دلم برای تو تنگ شده است،
اما نمیدانم چه کار کنم...!
مثل پرندهای لالم؛
که میخواهد آواز بخواند و
نمیتواند... 🍂🍂
#رسول_یونان
✨@avayeqoqnus✨
عادت کردهایم
فقط برای کسانی بنویسیم
که رفتهاند، که ترکمان کردهاند...
و همین عادت، فرصت فکر كردن
به کسانی که کنارمان هستند را
از ما گرفته است...
کسی که می رود رفته است...
تکلیف خودتان را روشن كنيد!
باور کنيد کسی که ترکتان می كند
لحظهای هم فکرش درگیر شما نیست
در زمان حال زندگی کنید؛
قدر آدمهایی كه کنارتان هستند را بدانید.
آدم های "رفته" ارزش ماندن در ذهن را ندارند...
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
صبحِ بارانْ خورده ی چشمان تو
دفتر شعر مرا جان میدهد
میسرایم صد غزل در مدح آن
چون دو چشمت بوی باران میدهد
صبحتون بخیر 🌞🌹
✨ @avayeqoqnus ✨
.
خدایا
میان تاریکیها فقط تو را به یاد دارم
در قعر چاه زندگی
تنها تو فریادرسم هستی
ای دریای بیکران عشق
پناهم باش
آنگونه که آشیان، پرنده ای را
آمین 🙏🌺
#مناجات
✨ @avayeqoqnus ✨
.
پدر خیال میکرد آدم وقتی
در حجره خودش تنها باشد، تنهاست.
نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی
میشود حس کرد... 🥀
📙سمفونی مردگان
✍ عباس معروفی
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
تو چه دانی
که پس هر نگه سادهی من
چه جنونی ،
چه نیازی ،
چه غمی ست ؟ 🥀
#مهدی_اخوان_ثالث
✨ @avayeqoqnus ✨
📗 #حکایت
یکی در تاریکی شب دم صبح افسار
الاغش را جلو حمام به مردی که چهرهاش
نمایان نبود سپرد و به حمام رفت.
وقتی برگشت دید که افسار الاغش در
دست دزدِ معروفِ ده است. شروع کرد به
داد و بیداد...
دزد گفت چرا داد و بیداد می کنی؟
مرد گفت: ای دزد نابه کار، افسار الاغ من
در دست تو چه می کند؟
دزد گفت: تو خود در تاریکیِ شب الاغت
را به دستِ من سپردی و تازه مرا از کارم
باز داشتی. حالا داد و بیداد هم می کنی؟
مرد پرسید: پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت: تو الاغت را به من سپردی.
من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من
سپرده اند به آن خیانت نمی کنم. 👌
برگرفته از: مثنوی معنویِ مولانای جان
#مولوی
✨ @avayeqoqnus ✨
خوب بودن آدمها را
به حساب وظیفه شان نگذاریم
خوب بودن وظیفه نیست ؛
خوب بودن و انسان بودن یک مرام است ...
عصرتون زیبا و دلپذیر 🌺
✨ @avayeqoqnus ✨
اگر معاشرت با دیگران تو را آزرده میکند،
همیشه قدری از تنهاییات را
با خود به جمع ببر؛
یعنی بیاموز آنچه میاندیشی را
فورا ابراز نکنی ،
چیزی که میشنوی را زیاد جدی نگیری،
و از دیگران بیش از اندازه انتظار نداشته باشی...
📙 در باب حکمت زندگی"
✍ آرتور شوپنهاور
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
دست به دستِ مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانبِ خانه می روی
بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی
من به زبانِ اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتشِ دلم همچو زبانه می روی
در نگه نیاز من موج امیدها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی
گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی
حال که داستان من بهر تو شد فِسانه ای
باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی؟
#شفیعی_کدکنی
✨ @avayeqoqnus ✨
باید یاد بگیرم
مادامی که از عشق کسی
مطمئن نشدهام،
با او خاطره ای نسازم
چرا که تاوان خاطرات
جنون است
و بس...
✍ گابریل گارسیا مارکز
✨@avayeqoqnus✨
دشتهایی چه فراخ
كوههایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی میآمد!
من در اين آبادی، پي چيزی میگشتم:
پي خوابی شايد،
پی نوری، ريگی، لبخندی...
#سهراب_سپهری
✨@avayeqoqnus✨
فرق بین رفاقت دو روزه
و رفاقت چندین ساله،
مثل فرق بین چای کیسهای
و چای بهار نارنج دار آتیشیه،
دوتاش چاییه،
اما این کجا و اون کجا...
سلامتی همه رفیقای قدیمی و بامعرفت 🌹
✨@avayeqoqnus✨
✨🤎✨
دی شیخ با چراغ همیگشت گِرد شهر
کز دیو و دَد مَلولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آن که یافت مینشود، آنم آرزوست
#مولوی
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اگر روزی برگردم...
من اگر روزی برگردم؛ به شکل
صدای شرشر باران بر روی ناودانهای
خانههای شمالی برمیگردم...
به صورت آن نیمکت انتهای پارک
که زیر درخت شاتوت است، برمیگردم...
به صورت نمای آجری یک خانه قدیمی،
عاشقانه های شاملو برای آیدا، دستِ
مهربانِ نسیمِ بهاری، به شکل عطرِ
دلنشین غریبهای در پیادهروهای خلوت
شهر، برمیگردم...
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
#صبح،
پیام مهمی برای شروع دوباره دارد؛
اینکه هیچ تاریکی تا ابد باقی نمیماند...
صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🪴
✨@avayeqoqnus✨