه که؛ شاید ناراحت بودم و شما بد برداشت کردید.
گیج شده بودم نمی دونستم چی بگم.😔
باز یه سنگریزه توی آب انداخت وگفت:
_متوجه شدم.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_257
آن شب ذهنم حسابی درگیرشده بود.
برام خیلی عجیب بود؛ درکش برام سخت بود. اصلا قادربا سپهر قابل مقایسه نبود.
سپهر با کلمات و جمله های عاشقانه اش و قادر با حرفهای ساده و شیرینش.😊
وسپهر که در آخر نشون داد اصلا خواسته ی من براش مهم نبود و فقط به خودش و خواسته خودش فکر می کرد.و با خودخواهی می خواست حرف خودش را به کرسی بنشونه.
ولی قادر؛ اصلا اصراری نداره و فقط به فکر آسایش وآرامش منه .
و چقدر کنارش وبا حرفهاش آرام می شدم.
همه منتظر جوابِ من بودند و قادر بهم گفت:"اصلا نمی خوام برخلافِ میلت تصمیم بگیری. دلم می خواد حساب هیچی را نکنی و فقط وفقط خودت تنهایی تصمیم بگیری برای زندگی آینده ات. برای من مهم خوشبختیِ توئه . بعد از اون همه سختی ؛ لایق ِ خوشبختی هستی."
درکِ حرفهاش برام سخت بود.
چرا اصرار نمی کرد بهش جواب مثبت بدم.⁉️
چرا اظهارِ عشق وعلاقه نمی کرد⁉️
چطور این همه سال به قول ملیحه عاشق بوده و چیزی نگفت⁉️
انگار نکته های مجهول برام زیاد وزیادتر می شد.
هنوز نمی تونستم درست تصمیم بگیرم.
گیج بودم و هر چی فکر می کردم.گیج تر می شدم.
هر چند قادر خیلی راحت حرفهاش را می زد؛ ولی من برام خیلی سخت بود باهاش حرف بزنم.
ولی باید تمامش می کردم این دغدغه را.
وباید همه را از نگرانی و انتظار بیرون می آوردم . اما نمی شد. و نمی تو نستم تصمیم بگیرم.
کاش یکی کمکم می کرد😩
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون